سعید محسنی، نمایش نامه نویس و منتقد تئاتر در گفتگو با شبستان، پیرامون این سوال که چرا هنر تعزیه به عنوان هنر بومی مذهبی به ویترین می پیوندد و تئاتر ما که مقوله وارداتی است به سوی مضامین مذهبی می رود؟ گفت: ما هنوز به تعریف دقیقی از تئاتر دینی نرسیده ایم و متاسفانه همین ابهام موجب شده که افراد غیر متخصص و حتی فرصت طلب از این عبارت استفاده کنند و آثاری که هم به لحاظ کیفیت هنری و مضامین پرداخته شده، سطح نازلی دارند را به جای تئاتر دینی فاخر قالب کنند.
این منتقد تئاتر با اشاره به اثر گذاری تئاتر به مخاطب به لحاظ مفاهیم دینی خاطر نشان کرد: یکی از مهم ترین نکات در تعریف جامع از تئاتر دینی توجه به تأثیری است که تئاتر به لحاظ مفاهیم دینی بر مخاطبش می گذارد به این ترتیب دایره تعریف ها از آثاری که دینی محسوب می شوند خیلی گسترده می شود، فقدان این تعریف باعث ایجاد رویکرد و سلیقه به خصوصی در سطوح مدیریتی تئاتر شده به طوری که نمونه ارزشمند تئاتر دینی مان به زحمت از تعداد انگشتان تجاوز می کند.
وی افزود: این در حالی است که سالهاست مدیریت تئاتر ما برای رسیدن به تئاتر دینی دارد هزینه می کند.
این نمایش نامه نویس درباره اشتراکات تعزیه و تئاتر نیز گفت: اساساً تعزیه بخشی از یک آئین است و با آنچه که ما به عنوان تئاتر به شکل مدرن می شناسیم علی رغم اشتراکات بسیار، به لحاظ شکل و محتوا دو مقوله متفاوت است.
به گفته محسنی ما پا به صحنه آوردن تعزیه نه به رشد تعزیه کمک می کنیم و نه تئاتر مدرن کمک کرده ایم.
این منتقد تئاتر با بیان اینکه شکل آرمانی تعزیه در کنار بقیه عناصر آیینی به خصوص محرم در هر دوره تاریخی اوج گرفته است. گفت: جدا کردن تعزیه از بقیه این آئین عملاً موجب انزوای تعزیه شده است، چون یکی از مهمتریین کارکردهای آئینی سهم مشارکتی مخاطب است و وقتی که ما تعزیه را از آن آئین جدا می کنیم تعزیه را از آن گرفته ایم.
وی تصریح کرد: خواندن بخش مهمی از آئین ایرانی تعزیه است، جدا کردن تعزیه از این آئین یکی از مهمترین دلایل ریزش مخاطب تعزیه است.
به گفته محسنی راه هدایت تئاتر دینی تعریف و تبین مفاهیم دینی به ترتیبی است که مخاطب امروز با آن ارتباط برقرار کند و تعزیه بدون آئین نمی تواند پاسخگوی این نیاز باشد، زیرا الان ما حیات تعزیه را در روستاها می بینیم که هنوز شکل آئینی خودش را حفظ کرده است.
این نمایش نامه نویس یاد آور شد: ما به جز در آثار بهرام بیضایی هیچ کارگران شاخصی نداریم که همزمان مولفه های تئاتر مدرن را به درستی با میراث نمایش هماهنگ کرده باشد و آثار شاخصی خلق کرده باشد.
پایان پیام/
نظر شما