به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: نشست «عرفانهای مدرن و آینده ایران» با محوریت بررسی کتاب «سایبان خودساخته عرفان مدرن» به عنوان نخستین نشست از سلسله نشستهای «حکمرانی دینی» به همت خبرگزاری شبستان، صبح روز شنبه ۲۰ مرداد ماه در سالن جلسات ساختمان شهید سلیمانی ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور برگزار شد.
گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.
در این نشست حجتالاسلام «محمداسماعیل عبداللهی» نویسنده این کتاب؛ «ابوالفضل تاجیک» معاون دانشکده مطالعات اسلامی و مدیر گروه ادیان و عرفان دانشگاه بینالمللی اهلبیت (ع)؛ «مهدی ملکی» متخصص و پژوهشگر روانشناختی؛ «اصغر کشوری» پژوهشگر علوم اجتماعی و مدیرعامل بنیاد حیات طیبه جهان اسلام؛ «زهرا ریاضی» معاون سلامت سازمان سلامت کوثر حضور داشته و به ارایه مباحث و نظرات خود پرداختند.
در ادامه «اصغر کشوری» طی سخنانی با بیان اینکه این کتاب به لحاظ ساختاری و ویراستاری و همچنین از بُعد فنی و محتوایی بسیار قابل توجه بوده و هیچ ایرادی را نمی توان به آن گرفت، افزود: مقدمه بسیار خوبی از سوی آیت الله احمد عابدی برای این اثر نوشته شده که بسیار مورد توجه بود؛ بهترین توصیف در مورد این مقدمه را گرتهبرداری از وصف شهید آوینی از شهید همت میکنم که گفت: «قلعه قلب مرا فتح کرد»؛ مقدمه این کتاب نیز قلعه قلب مرا فتح کرد.
پژوهشگر علوم اجتماعی و مدیرعامل بنیاد حیات طیبه جهان اسلام ادامه داد: جبهه دشمن امروز از همه جهات مشغول نبرد ترکیبی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و همچنین موضوعات سیاسی و نظامی است؛ ما با کمک استاد عبداللهی کار پژوهشی را انجام دادیم و طی آن توانستیم هفت هزار مسئله ایران را استخراج کنیم و به بیان دیگر هفت هزار مسئله ای که ایران با آن مواجه است را مطرح کنیم، در واقع اگر بخواهم ایران را به یک پیکره تشبیه کنم سرزمین ما پیکر پاکی چون کربلا است که همه روزه بالغ بر هفت هزار زخم بر پیکرش وارد می شود و شاخهای از این زخمها عرفانهای نوظهور است که بر نسبت به بهرهبرداری از تئوری هایی چون شاد بودن، رقص، سواستفاده از شادیها، رنگ ها و لذت های مادی و تئوری های مباحث مختلف خود را مطرح میکنند.
وی ادامه داد: البته امروز کافههایی در تهران داریم که برنامههایی مبتنی بر مُد و دیدگاههای این عرفان ها را تبلیغ و ترویج می کنند، امروز ما با کمک حجتالاسلام عبداللهی مشغول انجام طرح جامع حیات طیبه در مواجهه با توسعه عرفانهای غربی و انحرافی در شناساندن تهاجم ترکیبی استکبار جهانی که به صورت آشکار و پنهان در ایران فعال هستند، شده ایم.
این پژوهشگر افزود: عرفانهای فعال در ایران شامل موارد مختلفی میشوند، برای مثال جمعیت یوگا در کشور که بالغ بر ۴۰ هزار فعال دارد و از سوی دیگر عرفانهای فراروانشناختی که آنها نیز سبقه پررنگی دارند و در محورهایی نظیر طالعبینی، کفشناسی، چهره شناسی، خوابهای مصنوعی و ... فعالیت میکنند؛ همه این موارد باعث کشش مخاطب به سمت این مباحث میشود؛ البته بخشی از کار آنها نیز شناسایی عرصههای ناشناخته بدن انسان و همچنین بخشی نیز مربوط به عرفانهای قدیمی میشود که نسبت به عرفانهای فراروانشناختی طرفداری ندارند.
وی گفت: به طور خلاصه عرفانهای مدرن و سکولار در ایران آششله قلمکار و کلاف هزار سَری است که ترکیب ناهموار دارد و از ترکیب مربوط به مباحث مصریان، یونانیها، مسلمانان، اعراب جاهلی و ... نشات میگیرد و همه و همه از جهل و ندانستنهای مخاطبان استفاده کرده و این محتوای ناجنس را به خورد مخاطب خود می دهند؛ البته موضوعی هم تحت عنوان علوم خفیه داریم که تحت عنوان علوم غریبه از آن نام برده می شود؛ این علوم برداشتهای صحیح و حقی دارد و از سوی دیگر برداشتهای شیطانی نیز دارد که این عرفانها از این علوم خفیه به صورت کاملا شیطانی بهره میبرند و مخاطبان به این دلیل که به آرامش و نتیجهای میرسند، جذب این جریانات فکری می شوند هرچند که نتایجی که دریافت میکنند آنی است.
کشوری ادامه داد: صریح بگویم که ما در کشور نهادی را نداریم که به صورت قدرتمندانه بتواند این مسئله را تدبیر و نظر نهایی را بابت آن ارایه کند؛ من فکر می کنم حوزه های علمیه، دانشگاه ها و نهادهای قضاوتی راجع به این مسلئله بپردازند و چاره جویی کنند چرا که اگر چنین رویکردی نداشته باشند در آینده ایران مسایل مختلفی مطرح می شود و فکر می کنم حرکت شما در خبرگزاری شبستان قابل تقدیر است.
در ادامه، «مهدی ملکی» با اشاره به محتوای کتاب «سایبان خودساخته عرفان مدرن» نوشته حجتالاسلام «محمداسماعیل عبداللهی» گفت: این اثر از چند جهت قابل بررسی است، نخست مساله ادبیات سلیس و روانی است که در این کتاب استفاده شده که شاید برای افرادی که در مورد عرفان مطالعه نداشتند، با این شیوه طرح مباحث، از مطالب تخصصی نیز قابل فهم شود، نکته دوم اینکه در این کتاب مفاهیم عریان مطرح می شود؛ برای مثال اشاره می شود که عرفان اشو جریانی است که پایههای آن نوعی ابتذال را بیان میکند؛ در این کتاب با نقل قول ها و مستنداتی که از شخص اشو مطرح می شود مخاطب با طرز فکر او آشنا می شود، به اعتقاد اشو، روابط نامشروع است که انسان را به معنویت میرساند! یعنی ابتذال مساوی با رسیدن فرد به معنویت است، اما در کتاب با ارجاعات فراوان و از دیدگاه علمی، مخاطب با متن دست اول مواجه می شود که حقیقت این مساله و جریان برایش روشن می شود.
این متخصص و پژوهشگر روانشناختی افزود: مطالعات من در حوزه روانشناختی است و ما مباحثی از این جنس را نقطه نظرات «فروید» هم میبینیم؛ او نیز معتقد است مفاهیم جنسی اصلیترین محرک فرد در کنشگریها است. حال وقتی نگاه میکنیم که جریان فکری اینچنین میتواند در سطح جهان اثرگذار باشد و توهم معنویت داشته باشد در واقع به یک نقطه میرسیم که آبشخور اشخاصی چون اوشو و فروید از یک جا سرچشمه میگیرد و آن هم اومانیسم است یعنی اگر آن ساحت الهیاتی را کنار بگذاریم و فقط مهمترین رکن را ارضای نیازهای فردی بدانند در نتیجه صرفا بر مدار غرایض مطلوب فرد حرکت می کنند.
ملکی ادامه داد: معنویت زمانی معنا می یابد که با ساحت الهیاتی در ارتباط باشد که اگر جز این باشد غرایض انسانی را در مبتذلترین شکل و قاموس تعالیترین مسایل مطرح کرده و مشکلاتش را امروز در کف خیابان می بینیم که چیست.
در ادامه، دکتر «زهرا ریاضی» با بیان اینکه محتوای کتاب «سایبان خودساخته عرفان مدرن» از دغدغههای فردی من بود و من از دیدگاه یک بیولوژیست به موضوع نگاه می کنم، افزود: یادم میآید که یک زمان وقتی کتابهای آیت الله مکارم شیرازی را می خواندم در یکی از جملههایی که از ایشان مطالعه میکردم مطلبی به مضمون این چنین خواندم که انسانِ امروز حوصله ندارد غذای خوب بخورد و می گوید ویتامیناش کنید تا من زود به نتیجه برسم؛ لذا امروز می بینید کتابچههایی را تهیه میکنند که تنها ۱۰ بَرگ دارد و با همان مقدار میخواهند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند.
معاون سلامت سازمان سلامت کوثر افزود: مثلا کتابچههایی در مورد مباحث اشو که برخی جوانان به یکدیگر هدیه میدهند؛ واقعیت آن است که آنها حوصله کتاب خواندن ندارند و نهایتا سرتیتر را می خوانند و جملاتی را جداگانه مطرح کرده و در قالب متن در اینستاگرام منتشر میکنند بدون آنکه بدانند معنایش چیست؛ به یاد دارم ۲۰ سال قبل در جمعی بودم و اصرار کردم بیایید دوره «ریکی» را بگذرانیم من از سَر کنجکاوی رفتم بیبینم چیست و دیدم یک دوره ۲۱ روزه بود؛ به آنها گفتم هرچه مطرح می کنید در آموزههای دینی خودمان هست؛ چرا لقمه را دور سرتان می چرخانید؟ من فکر می کنم علت کار آنها جای خالی بروزرسانی آنچه که در فقه وجود نداشت و امروز هم نیست، بود.
این پژوهشگر ادامه داد: برای مثال شنیدهایم که میگویند کسی دعا کرد و دیگری خوب شد؛ در علم «ایمونولوژی» مشخصهای به اسم «اینترفرون» داریم که «آلفا» و «بتا» دارد؛ اگر کسی با خلوص قلبی دعا کند اینترفرون آلفای او بالا می رود و این حرف مرجعیت علمی دارد ولی ما توجهی به آن نداریم.
ریاضی گفت: من مدت طولانی است که با کسانی که بهبود یافته یا در شرف بهبودی از سرطان هستند دیدار دارم یا کسانی که در دوره شیمی درمانی بوده و واقعا هر لحظه برایشان به مثابه احتضار بوده است، ما آمدیم وبرای این بیماران گروهی را انتخاب کردیم و با همکاری شخصی که دارای دکترای ادبیات بود و تخصص او بیشتر مترکز بر اشعار مولانا و حافظ بود جلساتی برای این افراد برگزار کردیم، البته تمرکز بیشتر بر اشعار مولانا بود؛ تلاش ما این بود که فرد خدای خودش را بشناسد و ارتباط با جامعه و انسانها را گسترش داده و این قدر به خودش به عنوان جسم توجه نکند، جالب آن که همه بیماران ما در این دوره معنادرمانی با اشعار مولانا، تماما از بانوانی بودند که اعتقادات دینی چندانی حداقل در ظاهر نداشتند اما در انتهای دوره سه ماهه نگاههایشان بسیار معنوی شده بود و آنچه که با یکدیگر گفت و گو میکردند و مبادله داشتند، بسیار متفاوت شده بود و دیگر حرفی از اشو نبود در حالی که آنان کسانی بودند که از نظر روحی و روانی به قول معروف به انتهای خط رسیده بودند.
وی افزود: مثال دیگر عرفان حلقه است که یک بار هم به مباحث آنها رفتم و دیدم چه حرف های عجیب و غریبی می زدند و اگر کسی حتی یک بار قرآن را به فارسی هم خوانده باشد، می داند این حرفها پوچ و بیارزش است؛ بنابراین من از دکتر عبداللهی درخواست می کنم اکنون که این کتاب را به رشته تحریر در آورده است به تک به تک مسایل مبتلابه در این عرصه نیز به شکل ویژه ای توجه کنند.
معاون سلامت سازمان سلامت کوثر ادامه داد: به نظر من در این عرصه باید از انجمن سازی استفاده کرد، می توان از مساجد برای این انجمنها بهره مند شد. ، ما سال ها قبل قصص قرآن را در قالب تئاتر در مساجد بازی می کردیم پس به نظر من باید تیمی وارد عمل شود و مباحث را به مثابه همان قرص و ویتامین ارایه دهد تا جوانی که کف خیابان است و رفتار و گپ و گفتی دارد که شاهد آن هستیم، بفهمد و درک کند که استفاده از کلمات قلمبه سلمبه به معنای دانش نیست، در نتیجه باید کار را زیر پوست شهر بُرد و تبدیل به رفتار کرد اما این مسئله نیازمند همکاری گروهی از ادیبان، مهندسان، پزشکان و فقیهان است و کسانی که دلشان می خواهد که انجمن های کوچک راه بیفتد تا در نهایت این افراد و این مباحث به دل جامعه راه پیدا کند.
نظر شما