خبرگزاری شبستان-کرمان؛ طاهره بادامچی: راست گفته اند که گاهی چه زود دیر می شود؛ انگار همین چند روز پیش بود، روزهای آخر شعبان با همه حس شعفی که از اعیاد شعبانیه در روح و جان مان و تا همه سلول های تن مان رفته بود، برای آمدن خوب ترین ماه خدا به تکاپو افتاده بودیم و به شوق آمدنش برنامه ها تدارک دیدیم.
نفس کشیدن مان در میان اللهم انی اسئلک های سحر تا ربناهای افطار قلب تپنده زندگی مان شد و روزها را برای مان نشاط آور و سرشار از شعف کرد و چه حظی می بردیم در تلاوت های روزانه قرآن، آمد و شد به مسجد، تدارک افطاری های دسته جمعی، استغاثه های امام زمانی و...
بر خوان گسترده کرامت امام مجتبی علیه السلام نشستیم وقتی ماه کامل شد؛ با حس لطیفی که که پس از ۱۸ روز از این ضیافت پرنور کسب کردیم ما را بر شبی برتر از هزار ماه وارد کردند؛ رفتیم و همه حرف های دل مان، نگرانی ها و آروزها و رازها را با خدای مهربان در میان گذاشتیم.
عهد بستیم، قول و قرارهایی نوشتیم، زندگی امام زمانی خواستیم و...
وقتی حلاوت شیرین میهمانی تا مغز استخوان مان رفته بود، ناگهان بانگ رحیل برآمد و وقت وداع فرا رسید؛ چه وداع سخت و رنج افزایی! آنچنان که سیدالساجدین در دعای چهل و پنجم صحیفه توصیف کرده اند: «همانند وداع با عزیزی که فراقش بر ما گران است و رفتنش ما را غمگین و گرفتار وحشت تنهایی کند، عزیزی که او را بر ما پیمانی است که باید نگهداریم و حرمتی که باید رعایت کنیم و حقی که باید ادا نماییم. پس، اکنون می گوییم: بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.
بدرود ای گرامی ترین اوقاتی که ما را مصاحب و یار بودی، ای بهترین ماه در همه روزها و ساعتها.
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها، ای ماه سرشار از اعمال شایسته بندگان خداوند.
بدرود ای یار و قرینی که، چون باشی، قَدرت بس جلیل است و چون رخت بر بندی، فراقت رنج افزا شود. ای مایه امید ما که دوری ات برای ما بس دردناک است.
بدرود ای همدم ما که چون بیایی، شادمانی و آرامش بر دل ما آری و چون بروی، رفتنت وحشت خیز است و تألم افزای.
بدرود ای همسایه ای که تا با ما بودی، دلهای ما را رقت بود و گناهان ما را نقصان.
بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاری مان دادی و ای مصاحبی که راه های نیکی و فضیلت را پیش پای ما هموار ساختی.
بدرود که آزاد شدگان از عذاب خداوند، در تو چه بسیارند، و چه نیکبخت است آن که حرمت تو نگه داشت.
بدرود که چه بسا گناهان که از نامه عمل ما زدودی و چه بسا عیبها که پوشیده داشتی.
بدورد که درنگ تو برای گنه کاران چه به درازا کشید و هیبت تو در دل مؤمنان چه بسیار بود.
بدرود ای ماهی که هیچ ماه دیگر را توان همسری با تو نیست. بدرود ای ماهی که تا تو بودی، امن و سلامت بود.
بدرود ای آن که نه در مصاحبت تو کراهت بود و نه در معاشرتت ناپسندی.
بدرود که سرشار از برکات بر ما در آمدی و ما را از آلودگی های گناه شست و شو دادی.
بدرود که به هنگام وداع از تو نه غباری به دل داریم و نه از روزه ات ملالتی در خاطر.
بدرود که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم و هنوز رخت بر نبسته از رفتنت اندوهناک.
بدرود که چه بدیها که با آمدنت از ما دور شد و چه خیرات که ما را نصیب آمد.
بدرود تو را و آن شب قدر تو را که از هزار ماه بهتر است.
بدرود که دیروز که در میان ما بودی آزمند ماندنت بودیم و فردا که از میان ما خواهی رفت آتش اشتیاق در دل ما شعله خواهد کشید.
بدرود تو را و آن فضل و کرم تو را که اینک از آن محروم مانده ایم و بر آن برکات که پیش از این ما را داده بودی و اینک از کف داده ایم.
بار خدایا! عذر تقصیر ما را در ادای حق خود بپذیر و عمر ما را تا رمضان دیگر دراز کن و با به پایان رسیدن این ماه ما را از لوث گناه پاک نمای و با رفتنش، از ورطه گناهان برهان!
نظر شما