روحیه شمس آل احمد طوری بود که همیشه یک معلم باقی ماند

شمس آل احمد از آن دسته روشنفکرانی بود که به همراه برادرش جلال جریان‌های سیاسی مختلفی را پشت سر گذاشت.

به گزارش خبرنگار شبستان، سعید محبی، نویسنده و پژوهشگر عصر دیروز 27 دی در مراسم اندوه‌داشت فقدان شمس آل احمد که از سوی سرای اهل قلم برگزار شده بود با با بیان این مطلب گفت: ارتباط من با مرحوم شمس آل احمد یک ارتباط عاطفی بود که متأسفانه در این رابطه تا حدی به دلیل مسافرت من به خارج از کشور  فاصله افتاد، البته انزوای خودخواسته شمس نیز در آن بی‌تأثیر نبود.

 

محبی افزود: مایلم پیش از آنکه چیزی درباره شمس بگویم کمی درباره مرگ حرف بزنم، زیرا مرگ از تجارب مشترک بشری است که یک سر در زندگی دارد و یک سر در تخیل و خیال.

 

وی تصریح کرد: همه ما مرگ را یکسان می‌فهمیم و آن فهم چیزی جز نیستی نیست و به همین دلیل از آن می‌گریزیم، اما اگر در این گذرگاه به مقوله مرگ از دریچه خیال نگاه کنیم و دریچه وهم را ببندیم، مرگ را ادامه خوب زندگی خواهیم دید که متأسفانه در روزگار ما درک و تصویر دیگری از مرگ وجود دارد، برعکس آنچه در قرآن به آن ذکر شده، زیرا به گفته این کتاب بزرگ مرگ وظیفه‌ای است که باید صورت بگیرد.

 

محبی اظهار داشت: در عصر ما عرصه آرزو تنگ و توهم جایگزین خیال شده است، دیگر نه نبی و نه ولی ظهور نمی‌کند و رابطه انسان با خدا قطع و در کل عصر حیرت به سر آمده است. در گذشته پیام پیامبران بدون واسطه در دل انسان‌ها رسوخ می‌کرد و این در حالی است که در این عصر به آسانی به چیزی ایمان نمی‌آوریم.

 

این پژوهشگر در ادامه گفت: امروز محاسبات روزانه جای حیرت را گرفته‌اند و این در حالی است که در بامداد تاریخی نزدیک به ما 1400 سال پیش پیامبر با پیام‌های ساده و بدون تکلف دل‌های ما را لرزاند و سیاهی و جهل را از درون آنها زدود و با قول ساده‌ای اعرابی ساده‌نشین را به ملکوت عرش برد.

 

وی بیان کرد: در عصر ما فلسفه و کلام و علم دیگر رازی برای ما باقی نگذاشته‌اند، امروز ما سراب می‌بینیم و آب می‌طلبم ما خسران‌زادگان و زیان‌دیدگان هستیم، در گذشته مرگ مغلوب زندگی بود دروازه پاداش‌های بزرگ بود.

 

محبی گفت: امروز هم می‌شود نشان‌هایی از آن ایمان بلورین و سپید را جست‌وجو کرد. مهم این است که ما جان خود را در معرض آن نسیم روحبخش قرار دهیم، ما می‌توانیم مانند انسان‌های بزرگی چون شمس در آستانه مرگ بایستیم و به جاودانگی بنگریم. با مردن انسان‌های الگو و معیار ما می‌توانیم به آن ابدیت ناپیدا نزدیک شویم.

 

این دوست دیرین شمس آل احمد در ادامه گفت: تقریبا امروز همه ما از جریان‌های روشنفکری آن زمان آگاه هستیم، جریان‌هایی که به تاریخ صد سال معاصر ما منتهی می‌شود، در این روزگار روشنفکر زیستن و روشنفکر بودن از مصیبت‌ها و مصائب روزگار است آن هم به دو دلیل یکی مواجه بودن با قدرت حاکمه و دیگری نقد وضع موجود.

 

محبی تصریح کرد: شمس آل احمد از آن دسته از روشنفکرانی بود که به همراه برادر خود جریان‌های سیاسی مختلفی را پشت سر گذاشت، اما به دلیل روحیه خاصی که داشت همچنان یک معلم ساده باقی ماند.

 

وی افزود: روشنفکری انتقاد وضع موجود است و این به معنی دشمنی نیست و این روحیه‌ای است که در ابعاد مختلف زندگی شمس به چشم می‌خورد. روزی یادم می‌آید وقتی در نامه‌ای بدترین واژه‌ها را در قبال شمس به کار بردند وی از خود خونسردی نشان و گفت من چیزی نمی‌گویم و نمی‌خواهم مایه بزرگی برخی‌ها بشوم.

 

پایان پیام/
 

کد خبر 13393

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha