به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، در پیام سید محمد حسینی که به مناسبت 25 فروردین ماه روز بزرگداشت شیخ فرید الدین عطار نیشابوری از سوی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در فرهنگسرای سیمرغ این شهرستان قرائت شد، آمده است:
« گردن آویز خرد معرفت عطار است/ منطق طیر فرو منطقه طیار است
رسم تنویر نه غفلت بود از منبع نور/ عارف آن است که خود منجلی از انوار است
دار بر دوش چو حلاج به خوابش دیدم/ چشمها بسته چو محکوم ولی بیدار است
بارها گفته شد از جنس سبک باری او/ بارهی نفس ویاش بار همان افسار است
خاک پر حاصل زرخیزی نیشابوری/ جو ستیز است که در جوهره گندم زار است
فتنه آمد و فراری نشد آن شیخ فرید/قیمت قافله از قوت خان سالار است
خون عطار چو طغرای طهور عربی است/ آستان بوس قدمگاه گل اطهار است
نازک خیالیهای ما هر چند رنگی از فسون، زافسانه بر تاریخ زد اما به نقلی این چنین از فتنههای روزگار تابوت ظالم پیشه را با بغض و خشم و کینهاش چندین هزاران میخ زدى!
درسی که دیگر تا ابد از یاد کیبیرون رود!! درسی که قطعا عبرت خصمان ایران میشود!!
عطار یعنی آن فرید، آن شیخ پاک موسپید، چون مردمان خویش را، در چنگ آن نامردمان، آری! مغول، آن قوم بیفرهنگ دون، بییار و بییاور پدید!
شاهان بیاصل و نصب، چون جنگ شد از دیدهها، ناگاه گشتند ناپدید!
شیخ حسینی خصلتی کز منطق الطیرش عیان، میگردد عشقش بر حسین، هر چند قدری در نهان! از سرزمین پاک خود، از ملک نیشابور و از آن مردم ناب و اصیل، حتی برای یک قدم، حاضر نشد دوری کند!
آن پیر آن فرسوده جان، وارسته از حب جهان، در کف گرفته جان خود، پابند بر پیمان خود، با مردمان شهر دل، یعنی ابر شهر زمان، با امتی ازجنس نور از جنس ایمان و امان، تنهایی این شهر را، غربت سرای دهر را بر مینتابد شیخ ما، تا سرنشد از تن جدا،
نیشی که نیشابور خورد، هم از خودی بود و هم از بیگانه بود آن نیشها
دانه یعنی مظهر جباری و جل و جمود، جز جنگ فرهنگی نداشت، باید بنالم از خودی، کو ملک را تنها گذاشت! اما بنازم شیخ را، آن مظهر عشق و وفا، در موج خیز حادثه آن ناخده آن با خدا!
چون دیگران حاضر نشد بگریزد از تیغ عدو، بگریزد از تیغ جفا! تا شهر نیشابور را سازد به دنیا شهره در عشق و شهادت پروری در غیرت و مردآوری، با ظالمان دشمن سری، مظلوم را پس باوری!
کوتاه میسازم سخن ای هم وطن ای هم وطن، یاران نیشابورییم مسروریم این بس که شد توفیق یار و یاورم تا با شما دلواژه را مطرح کنم.
این است اصل باورم، با مردمی چونان شما دنیا مسخر میشود، با آتش عشق شما وز عود فرهنگ شما دنیا معطر میشود! فرهنگ عطاریتان باید بماند در جهان باور کنید این آن آن! پیروز مانی در جهان، بهروز مانی جاودان».
پایان پیام/
نظر شما