به گزارش خبرگزاری شبستان، گزیده سرمقاله های امروز 4 شهریور برخی از روزنامه ها به شرح زیر است:
کیهان:
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود با عنوان همه گزینه ها زیر سؤال! به قلم حسام الدین برومند به تحلیل تلاش امریکا در به انزوا کشاندن ایران در اجلاس پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
1- انزوا و بطور مشخص انزوای سیاسی-political isolation- از به اصطلاح راهبردهایی است که در تمامی سال های گذشته دشمن به سرکردگی آمریکا علیه جمهوری اسلامی به صحنه آورده است. از همین روی؛ برای اینکه این راهبرد- بخوانید آرزوی- نظام سلطه بر ضد ایران تحقق و عینیت بیابد از اهرم های مختلفی استفاده کردند؛ «تحریم های اقتصادی»، «صدور قطعنامه های پیاپی»، «ایران هراسی»، «خطرناک جلوه دادن برنامه هسته ای»، «پمپاژ شایعات و تهمت ها در قالب پرونده حقوق بشر» و حتی استفاده از «گزینه نظامی در جنگ تحمیلی». طرفه آنکه مقارن با تحرکات و دسیسه ها و به پیش کشیدن سناریوهای شیطانی دشمن علیه کشورمان تا ایران اسلامی را منزوی نشان دهند در دوره ای جماعتی در داخل همنوا با دشمن، نظام را به عقب نشینی دعوت می کردند تا به اصطلاح هشدار داده باشند که ایران در چنبره انزوا قرار نگیرد!
البته همان ایام رهبر بصیر انقلاب در سخنانی راهگشا که گویا نقشه راه ملت است خاطرنشان کردند؛ «حالا فلان آقای نویسنده از فضای بازی که بحمدالله در کشور ما هست، سوء استفاده کند و ایستادگی ملت ایران را بگوید «انزوا»!، آیا این انزوا است؟ آیا ملتی که همه دنیا از عزت و عظمتش خبر می دهند منزوی است؟ اگر معنای منزوی این است که یک ملت مستقل باشد و تسلیم این و آن نمی شود این انزوا از هر چیز دیگری بهتر است؛ این انزوا نیست، خیال کرده اید که اگر ملت ایران از اصول خود صرفنظر کند از راه پرافتخار دوران حیات امام(ره) برگردد، دست دوستی التماس آمیز و حقارت آمیز به سوی قدرت ها دراز کند همه مشکلات اقتصادی این کشور یک شبه حل خواهد شد؟ ابداً.» (در حرم رضوی- اول فروردین 1377)
رسالت:
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان آخرین فرصت برای خدمت به قلم محمد کاظم انبارلویی به تحلیل بیانات مقام معظم رهبری در دیار هیات دولت پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
خدارحمت کند مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی را وی با تلفیق همه آموزههای دینی دو کلید واژه ساخته بود که این دوکلید واژه گفتمان اصلی اندیشه های وی را تشکیل می داد؛"پاک باش و خدمت گذار"!
امسال سال آخر مجموعهای از خدمتگزاران کشور است که در دو دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در هیئت وزیران مشغول خدمت بوده اند.
اقبال مردم به دولت نهم و دهم به این دو واژه بر می گردد. این دو واژه در حقیقت مطالبات اصلی مردم از دولتمردان است.
مردم می خواهند دولتمردان پاک دستی داشته باشند و آنها به چیزی جز خدمت بخوانید اجرای قانون فکر نکنند.
بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران به عنوان یک ارزیابی درست از عملکرد دولت، خالی از لطف نیست. مقام معظم رهبری سال آخر خدمتگزاری دولت را آخرین فرصت برای خدمت به مردم دانستند و فرمودند" باید این سال جدی تر از سالهای گذشته بدون هیچ کوتاهی و سستی ادامه یابد" جمع بندی مقام معظم رهبری به شواهد آمار و قرائن موجود از خدمات دولت به شرح زیر است.
1- انجام کارهای عمرانی در کشور بویژه مناطق دور دست
2- پیشرفت های چشمگیر در زمینه علم و فناوری
3- ارتقای جایگاه کشور در عرصه سیاست خارجی و مسائل بین المللی و تاثیر گذاری درمنطقه و جهان
4- برجسته شدن ارزشهای انقلاب و امام (ره)
5- مسئله ساده زیستی مسئولان ، استکبار ستیزی و افتخار به انقلابی گری
6- دعوت به عدالت و دور بودن مسئولان از تجمل
7- تلاش گسترده دولت در جهت ارتباط با مردم
طبیعی است سال آخر دولت، باید مسئولان با همین آهنگ سالهای گذشته پیش روند تایک رکورد جدیدی از خدمت و پاکدستی ارائه دهند . کوچکترین غفلت از این مهم به ارزیابی عملکرد آنها آسیب می زند.
تهران امروز:
روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان جنبش عدم تعهد؛ آرمانهای مطلوب به قلم محمد مهدی مظاهری به تحلیل اجلاس عدم تعهد و استفاده از این فرصت پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکل گیری نظام دو قطبی در عرصه بین الملل ، تلاش هایی از سوی برخی از کشورهای مستقل برای ارائه الگوی نوینی در سیاست بین الملل صورت گرفت، این کشورها اصطلاحا به عدم تعهد یا عدم وابستگی «نم» شهرت یافتهاند. در واقع گروهی از ملل نو خاسته آفریقایی و آسیایی که به منظور کنارهگیری از دسته بندیهای سیاسی – نظامی و اقتصادی درصدد برآمدند ضمن احیای هویت مستقل از شعله ور شدن آتش جنگ جدید در جهان نیز جلوگیری کنند. قصد بانیان این جنبش این بود که ضمن تضمین استقلال کشورهای خود بلوک بندی های ناشی از تصمیمات دو ابر قدرت را نیز از بین ببرند ، گرچه این جنبش از زمان بنیانگذاری توفیقاتی را در عرصه های مختلف به همراه داشته، ولی ابرقدرتها از زمان شکلگیری آن تلاش نمودند که از وحدت رویه میان اعضا جلوگیری کنند ، چرا که این سیاست مستقل از سوی جنبش عدم تعهد با سیاست جنگ طلبانه دو ابر قدرت به ویژه آمریکا مغایرت داشت ، بهطوریکه وزیر خارجه وقت آمریکا، دالس اظهار میداشت «آنها که با ما نیستند علیه ما هستند». به طورکلی در طول چند دهه گذشته آمریکا و شوروی سابق تلاش داشتند با تقویت جناح هایی در چارچوب جنبش عدم تعهد سیاست ها و تصمیماتی که غیرمتعهدها اتخاذ میکنند با استراتژی ها و اهداف سیاست خارجی خود تطبیق بدهند ، بهطوریکه برخی بر این باورند که در عرصه عمل به تعداد انگشت شمار هم کشور غیرمتعهد نداریم.
وطن امروز:
روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان بیلش را بسیج میزند جیغش را این جماعت! به قلم حسین قدیانی به بررسی زلزله و کمک رسانی به این مناطق پرداخته است که در بخش از آن امده است:
3- برای اپوزیسیون جمهوریاسلامی از سیاستمدار و روزنامهنگار گرفته تا روشنفکر و هنرمند، هر چیزی وسیلهای است برای ضربه زدن به نظام، خواه زلزله باشد و خواه سیل. بستگی به روز وقوعش دارد که چه باشد لحن ضربهزنی؟! اگر زلزله مصادف شد با لیله..القدر و روز قدس و اجلاس سران غیرمتعهد، لحن ضربه آب و رنگی میگیرد جدای از همزمانی فرضی همین زلزله با شبی مثل شب اسکار. آنچه هدف است ضربه زدن به نظام است و برای رسیدن به این هدف مقدس(!) آنچه قابل توجیه است، وسیله! اصولا برای اپوزیسیون ما خنده و گریه موضوعیت ندارد؛ هیچچیز موضوعیت ندارد الا کوبیدن نظام.
4- ظاهر ماجرا این است که زلزله به مدد اصلاحطلبان آمد تا برای تخطئه مثلث «شب قدر، روز قدس، اجلاس غیرمتعهدها» بهترین اتفاق ممکن افتاده باشد. از سویی با تیترهای چندریشتری، ژست مردمی بودن میگیرند و از دیگر سو، حکومت و دولت را در مهار بحران (زلزله آری اما کدام بحران؟!) ناتوان جلوه میدهند. همه حرفشان این است: «ما اصلاحطلبان، هنرمندان را به صف میکنیم تا از مردم پول بگیریم و بدهیم به زلزلهزدهها. حکومت و دولت نبودند، نبودند!» انصافا ادعای شیکی است! شیکتر هم میشود وقتی از یاد نبریم شیرین عبادی در زلزله بم، حساب شخصی داده بود به خلقالله! یا سعید شریعتی در همین زلزله! حتی میتوان از عالیجناب چهچه پرسید؛ برای احداث باغ هنر بم، چه شد آن همه پول و آن همه زمین که حتی از ملت، حتیتر از دولت گرفتی؟!
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان پرونده ناتمام عدم تعهد به بررسی ابعد مختلف اجلاس پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
به مناسبت میزبانی جمهوری اسلامی ایران در شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد و ریاست کشورمان بر این جنبش در سه سال آینده که از آخر این هفته شروع خواهد شد، جا دارد پرونده این جنبش را به صورت اجمالی مرور کنیم و برخلاف تبلیغات این روزها که نگاهی کاملاً یکجانبه و مثبت به این پرونده دارد با یک نگاه واقعی به قوتها و ضعفها، به شرایط کنونی جنبش برای رسیدن به جایگاه واقعی خود نیز اشارهای داشته باشیم.
با قوت گرفتن بلوک کمونیسم بعد از جنگ جهانی دوم و شروع جنگ سرد میان دو قطب قدرتمدار شرق و غرب در دهههای اول قرن حاضر، کشورهای جهان سوم برای ادامه موجودیت خود دچار تنگنای شدیدی شدند که وابستگی قهری به یکی از دو قطب امپریالیسم و کمونیسم، یعنی دو سر استکبار جهانی، سرنوشت ظاهراً محتوم آنها را تشکیل میداد. به عبارت روشن تر، هر جریان سیاسی که میخواست در یک کشور جهان سومی به قدرت برسد، ناچار بود یا به شرق وابسته باشد یا به غرب. طبعاً براندازی حکومتهای وابسته به هر یک از این دو بلوک نیز مستلزم وابسته شدن به بلوک دیگر بود.
این وضعیت برای ملتهای جهان سوم و سران تعدادی از کشورهای آسیائی و آفریقائی قابل تحمل نبود. به همین دلیل و برای رها شدن از این وضعیت نامطلوب، سران 4 کشور آسیائی و آفریقائی یعنی جمال عبدالناصر (مصر)، جواهر لعل نهرو (هند)، احمد سوکارنو (اندونزی) و قوام نکرومه (غنا) جنبش عدم تعهد را تأسیس کردند و این جنبش طی اجلاسی در شهر باندونگ اندونزی در سال 1334 اعلام موجودیت کرد. اهداف اصلی و مهم این جنبش، عدم وابستگی به هر دو ابرقدرت شرق و غرب، استعمارزدائی و ایجاد وحدت میان کشورهای جهان سوم با تأکید بر استقلال آنها بود. سران کشورهای تونس (حبیب بورقیبه) و یوگسلاوی (مارشال تیتو) نیز با پیوستن به بنیانگذاران جنبش عدم تعهد، در فهرست هیئت مؤسس این جنبش قرار گرفتند و بدین ترتیب، جنبش عدم تعهد علاوه بر آسیا و آفریقا، تا اروپای شرقی گسترش یافت و اولین اجلاس خود را در سال 1340 در شهر بلگراد مرکز یوگسلاوی تشکیل داد. جنبش عدم تعهد که هنگام تأسیس فقط 22 عضو داشت اکنون با گذشت 57 سال دارای 120 عضو میباشد.
پایان پیام/
نظر شما