خبرگزاری شبستان: از دیگر منابع مهم و پراهمیت در باب مهدویت کتاب "الغیبه" اثر نعمانی است. نام او محمّد و نام پدرش ابراهیم کنیهاش ابوعبد اللَّه، و ملقّب بکاتب نعمانى است و به ابن [ابى] زینب نیز معروف است.وى از بزرگان محدّثین امامیّه در اوائل قرن چهارم است. نویسندهاى است خوش استنباط که نظریاتش در مسائل اسلامى صائب بوده، و در شناخت رجال حدیث و روایاتى که از آن نقل شده است سهمى بسزا دارد.وی شاگرد شیخ کلینی نیز بوده است و معروف به "کاتب کلینی"است چرا که کافی کلینی را وی تقریر کرده است. در باب یازدهم کتاب الغیبه روایاتى نقل می شوند که شیعه را دستور میدهد که بردبار و خود دار باشد و در انتظار فرج صبر پیشه کند. صبور بودن یکی از صفات بارزی است که در ادامه ای این روایات بدان اشاره شده است.
(1) 5- (خبر داد ما را احمد بن محمّد بن سعید او گفت: حدیث کرد ما را حمید ابن زیاد کوفىّ او گفت: حدیث کرد ما را علىّ بن صباح بن ضحّاک از جعفر بن محمّدابن سماعه و او از سیف تمّار و او از ابى مرهف که گفت):ابوعبداللَّه امام صادق(ع) فرمود: محاضیر: (اسبهاى تندرو) هلاک شدند، گفتم: محاضیر چیست؟ فرمود کسانى که شتابزدگى می کنند و مقربین نجات یافتند و قلعه بر فراز پایههاى همچون میخ خود ثابت و پا برجا است. کنج خانههاى خود را از دست مدهید که غبار فتنه بر زیان کسى است که فتنه را بر انگیزاند (بمثال فارسى دودش بچشم خودش میرود) و آنان درباره شما توطئهاى را اراده نمی کنند مگر آنکه خداوند مشغولیّتى بر ایشان پیش مىآورد به جز آن کس که خود متعرّض آنان شود.
[شرح از مجلسىّ: مقربین (بکسر راء) کسانى هستند که می گویند فرج نزدیک است و امید نزدیک بودن آن را دارند و یا آنکه دعا براى نزدیکى فرج می کنند و یا آنکه مقربین را بفتح را بخوانیم یعنى کسانى که صبر کردند و به واسطه صبر مقرب درگاه الهى شدند. پایان نقل از مجلسىّ (ره). و در بعضى از نسخهها بجاى مقرّبونکلمه (مقرّون) است یعنى کسانى که اقرار بوجود آن حضرت دارند و نیز در بعضى از نسخهها بجاىالا من تعرض لهمجمله(لأمر یعرض لهم)است. یعنى بواسطه پیش آمدى که از براى آنان مىشود خداوند آنان را از شما مشغول می سازد].
(1) 6- (حدیث کرد ما را احمد بن محمّد بن سعید او گفت: حدیث کرد مرا یحیى بن زکریّا بن شیبان او گفت: حدیث کرد ما را یوسف بن کلیب مسعودىّ او گفت: حدیث کرد ما را حکم بن سلیمان از محمّد بن کثیر و او از ابى بکر حضرمىّ که گفت):من و ابان به خدمت ابى عبداللَّه امام صادق(ع) رسیدیم و این به هنگامى بود که پرچمهاى سیاه در خراسان ظاهر شده بود، عرض کردیم نظر شما چیست؟
فرمود: در خانه خودتان بنشینید هر وقت دیدید که ما بگرد مردى گرد آمدیم آن وقت با اسلحه بیارى ما قیام کنید.
(2) 7- (و حدیث کرد ما را محمّد بن همّام او گفت: حدیث کرد ما را جعفربن محمّد بن مالک فزارىّ او گفت: حدیث کرد مرا محمّدبن احمد از علىّ بن اسباط و او از بعضى از اصحابش و او از):
ابى عبداللَّه امام صادق(ع) که آن حضرت فرمود: زبان هاى خود را نگهدارید و در خانههاى خود بنشینید، باشد که هرگز کارى دامنگیر خصوص شما نشود بلکه همگانى باشد و همواره (زیدیّه) سپر بلاى شما خواهند بود.[شرح: در بعضى از نسخهها چنین است. "و یصیب الغلمة و لا تزال وقاء لکم" که بجاى کلمه (العامة) کلمه (الغلمة) است بدون کلمه زیدیّه. بنابراین معناى جمله چنین خواهد شد که گرفتارى دامنگیر جوانان خواهد شد و آنان سپر بلاى شما خواهند گردید].
(3) 8- (و حدیث کرد ما را علىّ بن احمد او گفت: حدیث کرد ما را عبداللَّه بنموسى علوىّ از محمّد بن موسى و او از احمد بن ابى احمد و او از محمّد بن علىّ و او از علىّ بن حسّان و او از عبد الرّحمن بن کثیر که گفت):روزى در محضر ابى عبداللَّه امام صادق(ع) بودم و مهزم اسدىّ نیز افتخار حضور داشت. عرض کرد خدا مرا فداى شما گرداند این کار [که شما بانتظارش هستید] کى خواهد شد؟ که [برما] بدرازا کشید. فرمود: [اى مهزم] آرزومندان دروغ گفتند و شتاب کنندگان هلاک شدند و تسلیمشدگان نجات یافتند و به سوى ما باز خواهند گشت.
(1) 9- (علىّ بن احمد از عبداللَّه بن موسى علوىّ نقل می کند که گفت: حدیث کرد ما را علىّ بن حسن از علىّ بن حسّان و او از عبد الرّحمن بن کثیر و او از):
ابى عبد اللَّه امام صادق(ع) که آن حضرت در تفسیر آیه شریفه "أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ": امر خدا فرا رسید در شتابش نباشید، فرمود: امر خدا همان امر ما است که خداى عزّوجلّ امر فرموده است که در آن باره شتاب نشود تا آنکه خداوند او را به سه لشکر یارى فرماید: فرشتگان و مؤمنین و رعب و خروج آن حضرت(ع) مانند خروج رسول اللَّه است آنجا که خداوند می فرماید: همچنان که پروردگارت تو را از خانهات بحقّ و راستى بیرون آورد.
(2) 10- (خبر داد ما را محمّد بن همّام و محمّدبن حسن بن محمّدبن جمهور اینان از حسن بن محمّد بن جمهور و او از پدرش و او از سماعة بن مهران و او از صالح بن میثم و یحیى بن سابق و آنان از):
ابى جعفر امام باقر(ع) که فرمود: کسانى که همچون محاضیراند هلاک شدند و مقرّبان نجات یافتند و پناهگاه بر پایههاى محکم خود استوار است همانا که پس از اندوه گشایش عجیبى خواهد شد.
(1) 11- (و حدیث کرد ما را احمدبن محمّد بن سعید ابن عقده او گفت: حدیث کرد ما را احمد بن یوسف بن یعقوب الجعفىّ او گفت: حدیث کرد ما را اسماعیل بن مهران او گفت: حدیث کرد ما را حسن بن علىّ بن ابى حمزه از حکم بن ایمن و او از ضریس کناسى و او از ابى خالد کابلى که گفت):
علىّ بن الحسین(ع) فرمود: دوست می داشتم که در گفتار آزاد بودم و با مردم 3 کلمه حرف می زدم و سپس خدا درباره من هرچه می خواست می کرد ولى عهدى است. با خدا بستهایم که صبر کنیم. آنگاه این آیه را تلاوت فرمود:
وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ (خبرش را پس از گذشت زمانى خواهید دانست) و سپس این آیه را نیز تلاوت فرمود: وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثِیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (و حتما بر شما از زخم زبان آنان که پیش از شما کتاب آسمانى بر آنان نازل شد و از آنان که شرک ورزیدند آزار فراوان خواهد رسید و اگر صبر کنید و پرهیزگار باشید سبب نیرو و قوّت اراده در کارها است).
(2) 12- (علىّ بن احمد گفت: حدیث کرد ما را عبیداللَّه بن موسى علوىّ از علىّ ابن ابراهیم بن هاشم و او از علىّ بن اسماعیل و او از حمّاد بن عیسى و او از ابراهیم ابن عمر یمانىّ و او از ابى الطّفیل و او از):
ابى جعفر محمّدبن علىّ و آن حضرت از پدرش علىّ بن الحسین(ع) نقل می فرماید که ابن عباس کس بنزد آن حضرت فرستاد و معناى این آیه را پرسید. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا (اى اهل ایمان در کار دین پایدار باشید و یکدیگر را بپایدارى سفارش کنید و مراقب باشید)- علىّ بن الحسین(ع) خشمناک شد و پرسشکننده را فرمود: دوست می داشتم آن کسى که تو را این مأموریّت داده خودش رویاروى از من می پرسید.
سپس فرمود: این آیه در باره پدر من و در باره ما نازل شده است و هنوز وقت آن مراقبت و مرزبانى که مأمور آن هستیم نرسیده است و در آینده نزدیک ذرّیهاى از نسل ما که وظیفه آن را بعهده خواهند داشت بوجود خواهد آمد.
سپس فرمود: هان که در صلب او- یعنى ابن عبّاس- امانتى نهاده شده است که براى آتش دوزخ آفریده شدهاند، و به زودى گروههائى را از دین دسته دسته بیرون خواهند نمود و روى زمین با خونهاى جوجهگانى از جوجهگان آل محمّد رنگین خواهد شد جوجهگانى که زودرس و نابهنگام قیام خواهند کرد و به خواسته خودشان نخواهند رسید ولى افراد با ایمان مراقب بوده و صبر نموده و یکدیگر را بصبر سفارش کنند تا خداوند حکم فرماید و او است بهترین حاکمان.
(1) 13- (حدیث کرد ما را علىّ بن احمد از عبیداللَّه بن موسى و او از هارون بن مسلم و او از قاسم بن عروة و او از برید بن معاویه عجلى و او از):
ابى جعفر محمّدبن علىّ امام باقر(ع) که آن حضرت در معناى آیه شریفه "اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا" فرمود: صبر کنید بر اداى واجبات و پایدارى کنید با دشمنان و مراقب امامتان [که بانتظارش هستید] باشید.
(2) 14- (حدیث کرد ما را محمّد بن همّام او گفت: حدیث کرد ما را جعفربن محمّد بن مالک او گفت: حدیث کرد مرا احمد بن علىّ جعفى از محمّد بن مثنّى حضرمى و او از پدرش و او از عثمان بن زید و او از جابر و او از):
ابى جعفر محمّدبن علىّ امام باقر(ع) که آن حضرت فرمود: خروج قائم ما اهل بیت(ع) مانند خروج رسول اللَّه است و کسى که از ما اهل بیت پیش از قیام قائم خروج کند مانند جوجهاى است که بپرد و از آشیانه خود بیرون افتد و دست خوش بازیچه کودکان شود.
(3) 15- (حدیث کرد ما را علىّ بن احمد از عبید اللَّه بن موسى و او از احمد بن
______________________________
(1) عثمان بن زید بن عدى جهنى از اصحاب امام صادق(ع) است.
الغیبة( للنعمانی) / ترجمه فهرى، متن، ص: 235
الحسین و او از علىّ بن عقبه و او از موسى بن اکیل نمیرى و او از علاء بن سیابة و او از):
ابى عبد اللَّه جعفر بن محمّد امام صادق(ع) که آن حضرت فرمود:
هرکس از شما که بانتظار این امر بمیرد مانند کسى است که در خیمه ویژه امام قائم باشد.
(1) 16- (حدیث کرد ما را احمد بن محمّد بن سعید ابن عقده او گفت: حدیث کرد ما را احمد بن یوسف بن یعقوب جعفى ابوالحسن او گفت: حدیث کرد ما را اسماعیل بن مهران او گفت: حدیث کرد ما را حسن بن علىّ بن ابى حمزه از پدرش و وهیب بن حفص و آنان از ابى بصیر و او از):
ابى عبد اللَّه امام صادق(ع) که آن حضرت روزى فرمود: آیا شما را خبر ندهم از چیزى که خداوند هیچ عملى را از بندگان بدون آن نمىپذیرد؟
عرض کردم چرا بفرمائید. فرمود: گواهى دادن بر اینکه معبودى به جز اللَّه نیست، و اینکه محمّد(ص) بنده او و فرستاده او است، و اقرار نمودن بهر آنچه خداوند بآن امر فرموده است، و دوستى از براى ما، و بیزارى از دشمنان ما- یعنى ما امامان به خصوص- و تسلیم شدن به آنان و پرهیز و کوشش و اطمینان داشتن، و چشم به راه قائم بودن، سپس فرمود: ما را دولتى در پیش است که هر وقت خدا بخواهد آن را پیش خواهد آورد سپس فرمود: هرکس که از بودنش در شمار یاران امام قائم(ع) شادمان است، باید به انتظار باشد و با همین حال انتظار به پرهیز و اخلاق نیکو رفتار کند پس اگر اجلش فرارسید و امام قائم(ع) پس از مرگ او قیام کرد پاداش او همانند پاداش کسى است که امام قائم(ع) را درک کرده باشد. پس کوشا باشید و به انتظار بنشینید. گوارا باد بر شما اى گروهى که مشمول رحمت خدائید.
(1) 17- (علىّ بن احمد نقل می کند از عبیداللَّه بن موسى علوىّ و او از محمّد ابن الحسین و او از محمّد بن سنان و او از عمّار بن مروان و او از منخّل بن جمیل و او از جابر بن یزید و او از):
ابى جعفر امام باقر(ع) فرمود: تا آسمان و زمین ساکن است شما نیز ساکن باشید- یعنى بر کسى خروج نکنید زیرا کار شما نه کارى است که به پنهانى انجام گیرد بلکه آن نشانهاى است از ناحیه خداى عزّوجلّ و از ناحیه مردم نیست، هان که آن از آفتاب روشنتر است و بر هیچ نیکوکار و بدکارى پنهان نخواهد ماند آیا صبح را می شناسید؟ این کار شما همانند صبحگاه است که پنهان ماندن در آن نخواهد بود.
خدا شما را رحمت کند که ببینید به این گونه از ادب کردن که امامان (ع) فرمودهاند و بنگرید به دستورشان و رسم خودشان در صبر و خوددارى و انتظار فرج و اینکه فرمودهاند تندروها و شتابزدگان هلاک خواهند شد و آرزوکنندگان دروغ می گویند و تسلیمشدگان را به نجات توصیف کردهاند و صابران و ثابت قدمان را ستودهاند و آنان را در ثابت بودن به قلعهاى که بر پایههاى خود استوار است، تشبیه نمودهاند. پس ادب را از ادب آموزى آنان فراگیرید، خدا شما را رحمت کند و اوامرشان را امتثال کنید و بفرمان هایشان تسلیم شوید و از رویّه آنان مگذرید و از کسانى نباشید که هواى نفس و شتابزدگى آنان را هلاک کرد و حرص آنان را از راهیابى و راه روشن باز گردانید.
خداوند ما و شما را به منّت و احسانش بر آن موفّق بدارد که از فتنه به سلامت باشیم و ما و شما را بر جاده نیک بینى ثابت قدم بدارد و ما و شما را به پیمودن راه راستى که به رضایش میانجامد و نتیجهاش جایگزین شدن در بهشتش با برگزیدگان و خالصاناش می باشد، وادارد.
م.شرف
پایان پیام/
نظر شما