خبرگزاری شبستان//قم
بحرین آخرین تکه از بدنه ایران وسیع بود که در یک قرارداد ننگین از خاک کشور جدا شد. این اتفاق شوم در اوضاع نابسمان ایران به وقوع پیوست که مطالعه تاریخ آن جالب و عبرت آموز است. طرح جدایی بحرین از ایران که در آن زمان از آن به عنوان استان چهاردهم ایران نام برده می شد در سال 49 مطرح شد و در ادامه طرح توطئه خائنانه استعمار انگلیس و با یاری عوامل سرسپرده و فراماسونری داخلی از ایران جدا شد.
در آن سال ها دولت وقت به نخست وزیری امیر عباس هویدا به خاطراین مسئله استیضاح شد و البته در رای گیری صورت گرفته به این مناسبت در سال 49 از بین 191 نماینده حاضر در مجلس شورای ملی تنها چهار نفر نماینده گروه پارلمانی پان ایرانیسم رای مخالفت دادند. ناگفته نماند، امتیاز بزرگی که کشورمان با جدای بحرین پرداخت کرد از بین رفتن نقش استراتژیک ایران در جنوب خلیج فارس بود. تا پیش از اردیبهشت ماه سال 1349ایران علاوه بر شمال خلیج فارس بر قسمتی از جنوب آن نیز حاکمیت داشت.
این روزها پس از گذشت 41 سال از تاریخ جدایی این جزیره جنوبی از ایران و همچنین پس از گذشته یک سال از شکوفایی انقلاب مردمی در این جزیره مهم در منطقه ای مهم تر به نام خلیج فارس شاهد وقایع و جنایت هایی هستیم که توسط مزدوران آل خلیفه و جنگ ابزارهای آمریکایی اتفاق می افتد.
دولت های استعماری از همان ابتدا تلاش داشتند تا کشورهای مهم درمنطقه اقتصادی و استراتژیک خاورمیانه حکومت مردمی نداشته باشند و توسط دیکتاتورهای دست نشانده اداره شوند تا هیچ خطری منافع آنها راتهدید نکند. در بحرین هم که حضور و قدرت نمایی آل خلیفه سابقه ای طولای دارد این روزها بدترین و البته از نگاهی دورنمایانه تر بهترین روزهای خود را تجربه می کند.
در همین راستا در گفتگویی با حسین محمدرضایی، مدیر خانه مطبوعات قم تلاش می کنیم تا به بررسی جایگاه بحرین و چگونگی جدایی آن از ایران و همچنین اهمیت آن برای کشورهای آمریکا و انگلیس بپردازیم:
در ابتدای بحث لطفا در خصوص ایران و موقعیت بحرین توضیحاتی بفرمایید؟
بحرین جزئی از خاک کشور ما بود که در خلیج فارس به عنوان یک جزیره طبیعی قرار گرفته است به دلیل اهمیت سوق الجیشی خاورمیانه در جهان و اهمیت استراتژیک منطقه خلیج فارس و تاثیر بسزای ایران به لحاظ ژئوپولتیک در این منطقه ایران از دیرباز به عنوان کشوری قدرتمند رغیب قدرت های بزرگ و استعمارگر در دوران های مختلف بوده است. پس از فروپاشی حکومت قدرتمند عثمانی در سال 1300 هجری شمسی یعنی یک قرن گذشته کشورهای مختلفی به وجود آمد که از جمله آنها سوریه، لبنان، اردن، عراق و ... می باشند که البته در حالت فعلی غالب این کشورها به صورت پادشاهی اداره و به عنوان حیات خلوت استعمار پیر عمل می کند. نکته قابل توجه در این خصوص این است که این کشورها به نوعی در مسیر ورود به ایران قرار دارند. وجود اشتراکات فراوان همچون موقعیت های منطقه و معادلات حاکم و مبادلات اقتصادی و سیاسی بین ایران و کشورهای فعلی به نوعی است که ایران یک تاثیر سیاسی روی این کشورها به دلائل متعددی داشته است.
از نظر شما مهم ترین علت تاثیرگذاری ایران از دیرباز تاکنون در منطقه چیست؟
این عوامل در سه گروه دسته بندی می شود، اول وجود مرجعیت معظم، دوم پهناور بودن و گستردگی جغرافیایی سوم غالب شدن ایران در منازعات سیاسی در مقابل این کشورها است. تا قبل از وجود پادشاهان حسین قلی خانی (که نسل آنها از آخرین پادشاه صفوی آغاز شد و از آن زمان دوران سیاه تاریخ ایران شروع شد. در اثر بی لیاقتی این حاکمان افول حکومتی ایران شکل گرفت و تا زمان رضا شاه ادامه داشت که سپس به انقلاب اسلامی منتج شد). تا سال 1354 ایران در خاورمیانه به لحاظ گستره جغرافیایی سرزمینی پهناور داشت و با ادامه داشتن بی لیاقتی حاکمان ابتدا امپراطوری عثمانی و سپس انگلیس تلاش کردند ایران را به قطعات کوچک تر تبدیل کنند تا راحت تر بتوانند اعمال قدرت کنند و در ادامه ایرانی که شامل افغانستان و منطقه فارس نشین بود، به چند تکه تقسیم شد. این فشارها تا آنجا ادامه یافت که بر اساس طرح آمریکایی ها بحرین را از ایران جدا کردند، این عمل با هدف حضور نظامی در خلیج فارس، رسیدن به ثبات دائمی و ایجاد پایگاه نظامی قدرتمند انجام شد تا برای مقابله با اسلام گرایی و همچنین تامین امنیت عقبه اسرائیل در خاورمیانه در کنار یک حکومت پادشاهی در ایران از همه جهات خیالی آسوده داشته باشد.
در خصوص استفاده نظامی از این جزیره استراتژیک توسط آمریکا توضیحاتی بفرمایید؟
ناوگان پنجم آمریکا در این جزیره مستقر شده (که وظایف خاص خود را دارد و مجموعه ای از نیروهای مسلح را دربر دارد) با چند هدف یک؛ اینکه کاملا کنار گوش ایران باشد تا امنیت ایران را به عنوان ژاندارم منطقه تامین کند. دوم؛ سدی در مقابل شورش های احتمالی علوی و کشورهای منطقه باشد. سوم؛ برای حذف ردپای انگلیس از منطقه. چهارم؛ تامین منافع آمریکا و پنجم تامین اقتصاد غرب که مبتنی بر نفتی است که در خلیج فارس از تنگه هرمز رد و بدل می شود تا هرگونه فراز و نشیب در تولید و صادرات نفت را کنترل کند.
آیا بحرین تنها جزیره طلایی برای کشورهایی مثل انگلیس و آمریکا است؟
در کل جهان دو جزیره وجود دارد که قلب ژئوپولتیک دنیاست. یک جزیره دیه گو گارسیا و دوم جزیره بحرین است و در دنیا نسبت به این دو جزیره نگاه ویژه وجود دارد. تا قبل از دهه 70 میلادی بحرین یک پایگاه اصلی برای انگلیسی ها بود. در سال های گذشته پایگاه های بزرگی برای پشتیبانی آمریکا در منطقه خلیج فارس بوده که از مهم ترین برنامه های آن حمایت از برنامه های امریکا در افغانستان، لبنان و عراق است.
عقبه سیاسی امنیتی و همچنین کارهای آمریکا، این جزیره را به مرکز فرماندهی جهت ضربه به ایران تبدیل می کند. امروز بحرین قطعه ای از آمریکا در منطقه خلیج فارس محسوب می شود که دارای جمعیت ایرانی تبار است و در دل کشورهای همکاری خلیج فارس نزدیک ترین نقطه به ایران است.
( گفتنی است، جزیره دیه گو گارسیا، جزیرهای مرجانی در مجمع الجزایر شاگوس اقیانوس هند است. این جزیره از قلمروی اقیانوس هند بریتانیا به شمار میرود که سابقه حضور آمریکا را در خود دارد. این جزیره یکی از مهمترین پایگاه های فرامرزی ارتش آمریکا است. حدود یک هزار و 700 نظامی و یک هزار و 500 غیر نظامی روی این جزیره اقامت دارند. انبوهی از هواپیماهای بی-1 لنسر در پایگاه نظامی ارتش آمریکا روی این جزیره مستقر هستند. از طرف دیگر این جزیره یکی از انبارهای مهمات ایالات متحده است و واحد مرکزی برای اطلاعات ماورای جوی نیز میباشد. فاصله 2 هزار کیلومتری هند، سه هزار و 500 کیلومتری آفریقا و شرق اندونزی، چهار هزار و 500 کیلومتری خلیج فارس و پنج هزار کیلومتری استرالیای غربی واقع شدهاست. برای آمریکا این جزیره به علت نزدیکی آن به ذخائر نفتی در خلیج فارس، از اهمیت خاصی برخوردار است. علاوه براین نفتکشها جهت عبور از دماغه امید نیک از کنار این جزایر عبور میکنند.)
آیا امکان دارد در نتیجه تحرکات مردم بحرین، آمریکا این جزیره استراتژیک را از دست بدهد؟
آمریکا شاید در شرایطی مجبور شود از عراق، قطر، کویت و عربستان خارج شود اما به هیچ وجه حاضر نیست این جزیره استراتژیک را از دست بدهد. و این در حالی است که 75 درصد جمعیت بحرین شیعه هستند و مردم بحرین با اکثریت شیعه مالک این جزیره بسیار با اهمیت در منطقه نفت خیز دنیا هستند.
از منظر کلی انقلاب مردم بحرین را چگونه ارزیابی می کنید؟
شرایط فعلی بحرین دارای لایه های مختلفی است که انقلاب آنرا حرکتی حرکتی عظیم، پویا و رو به جلو را نشان می دهد. با توجه به گذشت یک سال از انقلاب بحرین رفتارهای کشورهای شورای همکاری های خلیج فارس همچون عربستان در بحرین نتیجه ندارد و هلال شیعی که عبدالله دوم پادشاه اردن از آن خبر می داد، قابل پیش بینی است که بحرین به عنوان قطعه ای از پازل این هلال بتواند مقتدرانه گام بردارد.
ایران در این شرایط چگونه می تواند رفتار درست و هوشمندانه ای داشته باشد؟
جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی علاوه بر حمایت از بحرین باید به لحاظ فکری به گونه ای عمل کند تا بتواند از حق و حقوق ملت بحرین دفاع کند. تجربه نشان داده است که ملت بحرین کوتاه نخواهند آمد. تجمعات جدی، شعارهای معنی دار، درگیری های فراوان، تقدیم شهدا و جانبازان نشان از استقامت مردم این کشور دارد. هر چند انقلاب بحرین دیر شروع شد اما پارامترهای این انقلاب بسیار شبیه پارامترهای انقلاب اسلامی ایران است و به دلیل اشتراکات دینی، مذهبی و قومیتی و همچنین وجود رگ و غیرت ایرانی در بحرین ما شاهد رفتارهایی خواهیم بود که دنیا انتظار آن را نخواهد داشت، هرچند همه راه های دسترسی بحرین را بسته اند اما هوشیاری، تحلیل درست و حضور بهنگام ملت بحرین تمام نقشه های آمریکا و عربستان را وتو کرده است.
با توجه به گفته های برخی رسانه ها و ادعاهایی که در این خصوص صورت گرفته، آیا ایران تا کنون در معادلات بحرین دخالت کرده است؟
به فرمایش مقام معظم رهبری در پاسخ به کسانی که ایران را متهم به دخالت در بحرین می کنند، باید گفت: هنوز جمهوری اسلامی ایران دخالتی در وضعیت و امور داخلی بحرین نداشته و این ملت چنین استوار پابرجاست و اگر ایران دخالت می کرد، یقینا وضع غیر از این بود.
اخیر از شهادت 66 بانوی بحرینی از ابتدای انقلاب بحرین تا کنون خبر رسیده، فکر می کنید، نقش آفرینی بانوان در انقلاب بحرین به چه میزان است؟
حضور بانوان در انقلاب بحرین به عنوان یک شاخصه اساسی است که دشمنان فکر آن را نمی کردند. حضور شبانه در تجمعات، غریو فریاد ا...اکبر بر پشت بام ها و حضور نوبه ای اقشار مختلف همچون کودکان جامعه، زنان، مردان و سالخوردگان مدیریت برخورد با این مردم را با چالش مواجه کرده است.
پایان پیام/
نظر شما