به گزارش خبرگزاری شبستان، اندیشکده "واشنگتن"، در مقالهای به قلم "دنیس راس"، دستیار ویژه سابق باراک اوباما، ضمن بررسی روند مذاکرات گام به گام هستهای با ایران، این روش را فاقد کارآمدی لازم دانسته و اعلام میکند تنها راه رسیدن به نتیجهای قطعی در گفتوگوها، ارائه پیشنهادی شفاف متضمن محفوظ دانستن حق برخورداری از برنامه هستهای صلحآمیز برای ایران خواهد بود.
* رویکرد گام به گام گروه 1+5 بیشتر به یک "دام" شباهت دارد، تا روشی سازنده برای تعامل
هدف نهایی از مذاکرات هستهای جاری با ایران همیشه یک چیز بوده است: تشخیص اینکه آیا ایران مایل به پذیرش این مساله هست که باید برنامه هستهای خود را محدود کند. رویکرد جمعی گروه 1+5 نیز همیشه یکسان بوده است: آنها همیشه روند افزایشی گام به گامی را برای ترغیب ایران به انجام اقداماتی دنبال کردهاند که بتواند اعتماد جامعه بینالمللی به صلحآمیز بودن اهداف برنامه هستهای این کشور را احیا کند.
گروه 1+5 به جای آنکه بکوشد امکان ایجاد تعاملات گستردهتری را در دستور کار خود قرار دهد، عمدتا بر این باور بوده است که جلب همکاری ایران برای انجام اقدامات موقتی در راستای اعتمادسازی-با انگیزه کاهش فشار تحریمهای مالی- هدف دستیافتنیتری به شمار میآید. با وجود این، در این مرحله، رویکرد گام به گام بیشتر به یک "دام" شباهت دارد، تا روشی برای دست یافتن به موفقیت.
* غرب امیدوار است با اتلاف زمان در جریان مذاکرات 1+5، فشارهای اقتصادی ایران را به مصالحه ترغیب کند
مساله این است که "زمان" در راهبرد گروه 1+5 ضرورتا ایفاگر نقشی اساسی بوده و در خدمت خواستههای این گروه عمل میکند. آمریکا و اعضای اروپایی گروه 1+5 امیدوارند که با افزایش تدریجی فشار اقتصادی بر تهران، در نهایت ایران را وادار به مصالحه کنند. در جریان این تلاشها از سوی گروه 1+5، غرب با شدت بیشتری به اعمال فشارهای اقتصادی خود بر ایران ادامه میدهد.
* علیرغم انتظارات غرب، با گذشت زمان توان هستهای ایران در حال افزایش است
اما میتوان این مساله را از زاویه دید دیگری نیز مورد ملاحظه قرار داد: گذشت زمان، الزاما به نفع گروه 1+5 نخواهد بود. با وجود موافقت ایران برای شرکت در مذاکرات، در حال حاضر توان غنیسازی و همینطور میزان ذخیره اورانیوم کمتر غنیشده این کشور در حال افزایش است.
طبق گزارش دیدهبانان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران هم اینک به طور تقریبی شش هزار کیلوگرم اورانیوم کمتر غنیشده در اختیار دارد. این حجم از اورانیوم، در صورت افزایش میزان خلوص به میزان کافی، برای ساخت تقریبا پنج بمب هستهای کافی است. ضمن اینکه در این گزارش، روند غنیسازی اورانیوم با درجه خلوص بالاتر، که در تاسیسات فردو -مجتمعی در اعماق کوهستانی در نزدیکی شهر قم- آغاز شده، نیز لحاظ نشده است.
در حال حاضر ایران در این تاسیسات میتواند اورانیوم را- ظاهرا با هدف تامین سوخت راکتور تحقیقات پزشکی- تا 20 درصد غنی کند و مشکل اینجا است که توان غنیسازی 20 درصدی تا دستیابی به خلوص لازم برای سلاح اتمی، فاصله چندانی وجود ندارد.
* افزایش قدرت ایران، به زودی برنامه هستهای این کشور را در برابر اقدام نظامی اسرائیل، آسیبناپذیر خواهد کرد
موفقیت راهبرد گروه 1+5 کاملا به خودداری اسرائیل از آغاز اقدامی نظامی و یکجانبه علیه ایران بستگی دارد؛ اما در حالی که سران اسرائیل شاهد پیشرفت بیوقفه برنامه هستهای ایران هستند، چندان عجیب نیست که تلآویو اعلام کند زمان چندانی به آغاز حمله به ایران باقی نمانده است. در حقیقت نیز برنامه هستهای ایران در حال نزدیک شدن به مرزهایی است که "ایهود باراک"، وزیر دفاع اسرائیل، از آن با عنوان "منطقه امن"یاد میکند. منظور باراک این است که افزایش عمق و گستره، و همینطور تشدید، و تکثیر برنامه هستهای ایران به زودی توان اتمی این کشور را اساسا در برابر حمله نظامی اسرائیل ایمن و نفوذناپذیر خواهد ساخت. نخستوزیر اسرائیل هرگز چنین موقعیتی را نخواهد پذیرفت؛ موقعیتی که در آن اسرائیل در مواجه با تهدیدی جدی و واقعی قرار گرفته، و در عین حال فاقد توان نظامی کافی برای مقابله با آن باشد.
* علیرغم فشارهای اقتصادی، ایران هیچ عجلهای برای نتیجه گرفتن از مذاکرات، و توقف زمانشمار اسرائیل ندارد
بعید به نظر میرسد که ایران اعمال محدودیتهایی جدی در مورد برنامه هستهای خود را برای اطمینان بخشیدن به جامعه جهانی را بپذیرد؛ حتی بعید به نظر میرسد که در این دور، ایران حاضر به برداشتن گام کوچک اما موثری باشد که بتواند زمانشمار وحشت اسرائیل را متوقف کند. در حقیقت، علیرغم تمام امیدهایی که به اثربخشی فشارهای اقتصادی وجود دارد، هیچ به نظر نمیرسد که ایران برای نتیجه گرفتن از مذاکرات عجلهای داشته باشد.
به طور قطع ایران میتواند آثار اقتصادی تحریمها را احساس کند و به رهایی از این موقعیت علاقهمند است؛ و این دقیقا همان چیزی است که آنها را به پای میز مذاکره کشانده است. اما در این مرحله، آنها تنها به دنبال کاهش اندک این فشارها در برابر حداقل اقدامات ممکنی هستند که میتوانند انجام دهند -اقداماتی مانند تعلیق غنیسازی 20 درصدی و ادامه دیگر بخشهای برنامه هستهای بدون کوچکترین تغییری. در واقع به نظر میرسد که حکومت ایران بر این باور است که تمایل گروه 1+5 برای اجتناب از هر کوتاهی و خطایی که بتواند دست یافتن به راهحلی دیپلماتیک را غیرممکن سازد، عملا در حکم امتیاز و اهرم فشاری است که در دستان تهران قرار گرفته است.
* اسرائیل به تعیین "نقطه پایان" برای این مذاکرات علاقهمند است
باید پیشنهاد جامعی شامل امکان استفاده غیرنظامی ایران از نیروی هستهای باشد ارایه شود تا در صورتی که آنها با این پیشنهاد مخالفت کنند، افکار عمومی دریابد که ایران به دنبال سلاحهای اتمی است، و نه کاربرد صلحآمیز توان هستهای. کنار گذاشتن مذاکرات گام به گام افزایشی، و ارائه چنین پیشنهاد نهایی و مستقیمی به ایران، از امتیازاتی آشکار -البته نه چندان آشکار از منظر دیپلماتیک- برخوردار است. نخست اینکه، از آنجا که اسرائیل با این روش از هدف مذاکرات آگاه و خاطرجمع میشود، احتمال اینکه بتواند خودداری کرده و حملهای یکجانبه علیه ایران را آغاز نکند، بسیار افزایش خواهد یافت. تعیین "نقطه پایان" برای این مذاکرات، برای اسرائیل بسیار مهمتر است تا اینکه ایران با اقدامی راهبردی، زمانشمار آنها را موقتا متوقف کند؛ زیرا تلآویو به ویژه از این میترسد که ایران با چنین ترفندی بتواند حتی برای اندک زمانی از فشارهای بینالمللی بر خود بکاهد.
* ایران از دانش و توانمندیهای مهندسی کافی برای بازسازی برنامه هستهای خود برخوردار است
دوم و مهمتر اینکه، ما به ایجاد مبنای باورپذیری برای استفاده از روشهای قهرآمیز -البته تنها در صورت لزوم- نیاز داریم. و این بسیار مهم است، زیرا "توسل به زور"، تنها یک روش است و نه نقطه پایانی برای این بحران. ایران از دانش و توانمندیهای مهندسی کافی برای بازسازی برنامه هستهای خود برخوردار است، بنابراین بسیار حیاتی خواهد بود که روند اعمال تحریمها حتی پس از استفاده از روشهای قهرآمیز نیز ادامه یابد -و چنین اقدامی تنها در صورتی امکانپذیر است که جامعه بینالمللی در خصوص لزوم استفاده از زور، به خوبی توجیه و راضی شده باشد. اگر قرار باشد ما یا اسرائیل حملهای نظامی را علیه ایران ترتیب دهیم، ضروری است که افکار عمومی به این باور رسیده باشد که ما در ابتدا هر روش ممکن دیگری را برای پرهیز از اقدامی نظامی آزمودهایم، و اینکه ایران عملا خود مسبب ایجاد چنین شرایطی است.
* آمریکا باید به ایران نشان دهد که از شکست دیپلماسی نمیترسد
باید توجه داشت که تنها در صورتی میتوانیم به دنیا نشان دهیم که روش دیپلماتیک پیش از این آزموده و با شکست مواجه شده است -که حالا برای ما و/یا اسرائیل چاره دیگری مگر توسل به زور باقی نمانده- که پیش از آن پیشنهاد مستقیم و شفافی، متضمن برنامه هستهای صلحآمیز را به ایران ارائه کرده باشیم.
اما نکته طنزآمیز اینجا است که بهترین روش برای فرصت دادن به دیپلماسی برای حل موفقیتآمیز بحران این است که به ایران نشان دهیم، ما از شکست دیپلماسی نمیترسیم و کاملا آمادهایم تا در صورت لزوم از گزینه نظامی نیز استفاده کنیم.
* شکست دیپلماسی، یعنی آغاز اقدام نظامی
اما نخستین گامی که گروه 1+5 میتواند در این مسیر بردارد، رها کردن رویکرد گام به گام و آغاز تمرکز بر "نتیجه" بیش از "اقدامات موقت و موضعی" خواهد بود. روند گام به گام فزاینده فعلی دامی است که یا ما را پیش از زمان مناسب از ادامه مذاکرات دلسرد کرده، یا تا اندازهای این گفتوگوها را ادامه خواهد داد که اسرائیل تصور خواهد کرد گروه 1+5 تنها در حال کش دادن مذاکرات برای ممانعت از اسرائیل از توسل به اقدامی نظامی است -تصوری که اسرائیل را بیش از هر چیز به دست به کار شدن مجاب خواهد کرد. تنها در صورتی میتوان به وضوح دریافت که آیا ایران حقیقتا به دنبال توافق و سازش است یا خیر، که پیشنهاداتی که به این کشور ارائه میشود، معتبر و باورپذیر باشد.
تغییر رویه مذاکرات بدین صورت، احتمالا به صرف زمان قابلتوجهی برای جلب موافقت دیگر اعضای گروه 1+5 نیاز خواهد داشت، اما به محض ایجاد هماهنگیهای لازم، میتوان به روند پرشتاب شفاف شدن جریان مذاکرات با ایران امیدوار بود. بهترین اثر اتخاذ چنین رویکردی این است که به وضوح اعلام میکند، ما برای روبهرو شدن با هر نتیجهای آمادهایم: توافقی دیپلماتیک، یا شکست دیپلماسی -که منجر به روی آوردن ما به گزینه نظامی، آنهم با آمادگی کامل، خواهد شد.
پایان پیام/
نظر شما