خبرگزاری شبستان//قم
اشاره:
روز جهانی کودک، سه کلمه پرمعنا که مهر هر سال به اندازه یک روز برایمان پررنگ می شود. کلمه هایی که در کنار هم بار معنایی جالبی را به دوش می کشند، یعنی داشتن یک روز در این دنیا به نام کودکان. کودک یکی از زیباترین و پرمعناترین مخلوقات خداوند است که وجودش به هر خانه ای گرمی خاصی می دهد.
البته این موجود دوست داشتنی نیازهایی دارد که جامعه و والدین باید نسبت به تامین آنها تلاش کنند. و در این بین باید تاکید کرد، جوامعی این روزها موفق ترند که به کودکان خود از همان ابتدا به عنوان سرمایه ای زیبا و دوست داشتنی و هدیه ای سخاوتمندانه از جانب پروردگار نگاه می کنند. این سرمایه ها نیازمند توجه هستند و باید برای رشد و شکوفایی استعدادهایشان در جهت رشد کشورمان برنامه ای دقیق داشته باشیم و همانگونه که در ابتدای بحث به آن اشاره بیان شد، تنها کشورهایی موفق هستند که در همه ابعاد به این مسئله توجه داشته باشند.
روز جهانی کودک از جمله روزهایی است که درگرامیداشت آن از سوی رسانه ها شاید تنها به شادی های ویژه این روز برای کودکان پرداخته شود و یا در نگاهی به کفه ناخوشایندتر آن به مشکلات فراروی قشری از کودکان پرداخته شود، همچون کودکان کار که از زیر سن قانونی مشغول به کار می شوند و در نهایت به علت برخورد با افراد مختلف در محیط های کاری نامناسب برای کودکان در اکثر موارد ضمن ضایع شدن استعدادهایشان به سمت برخی اتفاقات ناخوشایند کشیده می شوند و در نهایت حاصل همه این جمع و تفریق ها نتیجه ای جز کودکانه تر شدن سن ابتلا به آسیب های اجتماعی ندارد.
البته تلاش ها همچنان برای رفع این وضعیت نه تنها در کشور ما بلکه در تمام کشورهای جهان ادامه دارد ولی متاسفانه با وجود افزایش سطح رفاه جهانی هر روز شاهد هستیم که این آمارها بیشتر از روز گذشته خود را به رخ دنیا می کشد و جامعه بشری را شرمنده تر می کند. ولی در کنار همه این موارد می توان از تلاش برای هدایت کودکان در مسیری خاص از همان زمان تاتی کردن های کودکانه شان به عنوان راهکاری در خصوص رفع مشکلات در حوزه کودکان و در نهایت ارتقای سطح سلامت و پیشرفت کشورها نام برد. بسیاری از کشورهای مشهور و موفق این روزها در این حوزه تجاربی دارند که می توان با تاکید بر لزوم داشتن نگاهی بومی به این تجربه ها از آنها در جهت ارتقای وضعیت کودکان کشورمان بهره برد.
موارد مشخص فراوانی در این خصوص وجود دارد و نهادهای مشخصی باید در حوزه های مربوط به کودکان ورود جدی داشته باشند که البته ورود به این موضوع که در جای خود بسیار پسندیده است، مورد نظر نگارنده این مطلب نیست.
چرا تا این حد غفلت؛ سرگرمی های کودکانمان را می شناسیم؟
یکی از حقوق کودکان سپری کردن زمانی از روز در کنار والدین است. پدر و مادرها باید زمانی حتی اندک در طول روز را به بازی با کودکان خود اختصاص دهند تا کودک ضمن فراگرفتن مهارت های اجتماعی به بازی و تفریح با والدین خود بپردازد. متاسفانه در اثر تغییر ساختارها و همچنین تلاش ها برای افزایش سطح رفاه در زندگی امروز شاهد حضور کمتر والدین در کنار فرزندان هستیم و بیشتر این تفریح ها و آموزش ها در مهدهای کودک به فرزندان خانواده ها ارائه می شود و یا اینکه کودک در خانه تنهاست و خانواده او را با فیلم و تلویزیون مشغول می کند.
بله. درست زمانی که برای شکل گیری شخصیت فرزندمان فرصتی طلایی است را با وقت نداشتن هایمان پر کرده ایم و کودکانمان را به مصرف غذای فرهنگی تولید شده توسط کمپانی های خارجی بزرگ و متخصص در این موضوع عادت داده ایم که حرف و عملشان اصلا شبیه به حرف و عملی که باید یک کودک ایرانی مسلمان داشته باشد، نیست.
این صحنه ای آشنا برای درصد کثیری از خانواده هاست که حتی در میهمانی هایمان نیز شاهد آن هستیم. کودکانمان در عین کناره گیری از جمع یا به نوعی کنار گذاشته شدن توسط والدین به صفحه ای رنگی چشم دوخته اند که برایشان جذابیت های ویژه ای دارد. فیلم ها و یا انیمیشن هایی را می بینند که پدر و مادرها یک بار هم به توضیحات درج شده روی این محصول توجه نکرده و حتی نمی دانند که محتوای این فیلم آیا در حد و اندازه کودکشان هست یا نه.
در یکی از قسمت های یکی از سریال های ویژه کودکان که از تلویزیون پخش می شد، صحنه ای جالب وجود داشت. البته در این فیلم آموزش هایی به کودکان داده می شد که در نوع خود جالب بود. دو برادر دوقلویی که سن سه یا چهار سال داشتند و فیلم ویژه گروه سنی بالاتر را دیده بودند و به علت عدم داشتن قدرت تفکیک شروع به انجام کارهای به اصطلاح سوپرمن این فیلم کرده بودند و در ادامه دختر کوچکتری را از روی تاب حل داده و در نتیجه زخمی شدن دیگر همبازی خود به گوشه ای فرار کرده بودند. این دو کودک در صحبت های رد و بدل شده بین خود می گفتند که "ما دوستمان را کشتیم" و یا اینکه در آن صحنه ای که در فیلم دیدیم، خون از سر کسی نمی آمد.
این فیلم با زبان کودکان با آنها صحبت می کرد و به نوعی آموزش می داد که شما نباید به فیلم هایی که مناسب سنتان نیست، نگاه کنید. مسئله ای که متاسفانه امروز مورد غفلت اکثر والدین ما قرار گرفته این است که ما شاهد تربیت شدن کودکان ایرانی پای تلویزیون ها و سینماهای خانگی به سبک اروپا و غالبا آمریکا هستیم. کودکانی که حقوقشان را فراموش کرده ایم و حتی گاهی فکر می کنیم، لطف بزرگی در حقشان کرده ایم اگر که فیلم مورد علاقه شان را بدون هیچ توجهی به مضمون و یا توصیه های درج شده روی این محصول در اختیار فرزندمان قرار می دهیم. کودکانی که انتظار آرام بودن از آنها داریم ولی با تنها گذاشتن هایمان در اصل اجازه داده ایم تا یک محصول غیر بومی و فرهنگی کاملا متفاوت با فرهنگ خودی آنها را تربیت کند. نتیجه این عملکرد در رفتار پسر بچه هایمان با خشونت های افراطی و در رفتار دختر بچه هایمان با ابراز علاقه فراوان به شاهزاده ها و باربی های به نمایش گذاشته شده در اینچین فیلم هایی بروز می کند و در نهایت در آینده که می بینیم کودکانمان شیفته فرهنگ غربی هستند، مکرر از خودمان سوال می کنیم آخر، چرا؟. بدون توجه به کارهایی که در دوران پی ریزی شخصیت آنها مرتکب شده ایم و کسی نیست که از این والدین بپرسد که چرا تا به این حد غفلت؟
این مسئله یکی از موارد مهم در رعایت حقوق کودکان است که متاسفانه مورد غفلت جامعه، خانواده ها و والدین قرار گرفته است. البته زنگ خطر این رفتار غلط، دیر زمانی است که به صدا درآمده ولی متاسفانه هنوز شاهد اطلاع رسانی مناسب در این موضوع از سوی نهادهای مسئول به والدین و مخصوصا مادرها نیستیم.
توجه به خوراک فرهنگی کودکان؛ تضمین کننده آینده جامعه
البته باید در این زمینه به کمبودهای کشورمان در حوزه تولید فیلم موفق و مورد نیاز درحوزه کودکان به ویژه تولید فیلم های انیمیشن به عنوان پرمخاطب ترین نوع فیلم در بین قشر کودک و نوجوان اشاره کرد.
با وجود فعالیت مراکز پویانمایی داخلی ما هنوز با مشکل عدم همزاد پنداری کودکانمان با شخصیت های تعریف شده در این فیلم ها مواجهیم، یکی از علل مهم عدم استقبال کودکان ایرانی از این تولیدات کم توجهی به روانشناسی رنگ ها در این تولیدات است که در واقعذ خالی از هیجان هستند.
البته در کنار این انتقادات می توان به نمونه های موفق این تلاش ها همچون فیلم انیمیشنی "شکرستان" و یا فیلم سینمایی انیمیشنی "آقای مهربان" اشاره کرد که در روز میلاد امام رضا (ع) برای کودکان پخش شد و به علت خلق زیباتر شخصیت ها، ترکیب مناسب رنگ بندی ها و همچنین داستان مناسب آن از استقبال خوبی برخوردار شد. این فیلم از ترکیب داستانی مشهور در خصوص توجه امام رضا (ع) به آن آهوی فراری و داستان هایی از کلیله و دمنه است که در نوع خود حرکتی جالب بود و توانست کودک ایرانی را در روز میلاد امام هشتمش پای تلویزیون بنشاند و یک داستان دینی با گرایش های پررنگ معنوی را برایش تعریف کند. این مسئله شاید دور از چشم خیلی از والدین ماند ولی در نوع خود موفقیتی بود که حداقل برای افراد حساس به این مسائل جای خوشحالی داشت.
این تلاش ها برای تربیت کودک ایرانی مسلمان از سوی فعالان در این عرصه با وجود همه کم و کاستی ها در حال انجام است که از دیگر نمونه های آن می توان به تولید بازی های رایانه ای با تاکید بر قهرمانان و افسانه های ایرانی در کشور اشاره کرد.
در پایان سخن و با توجه به فرارسیدن روز جهانی کودک و لزوم توجه به نیازهای کودکان در هر روز از سال روی سخن را به سوی والدین می گیریم و از آن ها درخواست می کنیم تا بیشتر به خوراک فرهنگی کودکان خود توجه کنند تا در آینده کشوری با کودکانی ایرانی و پیشرفته داشته باشیم. در این بین یکی از وظایف والدین تغییر ذائقه کودکان از نشستن مدام پای جعبه جادو به مطالعه کتاب در موضوعات مختلف علمی و داستانی است که باید مورد توجه ویژه باشد.
پایان پیام/
نظر شما