به گزارش خبرگزاری شبستان از گیلان - مهری شیرمحمدی؛
بقایای کشتی های غرق شده در سواحل دریای کاسپین، بخشی از میراث دریایی ماست و حفاظت و مطالعه بر بقایای آن می تواند تاریخ ناوگان دریایی و یا تجارت دریایی را روشن کند. حراست و ثبت ملی کشتی های تاریخی به گل نشسته در سواحل دریای کاسپین همواره مورد درخواست مردم محلی و باستان شناسان حوزه دریایی بوده است.
در حال حاضر بقایای چند کشتی تاریخی در گیلان محرض شده است؛ در امیرآباد لاهیجان، کریم محله تالش و بقایای کشتی جان التون در ساحل روستای للِ رود رودسر، تنها برخی از میراث دریایی بجامانده است که اداره کل میراث فرهنگی نیز از این بقایا مطلع است. بقایای کشتی جان التون در ساحل لل رود شهرستان رودسر به گل نشسته و بجای حفاظت و حراست، گه گاه شاهد انتشار عکس های یادگاری گردشگران از این کشتی هستیم.
«ویلیام ریچارد هولمز»- که در دوران محمد شاه قاجار (1844میلادی- 1250خورشیدی) از سواحل دریای کاسپین دیدن کرده بود- بقایای کشتی «کاپتان التون» را در مرداب های لنگرود دیده بود. فردی که در زمان حضور در ایران، «جمال بیک گیلانی» نامیده می شد. «لوئی رابینو»، نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم نیز در مورد زندگی جان التون می نویسد که وی تبار انگلیسی داشت و چهار سال برای نیروی دریایی روسیه خدمت می کرد.
رابینو، در مورد تجارت دریایی ایران و رقابت ها و کارشکنی های دو دولت روس و انگلیس در زمان نادرشاه شرح داده که چگونه «التون» پس از تیره شدن روابط دو دولت یاد شده، و با وجود وعده های مالی و پست وزیر مختاری در دستگاه سلطنت،«التون» حاضر نمی شود خدمت «نادر» را ترک کند.
مجید عیلپور، با اشاره به اقدامات «نادر شاه» برای تشکیل ناوگان دریایی در شمال و جنوب کشور می نویسد: نادر دریافته بود که بدون داشتن یک نیروی دریایی قدرتمند امکان تداوم لشگرکشی ها و حفظ سرحدات کشور امکان پذیر نیست. چون ایرانی ها در ساخت کشتی های جنگی تجربه اي نداشتند؛ به بیگانگان متوسل شد.
وی، به جنگهای «نادر» با قبایل ترکمن و لزگی های داغستان در دو سوی دریای کاسپین اشاره کرده و اضافه می کند: در آن زمان، یک تاجر و کشتی ساز انگلیسی جهت تجارت پارچه به گيلان آمده و از سوی فرزند نادر،«رضاقلی میرزا»، مورد استقبال قرار می گیرد و با مهارتهایش نقش محوري در اجرايي كردن طرح های «نادر» ایفا می کند.
علیپور با بیان کارشکنی های روسیه نسبت به حضور اقدامات «التون» یادآور می شود: روس ها به سفیر انگلستان شکایت بردند و انگلیسی ها که برای روابط تجاریشان با روسیه اهمیت بسیاری قایل بودند، سعی کردند «التون» را از ادامه همکاری با ایران منصرف کنند، ولی سودی نداشت.
التون یک کشتی ساز انگلیسی بود که سال1734میلادی در کسوت تاجر با کشتی های روسی وارد رشت می شود. پارچه های پشمی خود را فروخته و ابریشم گیلان را خریداری می کرد.
«رضا قلی میرزا»، به او فرمانی مبنی بر اجازه تجارت در ایران داد که موفقیت سفر التون را دو چندان می کند. التون پس از بازگشت به سن پطرزبورگ، از آیندة درخشان تجارت با ایران گزارش هایی به بازرگانان انگلیسی داده و در نامه ای به سفیر مختار انگلستان در روسیه، جزئیات تجارت با ایران را تشریح می کند. او معتقد بود که مخارج حمل کالاهای پشمی بریتانیایی از طریق روسیه بسیار کمتر از حمل آن از طریق هندوستان یا عثمانی است و از تجارت ابریشم گیلان نیز سود بالایی به دست می آید و توصیه می کند برای اجرای موفقیت آمیز این طرح، تجار بریتانیایی بر روی رود «ولگا» و دریای خزر کشتیهای متعلق به خود را داشته باشند. اما بیان این مزایا، بازرگانان انگلیسی را دراعتراض سایر کمپانی های انگلیسی ( کمپانی «ترک و خاور» و «هندشرقی») برانگیخت.
این مورخ توضیح می دهد: هشت سال بعد «التون» با مال التجاره جدید به ایران باز می گردد. این بار با دو فروند کشتی که در غازان روسیه ساخته بود. نادر که از مدتی پیش در اندیشه تشکیل ناوگانی در دریای خزر بود، تصمیم می گیرد او را برای ساخت کشتی در منطقه استخدام کند.«التون» پیـشنهاد نادر را پذیرفته و نامش را به «جمال بیگ» تغییر می دهد و با گرفتن حکم دریابیگی (دریاسالاری) از نادر مشغول ساخت کشتی می شود.
علیپور، به کارگاه های کشتی سازی التون در «چمخاله لنگرود» و «مشهد سر» (بابلسر) اشاره کرده و بیان می دارد: کارگران روسی، هندی و محلی مشغول ساخت کشتی شدند. مرکز ستاد ساخت کشتی در لنگرود بود. الوارها را از جنگلها بریده و به ساحل می رساندند؛ پارچه های بادبان را از پنبه و طنابها را از لیف کتان درست می کردند. التون توانست یک کشتی که بیست و سه توپ داشت و بهتر از کشتی های روسی بود بسازد و به آب بیندازد. نام کشتی «نادر» بود و پس از آن کشتی های روسی به این کشتی مجبور بودند سلام دهند.
این مورخ از دیگر طرح های التون نظیر؛ ساخت حداقل 30 ناو، آموزش به كاركنان ايرانی و ذخيرة مهمات و تداركات نام برده و توضیح می دهد: نادر با كمك تاجري به نام «مانگو گراهام» 15 تن قلعه برای توپخانه فراهم و محلهایی برای انجام عمليات جنگي در سواحل خزر را مشخص كرد. علاوه بر اين موارد التون در اقدامی تقدير آميز دو كشتی حامل برنج را به سربازان ايرانی مستقر در سواحل باكو رساند.
نقشه برداری سواحل خزر به کمک «كاپيتان وودروف» و به دستور نادر از دیگر خدماتی بود که روسیه را خشمگین کرد. روسيه با نگراني اقدامات التون و روند قدرت يابی ايران در دريای خزر را زيـر نظر داشت و جهت بازداشتن او از ادامه همكاری با ايران فشارهای زيادی به کمپانی مسکو و دولت انگلستان وارد میکرد. مقامات انگليسی كه کلیت تجارت خود در روسيه را در خطر میديدنـد، ابتدا «جانس هنوي» را برای بررسی اقدامات التون به ايران فرستاده و سعي كردند با وعده او را ادامه كار باز دارند. «هنوی» اقدامات «التون» را برای آینده تجارت انگلستان بسيار زيانبار تشخيص می دهد.
اما نه تطمیع «هنوی» و نه وعده و پست کلان وزیرمختار انگلیس به «التون» سودی ندارد. نادر که به خوبی از فـشارها بر کاپتان التون آگاه بود، طی حکمی مانع خروج التون از ایران می شود و تا بنظر رسد، وی به اجبار به نادر خدمت می کند. ولی با مرگ نادرشاه و گرفتار شدن دوباره كشور در آشوب و احتمالا با دسیسه روسیه ابتدا توسط کارگران محلی که بدون مزد برای نادر کار می کردند مورد سوءقصد قرار می گیرد. هرچند جان سالم بدر برد ولی بعد از مدتی با فریب یکی از حکام گیلان کشته می شود.
نظر شما