خبرگزاری شبستان: در پنج شنبه شب هفته گذشته، قطعنامه دیگری توسط شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه پرونده هسته ای ایران به تصویب رسید. این قطعنامه که پیش نویس آن توسط کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه تهیه شده بود، در میان 35 کشور عضو این شورا با 31 رای موافق مواجه شد و تنها کوبا بدان رای منفی داده و رای کشورهای مصر، تونس و اکوادور نیز ممتنع بود. این قطعنامه دوازدهمین قطعنامه شورای حکام در طول 9 سال گذشته علیه ایران بود. نخستین قطعنامه شورای حکام آژانس درباره ایران در 12 سپتامبر سال 2003 صادر شد و آخرین آنها 18 نوامبر سال 2011 به تصویب رسیده بود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در این بیانیه از اینکه ایران همچنان از قطعنامههای شورای امنیت «سرپیچی» میکند، «ابراز نگرانی جدی» شده است. در این قطعنامه همچنین نگرانی آژانس در مورد فعالیتهای ایران در پادگان پارچین بازتاب یافته و آمده است پاکسازی در این محوطه به طور جدی بازرسی ماموران آژانس را( در صورت اجازه دسترسی ایران) با اختلال مواجه میکند.
آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای که گزارش وی مبنای این قطعنامه قرار گرفت، نیز در پی تصویب این قطعنامه در مصاحبه ای با خبرگزاری فرانسه ابراز داشت ایران باید این پیام را درک کند که اقدامات بیشتری برای رفع نگرانیهای بینالمللی درباره اهداف هستهییاش به عمل آورد. مدیرکل آژانس ادامه داد: هدف ما برای ایران همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که میتواند به نفع این کشور باشد. من نمیخواهم ضربالاجلی برای ایران تعیین کنم و نمیخواهم بگویم همه اقدامات لازم را انجام دادهام. وی همچنین خاطرنشان کرد: مذاکره برای مذاکره هدف ما نیست و من نمیخواهم حول چرخهیی که تنها محدود به بحث و گفتوگو با ایران است، بچرخم چراکه ما باید به نتایج جامعی دست یابیم. وی در ادامه یادآور شد آژانس و شخص وی به مذاکره با ایران متعهد هستند و راهحل مساله هستهیی ایران نیز از طریق گفتوگو است. آمانو همچنین اتهام وارده از سوی ایران را که وی دستآموز غرب است، رد کرده و ادامه داد: من با تمام کشورهای عضو روابط نزدیکی دارم و ایالات متحده نیز یکی از اعضای مهم به شمار میرود. از سوی دیگر ایران نیز عضو مهمی است اما به تعهدات خود به طور کامل عمل نمیکند و من میخواهم دیدگاههای خود را به روشنی بیان کند. آمانو همچنین مدعی شد سختگیریهای وی مبتنی بر واقعیتهاست.
نکته دیگری که در ارتباط با این قطعنامه وجود دارد، فعالیت زیاد روسیه و چین برای به تصویب رسیدن این قطعنامه است که در ظاهر در نقطه مقابل عملکرد سیاسی چندی پیش این دو کشور در ارتباط با پرونده هسته ای ایران دارد. این اقدام چین و روسیه باعث شد تا برخی از منتقدان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، دوباره زبان به انتقاد گشایند که به سیاست اعمالی این کشورها در قبال ایران نمی توان اعتماد کرد. همچنین در ارتباط با عملکرد کشورهای عدم تعهد در تصویب این قطعنامه، در شرایطی که ایران در نقطه اوج تبلیغات پیرامون موفقیت های اجلاس تهران قرار دارد، انتقادهای بسیاری مطرح شد.
اما نکاتی چند در ارتباط با این قطعنامه وجود دارد که تحلیل عملکرد کشورها بدون در نظر گرفتن این نکات به خطا رفتن است. در واقع حقایقی در این میان وجود دارد که ابتدا باید آنها را بررسی کرده و سپس به بازتعریف کنش سیاسی بازیگران شرکت کننده در این شورا، دست بزنیم.
نکته اول در ارتباط با ترکیب اعضای شورای حکام است. ضرورت وجود 10 کشور پیشرفته در زمینه انرژی هسته ای به همراه 7 کشور اروپایی همواره ترکیب شورا به ضرر ایران رقم می زند. این در حالی است که همواره تعیین اعضای دیگر نیز با مداخله هایی صورت می گیرد.
دومین نکته، در ارتباط با حوزه اختیارات اجرایی شورای حکام آژانس است. عدم توانایی های لازم از سوی آژانس برای لازم الاجرا کردن قطعنامه های تصویبی خود، باعث شده است تا این قطعنامه نیز از ضمانت اجرای موثری برخوردار نبوده و از درجه اهمیت پائینی برخوردار باشد.
نکته دیگر این است که این قطعنامه به صورت یک بیانیه تدوین شده و هیچ گونه مفاد دستوری ندارد. در این رابطه عملکرد آفریقای جنوبی در تغییر پیش نویس، شایان توجه است. در این راستا، درخواست آفریقایجنوبی برای اعمال تغییرات در پیشنویس این قطعنامه، رایگیری در اینباره را دو بار به تعویق انداخت. مبنای اختلاف، ذکر جملهای الزامآور درباره همکاری فوری ایران و آژانس بود. در این بند آمده بود: ضروری است که ایران به صورت فوری بر سر یک چارچوب توافقی (مدالیته) برای شفافسازی احتمالی بعد نظامی برنامه هستهای با آژانس به توافق برسد. ولی آفریقایجنوبی به عنوان مخالف این بند ذکر این جمله به دلیل آنکه در قطعنامههای پیشین نیز آمده بود را غیرضروری دانست. به گزارش خبرگزاریها، آفریقایجنوبی در متمم پیشنهادی خود خواستار این بود که «تاکید ایران بر مذاکره و تدوین برنامه مشخص برای همکاری با آژانس مورد توجه قرار گیرد.» پافشاری آفریقای جنوبی باعث شد در نهایت، تنها بند دستوری بر علیه ایران از قطعنامه حذف شود.
نکته چهارم در این رابطه، عدم ارجاع پرونده هسته ای ایران توسط این قطعنامه به شورای امنیت سازمان ملل متحد است. بر این اساس هیچ گونه دستاورد مشخصی را در حوزه دیپلماتیک برای غرب، توسط این قطعنامه قائل بود و تنها می توان آن را عملکردی تبلیغاتی و روانی تلقی کرد.
حال بر اساس این نکات مطروحه به صورت روشن تری می توان به بررسی سیاست های دو کشور چین و روسیه و کشورهای عضو عدم تعهد اقدام کرد.
در میان اعضای جنبش غیر متعهدها که در شورای حکام حضور دارند، نقش اردن و امارات که همواره بر علیه ایران بوده است. رای منفی کوبا نیز که جای حرفی را باقی نمی گذارد. عملکرد آفریقای جنوبی نیز در حذف بند دستوری بر علیه ایران، جای تقدیر داشته و رای مثبت این کشور نیز قائدتا در راستای سیاستی قرار داشته است که بتواند به تعدیل پیش نویس مورد نظر مبادرت ورزد. در ارتباط با مصر، تونس و اکوادور نیز که رای ممتنع داده اند باید متذکر شد که ایستادگی این کشورها که هر کدام در شرایط حساسی قرار دارند، در مقابل سیاست های قدرت های بین المللی، هزینه های بسیاری دارد. بر این اساس با توجه به اهمیت کم این قطعنامه ضرورتی برای ارائه رای منفی وجود نداشته است. ضمن این که ترکیب آرا پیش از رای گیری تقریبا مشخص است و با توجه به عدم تاثیر رای منفی این کشورها، رای ممتنع آنها کاملا قابل توجیه است. رای منفی کوبا نیز در این مورد برای شکستن اجماع صورت گرفته است. بر این اساس باید گفت که قطعنامه شورای حکام در مقابل خواست نزدیک به دو سوم کشورهای دنیا قرار دارد که در اجلاس عدم تعهد به ابراز نظر خود پرداختند.
مسئله بعدی در ارتباط با نوع عملکرد چین و روسیه قابل توجه است که شاید اهمیت بیشتری نسبت به عدم تعهد داشته باشد. در این رابطه جلو افتادن چین و روسیه برای تصویب این قطعنامه سوال برانگیز شده است. رمز پاسخ به این سوال نیز در کم اهمیت بودن قطعنامه تصویبی قرار دارد. در واقع در ارتباط با سیاست های اعمالی چین و روسیه نیز باید متذکر شد که این دو کشور تلاش دارند کمترین اصطکاک را با آمریکا و کشورهای اروپایی به وجود آورند.
یک نگاه کلی به سیاست های چین و روسیه در ماههای اخیر به ما نشان می دهد که به علت اهمیت موضوعات مورد اختلاف بین این دو با غرب، اصطکاک های زیادی در روابط سیاسی شان به وجود آورده است. در واقع می توان گفت، برخوردهای جدی دیپلماتیک و استفاده از ادبیات تهدید آمیز در کنار برخوردهای عملیاتی چون اعزام ناوگان به ساحل سوریه، موجبات بحرانی شدن اوضاع را طی ماه های اخیر فراهم آورده بود. در نتیجه سیاست تلطیف روابط با غرب در تصویب این قطعنامه بر علیه ایران، در دستور کار چین و روسیه قرار داشته است. ضمن این که از این موضوع نباید غافل شد که چین و روسیه در تقابل میان ایران و غرب نقشی موازنه دهنده را بازی می کنند نه بیشتر.
پایان پیام/

در پی قطعنامه شورای حکام، عملکرد متناقض چین و روسیه و بی تفاوتی کشورهای عدم تعهد در این رابطه، بسیار سوال برانگیز است. در این یادداشت در پی رمزگشایی از این عملکردها هستیم.
کد خبر 172668
نظر شما