دکتر «ناصر مهدوی» در گفتوگو با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، با بیان اینکه واقعه عاشورا پدیدهای فرادینی است، اظهار کرد: این بدان معناست که انسان بزرگی چون حضرت سیدالشهدا (ع) تصمیم عظیمی میگیرد تا انسانها را از خواب بیدار کند؛ تا بگوید که انسانها چه ظرفیت بزرگی دارند؛ تا بگوید انسانها صرفاً از طریق گفتن و خوردن و خفتن نیست که میتوانند انسانیت خود را نشان دهند؛ فقط از طریق فتح دنیا یا مال بسیار یا دست و پا کردن شهرت نیست که بتوانند بزرگی خود را نشان دهند چراکه اساساً این مولفهها بازگوکننده حقیقت انسانی نیست.
عظمت انسان به آزادگی است
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: انسانها وقتی میتوانند بزرگی خود را نشان دهند که بتوانند طاقت بیاورند؛ اساساً عظمت انسان زمانی است که برای آزادگی تلاش کند، برای حرکت و صلابت روحی خود تلاش کند، باید به این نکته ظریف توجه داشته باشیم که انسانها زمانی که درست میاندیشند در واقع معنای انسانیت را کامل کردند و میتوانند به یکدیگر نشان دهند که چه ظرفیتی دارند؛ من از این نگاه میخواهم نقب به عرصه هنر بزنم و بگویم که اساساً آثار هنری در هر رشتهای میتوانند این ویژگیها را در واقعه کربلا به تصویر بکشند و نشان دهند که انسانها میتوانند سرنوشتساز باشند، همچون اباعبداللهالحسین(ع) که با اندیشه والای خود سرنوشت یک تاریخ را ساخت.
این اسلامپژوه در ادامه گفت: در کربلا انسانی را میبینیم که صبور است، ظرفیت دارد و بر رنج غلبه میکند، این تحمل و شکیبایی درس واقعه کربلا برای جامعه امروز ماست، امام حسین (ع) با رفتار و گفتار خود از حفظ حرمتها و مهربانی سخن میگوید، هر کاری میکند تا جنگ را به تأخیر بیندازد و زمینه را برای توبه فراهم کند، همه این زیباییها توسط مردی آفریده شده که او هم انسان است اما سوال آن است که او را چگونه شناختهایم؟ هزار افسوس که ما به جای پرده برداشتن از چهره معمار کربلا فقط سوگ را فهم کردهایم.
مهدوی با اشاره به سخن حضرت زینب کبری (س) در کاخ ابنزیاد که فرمودند: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»، اظهار کرد: واقعیت نیز همین بود که ما زیباترین حالات انسانی را در واقعه کربلا شاهد بودیم، والاترین حد انسانیت را شاهد بودیم اما به جای روشن کردن تصویر قهرمان کربلا و گفتن از شجاعت و عظمت او، گویی که چهره امام حسین (ع) را در تاریخ پوشانده ایم به این معنا که آن حضرت(ع) را خلاصه کردهایم در یک انسان مظلوم، در حالی که باید از چنین سرمشق و الگویی بزرگ در سبک زندگی خود بهره مند شویم.
اشک بر حسین(ع) باید برای عشق باشد
وی با بیان اینکه نباید واقعه عاشورا و درسهای بیشمار از این جریان را صرفاً با محور قرار دادن اشک و اندوه فراموش کنیم، افزود: عاشورا و رویکرد امام حسین (ع) برای همه ادوار حرف برای گفتن دارد، اشک بر سیدالشهدا (ع) وقتی ارزش دارد که رهرو آن حضرت(ع) باشیم؛ البته انسان وقتی به آن غربت و تنهایی و زخم شمشیرها میاندیشد ناخواسته اشک بر دیدگانش جاری میشود جگرش میسوزد اما مساله اینجاست که قرار نیست اشک برای امام حسین (ع) فقط برای سوگواری و دلسوزی باشد، بلکه قرار است برای عشق باشد به این معنا که ما بتوانیم از حسین(ع) و سیره و عمل او پیروی کنیم و آزادگی و متانت را در زندگی محور قرار دهیم.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به آیه ۱۲۴ سوره مبارکه «بقره»، ادامه داد: خداوند در این آیه می فرماید: «وَإِذِ ابْتَلَیٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا...» (و به یاد آر هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم)؛ در واقع خداوند در این آیه از حضرت ابراهیم (ع) تمجید میکند، به نوعی الگو بودن حضرت(ع) در این آیه مورد توجه قرار گرفته است؛ اشاره من به این آیه نیز از این جهت بود که بگویم الگوهایی چون پیامبران و ائمه(ع) از جمله سیدالشهدا(ع) آمدند تا بگویند انسانها میتوانند فراتر از آن چیزی باشند که هستند چراکه میتوانند باشند. ما نیز دیدیم که امام حسین(ع) یک انسان بود اما ظرفیت خود را شناسایی کرد و مأیوس نشد.
مهدوی در ادامه گفت: حسین (ع) قهرمان تاریخ ماست و آموزههای او به ما فرمان میدهد که در زندگی قوی باشیم، در واقع رویکرد سیدالشهدا (ع) صرفا برای عاشورا نبوده است بلکه سیرهای دوراندیشانه برای زیست انسان است، امام سوم شیعیان(ع) به ما میآموزد اگر در میدان زندگی دوراندیش باشید، موفقتر هستید، اگر زود مایوس نشوید به نتیجه مطلوب میرسید اما صرفا از حسین (ع) چهره مظلوم ساختهایم اما پرسش اصلی آن است که چرا چنین شد؟ بی پرده میگویم چون برخی میدیدند که اگر چهره واقعی امام حسین (ع) را به جامعه نشان دهند دچار ضرر میشوند، اگر میگفتند امام حسین(ع) از ما دعوت کرد که خود سرنوشتساز زندگیمان باشیم و زیر بار ستم و بیعدالتی و فساد نرویم دیگر نمیتوانند آنگونه که دلخواهشان است زندگی کنند!
تاریخ ما تاریخِ تقلید است نه خلاقیت
استاد عرفان اسلامی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: از سوی دیگر بدون هیچ رودربایستی باید بگویم که تاریخ ما عموماً تاریخ خلاقیت نیست بلکه عمدتاً تاریخ تقلید است، تاریخ انتقاد کردن و انتقاد شنیدن نیست، ما دوست داریم که فقط تعریف و تمجید بشنویم، شاید به همین دلیل هم بود که بسیاری از بزرگان سکوت کردند چون جامعه حرف آنها را فهم نمیکرد، چه اینکه مولانا در ابیاتی اینگونه سرود: «آنچه میگویم به قدر فهم توست/مُـردم انـدر حـسـرتِ فهم درست».
وی با بیان اینکه تاریخ ما، تاریخ خاموشی و تاریخ مرگ قهرمانان است چون همواره گریستهایم به جای آنکه عمل کنیم، خاطرنشان کرد: عاشورا نقد زندگی ما و آیینه زندگی ماست، عاشورا آیینهای است تا خود را تطهیر کنیم؛ برخی برای گریه و مناسک در صف اول هستند اما اهل هزینه دادن نیستند؛ حال آنکه ما تا قربانی ندهیم، تقرب نمی یابیم و مردم باید در کنار گریه بر مصیبت حسین(ع) از خود مصیبت زدایی کنند؛ به همین دلیل بود که پیشتر گفتم و اکنون نیز باز هم میگویم که اشک اگر واقعی است باید عشق بیاورد و عشق واقعی زمانی اتفاق میافتد که حقیقتا پیرو حسین (ع) باشید؛ اباعبدالله (ع) صرفا گریهکُن نمیخواهد، آن حضرت(ع) رهرو میخواهد گریهها باید ما را رهرو ایشان کند.
نظر شما