خبرگزاری شبستان: شهادت روحانیون و ائمه جماعات در سنگرهاى مقدس جهاد و دفاع از دین و در محراب گسترده و نورانى جبهههاى حق، خواندن نماز عشق با وضوى خون است و رداى سرخ ائمه جماعات شهید، عَلَمى است که نشان از عاشوراى مجدد تاریخ امروز ما دارد. آنان صداقت و حقانیت رهبرى دینى را با اهداى خون پاک خویش به ثبت رساندند و در کربلاهاى ایران، با تکبیر عشق و ایمان در محراب عشق و حقیقت قیام کردند و با آغوش باز، شهادت را پذیرا شدند. آرى شهیدان سرفرازى همچون آیات و حجج اسلام سعیدى، شاهآبادى، نواب صفوى، غفارى، مفتح و همرزمان به خون غلتیده ایشان با قلبى مالامال از معرفت ناب، نماز عشق را با سلام شهادت به پایان بردند و تا کوى دوست پرکشیدند. یکی از این شهیدان شهید سید محمد حسینی بهشتی است که امام جماعت مسجد مجتمع اسلامى هامبورگ، در آلمان بوده است.
آیتاللّه دکتر سید محمد حسینى بهشتى در دوم آبان 1307 هـ ش در شهر اصفهان و در خانوادهاى روحانى به دنیا آمد. در آن زمان، اوضاع سیاسى، اجتماعى ایران متأثر از حکومت دیکتاتورى رضاخانى بود. پدرش فضلاللّه حسینى بهشتى فرزند محمد هاشم و مادرش معصومه بیگم، فرزند حاج میرمحمد صادق خاتون آبادى بود.
خاندان سید محمد حسینى بهشتى از سلسله جلیله روحانیت و علماى دینى بودند. پدر بزرگ او «میر محمدصادق خاتون آبادى» نوه «میر سیدابوالقاسم مدرس خاتون آبادى» از مدرسان مدرسه چهار باغ اصفهان و از شاگردان «آقا محمد بیدآبادى، ملا اسماعیل خواجویى، حاج سید مهدى بحرالعلوم و آقا حسین خوانسارى» بود و آثار و تألیفات متعددى چون: تعلیقات بر کتاب کافى، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار و تفسیر قرآن، از او بر جاى مانده است. این خانواده روحانى افزون بر سید محمد، داراى دو دختر به نام بتول و زینبالسادات بودند.
سید محمد حسینى بهشتى در اردیبهشت سال 1331 در 24 سالگى، با دخترى از بستگان خویش ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند بود. دو دختر به نامهاى ملوکالسادات و فخرالسادات و دو پسر به نامهاى سید محمدرضا و سید علىرضا.
آیتاللّه بهشتى تحصیل خویش را در چهارسالگى از مکتبخانه آغاز کرد. پس از فراگیرى قرآن در مکتب خانه و کسب موفقیت در خواندن و نوشتن، راهى دبستان شد و در دبستان دولتى «ثروت» که بعدها 15 بهمننام گرفت، ثبت نام کرد و تحصیلات ابتدایى را در همین مدرسه به پایان رسانید. پایه اول و دوم متوسطه را در دبیرستان «سعدى» گذراند و سپس به حوزهى علمیه رفت.
شهید بهشتى، تحصیلات حوزوى خود را از سال 1321 در «مدرسه اسلامى صدر اصفهان» آغاز کرد. ادبیات عرب، منطق و کلام و سطوح فقه و اصول را به سرعت پشت سر گذاشت.
در سال 1325 در حالى که هیجده سال بیشتر نداشت، وارد حوزه علیمه قم شد و در «مدرسه حجتیه» اقامت گزید. حدود شش ماه دروس ناتمام سطح، مکاسب و کفایه را تکمیل و از اوایل سال 1326 درس خارج را آغاز کرد و از محضر استادانى برجسته بهره برد. خارج فقه و اصول را نزد امام خمینى(ره)، حضرت آیهاللّه بروجردى و آیهاللّه محقق داماد و زمان محدودى راهم نزد.
آیهاللّهالعظمى سیدمحمدتقى خوانسارى و آیهاللّه حجت کوهکمرهاى و مقدارى از کفایه را نزد آیهاللّه حاج شیخ مرتضى حائرى فرزند حاج شیخ عبدالکریم موسس حوزه گذراند.
پس از اخذ دیپلم، براى گرفتن مدرک لیسانس وارد دانشکده معقول و منقول گردید و در سال 1330 فارغالتحصیل شد، سپس به قم بازگشت و در دبیرستان حکیم نظامى قم به تدریس زبان انگلیسى پرداخت.
دکتر بهشتى در سال 1331 و در راستاى تقویت اندیشه و تمایلات مذهبى در جوانان، مدرسه دین و دانش را در قم بنیان نهاد و خود مسئولیت آن را تا سال 1342 بر عهده داشت.
از سال 1325 تا 1338 دورهى دکتراى فلسفه را گذراند و در سال 1348 موفق به اخذ درجهى دکترى در رشتهى الهیات و فلسفه شد. از سال 1339 به فکر سازمان دادن حوزه علمیه و تنظیم برنامه تحصیلات آن افتاد که حاصل آن تأسیس مدرسه حقانى و منتظریه شد.
در سال 1341 هم اقدام به تشکیل کانون اسلامى دانش آموزان و فرهنگیان کرد، که اقدامى در جهت پیوند بین تحصیل کردههاى جدید و قدیم شمرده مىشد.
در مبارزات سالهاى 41 و 42 شرکتى فعال داشت، سپس به تهران آمد و در برنامهریزى جهت تدوین کتب درسى با شهید باهنر همکارى نزدیک داشت و در همین سال با گروههاى مبارز هیئتهاى مؤتلفه همکارى فعال داشت و در شوراى چهار نفرى تحت عنوان شوراى فقهى ـ سیاسى با همکارى شهید مطهرى آقایان انوارى و مولائى شرکت مىکرد.
در سال 1342 با پیشنهاد و درخواست آیهاللّه حائرى و آیهاللّه میلانى به هامبورک رفت و سرپرستى مسجد آن و تشکل مذهبى جوانان را برعهده گرفت که این سفر تا سال 1349 ادامه یافت. در این فاصله مسافرتهایى به عربستان سعودى و سوریه کرد و براى دیدن امام موسى صدر به لبنان و ترکیه رفت و در سال 1348 بهمنظور زیارت امام خمینى سفرى به عراق داشت.
در سال 1349 به ایران بازگشت و چون امکان سفر مجددش به آلمان نبود، در تهران جلسات درس و تفسیر را شروع کرد و به بررسى کتابهاى درسى پرداخت و این کار را تا سال 1355 ادامه داد. سپس جلسات تفسیر قرآن را به عنوان مکتب قرآن، در روزهاى شنبه تشکیل داد که مجمع جوانان فعال بود. در سال 1354 به علت جلسات و روابط با ارگانهاى مبارز و فعال خارج از کشور توسط ساواک دستگیر و پس از مدتى آزاد شد. در سال 1357 نیز چند روزى دستگیر و سپس آزاد شد و پس از آزادى به پاریس نزد امام خمینى رفت. ایشان در ترسیم خط و مشى انقلاب نقشى اساسى داشت و از سال 1357 به فرمان امام، شوراى انقلاب را تشکیل داد و تا پیروزى انقلاب فعالیت کرد.
پس از پیروزى انقلاب در قالب مغز متفکر انقلاب اسلامى عمل کرد و حزب جمهورى اسلامى را بنیان نهاد، در انتخابات مجلس خبرگان شرکت داشت و به سمت نایب رئیس مجلس خبرگان انتخاب شد و قانون اساسى را تنظیم و تدوین کرد.
شهید بهشتى پس از استعفاى دولت موقت، در سال 1358 مدتى در سمت وزیر دادگسترى اداى وظیفه کرد و سپس از طرف امام خمینى(ره) بهعنوان رئیس دیوان عالى کشور منصوب شد.
مدتى در این سمت اداى وظیفه کرد تا سرانجام در شامگاه هفتم تیرماه 1360 پس از نماز مغرب و عشا و در حین سخنرانى در سالن حزب جمهورى بر اثر انفجار بمبى که به دست منافقین در آنجا کار گذاشته شده بود به همراه 72 تن از دوستان همرزمش به شهادت رسید و در میان اشک و آه و تأثر میلیونها تن در آرامگاه بهشت زهرا به خاک سپرده شد. روانش شاد و راهش پر رهرو باد. امام خمینى(ره) به همین مناسبت پیامى فرستادند:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
«انا للّه و انا الیه راجعون. مکتبى که براى اقامه عدل اسلامى و اجراى احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابرقدرت و زیستن با استقلال و آزادى قیام کرده است، خود را براى شهادت و شهید دادن آماده کرده است و به خود باکى راه نمىدهد که دست جنایت ابرقدرتها از آستین مشتى جنایتکار حرفهاى بیرون آید و بهترین فرزندان راستین او را به شهادت برساند.مگر شهادت ارثى نیست که از سلف صالح ما که حیات را عقیده و جهاد مىدانستند و در راه مکتب پر افتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسدارى مىکردند به ملت شهیدپرور ما رسیده است... .
ملت ایران در این فاجعه بزرگ 72 تن بىگناه بهعدد شهداى کربلا را از دست داد... .
این جانب بار دیگر این ضایعه عظیم را به حضور بقیة اللّه ارواحنا له الفدا و ملتهاى مظلوم جهان و ملت رزمنده ایران تبریک و تسلیت عرض مىکنم. من خود را با بازماندگان شریف و عزیز این شهدا در غم و سوگ شریک مىدانم...».
پایان پیام/
نظر شما