به گزارش خبرگزاری شبستان، گزیده سرمقاله های امروز 8 مهر به شرح زیر است:
کیهان:
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود با عنوان مراقبت از مرزها به قلم حسام الدین برومند به تحلیل رویکرد دستگاه قضا در برخورد با متخلفان پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
در سند چشم انداز قضایی که در سال 1387 به تصویب رسید، بشرای سال 1404 پیش بینی و به صراحت تاکید شده است؛ «عملکرد دستگاه قضایی به گونه ای خواهد بود که همه افراد جامعه به دستگاه قضایی به منزله ملجأ عدالت خواهی «اعتماد» خواهند داشت و با احساس امنیت حق خود را مطالبه خواهند کرد.»
اقدامات اخیر دستگاه قضایی در رسیدگی بدون تبعیض به اتهامات برخی متهمان خاص و همچنین اجرای احکام قطعیت یافته درباره مجرمانی که خیلی ها انتظار آن را نداشتند، اعتماد افکارعمومی به قوه قضائیه را در پی داشته است. این سطح از اعتماد اگرچه هنوز با سطح پیش بینی شده در سند چشم انداز فاصله فراوانی دارد ولی برخی از افراد و جریانات که منافع سیاسی و اجتماعی خود را در خطر می بینند به جای استقبال از اقدامات یادشده و ترغیب به برداشتن گام های بیشتر و بلندتر، همین سطح از حرکت دستگاه قضا را برنتافته و به تخطئه ای ناشیانه و سأال برانگیز روی آورده اند و از جمله تلاش می کنند این رویه اعتمادآفرین را «سیاسی» - و به دور از موازین حقوقی و قضایی - جلوه دهند؟! از سوی دیگر؛ به دور از هیاهوی جریان های انحرافی و اشرافی و کانون های قدرت و ثروت و جماعتی که تنها خود را معیار می پندارند باید دید و واکاوی کرد که مشی قوه قضاییه بر چه مداری استوار است؟
برای اینکه تصویر کاملی از «واقعیت»ها به جای «پندار»ها و «بسترواقعی» به جای «فضای ساختگی» تحصیل شود نکات زیر قابل اعتناست: 1- از جمله رویکردهای اصلی قوه قضاییه در 3 سال گذشته مبارزه قاطعانه با «مفاسد اجتماعی» بوده است. این مبارزه بدون شک با شعار و خطابه محقق نمی شود و آنچه که بسیار مهم بوده این است که مردم در عمل شاهد قاطعیت و جدیت دستگاه قضایی در برخورد با جرایمی چون سرقت مسلحانه، زورگیری با سلاح سرد، تجاوز به عنف و... باشند.
رسالت:
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان مسیر پیشرفت؛ سازش یا مقاومت؟به قلم محمد کاظم ابارلویی به تحلیل ارتباط ایران با امریکا پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
موضوع رابطه ایران وآمریکا قدمتی دیرینه از زمان قطع روابط دیپلماتیک آمریکا با ایران تاکنون دارد. بیش از سه دهه از این بحث میگذرد وتاکنون راهحلی برای آن پیدا نشده است.
روسای دولتهای پیشین و فعلی با تکیه بر پارهای از دیدگاههای بهظاهر کارشناسی قدم در این وادی گذاشتند که از سوی امام ، رهبری و مردم مورد نکوهش قرار گرفتند.
غیر از آن دیدگاههایی که مرعوب آمریکاست ویا قصد خیانت به ملت دارد، دیدگاهای به ظاهر مشفقانهای هم هست که توصیه به برقراری روابط و مذاکره با آمریکا میکند. یکی از آن دیدگاهها آن است که اگر میخواهیم پیشرفت کنیم مسیر آن از طریق مذاکره و رابطه با آمریکا میگذرد. آمریکا در سر راه پیشرفت ایران مانع ایجاد میکند، این مانع را باید برداشت. آمریکا در مسیر پیشرفت ایران اخلال میکند، با گفتگو و رابطه میتوان این اخلال را از بین برد. حرف به ظاهر معقولی است، اما طراحان این سخن- اگر آنها را صادق بدانیم- در شناخت ماهیت آمریکا از یکسو و شناخت جبهه کفر، شرک والحاد در جهان کنونی از سوی دیگر دچار مشکل هستند.
جمهوری اسلامی ایران با یک انقلاب الهی، حرکت تاریخی انبیاء و اولیای الهی را در برابر همه کفر و شرک والحاد جهانی نمایندگی میکند و رفتارش را فقط باید در قالب رفتار پیامبران در رویارویی با کفر والحاد تعریف کنیم.
در این راه خونهای بسیاری به زمین ریخته شده است و به حکم و استناد همه سنگ نوشتههای آرامگاه شهیدان انقلاب، این خونها برای اعتلای کلمه توحید و پیروزی اسلام بر کفر و برقراری نظام اسلامی و توحیدی در جهان بوده است.
بنابراین اختیار" جنگ و صلح" و"قهرو آشتی" در این اندازه در طول تاریخ انبیا و اولیای الهی به عهده راس هرم قدرت در نهضتهای الهی بوده است. کسانیکه بخواهند در این مورد سخنی بگویند و یا خدای ناکرده در مقام تحمیل نظر خود برآیند ، بدون شک ره به خطا بردهاند و نوعی همراهی با دشمن را میتوانند در کارنامه سیاسی خود به ثبت برسانند. امام و رهبری معظم انقلاب بارها در خصوص پافشاری در برابر زیاده خواهیهای آمریکا، امر به مقاومت و تداوم مبارزه فرمودند و هر صدای مبتنی بر سازش، گفتگو و رابطه را مورد نکوهش قرار دادهاند. اگر انقلاب میخواست به این نغمهها گوش دهد و مردم از آن متابعت کنند تاکنون هفت کفن پوسانده بود و ما امروز در کشوری ویران و بیهویت زندگی میکردیم و یک قصاب و دیکتاتور به نمایندگی از آمریکا در تهران حکومت میکرد.
وطن امروز:
روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان تقدیم به حضرت علمدار؛ عباسبن علی(ع) به قلم حسین قدیانی به تحلیل دفاع مقدس و نسل امروز پرداخته است که در بخش از آن آمده است:
هفته دفاع مقدس آمد و رفت اما برای نسل من، هفته دفاع مقدس مناسبتی در تقویم نیست؛ همه تقویمها تقدیم خاک پای مادران شهدا. تقویم ما با همه بزرگیاش بخشی از دفاع مقدس است. میخواهم روزگار نباشد، اگر خون شهید نباشد و نیست. روزگار، روزگار نیست اگر سربند یازهرا(س) نباشد. برای نسل من، دفاع مقدس کلیشه نیست که در قفس گیومهها گرفتار شود. نسل من با جنگ زندگی میکند و جبهه را زندگی میکند. نسل من عاشق مجنون است. ما فکر میکنیم فرمانده جنگ، مادر محترمه حاج احمد متوسلیان است. وزیر دفاع مقدس ما آن نوجوان پایینشهری است که در شناسنامه خود دست برد تا در نبرد تن و تانک، همه پیکرش قطعهقطعه شود، خاکستر شود، بسوزد، آسمانی شود تا مبادا لازم شود ما به «آقازادهها» دقیقا بر همین وزن، چیز دیگری بگوییم.
هزینه جنگ را بزرگترین بانک جهان اسلام نداد، ملیگراها ندادند، تجارت پیشهها ندادند، دلالهای پسته و فرش ندادند، آخوندهای اشرافی ندادند، مرفهین بیدرد ندادند.
پدرم در جبهه ساندیس سیب میخورد که قیمتش با انحراف دلار، بالا و پایین نمیرفت. هزینه جنگ را قلک رقیه داد و پول خرد سمیه. بسیجیها برای رد شدن از عرض اروند، کشتی تفریحی نگرفتند، جزر و مد اروند، وحشی بود اما چند تکه طناب که قیمتی نداشت. میرسید به پول ما پایینشهریها. اقیانوس، دل بسیجیها بود و دریا، دیده بارانیشان. دیروز در جبهه، چند شانه تخممرغ دختر روستا، لشکری را سیر میکرد. دولت مهرورز، دولت عشق بود در جبهه فاو. و عظمت هیچالامارهای منحرف نکرد ردپای فتح را.
تهران امروز:
روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان راهکارهایی برای ساماندهی بازار ارز به قلم مرتضی افقه به تحلیل راهکارهای ساماندهی بازار ارز پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
این روزها پیدا کردن راه حلهایی برای کاهش نوسانات ارزی و همچنین بهینه شدن فعالیتهای اتاق ارزی به امری حیاتی تبدیل شدهاست. به نوعی همگی به دنبال ارائه راهکاری برای بهسامان شدن اوضاع هستند ولی ما نباید تنها به تلاش برای ارائه راهکار بیندیشیم؛ بلکه در ابتدا باید دلایل احتمالی بروز چنین شرایطی را کشف کنیم تا بعد از آن بتوانیم با حذف چنین معضلاتی راهکارهای بهتری ارائه دهیم. در همین راستا میتوان چند دلیل اصلی بروز التهاب در بازار ارز را بر شمرد: قسمتی از این دلایل غیراقتصادیاست، دلیل دیگر ریشه در عدم شفافیت دولت در تصمیمات اقتصادی دارد. سردرگمی متقاضیان برای حفظ ارزش پول خود، عدم تعهد دولت به وعدههای ارائه شده و همچنین ناتوانی یا بیعلاقگی نهادهای ذیربط برای عرضه ارز از دیگر دلایل بروز این امر هستند. در مرحله اول باید گفت به روشنی مشخص است که اگر دولت و دیگر دستاندرکاران اقتصاد کشور بتوانند هرکدام از این معضلات را حذف کنند شرایط بهتر خواهد شد. به بیان بهتر دولت اگر بتواند به تصمیمات اقتصادی خود شفافیت بیشتری داده و همچنین با ساز و کاری معقول سرمایههای در گردش را به سمت دیگر حوزههای پایدار اقتصادی جذب کند بازار ارز هم از التهاب فعلی خواهد افتاد. بهعلاوه دولت در این روزها باید براساس تواناییهای حقیقی خود وعده بدهد. درچند ماه گذشته شاهد بودهایم که وعدههای رئیسکل بانک مرکزی بیشتر از تواناییهای این نهاد بودهاست و همین موضوع برای مردم یک انتظاری ایجاد کرده که حالا برآورده نشدهاست.
این موضوع درمورد اتاق ارزی هم مصداق دارد. ما باید از این اتاق در حد تواناییهایش انتظار داشته باشیم و وعدههایی ندهیم که از عهده اتاق ارزی بر نیاید. اتاق ارزی به طور قطع میتواند سرعتگیری موقتی در مقابل افزایش قیمت ارز باشد اما نمیتواند آنطور که وعده میدهند موجب بروز موجی از کاهش قیمت در بازار باشد. از سوی دیگر این اتاق باید به سمت مبادلات فیزیکی ارز پیش رود و دامنه فعالیتهای خود را حتی به صورت کشوری گسترش دهد تا معضلات اقتصادی کشور به سمت دلار حملهور نشود.
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مردم گرفتار مشکلات مجلس در استراحت!به تحلیل تعطیلی مجلس در شرایط فعلی پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
نمایندگان مجلس به تعطیلات رفتند!
اقتصاد کشور شرایط حساسی را میگذراند، مسئولان دولتی به جای پاسخگویی، توپ مسئولیت را به زمین یکدیگر یا سوم شخصهای غایب و مجهول میاندازند و پاسخ در خور توجهی به ابهامات و پرسشهای مردم درباره چرایی افزایش قیمتها نمیدهند.
درست در همین حال نمایندگان مجلس به تعطیلات رفته اند، تعط?لاتی یک هفتهای که لابد قرار است طی آن به حوزههای انتخابیه خود سرکشی کنند و پیگیر ساخت فلان پل یا زهکشی زمینهای زراعی یا خیابان کشی در شهرها و... شوند! غافل از آنکه اقتصاد و معیشت مردم فارغ از شهر و استان و حوزه انتخابیه این روزها از ناحیه سوء مدیریتها و بیتدبیریهای مسئولان اجرایی دچار مشکل شده است. با این حال نمایندگان باز هم به تعطیلات میروند و کلیدیترین و مهمترین نهاد حاکمیتی برای نظارت بر عملکرد دولت و استیضاح به معنای دقیق لغوی آن یعنی توضیح خواستن از دولتمردان در مورد شرایط نامطلوب ارز و طلا و خودرو و مسکن و لبنیات و سایر مواد خوراکی به مدت یک هفته به محاق تعطیلی و سکوت میرود. نمایندگان مجلس درحالی به تعطیلات یک هفتهای میروند که شاید هنوز ماجرای سفر رئیسجمهور و تعدادی از اعضای دولت به ونزوئلا و آمریکای لاتین در زمستان گذشته که از قضا با تلاطم شدید بازار ارز و طلا همزمان شده بود، فراموش نشده است.
در آن زمان بسیاری از همین نمایندگان در مجلس هشتم، انتقادات تند و البته به جایی را به دولت داشتند که چرا مسئولان و وزرای اقتصادی دولت در چنین شرایطی به سفری رفتهاند که اهمیتش به هیچ روی بیشتر از رسیدگی به اوضاع بازار ارز و طلا نیست.
اکنون، نمایندگان مجلس، خود این اشتباه را مرتکب شدهاند. در شرایطی که هیچ تلاش مثبتی از سوی دولت برای مدیریت بازار ارز مشاهده نمیشود و دولتمردان عملاً روزه سکوت گرفته اند، تمام نگاهها به سمت مجلس است که با احضار مسئولان و مدیران، علت کاهش شدید ارزش پول ملی و رکوردشکنیهای پی در پی قیمت دلار را جویا شوند، اما در کمال تعجب شاهدیم که نمایندگان به جای رسیدگی به مسئلهای با این اهمیت ترجیح دادهاند به تعطیلی بروند. البته اگر حضرات در این تعطیلات بیموقع به میان مردم حوزههای انتخابیه خود بروند و پای درد دلهای آنها بنشینند متوجه مشکلات خواهند شد.
پایان پیام/
نظر شما