خبرگزاری شبستان: رهبر فرزانه انقلاب سالها مسئولین را به مقابله با فساد مالی فراخوانده است. متاسفانه نگاه تیزبینانه رهبر انقلاب برخی را به تامل و تدبر وا نداشت. تا جایی که چند سال است با مقوله ناگوار فساد مالی در سطح کلان مواجهیم. در حالی که کشور با چالشهای درون مرزی و برون مرزی مواجه است مقوله فسادمالی بار سنگینی را متوجه مردم عزیز کرده است.
جهان کنونی در اثر نادیده گرفتن اصول اخلاقی و مذهبی متدی را در حوزه اقتصاد در دستور کار قرار داد که منافع سرمایه داران را تامین میکرد و مردمی که از سرمایه کافی برخوردار نبودند در چرخ دنده های کارخانه ها کمر خم کرده و خرد شدند.ایا اسلام چنین متدی را به جامعه اسلامی پیشنهاد کرد؟ ایا هدف وسیله را توجیه می کند؟ ایا دست یابی به منافع شخص و یا گروهی به معنای خرد شدن شخصیت و منافع دیگران است ؟
ذهن تیزبین برخی از اندیشمندان اسلامی به این مهم توجه داشت که اسلام نظام سیاسی و حکومتی و اقتصادی مستقلی دارد. شهید صدر در کتاب «اقتصادنا» به بیان اصول نظام اقتصادی پرداخت . جالب است که ایشان در کتاب «فلسفتنا» به بیان ایدئولوژی و فلسفه اسلامی پرداخت و با توجه به تسمیه دو کتاب یعنی اقتصادنا و فلسفتنا تا حد فراوانی میتوان به جایگاه اقتصاد در حفظ کیان اسلامی پی برد. دین اسلام متشکل از اخلاق و احکام و عقاید است و به بیان زیبای مرحوم ایت الله بهجت:
{ دین خدا} تبعیضی نیست، یا باید همه اش را بگیری یا هیچ چیزش را نگیری.
اسلام نظام خاص سیاسی و اقتصادی به مومنین ارائه کرده است. یا باید تمام این دین را پذیرفت و یا هیچ.
اگر حکومت ما اسلامی است باید تلاش کنیم تمامی اصول و ایدئولوژی اسلامی را به مرور در ان به اجرا در اوریم. اجرای اصول اسلامی به معنای تحمیل فشار و سختی نیست بلکه خداوند تکلیف ما لایطاق برای بشریت نیاورده است .
طبق اصول اسلامی ضرر و سختی برای مونین آورده نشده بلکه چیزی جز سعادت دنیا و اخرت ارمغان مذهب نیست .
مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَٰکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ [٥:٦]
خداوند نمیخواهد مشکلی برای شما ایجاد کند؛ بلکه میخواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را بجا آورید!
وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ [٢٢:٧٨]
و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار نداد؛
جهان کنونی با چالش جدی اقتصاد مواجه شده است و در این میان جامعه ما نیز به عللی با موضوع فساد مالی مواجه است. این همه در حالی است که ادیان اسمانی و خاصه اسلام دین تکامل بشریت در جای جای معارف خود مردم را به حفظ حقوق دیگران و حقوق مالی فراخوانده است.
در این جستار تنها به گوشه ای از معارف قرانی پیرامون فساد مالی و حقوق اقتصادی اشاره میشود . باشد که یا تامل و تدبر بیشتر متاع ناچیز دنیا را بر اخرت ترجیح ندهیم متاعی که به تعبیر قران :
إِنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ وَلَا یَسْأَلْکُمْ أَمْوَالَکُمْ [٤٧:٣٦]
زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی است؛ و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید، پاداشهای شما را میدهد و اموال شما را نمیطلبد،
شواهدی از ایات نورانی قران :
1- إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا [٤:١٠]
کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت،) تنها آتش میخورند؛ و بزودی در شعلههای آتش (دوزخ) میسوزند.
آیات سوره نساء به منظور پىریزى یک اجتماع سالم نازل شده. ... و چه عمل زشتى بدتر از خوردن مال یتیمان است و لذا در آغاز این سوره، تعبیرات شدیدى پیرامون تصرفهاى ناروا در اموال یتیمان دیده میشود که صریحترین آنها آیه فوق است.
این آیه مىگوید:" کسانى که اموال یتیمان را به ناحق تصرف میکنند در حقیقت آتش خوردهاند".
نظیر این تعبیر در سراسر قرآن مجید، تنها در یک مورد دیگر دیده میشود و آن در باره کسانى است که با کتمان حقایق و تحریف آیات الهى، منافعى به- دست مىآورند که در باره آنها نیز مىفرماید:" إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ":" کسانى که آیات خدا را کتمان مىکنند و به وسیله آن درآمد ناچیزى فراهم مىنمایند آنها جز آتش چیزى نمىخورند" (بقره- 174).
و سیصلون سعیرا" سیصلى" در اصل از ماده" صلى" (بر وزن درد) به معنى داخل شدن در آتش و سوختن است و" سعیر" به معنى آتش شعلهور است.
در این جمله، قرآن مىگوید: علاوه بر اینکه آنها در همین جهان در واقع آتش میخورند، بزودى در جهان دیگر داخل در آتش برافروختهاى میشوند که آنها را بشدت میسوزاند.
از این آیه استفاده میشود که اعمال ما علاوه بر چهره ظاهرى خود، یک چهره واقعى نیز دارد که در این جهان از نظر ما پنهان است، اما این چهرههاى درونى، در جهان دیگر ظاهر میشوند و مسئله تجسم اعمال را تشکیل میدهند.
قرآن در این آیه مىگوید:" آنها که مال یتیم مىخورند گرچه چهره ظاهرى عملشان بهرهگیرى از غذاهاى لذیذ و رنگین است، اما چهره واقعى این غذاها آتش سوزان است، و همین چهره است که در قیامت آشکار میشود.
در حدیثى از امام باقر یا امام صادق ع نقل شده که کسى سؤال کرد این مجازات آتش در باره چه مقدار از غصب مال یتیم است؟ فرمود:" در برابر دو درهم!" « تفسیر برهان ذیل آیه شریفه » (تفسیر نمونه، ج3، ص: 281).
2- وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ [٢:١٨٨]
و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه، (قسمتی از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهید، در حالی که میدانید (این کار، گناه است)!
خطوط اصلى اقتصاد اسلامى:
این آیه اشاره به یک اصل کلى و مهم اسلامى مىکند که در تمام مسائل اقتصادى حاکم است، و به یک معنى مىشود تمام ابواب فقه اسلامى را در بخش اقتصاد، زیر پوشش آن قرار داد، و به همین دلیل فقهاى بزرگ ما در بخشهاى زیادى از فقه اسلامى به این آیه تمسک مىجویند، مىفرماید:" اموال یکدیگر را در میان خود به باطل و ناحق نخورید.
در اینکه منظور از" باطل" در اینجا چیست، تفسیرهاى مختلفى ذکر کردهاند، بعضى آن را به معنى اموالى که از روى غصب و ظلم به دست مىآید دانستهاند.
و بعضى اشاره به اموالى که از طریق قمار و مانند آن فراهم مىگردد.
و بعضى آن را اشاره به اموالى مىدانند که از طریق سوگند دروغ (و انواع پروندهسازىهاى دروغین به دست مىآید).
ولى ظاهر این است که مفهوم آیه عمومیت دارد و همه این مسائل و غیر اینها را شامل مىشود، زیرا" باطل" که به معنى زایل و از بین رونده است، همه را در بر مىگیرد...
بنا بر این هر گونه تصرف در اموال دیگران از غیر طریق صحیح و به ناحق مشمول این نهى الهى است.
تمام معاملاتى که هدف صحیحى را تعقیب نمىکند و پایه و اساس عقلایى ندارد مشمول این آیه است.
همین معنى در سوره نساء آیه 29 با توضیح بیشترى خطاب به مؤمنان آمده است، مىفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ:" اى کسانى که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل و از طرق نامشروع نخورید مگر اینکه تجارتى باشد که با رضایت شما انجام گیرد".
استثناء تجارت، توأم با تراضى، در واقع بیان یک مصداق روشن از طرق مشروع و حلال است، و هبه و میراث و هدیه، وصیت و مانند آن را نفى نمىکند، زیرا آنها نیز از طرق مشروع عقلایى است.
..ذکر این نکته نیز لازم است که تعبیر به" اکل" (خوردن) معنى وسیع و گستردهاى دارد که هر گونه تصرفى را شامل مىشود، و در واقع این تعبیر کنایهاى است از انواع تصرفات، و" اکل" یک مصداق روشن آن است....
نکته: رشوهخوارى بلاى بزرگ جامعهها!
یکى از بلاهاى بزرگى که از قدیمترین زمانها دامنگیر بشر شده و امروز با شدت بیشتر ادامه دارد، بلاى رشوهخوارى است که یکى از بزرگترین موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست و سبب مىشود قوانین که قاعدتا باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد به سود مظالم طبقات نیرومند که باید قانون آنها را محدود کند به کار بیفتد.
زیرا زورمندان و اقویا، همواره قادرند که با نیروى خود، از منافع خویش دفاع کنند، و این ضعفا هستند که باید منافع و حقوق آنها در پناه قانون حفظ شود، بدیهى است اگر باب رشوه گشوده شود قوانین درست نتیجه معکوس خواهد داد، زیرا اقویا هستند که قدرت بر پرداختن رشوه دارند و در نتیجه قوانین بازیچه تازهاى در دست آنها براى ادامه ظلم و ستم و تجاوز به حقوق ضعفا خواهد شد.
به همین دلیل در هر اجتماعى، رشوه نفوذ کند، شیرازه زندگى آنها از هم مىپاشد و ظلم و فساد و بىعدالتى و تبعیض در همه سازمانهاى آنها نفوذ مىکند و از قانون عدالت جز نامى باقى نخواهد ماند لذا در اسلام مساله رشوهخوارى با شدت هر چه تمامتر مورد تقبیح قرار گرفته و محکوم شده است و یکى از گناهان کبیره محسوب مىشود.
ولى قابل توجه این است که زشتى رشوه سبب مىشود که این هدف شوم در لابلاى عبارات و عناوین فریبنده دیگر انجام گیرد و رشوهخوار و رشوه دهنده از نامهایى مانند هدیه، تعارف، حق و حساب، حق الزحمه و انعام استفاده کنند ولى روشن است این تغییر نامها به هیچ وجه تغییرى در ماهیت آن نمىدهد و در هر صورت پولى که از این طریق گرفته مىشود حرام و نامشروع است.
در نهج البلاغه در داستان هدیه آوردن" اشعث بن قیس" مىخوانیم که او براى پیروزى بر طرف دعواى خود در محکمه عدل على ع متوسل به رشوه شد و شبانه ظرفى پر از حلواى لذیذ به در خانه على ع آورد و نام آن را هدیه گذاشت على ع بر آشفت و فرمود:"
هبلتک الهبول ا عن دین اللَّه اتیتنى لتخدعنى؟ ... و اللَّه لو اعطیت الاقالیم السبعة بما تحت افلاکها على ان اعصى اللَّه فى نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلته و ان دنیاکم عندى لاهون من ورقة فى فم جرادة تقضمها ما لعلى و لنعیم یفنى و لذة لا تبقى. نهج البلاغه، خطبه 224. سوگواران بر عزایت اشک بریزند، آیا با این عنوان آمدهاى که مرا فریب دهى و از آیین حق باز دارى؟ ... به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاى آنها است به من دهند که پوست جوى را از دهان مورچهاى به ظلم بگیرم هرگز نخواهم کرد، دنیاى شما از برگ جویدهاى در دهان ملخ براى من کمارزشتر است على را با نعمتهاى فانى و لذتهاى زودگذر چه کار؟ ..."
اسلام رشوه را در هر شکل و قیافهاى محکوم کرده است، در تاریخ زندگى پیغمبر اکرم ص مىخوانیم که: به او خبر دادند یکى از فرماندارانش رشوهاى در شکل هدیه پذیرفته، حضرت بر آشفت و به او فرمود:
کیف تاخذ ما لیس لک بحق
" چرا آنچه حق تو نیست مىگیرى" او در پاسخ با معذرت خواهى گفت:"
لقد کانت هدیة یا رسول اللَّه
" آنچه گرفتم هدیه بود اى پیامبر خدا.
پیامبر ص فرمود:"
ا رأیت لو قعد احدکم فى داره و لم نوله عملا ا کان الناس یهدونه شیئا؟"
اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلى نباشید آیا مردم به شما هدیهاى مىدهند؟ سپس دستور داد هدیه را گرفتند و در بیت المال قرار دادند و وى را از کار برکنار کرد « الامام على ع جلد اول صفحه 155- 156.».
...مساله رشوه در اسلام به قدرى مهم است که امام صادق ع در باره آن مىفرماید:"
و اما الرشا فى الحکم فهو الکفر باللَّه العظیم
"، اما رشوه در قضاوت، کفر به خداوند بزرگ است « وسائل الشیعه، جلد 12 حدیث 2 باب 5 من ابواب ما یکتسب به.».
و در حدیث معروفى که از رسول خدا نقل شده چنین مىخوانیم:"
لعن اللَّه الراشى و المرتشى و الماشى بینهما
"، خداوند گیرنده و دهنده رشوه و آن کس را که واسطه میان آن دو است از رحمت خود دور گرداند « بحار الانوار، جلد 101 صفحه 274 حدیث 11 (باب الرشا فى الحکم).».( تفسیر نمونه، ج2، ص: 9).
ادامه دارد
ردا
پایان پیام/
نظر شما