قیامت برپا نمى‏شود مگر آنکه زمین پر از عدل و داد شده باشد

همچنان که حق تعالی پیامبران و رسولان را که براى تجدید شرایع و نابودى کردار ستمکاران فرستاده بود، تأیید کرده است. واجب است که دلائل بر وجود کسى که به چنین کارى قیام مى‏کند، موجود باشد.

خبرگزاری شبستان: عالمان و بزرگان شیعه در تمام ادوار و در همه زمان ها،حقانیت شیعه و ائمه اطهار(ع) را بر کرسی تحقیق نشانده اند. بزرگانی همچون شیخ صدوق که رضوان الهی بر او باد در کتاب ارزشمند "کمال الدین و تمام النعمه" مهمترین اصول دین شیعیان یعنی امامت را در ترازوی عقل و نقل می گذارد و با مهارتی تام و تمام، امامت و مسئله مهدویت نزد شیعیان را به خوبی مستدل می کند. در گفتار ذیل مرحوم شیخ صدوق نقل می کند که هم سنت های گذشته و هم اخبار آینده، حکایت از این دارد که وجود منجی امری گریزناپذیر و حتمی است. چنان که در سنت های پیشین، بسیاری از سنن الهی مغفول مانده و در میان مردمان از یاد رفته است. فراموشی سنن الهی در میان ادیان ابراهیمی در میان سنت های گذشته از یک سو و نیز دلالت نقل بر پر شدن زمین از عدل و داد قبل از قیامت کبری ازسوی دیگر، خود دلیلی دیگر است که امامت حضرت مهدی(عج) را اثبات می رساند.

"یکى از علماء امامیّه گفته است: بر ما و بر هر عاقلى که ایمان به خدا و رسولش و پیامبران پیشین داشته باشد، لازم است که در حال امّت هاى پیشین تأمّل نماید، و اگر در احوال ایشان تأمّل کنیم مى‏یابیم که حال رسولان و امّت هاى گذشته شبیه حال امّت ماست و این از آن رو است که قوّت هر دینى در زمان پیامبران گذشته مربوط به پذیرفتن و اقبال امّت ها به رسولان الهى بوده است و این خود موجب کثرت پیروان آن پیامبر در عصر و زمانه ایشان مى‏شده است، و هیچ امّتى را نمى‏شناسیم که مطیع‏تر از امّت اسلامى در برابر پیامبرش باشد، زیرا انبیاء بزرگى که پیش از پیامبر اکرم(ص) دائر مدار وحى و شریعت بودند، عبارتند از نوح و ابراهیم‏ و موسى و عیسى(ع)، اینها پیامبرانى هستند که اخبار و آثارشان در دست مردم است و مى‏یابیم که احوال این امّت ها به واسطه عدم محافظت و رعایت پیروانشان در زمان رسولان و یا پس از آنها دستخوش وهن و سستى گردیده است و این همان است که خداى تعالى فرموده است: رسول ما به نزد شما آمده است تا بسیارى از چیزهایى را که از کتاب پنهان کردید، برایتان بیان کند و از بسیارى هم صرف نظر نماید. خداى تعالى این امّت‏ها را بدین صفت وصف کرده و مى‏فرماید: بعد از ایشان گروهى آمدند که نماز را ضایع کردند و پیروى شهوات نمودند و به زودى گمراهى را ملاقات کنند و خداى تعالى به این امّت فرموده است: مانند کسانى نباشید که پیش از این بدان ها کتاب آسمانى داده شد و مدّت ایشان طولانى گردید و دل‏هایشان را قساوت فرا گرفت. و در روایت است که: زمانى بر مردم آید که از اسلام جز اسمى نماند و از قرآن بجز رسم و خطّى باقى نباشد، و پیامبر اکرم(ص) فرموده است: اسلام غریبانه آغاز شد و به زودى نیز به غربت بازگردد و خوشا بر حال غریبان.

 

پس‏ خداى تعالى در هر دوره‏اى رسولى را مبعوث مى‏فرموده تا آثار و رسوم از میان رفته را تجدید کند و همه امّت اسلامى- بجز کسانى که بدیشان التفات نمى‏شود- اتّفاق دارند و دلایل عقلیّه نیز بر این مطلب دلالت دارد که خداى تعالى سلسله نبوّت را به وجود پیامبر اکرم(ص) ختم فرمود و هیچ پیامبرى پس از وى نخواهد آمد و امر این امّت را مى‏بینیم به جایى رسیده است که باطل بر حقّ و گمراهى بر هدایت غلبه کرده است به گونه‏اى که بسیارى پنداشته‏اند این سرا، سراى کفر است و دار الاسلامى وجود ندارد و بر سر هیچ یک از اصول شریعت اسلامى وارد نشده است آنچه که بر موضوع امامت وارد گردیده است زیرا از زمان شهادت امام حسین(ع)تاکنون نه از بنى امیّه و نه از بنى عبّاس که بر اکثر مردم حکومت کرده‏اند، امام عادلى قیام نکرده است، با آنکه ما و زیدیّه و معتزله و اکثر مسلمانان همه مى‏گوئیم که امام بایستى عادل و ظاهر الصّلاح باشد، امّا امّت بازیچه حکومت‏هاى ستمکار گردیده‏اند و بر اموال و نفوسشان بر خلاف دستورات الهى حکومت مى‏کنند و اهل فساد بر اهل حقّ غلبه کرده و اتّحاد کلمه معدوم گشته است و مى‏بینیم که طبقات امّت یک دیگر را تکفیر کرده واز یک دیگر براءت مى‏جویند.
 

و وقتى که در اخبار رسول خدا(ص) تأمّل مى‏کنیم مى‏بینیم که چنین وارد شده است که به وسیله یکى از خاندان او زمین پر از عدل و داد مى‏شود، همچنان که از ظلم و جور آکنده شده باشد. این حدیث ما را دلالت مى‏کند که قیامت بر پا نمى‏شود مگر آنکه زمین پر از عدل و داد شده باشد. این دینى که نسخ و تبدیل ندارد، یاورى خواهد داشت که خداى تعالى او را تأیید فرماید، همچنان که پیامبران و رسولان را که براى تجدید شرایع و نابودى کردار ستمکاران فرستاده بود تأیید کرده است و واجب است که دلائل بر وجود کسى که به چنین کارى قیام مى‏کند موجود باشد و مفقود نباشد، و ما همه اختلافات امّت اسلامى را دانستیم و احوال همه فرقه‏ها را بررسى کردیم و به این نتیجه رسیدیم که حق با فرقه اثنى عشریّه است و نه غیر ایشان، و در این روزگار امام بر حقّ، دوازدهمین امام ایشان است، و او همان کسى است که رسول خدا(ص) از او خبر داده و به وجود او تصریح فرموده است.
و به زودى در این کتاب روایات پیامبر اکرم(ص) را در عدد ائمّه(ع) که‏دوازده امامند، خواهیم آورد و نصوصى که بر امام دوازدهم و اعلان این مطلب که پیش از ظهور و قیامش که با شمشیر خواهد بود، غیبت اختیار خواهد کرد، همه را إن شاء اللَّه تعالى ذکر خواهیم کرد.

م.شرف

 

پایان پیام/

کد خبر 139920

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha