شعری که برای توسل به حضرت ابوالفضل(ع) توصیه شده است

بزرگی و عظمت مقام عباس بن علی(ع) به گونه ای است که امامان معصوم علیهم السلام در موارد متعدد بر فداکاری ها، جانبازی‌ها و عظمت شخصیت آن بزرگوار تأکید فرموده اند. امام سجاد(ع) در مورد ایشان می‌فرماید: «خداوند، عمویم عباس را رحمت کند که با ایثار و جانبازی، در راه برادرش جانبازی کرد تا آن که دست‌هایش قطع شد و خداوند به جای آن، دو بال به او داد که با آن ها به همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام امیر علی حسنلو، استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه به مناسبت چهارم شعبان سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) در یادداشتی اختصاصی به مقامات معنوی حضرت ابوالفضل العباس(ع) پرداخت. متن این یادداشت به شرح زیر است:

شکی و تردیدی نیست که مقامات معنوی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام برای هیچ کس پوشیده نیست  حتی برای غیر مسلمانان نیز کراماتی نشان داده شده که حضرت  مقامی بلند داشته است؛ سر و راز همه این کرامت  اطاعت و ارادت بی مانند او  از امام حسین (ع) چراکه امام برادران دیگری هم داشت که از همراهی حضرت دوری کردند  اما حضرت عباس و برادرانش  با تمام توان و قدرت نفس خود را فدای راه برادر نمودند؛ پشتوانه این ایثار بی مانند تاریخ قطعا معرفتی است که آنان نسبت به امام حسین (ع) و راه حضرت داشتند؛ درباره حضرت عباس(ع) و مقام معنوی حضرت  سخنانی از معصومان نقل شده است  که قابل توجه می باشد؛ در این مختصر به گزیده ای از آن سخنان  اشاره می شود:

باب الحوائچ

لقب باب الحوائج برای حضرت بسیار جا افتاده است  از چند جهت؛ از جهتی که حوائج مردم را بر آورده و دعاها در حرمش مورد قبول خداوند واقع می شود و این  به جهت سر وحکمتی است که در  جاهای دیگر باید جست؛ برخی از بزرگان در این باره گفته و نوشته اند  که جهت دوم شهرت به این لقب  برگرفته از این عنایت رسول الله (ص) است.

 چنانکه در کتاب الکبریت الاحمر آمده است که در رویایی صادقه، حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حضرت عباس علیه السلام فرمودند : «أقرّالله ُ عینک، فأنتَ بابُ الحوائج وَ اشفَع لمَن شئتَ» خداوند چشمت را روشن گرداند، تو باب الحوائج هستی، از هر که خواستی شفاعت کن.

روشنی چشم علی

در معالی السّبطین آمده است که در آن هنگام که مولا علی علیه السلام در بستر شهادت بودند، عباس را طلبید و او را به سینه اش چسبانید و فرمود : «وَلَدی وَ سَتَقرّ ُ بک َ فی یوم القیامة " به زودی چشمم در قیامت به وسیله ی وجود تو روشن می شود؛   همچنین فرمودند : " أذا کانَ یومَ عاشورا وَ دَخَلتَ المَشرعة إیاک أن تَشربَ الماء وَ أخوک الحُسین ُ عطشان ٌ "

هرگاه روز عاشورا فرا رسید و بر شریعه آب وارد شدی؛ مبادا که از آب بنوشی در حالی که برادرت حسین، تشنه است.

و همه می دانیم که حضرت قمر بنی هاشم به این وصیت چه زیبا عمل کردند، تا آنجا که فرمودند : " وَالله لا أذوقُ الماءَ وَ سیدی الحَسینَ عطشانا ً" سوگند به خدا از آب نمی چشم، با اینکه آقایم حسین تشنه است

دستان عباس  سند شفاعت فاطمه (س)

روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود، پیامبر صلوات الله علیه و علی آله به مولا علی علیه السلام می فرمایند که به زهرا بگو، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که : " یا امیر المؤمنین! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس " ای امیر المؤمنین! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی ست.

عباس (ع) جان حسین (ع)

عباس در طول زندگی مطیع و همراه حسین بود  جان  او چنان  بود که یک جان در کالبد برادر  و همراه او بود؛ شاید در بین همه ی سخنانی که معصومین علیهم السلام در باره حضرت عباس فرمودند، جملات و عبارات حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، به گونه ای دیگر بر آتش دل ها دامن می زند. در عصر روز تاسوعا، حضرت اباعبدالله خطاب به برادر فرمودند : إرکـَب بـِـنفسی أنت تَلقاهُم وَ اسئَلهُم عمّا جائهُم ... جانم به قربانت! سوار بر اسب شو و نزد دشمن برو و از آنها بپرس برای چه به اینجا آمده اند.

در این جمله، عبارت " بنفسی أنت " خود گویای عمق علاقه و احترامی ست که مولا ابا عبدالله علیه السلام نسبت به برادر بزرگوارش دارند، می باشد.

همچنین در روز عاشورا، هنگامی که حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام بر بالین خونین برادر، و در کنار نهر علقمه حاضر شدند و لحظه ی شهادت برادر خویش را مشاهده نمودند، خطاب به ایشان فرمودند :" جَزاکَ الله خیرا ً یا أخی! لَقَد جاهَد تَ فی الله ِ حَق ّ جهاده ِ " برادرم! خداوند پاداش نیک ترا دهد، تو در راه خدا به طور کامل جهاد کردی

حضرت عباس علیه السلام در کربلا  کرامتهای بزرگی داشت  و عشق خود و مودت خود به امامت را چنان نشان داد که در تاریخ بی سابقه هست؛ وقتی شمر برای او و برادرانش امام نامه می گیرد تا از کشته شدن نجات بدهد  چنان پاسخ داندان شکن به شمر می دهد  که حتی برای پاسخ دادن به او حاضر نمی شود تا اینکه امام حسین (ع) اجازه می دهد به او پاسخ بگوید.

پرواز در بهشت

بزرگی و عظمت مقام عباس بن علی علیه السلام به گونه ای است که امامان معصوم علیهم السلام در موارد متعدد بر فداکاری ها، جانبازی ها و عظمت شخصیت آن بزرگوار تأکید فرموده اند. امام سجاد علیه السلام که خود در کربلا حضور داشت و شاهد فداکاری های عمویش بود، درباره ی حضرت عباس علیه السلام می فرماید: «خداوند، عمویم عباس را رحمت کند که با ایثار و جانبازی، در راه برادرش جانبازی کرد تا آن که دست هایش قطع شد و خداوند به جای آن، دو بال به او داد که با آن ها به همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند؛ همان گونه که برای جعفربن ابوطالب قرار داده شد. عباس را در پیشگاه خداوند منزلتی است که در روز قیامت، همه ی شهدا به آن غبطه می خورند».

بصیرت عباس

امام صادق علیه السلام، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را به عنوان کسی معرفی می کند که از ایمان استوار و بینش نافذ برخوردار بوده و در راه امام بزرگوارش به جهاد برخاسته است. ایشان می فرماید: «عمویم؛ عباس، بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت. او به همراه برادرش حسین علیه السلام جهاد کرد و به افتخار شهادت رسید». آن حضرت هم چنین درباره ی اخلاص و ارزش جهاد حضرت عباس علیه السلام می فرماید: «شهادت می دهم و خدا را شاهد می گیرم که تو در راه جنگجویان بدر و مجاهدان راه خدا گام نهادی و در جهاد با دشمنان خدا، اخلاص ورزیدی و در نصرت اولیای خدا، خلوص نشان دادی و از دوستانش دفاع کردی... شهادت می دهم که تو هر چه در توان داشتی، انجام دادی».

عباس (ع) نگهبان دین

در بخشی از زیارت ناحیه مقدسه امام هادی علیه السلام از زبان آن حضرت چنین می خوانیم: «سلام بر ابوالفضل العباس پسر امیرالمؤمنین؛ آن که با کمال مواسات و ایثار و برادری، جانش را نثار برادرش حسین علیه السلام کرد؛ آن که دنیا را وسیله آخرت قرار داد؛ آن که خود را فداکارانه فدای برادر  نمود؛ آن که نگهبان دین و سپاه حسین علیه السلام بود؛ آن که تلاش بسیار برای آب رسانی به لب تشنگان نمود؛ آن که دو دستش در راه خدا قطع شد».

آورده اند که ... در روز قیامت رسول خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام می فرماید: به فاطمه زهرا سلام الله علیه بگو برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ امام علیه السلام پیام رسول خدا صلی الله علیه و آله را به حضرت فاطمه سلام الله علیه ابلاغ می کند و زهرای مرضیه سلام الله علیه در جواب می گوید:

«یا امیرالمومنین کفانا لاحل هذا المقام الیدان المقطوعتان من ابنی العباس»؛ ای امیرمۆمنان، برای ما در مقام شفاعت، دو دست بریده پسرم عباس، کافی است 

توسل  به عباس (ع)

سیّدمحمد تقی حشمت الواعظین طباطبائی قمی، داستانی را از آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) اینچنین نقل فرمود:

یکی از علمای نجف اشرف، که مدّتی در قم آمده بود، برای من چنین نقل کرد که: من مشکلی داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجةّ بن الحسن العسکری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف  عرضه داشتم و از وی خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.

برای همین منظور به کرّات به مسجد جمکران رفتم ولی نتیجه ای ندیدم. روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم : مولاجان، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگری متوسل شوم؟ شما امام من می باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّی به علمدار کربلا قمر بنی هاشم علیه السلام متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم!؟

از شدت تاثر بین خواب و بیداری قرار گرفته بودم. ناگهان با چهره نورانی قطب عالم امکان حضرت حجّت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف مواجه شدم. بدون تامل به حضرتش سلام کردم. حضرت با محبت و بزرگواری جوابم را دادند و فرمودند:

نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمی شوم به علمدار کربلا متوّسل شوی، بلکه شما را راهنمائی هم می کنم که به حضرتش چه بگویی. چون خواستی از حضرت ابوالفضل علیه السلام حاجت بخواهی، این چنین بگو: «یا اباالغوث ادرکنی»؛ ای آقا پناهم بده.

آیه الله شبیری زنجانی و توسل به حضرت عباس(ع)

ایشان در دیدار با اعضای ستاد بازسازی عتبات عالیات شهرستان ساوه که برای بیان گزارش کار ساخت یکی از درب های حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در دفتر ایشان حضور پیدا کرده بودند، فرمودند: زحمت کشیدن در راه حضرت ابوالفضل علیه السلام حتما مرضی خداوند و رسول اکرم صلی الله علیه و آله است و اقدام هایی که در این راه می شود جزء امور مهم دینی و تعظیم شعائر است، چون همین چیزها و کارها در شکل گیری اعتقادات مردم تاثیر دارد و اگر این محرّم ها، این حرم های شریفه و این حرکت ها نبود، معلوم نیست که اعتقادات جامعه در چه سطحی قرار می گرفت. لذا اینگونه حرکت ها جزء تعظیم شعائر درجه اول است.

مرجع علی قدر شیعیان در ادامه با چشمانی اشکبار به بیان عظمت و باب الحوائج بودن حضرت ابا الفضل العباس علیه السلام پرداختند و فرمودند: باب الحوائج بودن حضرت ابوالفضل علیه السلام جزء امور قطعی است و این را همه می دانند و می بینید که مردم هم در مشکلات بیشتر به ایشان متوسل می شوند. ایشان جزء چهارده معصوم نیست ولی از نظر قضاء حوائج و توسلاتی که مردم دارند جزء ردیف اول ها محسوب می شوند و این باب الحوائج بودن به تواتر ثابت شده و بخصوص عرب ها خیلی از این جهت اهمیت می دهند. لذا امام معصوم علیه السلام می فرمایند که حضرت ابوالفضل علیه السلام مقامی دارد که سایر شهداء به مقام ایشان غبطه می برند.

توسّل به حضرت اباالفضل علیه السلام

حاج میرزا فخرالدین فرزند آسیّد علی جزایری است که از علمای درجه اول تهران بود. او شاگرد حاج شیخ عبد الکریم حائری و در تحلیل مسائل اجتماعی خیلی قوی بود. مرحوم حاج میرزا فخرالدین جزایری نقل می‌کرد: یک وقت ناراحتی چشم پیدا کردم. پیش دکتر امین الملک (که زمانی وزیر بهداری بود) رفتم. وی متخصّص چشم و اوّلین چشم پزشک تهران بود و بعداً به دکتر مرزبان لقب پیدا کرد. دکتر امین الملک چشمم را عمل کرد. حاج میرزا فخرالدین می‌گفت: من از حاج آقا جمال اصفهانی (برادر حاج آقا نورالله و آقا نجفی اصفهانی) شنیده بودم که خواندن این ابیات برای توسّل خیلی مؤثر است:

ای ماه بنی هاشم خورشید لقا عباس

ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس

از محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم

دست من مسکین گیر از بهر خدا عباس

در میان اهل دعا معروف است که این شعر تأثیر فوق العاده‌ای دارد اگر چه از نظر شعری ارزش چندانی ندارد. این شعر را خواندم و خوابیدم. در خواب به من گفتند که به «حاج شیخ» هم متوسّل شوید. «حاج شیخ» در اصطلاح ما به حاج شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه) اطلاق می شد. از خواب بیدار شدم و فاتحه‌ای برای آقای حاج شیخ خواندم و دوباره خوابیدم. در خواب دیدم: در دریا افتاده‌ام و درحال غرق شدن هستم. شخصی بیرون آب بود. به من فرمود: دستت را به من بده و اشاره کرد و مرا نجات داد. از او پرسیدم: شما کیستید؟ فرمود: عباس!

این واقعه همان شبی واقع شد که من چشمم را عمل کردم. فردا دکتر امین الملک چشمم را معاینه کرد و گفت: آقا سیّد، معجزه کردی!؟ گفتم چطور؟ گفت: آن چشمی که من دیده بودم و عمل کردم، چشم نبود. چه اتفاقی افتاده؟ گفتم: بله، معجزه شده است و ماجرای توسّلم به حضرت اباالفضل علیه السلام را برایش نقل کردم.

شفای مریض زردشتی

اشاره شد که غیر مسلمانان  و حتی ارمنی ها و زرتشتی ها و...به حضرت عباس اعتقاد خاص و کراماتی از حضرت دیده و به آن یقین دارند؛ یکی از علمای زنجان نقل کرده :چند سال قبل دهه عاشورا در مجلسی صحبت داشتم. روز تاسوعا صاحب و بانی مجلس که پدر شهید هم بود به من گفت : آقا، از کرامات حضرت اباالفضل العباس علیه السلام صحبت کنید و سپس افزود: روزی یک خانم زردشتی به منزل ما آمد، مقداری قند و چای آورد و گفت : اینها نذر حضرت قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام شدم و آن بزرگوار فرزندم را شفا داد.

وفای به نذر

مولف کتاب کرامات العباسیّه از والده محترمه شان نقل می کند که : مادری را مقابل ضریح دیدم که زیاد گریه می کرد، از او پرسیدم : چرا اینقدر گریه و زاری می کنی!؟

گفت : من نذر کرده بودم که اگر آقا حضرت اباالفضل علیه السلام بچه ای به من عنایت فرمود، سر تا پای او را طلا بگیرم و داخل ضریح بیندازم، وقتی که بچه به دنیا آمد طمع مرا گرفت و گفتم :برای چه طلاها را توی ضریح بیندازم تا خدام بخورند، حضرت طلا نمی خواهد. خلاصه زیر بار نرفتم، یک وقت متوجه شدم که بچه ام فلج شده هر جا او را بردم نتیجه نگرفتم. حالا او را آورده ام و به ضریح مطهر بسته ام، و از گفته های خود پشیمانم و توبه کرده ام، و حاضرم به نذرم عمل کنم و آقا او را شفا دهد.

درمان برخی دردهای بی درمان

شیخ محمد اهل تبت چین بود و خیلی مشتاق علم و تحصیل بود ولی چون به مرض وسوسه دچار شده بود، وقت وضو خیلی به زحمت می افتاد و از این مرض رنج می برد. ایشان به نجف اشرف مشرف می شود و برای این دو مشکل به ضریح مطهر حضرت امیرالمۆمنین علی علیه السلام پناهنده شده و به تضرع و گریه و زاری مشغول می شود و از حال طبیعی خارج می گردد، در همان لحظه می شنود که گوینده ای می گوید: تو به تحصیل علم موفق می شوی و برای رفع مرض ‌ وسوسه ات خدمت حضرت ابوالفضل العباس برو.

گفت : وقتی که بحال آمدم، بلند شدم رفتم کربلا، بعد از زیارت حضرت سیدالشهداء علیه السلام به زیارت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مشرف شدم بعد به مدرسه آمدم و شب را در حجره مدرسه خوابیدم.

در عالم خواب دیدم که به حجره وارد شدم، دیدم حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و آقا امیرالمۆمنین علیه السلام نشسته اند. سلام کردم، جوابم داده و بعد اجازه نشستن به من فرمودند، همین طور که نشسته بودم یک وقت دیدم حضرت ابوالفضل علیه السلام تشریف آوردند و به آقا رسول الله صلی الله علیه و آله عرض سلام کرد. آقا بعد از جواب فرمود: بنشین، سپس امیرالمۆمنین علیه السلام رو به پیغمبر صلی الله علیه و آله از حضرت عباس علیه السلام شروع به تعریف و تمجید نمودند.

حضرت فرمود: می دانم. حضرت امیر علیه السلام فرمود: یک انعام و هدیه ای به او عنایت فرمائید. حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: بهترین هدیه این است که برخیزد و وضو بگیرد و به نماز بایستد.

حضرت عباس علیه السلام برخاستند وضو گرفتند، یک مقدار کمی آب به صورت خود زدند و آن را شستند بعد به شستن دست راست و دست چپ و بعد مسح سر و پاها مشغول شدند و بعد رو به من کرده و فرمودند: ما این طور وضو می گیریم از خواب پریدم و بعد از آن دیگر هیچ وسوسه ای وقت وضو نداشتم.

کیفر توهین کننده

شیخ فضل الله شفیعی قمی، نقل می کند:  حدود دو سال قبل از انقلاب، در تهران، خیابان غیاثی، شب تاسوعا شخصی پس از دیدن سقاخانه ها، به مقام شامخ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام جسارت می کند؛   به خانه که می آید، می بیند مادرش مشغول خوردن شله زرد است و در آنجا نیز می گوید: مادر دست از خرافات بردار، از امشب من می خواهم مشروب بخورم کیف کنم! مادر او را از این کار منع می کند ولی او می گوید: من ابوالفضل نمی شناسم؛ مادر از او جدا شده و مشغول کار خود می گردد، که ناگهان صدای فرزندش ‌ بلند می شود: سوختم! سوختم! وقتی که می آید می بیند بساط مشروب پهن است ولی جوان نیست و فقط صدای او می آید، گویی به زمین فرو رفته بود. تا یک ماه صدای جوان می آمد ولی کسی او را پیدا نکرد.

 علامه امینی و اظهار عشق  به مقام عباس(ع)

در ایام بیماری مرحوم علامه امینی رضوان الله تعالی علیه صاحب کتاب شریف الغدیر فردی برای عیادت به منزل موقت ایشان واقع در پیچ شمیران تهران رفت؛ و علامه سخت بیمار و به پشت خوابیده بود. آن فرد در ضمن حرفها گفت : آقا مثلاً اگر انسان به حضرت عباس علیه السلام علاقه و محبت نداشته باشد به کجای ایمان او صدمه می خورد!؟ علامه امینی متغیر شده و با آن حالت نقاهت، نشست و فرمود: به حضرت ابوالفضل علیه السلام که سهل است، اگر به بند کفش من که نوکری از نوکران حضرت ابوالفضل علیه السلام هستم از این جهت که نوکرم علاقه نداشته باشد، والله به رو در آتش خواهد افتاد.

کد خبر 1801787

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 3
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۲۲:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۱/۰۸
    0 0
    باسلام بسیار عالی است