به گزارش خبرگزاری شبستان، مهمترین سرمقاله های روزنامه های امروز اول مرداد به شرح ذیل است
کیهان
روزنامه کیهان یاد داشت امروز خود را با عنوان نوستالژی تاریخی یا هراس از قدرت مقاومت به قلم حسام الدین برومند به موضوع بیداری اسلامی در منطقه و هراس آمریکا اختصاص داده است
در یکسال و نیم گذشته و مقارن با شکل گیری، قوام و اوج گیری انقلاب های منطقه در بستر بیداری اسلامی، بارها و به دفعات جنجال سازی های پیاپی از سوی آمریکایی ها و چند کشور غربی علیه جبهه مقاومت بخصوص ایران و سوریه در فازهای مختلف پیش کشیده شده است.
طی روزهای اخیر نیز در ابعاد مختلفی شیپور فشارها علیه ایران و سوریه نواخته شده است. اما، هدف گذاری این فشارها که به موازات یکدیگر در دو سو علیه ایران و سوریه دنبال می شود کجاست؟ محاسبات آمریکایی ها و چند کشور غربی درست از آب درآمده است؟ خطای محاسبات پیرامون موضوع ایران و سوریه در کجاست؟ پیامد اتفاقات و تحولات پیش روی چیست؟ و بالاخره این سؤال کلیدی مطرح است که آیا آمریکا و غرب در مسابقه راهبردی علیه سوریه با تاثیرگذاری بر ایران به خط پایان می رسند؟
گفتنی است؛ پیش از واکاوی پاسخ به سؤالات بالا، باید دو سوی سناریویی که محور غربی با همراهی ارتجاع عربی علیه ایران و سوریه در سه هفته گذشته تدارک دیده بودند مورد اشاره قرار بگیرد تا نقطه عزیمت بحث روشن شود.
از یکسو؛ در اول ژوئیه- 11تیر- تحریم های نفتی علیه ایران با برآورد و ادعای به اصطلاح «فلج کننده» و «گزنده» از سوی غرب به اجرا درآمد. طرفه آنکه یک روز قبل از آن در 30ژوئن- 10تیر- نشست ژنو با موضوع سوریه برگزار شد و بعد در فاصله ای پنج روزه- 5ژوئیه- نشست پاریس برگزار می شود تا خروجی این دو نشست یکسره کردن کار دمشق باشد و در این میان هیلاری کلینتون بطور رسمی اعلام می کند که؛ «بشار اسد باید از قدرت کناره گیری نماید»!
اما علی رغم همه این تقلاها و تحرکات، همگان دیدند که سوریه زانو نزد و ایستاد تا جایی که کوفی عنان نماینده ویژه سازمان ملل برای حل بحران سوریه به مصاحبه با لوموند پرداخت و این واقعیت را برملا کرد؛ «در موضوع سوریه شکست خوردیم» و بعد یک عبارت معنادار را به زبان آورد؛ «از ایران باید در حل بحران سوریه برای حضور در نشست های بعدی دعوت بعمل بیاید» و بعد از آن بود که عنان برای رایزنی با مقامات کشورمان به تهران آمد.
از سوی دیگر؛ هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا سراسیمه و باشتاب سفر منطقه ای خودش به منطقه خاورمیانه را شروع می کند و بطور ویژه با مقامات رژیم صهیونیستی به رایزنی درباره ایران و سوریه می پردازد.
از اینجا به بعد است که گویا قرار شده تا یک اتفاق ویژه درباره سوریه بیفتد و اینجاست که چهارشنبه گذشته مصادف با سالگرد پیروزی «مقاومت» در جنگ 33روزه دمشق خونین می شود و در پی این حمله تروریستی، داوود راجحه وزیر دفاع، آصف شوکت معاون رئیس ستاد ارتش و حسن ترکمانی معاون رئیس جمهور و هشام بختیار رئیس سازمان اطلاعات و رئیس دفتر سازمان امنیت ملی کشته می شوند.
به موازات این اقدام تروریستی که رد پای آمریکا و ارتجاع عرب در آن دیده می شود و منابع خبری از جمله اسلام تایمز آن را مرتبط با ماموریت محرمانه هیلاری کلینتون می دانند؛ انفجار اتوبوس حامل گردشگران اسرائیلی در بلغارستان بهانه ای می شود تا مقامات رژیم صهیونیستی انگشت اتهام انفجار بورگاس در بلغار را به سمت ایران و حزب الله نشانه بروند و بلافاصله امپراتور رسانه ای غرب نیز این ادعای واهی را در سطحی گسترده پمپاژ می نماید و...
همچنین در تازه ترین جنجال سازی ها علیه جبهه مقاومت، یکبار دیگر ایران اسلامی مورد هجمه قرار می گیرد و این بار «مارک کرک»، «جان کایل» و «جوزف لیبرمن» سه سناتور آمریکایی در نامه ای به اوباما خواستار می شوند که 65 مقام دیگر ایران به علت آنچه که ناقض حقوق بشر خوانده شده اند در فهرست تحریمی آمریکا قرار گیرد!
مقارن با این فضا علیه ایران و سوریه، باید به نوشته چندی پیش روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در 12ژوئیه- 22تیر- نیز اشاره کرد که می نویسد؛ «برای ایران و سوریه تابستانی ناآرام در راه است.»
نویسنده واشنگتن پست- دیوید ایگناسیوس- در این مقاله خود از کتابی به نام «تفنگ های اوت» نوشته باربارا تاکمن یاد می کند که به روزهای در آستانه جنگ جهانی اول اختصاص دارد.
نویسنده واشنگتن پست در واقع سعی می کند اوضاع را بسیار وخیم تشریح کند و القاء نماید که وضعیت ایران و سوریه اضطراری است و از همین روی در تهدیدی تلویحی ابراز امیدواری می کند جهان شاهد تکرار «تفنگ های اوت» نباشد و آمریکا بتواند در مذاکره با ایران و سوریه به نتایجی برسد.
در این شرایط این سؤال به میان می آید که هدف و راهبرد آمریکایی ها و چند کشور غربی چیست و توان این راهبرد تا کجاست؟
بدون مقدمه باید گفت هدف آمریکایی ها وکشورهای غربی همسو با پیمانکاری محور ارتجاع عربی، کند کردن خیزش ها و خروش ها در انقلاب های منطقه است و طبیعی است که ایران اسلامی به عنوان الهام بخش انقلاب ها و نقطه آرمانی بیداری ملت ها کانون هجمه ها و حملات باشد و چون حریف ایران نمی شوند این بازی را از نقطه ای دیگر آغاز کرده اند.
برای همین است که ویتالی چورکین نماینده روسیه در سازمان ملل در نشست شورای امنیت پس از وتوی قطعنامه غربی ها بر ضد سوریه، سیاست ریاکارانه و یک بام و دو هوای غربی ها را مورد توجه قرار می دهد و از نیت آنها پرده برمی دارد؛ «هدف اصلی جنجال غرب در خاورمیانه فقط و فقط ایران است تا چهره راهبردی منطقه را تغییر دهند.»
خب؛ اکنون این سؤال روشن و به دور از هرگونه ابهام به پیش کشیده می شود که آیا تلاش های به اصطلاح راهبردی آمریکایی ها بر ضد ایران با اهرم تحریم های «فراگیر» و «هوشمند» و استفاده از ابزار فشار به سوریه موفق بوده است؟
پاسخ را باید جدا از قاب رسانه های غربی و ارتجاع عربی جستجو کرد که بی وقفه بر این طبل می کوبند که؛ «کار سوریه تمام است و اسد رفتنی است» اما به گواهی واقعیت ها در این مسابقه هرچه می کنند به پایان خط نمی رسند چون دچار خطاهای راهبردی هستند.
در رأس خطاهای راهبردی آنها، این مسئله وجود دارد که می خواهند واقعیت های دولت و ملت سوریه را در پس تفسیرهای بی بی سی، الجزیره، العربیه و... ارزیابی نمایند.
و خطای دیگر این است که عمق استراتژیک سوریه که در جبهه مقاومت جای دارد و ریشه دوانده است را نادیده می گیرند و می خواهند با دولت سوریه مانند دولتی که رئیس آن را نمی پسندند برخورد نمایند.
اما مسئله دیگری که باید بدان تصریح داشت و در ناکامی محور غربی و ارتجاع عربی در موضوع ایران و سوریه نقش دارد مسئله رژیم صهیونیستی است.
به تعبیر «جان موشیمر» و «استیفن والت» که در کتابی تحت عنوان «لابی اسرائیل در سیاست خارجی آمریکا» مطرح می کنند؛ اسرائیل را باید «دردسر راهبردی» آمریکا دانست که بسیاری از واکنش ها و تصمیمات ناپخته واشنگتن در گرو حمایت از اسرائیل است.
از همین روی؛ بسیاری از اشتباهاتی که آمریکایی ها هم اکنون در موضوع ایران و سوریه دچار می شوند ناشی از فشار لابی صهیونیستی است که از ترس و هراس بیداری اسلامی و جلوگیری از الهام بخشی انقلاب اسلامی خواستار راه چاره از آمریکا و غرب هستند.
طی روزهای اخیر و به دنبال به نتیجه نرسیدن محاسبات آمریکایی ها در منطقه، مجلس نمایندگان آمریکا لایحه روابط راهبردی با اسرائیل را شفاهی تصویب می کند.
این لایحه شامل تعهد واشنگتن به تأمین سلاح اسرائیل و مخالفت با قطعنامه های ضد اسرائیلی سازمان ملل، ایجاد سیستم تدافعی گنبد آهنین برای مقابله با اصابت موشک های بردکوتاه، فروش جنگنده های اف-35 به رژیم صهیونیستی و... است.
جالب اینجاست که «اریک کانتور» رهبر اکثریت جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در حمایت از لایحه مورد اشاره می گوید: «این لایحه مورد تایید هر دو حزب در کنگره است و به رئیس جمهور ارائه خواهد شد تا تأکید شود در هر زمان که منطقه خاورمیانه در شرایط خطرناکی قرار گیرد، آمریکا قاطعانه در کنار رژیم صهیونیستی ایستاده است.»
بنابراین جنجال سازی ها درباره ایران و سوریه در جبهه مقاومت یک معنای اصلی دارد و آن احساس خطر برای موجودیت رژیم صهیونیستی در بستر بیداری اسلامی و خیزش و خروش ملت های حق طلب و عدالتخواه است.
رسالت:
سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان ماموریت های جدید مرکز پژوهش های مجلس به قلم صالح اسکندری و شرح وظایف این مرکز اختصاص دارد:
روز گذشته مراسم تودیع و معارفه روسای جدید و قدیم مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با سخنرانی علی لاریجانی برگزار شد. این مراسم به صورت سمبلیک به آوردگاهی برای جابجایی نسل های اول، دوم و سوم انقلاب در حلقه مدیران عالی کشور تبدیل شد. کاظم جلالی که به تعبیر لاریجانی " نسل بعدی" مدیران کشور محسوب می شود به عنوان یک نیروی تازه نفس جایگزین دکتر احمد توکلی یکی از چهره های سلیم النفس و انقلابی شد که در سه دهه گذشته خدمات قابل تقدیری به انقلاب و مردم انجام داده است..
روز گذشته مراسم تودیع و معارفه روسای جدید و قدیم مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با سخنرانی علی لاریجانی برگزار شد. این مراسم به صورت سمبلیک به آوردگاهی برای جابجایی نسل های اول، دوم و سوم انقلاب در حلقه مدیران عالی کشور تبدیل شد. کاظم جلالی که به تعبیر لاریجانی " نسل بعدی" مدیران کشور محسوب می شود به عنوان یک نیروی تازه نفس جایگزین دکتر احمد توکلی یکی از چهره های سلیم النفس و انقلابی شد که در سه دهه گذشته خدمات قابل تقدیری به انقلاب و مردم انجام داده است..
مرکز پژوهش ها یکی از معدود ظرفیت ها و تکیه گاه های علمی و تحقیقاتی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی است. در اغلب پارلمان های دنیا نهادهای مشورتی و پژوهشی دوشادوش قانونگذاران هم در تشخیص اولویت های کشور و هم در تصویب قوانین و همچنین در نظارت بر نحوه اجرای مصوبات به ایفای نقش موثر می پردازند. در آمریکا سرویس پژوهشهای مجلس (Congressional Research Service) این وظیفه را بر عهده دارد. در انگلیس و فرانسه نیز نهادهای مشابهی این ماموریت را انجام می دهند. در ایران از اواخر سال 1371 به دستور هیئت رئیسه مجلس چهارم نهادی مستقل، دائمی و سازمان یافته به نام «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» برای ارائه خدمات مستمر کارشناسی و مطالعاتی در کنار مجلس قرار گرفت. سرانجام در سال 1374 مراحل قانونی تاسیس این مرکز به اتمام رسید. در
17 سال گذشته علی رغم حضور چهره های سیاسی موثر در مسند ریاست مرکز پژوهشها اما کلیت ساختار نتوانسته است در رفع اعوجاجات مسیر قانون گذاری، تسطیح و بهسازی آن موثر باشد و یا حداقل نقش آن خیلی کم رنگ بوده است.
مرکز پژوهشها علی رغم ظرفیت های کارشناسی و پژوهشی که داشته نتوانسته از پراکنده کاری پارلمان جلوگیری کند. در دو دهه گذشته هر روزه شاهد تصویب انبوهی از قوانین بودیم که برخی از آنها ناکارآمد و برخی حتی قوانین قبلی را نقض می کردند. شاید گزافه نباشد اگر بگوییم در بین پارلمان های دنیا به لحاظ کمیت قوانینی که هر روزه تصویب می شود رکورد دار هستیم.
مطابق قانون «شرح وظایف مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» یکی از وظایف این مرکز گردآوری، نقد و تنظیم نظرهای محققان و پژوهشگران مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی، دستگاههای اجرایی، نهادها، گروهها و احزاب سیاسی و افکار عمومی در مورد نیازهای جامعه است. در واقع مرکز پژوهشها حلقه وصل پارلمان با دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی کشور باید باشد. این در حالی است که طی سالیان گذشته مرکز پژوهشها از همکاری با مهمترین دانشگاه های کشور به دلایل سیاسی و غیر سیاسی محروم بوده است.
یکی از انتظاراتی که همواره در دوره های گذشته از مرکز پژوهشها همواره وجود داشته ارائه تحلیل های درست و اظهار نظر های به موقع در جریان تصویب قوانین مهم و اساسی است. مثلا در جریان تصویب قانون هدفمندی یارانه ها پیش بینی مرکز پژوهش ها از آثار تورمی این قانون حدود 68 تا 75 درصد بود. این پیش بینی می توانست در نحوه تصمیم گیری نمایندگان بسیار موثر باشد. اما اغلب نمایندگان مجلس هشتم با بی اعتنایی به مدل این مرکز برای محاسبه تورم، قانون هدفمند سازی را تصویب کردند. هیچ وقت هم تورم 60، 70 درصدی در کشور به وجود نیامد.
پیش بینی مرکز پژوهشها از «کسری بودجه 44 هزار میلیارد تومانی لایحه بودجه سال 88 کل کشور» نیز در پایان سال 1388 محقق نشد اما در جریان حوادث سال 1388 خوراک رسانه ای برای برخی از محافل منتقد شد.
گزارشات و نقدهای مرکز پژوهشها اساسا باید بر مبنای اصول علمی و پژوهشی فارغ از
جانبداری های سیاسی و ژورنالیستی تهیه و تدوین شوند. این موضوع نمی بایست تابعی از گرایشات سیاسی روسای مرکز باشد.
البته در دوره ریاست دکتر احمد توکلی تلاش شد بسیاری از نواقص گذشته برطرف شود. نقش تعیین کننده دفاتر پژوهشی در فرایند نظارت و انتشار گزارشها در مرکز که اگر دفتر مخالف باشد، معاون و رئیس مرکز نمیتوانند نتیجه دیگری را بر گزارش تحمیل کنند یکی از سیاست های تحسین بر انگیزی بود که در دوره دکتر توکلی اتخاذ شد. تا جایی که بارها پیش آمده بود که نظرات ریاست مرکز در خصوص طرح ها و لوایح با نظرات کارشناسی مرکز پژوهشها مخالف باشد. محوربندی پژوهشهای مرکز پژوهشها حول تحقق عدالت و انضباط و مبارزه با فساد یکی دیگر از افتخارات دکتر توکلی در دو دوره مدیریتش است. روح مبارزه با فساد در بیشتر پژوهشهای این مرکز طی چند سال گذشته به چشم می خورد و انتظار می رود این رویه در دوران مدیریت جدید نیز ادامه داشته باشد. در دوره احمد توکلی مرکز پژوهشها توانست در طراحی و تصویب لوایحی نظیر لایحه مدیریت مصرف سوخت،لایحه هدفمند سازی یارانه ها ، لایحه مدیریت خدمات کشوری ،لایحه اجرای سیاستهای کلی اصل 44، لایحه امور گمرکی، لایحه ابزارها و نهادهای مالی جدید، لایحه ارتقاء سلامت نظام اداری، ، لایحه قاچاق کالا و ارز ، لایحه حمایت از تولید و عرضه مسکن و دهها مورد دیگر نقش نسبتا خوبی را ایفا کند که البته در دوره جدید این حضور باید موثر تر و پررنگ تر باشد.
امروز که پس از دو دوره ریاست دکتر احمد توکلی، دکتر کاظم جلالی از فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان یک چهره جوان به ریاست این مرکز انتخاب شده است انتظار می رود مرکز پژوهشهای مجلس با آسیب شناسی گذشته لیست ماموریتی برای خود بنویسد و فارغ از حب و بغض های سیاسی در راستای توسعه طرحهای مطالعاتی و تحقیقاتی به منظور ارائه نظرهای کارشناسی و مشورتی به نمایندگان، کمیسیونها و هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی اهتمام ویژه بورزد.
یکی از مهمترین ماموریتهای رئیس جدید مرکز پژوهشهای مجلس و همکارانش تهیه و تدوین استراتژی مجلس نهم است. رئیس مجلس در مراسم تودیع و معارفه روسای جدید و قدیم مرکز پژوهشها با بیان اینکه داشتن استراتژی برای مجلس حائز اهمیت است، گفت: "در مجلس هشتم از مرکز پژوهش ها خواسته شد تا یک استراتژی برای پارلمان تهیه کند. چیزی که تهیه شد خیلی شباهتی به استراتژی نداشت. بنابراین باید تمرین بیشتری کنیم برای اینکه یک پارلمان معطل نباشد باید دارای استراتژی مشخصی باشد و اولویت های خود را مشخص کند. توصیه می کنم در این زمینه ظرفیت سازی شود و استراتژی مدونی برای پارلمان ارائه شود."این استراتژی اولا ضمن اولویت بندی مسائل کشور برای قانون گذاری مانع از پراکنده کاری در مجلس خواهد شد و ثانیا در پایان امکان یک ارزیابی منسجم از عملکرد مجلس را می دهد که تا چه اندازه توانسته است در نیل به اهداف خود موفق باشد.
جلالی که هم تجربه فعالیت در مرکز پژوهشها را دارد و هم فارغ التحصیل یکی از مهمترین
کانون های تولید فکر در کشور یعنی دانشگاه امام صادق(ع) است در صورت آسیب شناسی گذشته به خوبی می تواند متناسب با بایسته های دهه پیشرفت و عدالت جایگاه مرکز پژوهشها را ارتقا دهد. در واقع مرکز پژوهشها سنگ محکی برای ارزیابی مدیران نسل جدید است که در دهه چهارم انقلاب باید زمام امور را به دست بگیرند. رئیس جدید مرکز پژوهشها با دست و پا کردن یک هویت مستقل فارغ از چهره های سیاسی مطرح و فشارهای بالادستی و پایین دستی در مجلس می تواند مرکز پژوهشها را به کانونی مستقل برای مطالعه، بررسی و ارائه نظرهای کارشناسی بر روی تمام طرحها و لوایح تبدیل کند.
وطن امروز:
سرمقاله امروز وطن امروز به قلم نوبل میانمار به قلم محمدمهدی تقوی به موضوع کشتار مردم مسلمان در میانمار پرداخته است
پس از آنکه کشتار مسلمین در فلسطین و لبنان به موضوعی هرروزه از سوی صهیونیستهای غاصب بدل شد و قبحشکنی سلاخی مسلمانان بوسنی توسط صربها و کرواتها در آخرین دهه سده پیش میلادی و نیز کشتار روزمره و حتی تفریحی مسلمین مظلوم عراق و افغانستان، امروز خبر میرسد بودائیان مدعی صلح چند هزار مسلمان بیدفاع میانماری را در این کشور آسیای جنوبشرقی به فجیعترین صورت ممکن و در دستههای دهها نفری به شهادت رساندهاند. آگاهی ما از اوضاع میانمار در همین اندازه است که مسلمانان این کشور در چند مرحله مورد تعرض بودیستهای تندرو قرار گرفتهاند و دهها هزار نفرشان کشته، مورد تعرض و شکنجه و یا آواره شدهاند و سایر مسلمانان این منطقه نیز از کمبود مواد غذایی و نبود امکانات بهداشتی و درمانی در رنج و عذاب زندگی میکنند و صدها کودک مسلمان میانماری بر اثر این فاجعه جان خود را از دست دادهاند. با آنکه رهبران مسلمانان میانمار، بارها از دولت درخواست کردهاند فورا عملیاتی را برای جلوگیری از قتلعام مسلمانان آغاز کرده و به کمکرسانی به بازماندگان این حوادث بپردازد، نه تنها دولت، اعتنایی به خواست آنها نکرده بلکه پلیس این کشور هم با حمایت از بودائیان، در کشتار مسلمانان شرکت جسته است. واقعیت آن است که مسلمین میانمار در چند سال اخیر، هدف یک تسویه بیسابقه قومی و تاریخی در سانسور شدید خبری بودهاند که با چشمپوشی سازمانهای حقوقبشری هم مواجه شده است. عجیبتر از آن، خفقان رسانههای دنیاست که برای زندانی بودن یکی از اتباع همین کشور میانمار به نام «آنگ سان سوچی»، فریاد حقوق بشرشان یک لحظه قطع نمیشد ولی برای قتلعام هزاران مسلمان مظلوم ککشان هم نمیگزد.
دولت میانمار تابعیت مسلمانان میانمار را لغو کرده و میگوید، مسلمانان «روهینگیا» (استانی در میانمار) باید از این کشور اخراج و به اردوگاههای پناهندگان سازمان ملل منتقل شوند! میانمار، محدودیتهایی را درباره تحرک مسلمانان اعمال و همچنین حق آنها برای برخورداری از زمین، تحصیل و خدمات عمومی را ملغی کرده است. پاکسازی این قوم به طور قطع یک تراژدی بینالمللی است و این روند در 30 سال گذشته ادامه داشته اما هیچ اطلاعاتی در این باره منتشر نشده است. سکوت مجامع به اصطلاح دفاع از حقوق بشر و جالبتر از آن حمایت فردی مانند آنگ سان سوچی، قهرمان روزنامههای غربگرا و برنده جایزه صلح نوبل از فشار بر مسلمانان میانمار، نشانه وقوع یک نسلکشی و پاکسازی نژادی دیگر همانند کشتار مسلمانان بوسنیایی است. صربها در دهه 1990 با چراغ سبز آمریکا و اتحادیه اروپایی که مایل نبودند کشوری مسلمان در این قاره وجود داشته باشد، استقلال بوسنی را به رسمیت نشناختند و صدها هزار مسلمان این کشور را قتلعام و مثله کرده و مدعیان حمایت از حقوقبشر نیز فقط تماشاگر این فجایع بودند. در رویهای کاملا برعکس، به بهانه واهی و خیالی کشتار یهودیان در جریان هولوکاست توسط آلمانها، رژیم نامشروع صهیونیست به وجود آمد و با قتل و کشتار فلسطینیان که بیش از 60 سال است ادامه دارد، سرزمین مقدس فلسطین؛ قبله نخست مسلمین به اشغال اسرائیل غاصب در آمده است.
حوادث امروز میانمار به وضوح نشان میدهد بوداییهای ناجوانمرد در سایه برخورد حمایتآمیز مجامع بینالمللی جسورتر شدهاند، در چنین شرایطی دل بستن برخی مسلمانان دنیا به این مجامع، کاری عبث مینماید؛ از این رو مسلمانان دنیا چارهای ندارند جز اینکه بدون در نظر گرفتن ملاحظات متعارف دیپلماتیک، با جانیان بودایی با زبان مبارزه سخن بگویند. نگاهی به عملکرد دنبالههای داخلی مدعیان حقوق بشر نیز جالب است. رسانههای ضدانقلاب و فتنهجوی داخلی و خارجنشین، در حالی که در کشتار اخیر مسلمانان میانمار، یا سکوت کرده یا در حد اطلاعرسانی، دو- سه خطی خبر رفتهاند، همواره گزارشهای خبری جامعی درباره آنگ سان سوچی که بشدت مورد حمایت ایالات متحده و انگلیس قرار دارد و طبق برخی اسناد، همکار رسمی «سیا» است منتشر کرده و میکنند. رسانههای خاص، آزادی وی را به صورت ویژه پوشش دادند و رفتن وی به نروژ برای دریافت جایزه صلح نوبل یا خبر دریافت دکترای افتخاری دانشگاه انگلیسی آکسفورد را هم برجسته کردند.
فروردینماه امسال نیز، پس از راهیابی او به پارلمان میانمار، ذوقزده این اخبار را پوشش دادند. «شرق» و «اعتماد» مشترکا تیتر زدند: «آنگ سان سوچی؛ از حبس خانگی تا نمایندگی پارلمان». شبکه BBC فارسی و سایتهای ضدانقلاب جرس و کلمه نیز با اشاره به راه یافتن سوچی به پارلمان میانمار، به طور گستردهای به بازتاب این موضوع پرداختند. در واقع روزنامههای حامی فتنه و سایتهای ضدانقلاب با یک سوژهپردازی هماهنگ و خط خبری یکسان، مانند دو لبه یک قیچی عمل کرده و اهدافشان را پیگیری میکنند. پیش از این نیز در حوادث مختلف، رسانههای حامی فتنه، رفتار دوگانهشان را نمایان کرده بودند. قتل فجیع جوان سیاهپوست؛ مارک دوگان توسط پلیس انگلیس، شهادت «راشل کوری» دختر بشردوست آمریکایی که در حمایت از ملت فلسطین به سرزمینهای اشغالی رفته بود و شهادت خانم دکتر مروه شربینی در آلمان توسط فردی ضداسلام، از مواردی است که مانند حوادث اخیر میانمار، رسانههای غربی و غربزده داخلی و خارجی خفقان گرفته بودند.
تهران امروز:
یاداشت تهران امروز با عنوان آب دیده شده ایم به قلم علی مروی به موضوع نفت و تحریم ها پرداخته است:
این نخستین بار نیست که خصومت غربیها برای ایجاد مشکلات و چالشهای جدید برای صنایع کشور به ویژه صنعت نفت در قالب تحریمها نمایان شده است؛ این اتفاق سالهاست که وجود دارد و در این راه هم ما آبدیده شدهایم و راههای خروج از تحریم را بلدیم و هم آنها خوب میدانند که به سراغ چه کشوری با چه مردمانی آمدهاند. همین است که به رغم فشارهای موجود، هر روز سدی پیش پای فروش نفت ایران قرار میدهند، اما پس از چند روز این موانع توسط ایران و مشتریان سنتی ما برداشته میشود و مجددا فروش نفت به حالت عادی خودش بازمیگردد. خوشبختانه شرایط دنیا این نیست که با اعمال یک تحریم از سوی اتحادیه اروپا به پشتوانه غرب، همه راهها به روی کشوری همچون ایران بسته شود. راهها باز است و ما باید بلد باشیم چگونه از تحریمها عبور کنیم. در این زمینه، از سوی وزارت نفت راهکارهایی برای مقابله با تحریمها پیشبینی شده که ورود بخش خصوصی به جریان فروش نفت و خرید یکی از پالایشگاههای تعطیل شده فرانسه یکی از آنهاست. بنابراین تا امروز، نتیجه آن طوری که آنها تصور میکردند نشد و بیش از 30 سال است که ایران برای مشکلاتی که پیش پایش قرار دادهاند، راهکار پیدا کرده است. این بار هم همانند دفعات قبل قطعا راههایی برای خروج از بنبست وجود دارد که دولت و مجلس با همکاری سایر نهادها بهدنبال راهکارهایی است که نمونهای از آنها ورود بخش خصوصی به جریان فروش نفت خام است. کمیسیون انرژی از امروز یکشنبه به طور جدی وارد کار میشود؛ چرا که تا به امروز فرصت کاری جدی برای کمیسیون انرژی رخ نداده و هرچه بوده، در حد جمعآوری اطلاعات بوده است. به همین منظور روز کاری کمیسیونها نیز یک روز بیشتر شده تا بیش از گذشته بتواند موضوعات تخصصی را پیگیری کند. درپایان باید یادآوری کنم که نکته قابل تامل در ماجرای تحریمها این است که امکان حذف نفت ایران وجود ندارد؛ چرا که دنیا به نفت ایران نیاز دارد و تحت هیچ شرایطی از قبیل کاهش مصرف و یا افزایش تولید برخی کشورها، نمیتوان نفت ایران را نادیده گرفت. ایران مشتریان پر و پا قرصی دارد که در هر شرایطی مشتری نفت ایران هستند و حتی فشار این کشورها موجب شد تا آمریکا آنها را از لیست تحریمها مستثنا کند. آنچه مسلم است این است که تحریمها کار را سختتر و پیچیدهتر کرده، اما این سختی مشکلی ایجاد نمیکند و ارزش نفت ایران همان است که پیش از این بود.
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی سرمقاله امروز خود با عنوان مقاومت، راه عبور از مشکلات به فرهنگ رمضان و مقابله با تحریم اختصاص داده است:
بسمالله الرحمن الرحیم
احکام عبادی اسلام علاوه بر فواید فردی، دارای آثار اجتماعی هم هستند. یکی از ویژگیهای مبارک رمضان اینست که افراد و جامعه را در مقابل دشواریها، مشکلات و فشارها مقاوم و ارادهها را تقویت میکند.
روزه، فقط تحمل گرسنگی و تشنگی در طول روز نیست، بلکه تمرین مقاومت در برابر وسوسهها و سختیها و تقویت اراده برای رسیدن به اهداف بزرگ نیز هست. خلاصه کردن فایده روزه در بهداشت بدن، محدود کردن آن به جنبه فردی این عبادت است درحالی که توجه به جنبه اجتماعی آن، راه را برای درک فواید دیگری باز میکند که علاوه بر فرد شامل جامعه نیز میشود و عموم مردم را از منافع آن بهرهمند میکند.
امروز جامعه ما به دلیل کینه توزیهای قدرتهای استکباری، در شرایطی قرار دارد که بیش از هر زمان دیگری به تقویت اراده آحاد مردم نیاز دارد. در چنین وضعیتی، مقاومت حرف اول را میزند و ماه مبارک رمضان برای تقویت اراده و آموزش درس مقاومت، زمان بسیار مناسبی است.
هر چند عدهای معتقدند تحریمهائی که در اثر اصرار ما بر استفاده از حقوق هستهای خود بر ما تحمیل شده، عامل اصلی پدید آمدن شرایط کنونی نیست و عملکرد مسئولان اجرائی نیز در آن نقش مهمی دارد، لکن بیتردید نمیتوان سهم این تحریمها را در این ماجرا نادیده گرفت. واقعیت اینست که اکنون با مشکلاتی مواجه هستیم و باید با مقاومت و ارادهای خلل ناپذیر برای حل این مشکلات و پشت سر گذاشتن این مرحله تلاش کنیم. شناخت زمان و شرایط و اقتضائات آن، یکی از مهمترین عوامل موفقیت است. شرایط امروز ما ایجاب میکند بدون آنکه خود را سرگرم بحثهای حاشیهای نمائیم از تمام وقت و اراده و امکاناتمان برای ناکام نمودن دشمنان در این مرحله استفاده کنیم و یکبار دیگر به سلطهگران بفهمانیم امام خمینی به درستی گفته اند: ملتی که شهادت دارد، شکست ندارد.
سرگرم بحثهای حاشیهای نشدن به این معنا نیست که تجربیات گذشته را مرور نکنیم و از آن درس نگیریم. شرایط امروز این واقعیت را به ما گوشزد میکند که این منطق که میگفت: "قطعنامههای سازمان ملل چیزی بیش از کاغذ پاره نیستند" منطق درستی نبود. کما اینکه این منطق هم درست نیست که میگوید: در برابر فشارهای دشمنان نباید مقاومت کرد و یا مشکلاتی که توسط دشمنان زیاده خواه و مستکبر بر ما تحمیل میشود را نمیتوان پشت سر گذاشت و باید با کوتاه آمدن از حقوق قانونی خود راه سازش با آنها را در پیش بگیریم.
هیچیک از این دو منطق، منطق مدیریت کشور نیست. مدیران کشور باید با رعایت اعتدال همواره واقعیتها را با صداقت به مردم بگویند و هر پدیدهای به هر میزان که عوارض دارد آن را با همان مشخصات به افکار عمومی معرفی نمایند. این روش میتواند مردم را برای رویاروئی با آنچه ممکن است پیش بیاید آماده کند و مانع بروز پیامدهای ناگهانی شود.
واقعیت دیگر نیز اینست که مدیران کارآمد، شجاع و با صداقت میتوانند با فراهم ساختن زمینههای همکاری مردم، هر مشکلی را از سر راه بردارند و در سختترین شرایط، کشور را از گردنهها عبور دهند و به قلههای پیروزی برسانند. مدیریت کشور در شرایط عادی امری طبیعی است، هنر مدیریت زمانی خود را نشان میدهد که وضعیت از حالت عادی خارج شده باشد و در چنان شرایطی با حفظ اصول و آرمانها مدیران بتوانند دشواریها را پشت سر بگذارند و مانع طمعورزی دشمنان شوند و آْنها را از اقدامات خصمانهای که مرتکب میشوند پشیمان نمایند.
انجام این کار و رسیدن به این هدف در کشوری همچون ایران به دلایل متعدد کاملاً شدنی است.
یکی از دلایل اینست که ایران کشوری غنی و برخوردار از انواع ثروتهای زیرزمینی و روی زمینی است که میتواند تمام نیازهای مردم را در شرایط مختلف تأمین کند. جامعهای که از انواع مواهب الهی برخوردار است، برای استفاده صحیح از آنها فقط به مدیریتی کارآمد و با تدبیر نیاز دارد.
دلیل دوم، وجود مردم فهیم، ایثارگر و مقاوم است که ایران از این موهبت الهی نیز برخوردار است. مردم ایران در جریان انقلاب و مبارزه با رژیم ستم شاهی، ایستادگی در برابر توطئههای رنگارنگ آمریکا و سایر قدرتهای استکباری، جنگ تحمیلی و تحریمهای گوناگون نشان دادهاند که اهل مقاومت و ناچیز شمردن مشکلات هستند. با همراهی این مردم میتوان پشت قویترین دشمنان را به خاک مالید.
دلیل سوم، تجربه 33 ساله ما در نبرد بیامان با آمریکا و سایر مستکبران در عرصههای سیاسی، اقتصادی، تبلیغاتی، نظامی و فرهنگی است. دشمنان ما خوب میدانند که ماجرای تحریم ایران چیز تازهای نیست. این، تجربهایست که در سه دهه گذشته با آن مواجه بودهایم و هر روز قویتر از گذشته از پس آن برآمده ایم. این تجربهها را امروز بکار میبندیم و قدرتمندتر از گذشته در برابر دشمنان میایستیم و بار دیگر پیروز میشویم.
و چهارمین دلیل، قدرت امروز نظام جمهوری اسلامی در مقایسه با گذشته است. ملتی که در اولین روزها و ماهها و سالهای انقلاب علیرغم تمام ضعفها و کمبودها توانست در برابر فشارها و تحریمها مقاومت کند، امروز که در بسیاری از زمینهها خودکفا است و به قوت و قدرت و امکانات بالائی در تمام عرصهها رسیده است، قطعاً راحتتر میتواند فشارها و تحریمها را خنثی کند و این مرحله را نیز پشت سر بگذارد.
برای رسیدن به این موفقیت، البته تدابیری نیز لازم است. ضروریترین تدبیر استفاده از تجربه مدیران لایق و امتحان پس داده است که از تجربیات آنها استفاده نمیشود. آنان سرمایههای ارزشمند کشور ما هستند که سختترین شرایط را در جنگ و تحریمها و فشارهای سیاسی از سر گذراندهاند و با کوله باری از آموزههای مدیریتی آماده کمک به کشور هستند ولی متأسفانه از آنها استفاده نمیشود. تدبیر مهم دیگر، جلوگیری از بداخلاقیها، بدبینیها و تفرقه افکنی هاست که برای این مقطع از تاریخ کشور بسیار ضروری است. بدون آنکه وارد جزئیات موضوع شویم تأکید میکنیم که مسئولان اجرائی امروز کشور فاقد اخلاق حاکمیتی براساس موازین اسلامی هستند و آنچه میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند و آحاد جامعه اعم از مردم و مسئولین را برای رویاروئی با دشمنان متحد نماید تصحیح اخلاق مدیریتی است. اگر مدیران اجرائی کشور به این الزامات پای بندی نشان دهند، عبور از مشکلات امروز آسان خواهد شد.
پایان پیام/
نظر شما