«بررسی آخرالزمان های انحرافی در نگاهی به فیلم کتاب الی »

در اغلب نمونه های آخرالزمانی این اندیشه به طور مکرر به بیننده القا می شود که ملت های بیگانه خارج از آمریکا- با تاکید برمسلمانان - تاب ستون برافراشته لیبرال دموکراسی تکثیر شده در دنیا را ندارند و...

خبرگزاری شبستان_ فرهنگ و ادب: حکایت آخرالزمانی فیلم «کتاب الی» از همان پیرنگ داستانی یک ابر مرد در برابر همجمه آخرالزمانی بهره می برد و تم اصلی فیلم روایت تقابل این ابرمردی و ایستادنش در مقابل آنارشیسم آخرالزمانی است .در این چهارچوب مشخص روایی ابر قهرمان برای رسیدن به هدف خود از نقطه آغاز داستان تا انتها که با فنا شدن همراه است ،سازندگان در چهارچوب قصه ،القای یک موضوع خاص به تماشاگر را باهدفی مشخص دنبال می کند، این فرمول در فیلم «کتاب الی» همراه می شود، تاپیرایه آخرالزمانی قصه جذابیت ساختاری داشته باشد .


در قسمت های ابتدایی فیلم زمانیکه پیامدهای یک «حمله اتمی» یا اتفاقی شبیه آنرا تماشاگر می بیند ، استنباط می کند ،الی – قهرمان این روایت - گربه ای را شکار می کند و فضای ترسیم شده در این بخش از داستان القاگر همان «فاجعه عظیم آخر الزمانی» است .این تصور آخر الزمانی که از دوره جنگ سرد به بعد رایج شده است و القای این تصاویر و ساختن شدن چنین فیلم هایی با این مضامین در برخی موارد نقد جدی ساختار اداره ایالات متحده و یا لیبرال دموکراسی حاکم به حساب می آید . تکثیر این تفکر در سینما و کتب به چاپ رسیده اخیر سعی در القای این تفکر دارد که جهان با یک جنگ عظیم اتمی پایان می یابد ،تفکری بصری که در دوره ای مشخص در اواخر دهه هشتاد تا قبل از حادثه 11 سپتامبر خاموش شده بود .در اغلب نمونه های دهه نودی «فضایی ها» حجم چشم گیری از محصولات آخرالزمانی ها را به خود اختصاص داده بودند . که این محصولات معمولا تاکیدات انسان شناسانه ای بر خود می گرفت ، بعد از انفجار برج های دوقلو در سینما روند ساخت فیلم های آخر الزمانی با ابعاد سیاسی - انسانی بر مبنای تئوری جنگ صلیبی «جورج واکر بوش» جانی دوباره یافت.در پس تمامی این آثار، القای یک اندیشه چند باره ،چند پاره تکرار می شود که دنیاها و ملت های بیگانه خارج - با تاکید برمسلمانان - از آمریکا ، تاب ستون برافراشته این لیبرال دموکراسی تکثیر شده در دنیا را ندارند و در مقابلش قد علم می کنند ،عینیت این ادعاها نه تنها در سینمای غرب در حال تکثیر شدن است ، بلکه ذات این اندیشه فراماسونری نیزبا رشد بدنه تفکرات «لیبرال دموکراسی» پیوندی عمیق دارد و رد پای مجموع این تفکرات را در اغلب فیلمهای آخر الزمانی را می توان دید .


یک واقعیت را باید پذیرفت کلیه آثار آخر الزمانی بعد از هزاره دوم بشدت تحت تاثیر آثار قبلی مرتبط و غیر مرتبط با این ژانر است، دکوپاژ ها،میزانسن ها و تصویر سازی ها کپی مشابهی از فیلمهای متعددی است که در این ژانر دیده ایم .البته به لحاظ مضمونی توضیح خواهم داد که این وجه تشابهات متعدد ، چگونه در موارد متعدد اعمال شده است ، مثلا در صحنه درگیری اول با راهزنان تمام تصاویر در سایه پل رخ می دهد و ما فقط تصاویر «بریچ» شده ای از درگیری ها می بینیم که بسیار به فیلم «شهر گناه» و خصوصا «اسپریت»(هر دو ساخته رابرت رودریگوئز- نزدیک است)شباهت دارد .


در فیلم کتاب الی ،تکنیک کارگردان خلاصه می شود به پن کردن های چپ و راست ، مدیوم کلوزهای تکراری که سبب شده اسلوب فیلم شبیه تله فیلم های تلویزیونی خودمان باشد، اگر فیلم آخرالزمانی « من افسانه هستم» را با هنرنمایی ویل اسمیت دیده باشید در آن فیلم کارگردان -فرانسیس لورنس- با کرین و هلی شات های عظیم سعی داشت اتمسفر کلی آخرالزمانی و خالی بودن زمین را پس از اتفاقات دهشتناکی که در آن رخ داده بود را نشان دهد .اما در این فیلم ماحصل فضاسازی ها به جاده ختم می شود و گویا کارگردان های این اثر – برادران هوگس - حس عمیقی به فیلم «مکس دیوانه»-جرج میلر- داشته و خواسته اند، ادای دینی به آن فیلم کنند.


فیلم «کتاب الی» برخلاف سایر« آخر الزمانی ها» نشان می دهد اندیشه ای دینی و کتابی آسمانی به نبرد با زندگی رفته است و سبب پایان یافتن جهان هستی شده است - راهکاری برای تکثیر پلورالیسم  می شود . ضمن اینکه کتاب الی هشدار می دهد که «صلیبیون» روزگار نو (در عراق و افغانستان )، مدعیان سکولاریسم ، کثرت گرایان دموکراسی خواه در تمامی جهان ،عاقبت به جنگ با کتاب آسمانی خود خواهند رفت.


در این فیلم «کاراکتر کارنی» پانکیسم قدرتمند فیلم و بدمن این روایت در پی احیای قدرت خود می خواهد از کتاب آسمانی بهره جوید .جنگ شکافی در آسمان ایجاد کرده و سبب ارتباط مستقیم خورشید با زمین شده است،وقتی چنین عاقبتی نصیب کره برتر- زمین- می شود یقینا آدمیان به شیوه جنگلیسم (بخور تا بلعیده نشوی ) حیات می کنند.

 

«کتاب الی » کلاژی آخر الزمانی از چند فیلم است که به ترتیب در این بررسی تطبیقی موارد مشابه را ذکر خواهیم کرد. در جایی از فیلم الی به سولارا- قهرمان زن فیلم - اشاره می کند بعد از جنگ عظیم آخرالزمانی آدمیان مدتی را در زیر زمین به سر می برده اند و به تدریج بر روی زمین آمده اند .این مسئله پنهان شدن در اعماق زمین در اثری آخر الزمانی همچون دوازده میمون (تری گیلیام) نخستین بار مطرح شد . الی صاحب کتاب مقدس، در پناهگاه خود به سولارا می گوید ، الهاماتی به من شده که حافظ این کتاب باشم که طرح این تئوری روایی شباهت بسیاری به تئوری سریال «فرشتگان در آمریکا»(مایک نیکولز) و فیلم «پیشگویی های آسمانی » دارد . وقتی طبق آموزه های فوکویاما که در سری محصولات آخرالزمانی غرب جاری است اندیشه می کنیم ،میرسیم به منجی گرایی که طبق آموزه های نوسترداموسی و کتاب مکشفات یوحنا پیامبر دروغین خطاب شده است .در پیشگویی های آخرالزمانی غرب بر «پیامبر دروغین» که در کتاب مکاشفات یوحنا و پیشگویی های نوستر داموس بسیار بر«پیامبر دروغین» تاکید شده است و کتاب الی سعی می کند وحدانیت دروغین قهرمانش را با الهام گرفتن از مذهب مکاشفات یوحنا و بدست داشتن انجیل مورمون ها تصدیق کند. امادرکنار پیامبر دروغین مطابق با «مکاشفات یوحنا» ضد مسیح و یارانش با صورت های دیگری تصویر می شوند که در آخر الزمان به جنگ منجی می روند معمولا از فیلم مکس دیوانه ( جرج میلر)تا فیلم قیامت - راب مارشال- ضد مسیح به عنوان در قالب رهبر پانکی های نیهلیسم گرا تصویرشده که استفاده از نوع این کلیشه کاملا کهنه به نظر می رسد ، کارنی(گری اولدمن ) در این «کتاب الی » نیز شمایلی ضد دینی و مذهبی دارد و برای بدست آوردن آخرین نسخه از انجیل – نسخه مورمون ها -بسیار می کوشد تا دو جانبه هم نقش پیامبر دروغین و ضد مسیح را خود بر عهده گیرد .اما چرا قهرمان آخر الزمانی این فیلم دینی آخر الزمانی یک سیاهپوست محبوب هالیوودی – دنزل واشنگتن - انتخاب شده است .(گویی چند وقتی است بهترین منجیان هالیوودی پیوسته رنگین پوست هستند .) حال طرح مسئله منجی که در میان خرافیون بنیاد گرای مسیحی سبب شده موضوع رنگ پوست نیز اهمیت حیاتی در طرح موضوعات آخرالزمانی داشته باشد.حتی این موضوع تا جایی پیش رفت که اخیرا فیلمی درباره عیسی مسیح ساخته شد و نقش عیسی پیامبر را یک رنگین پوست بر عهده گرفت .در قسمت انتهایی فیلم «هوک» ساخته «استیون اسپیلبرگ» پیتر پن که برای نجا ت خانواده اش به سرزمین نورلند(سرزمین رویاها- NEVERLAND ) بازگشته پس از شکست «کاپیتان هوک» شمشیر خودرا به پسرک سیاه پوستی عطا می کند. تا آن پسرک حافظ سرزمین نورلند باشد .در آن لحظه «پیتر پن» پرواز می کند و پسرک سیاه پوست همانند مجسمه آزادی که نماد دموکراسی خواهی آمریکایی است شمشیر خود را بالا می آورد .این تفکر در فیلم های هالیوودی در اواخر دهه نود،به صورت اسطوره ای که یک رنگین پوست می تواند نماد آزادی خواهی و منجی باشد با فیلم کتاب الی یک پیوند ایجاد می کند تا تجلی بخش واقعیت رنگ پوست ،نماد رهایی، امروز آمریکاییان باشد.

 

کتاب الی سعی می کند نشان دهد این شمشیرنمادین حاصل تلاش برای دست یازیدن به لیبرال دموکراسی است که در آخر الزمان توصیه می شود به دست یک رنگین پوست رسد ، حاصل این تفکر هالیوودی است و یک ابر رنگین پوست را با قدرتی آسمانی می بینیم که وظیفه اش نجات یک کتاب آسمانی است.


در این میان موضوعی است که طرح آن نیزبا توجه به تبلیغات گسترده مورمون ها در فیلم ضروری است ، انشعاب گرایی ادیان مختلف، امروزدر هالیوود یک ضرورت فرهنگی است ، دربررسی خروجی های هالیوودی به این موضوع پی خواهیم برد که گوناگونی عقاید و ظرفیت بالای مهاجر پذیری در چند ساله گذشته به خودی خود سبب این روند انشعاب گرایی مذاهب می شود ،بدین ترتیب هر بار که فیلمی با تاکید مایه های مذهبی می بینیم گیج و گنگ می شویم که از چه مذهبی صحبت می شود . «دین» در هالیوود رفته رفته نیز دست به گرته برداری از ادیان مختلف می زند .به عنوان نمونه تماشاگر پس از تماشای فیلم بودای کوچک«برناردو برتولوچی» علاقه وافرجمعیت آمریکایی نسبت به مذهب بودیسم را متوجه می شود ،بودای کوچک یکی از فیلم های تاثیر گذارسالهای گذشته بوده که در این سالیان موفق شده موضوع تناسخ را که هیچ پیوندی با آموزه های مسیحیت ندارد را ترکیب کند و «نئو مسیحیت» در حال شکل گیری - در آمریکا - نوعی ترکیب مستقل از همه ادیان باشد .حال آنکه تصور مسیحیان آنطور که مثلا در فیلم« رویاهایی که می آیند» ویا« استخوانهای دوست داشتنی» – پیتر جکسون - می بینم بسیار شبیه عقاید مسلمان است و تصویری جاودانه از بهشت و دوزخ ارائه می کنند . دین سازی در هالیوود بدین مفهوم است که ازهر دینی آنچه که دوست داریم و بتوانیم باآن تصویر سازی کنیم را همانند کلاژی در کنار هم می نهیم تا هر کس هراندازه دوست داشت از هالیوود برداشت کند . آیا با همه این توصیفات هالیوود ایفاگر نقش پیامبر دروغین نیست ؟ کنکاش درباره فیلم کتاب الی بسیار مشکل و دشوار است .یک نکته را قبول دارم که الی در راستای همان «پیش آگاهی» که فیلم «آگاهی»(الکس پرویاس) به ما داده است و تفکرات مذهبی فیلم «روزی که زمین از حرکت خواهد » ایستاد کنکاشی هالیودی و نقبی به مسئله مذهب است .اگر بتوانیم نکات ذکر شده موضوعات طرح شده را با فیلم کتاب الی که یک اثر کاملا مذهبی آخرالزمانی به سیاق هالیوود است در پیوند بدانیم و با اسطوره شناسی هالیوودی فیلم را بررسی کنیم ،به کشف موضوعاتی جدید در فیلم کتاب الی خواهیم رسید .فیلم کتاب الی بینشی تیره و تار را در باره آینده بشریت رابا یک داستان حادثه ای – مذهبی در آمیخته است و جهانی را تصویر می کند که در آینده ای نه چندان دور، که در اثر یک حمله اتمی بسیاری از ملت ها نابود شده اند. داستان فیلم از ریزش پس مانده های یک جنگ اتمی آغاز می شود ودایره زمانی و محدوده جغرافیایی و اتمسفر کلی فیلم به یک جاده و چند کلبه بسنده می کند ،همانند فیلم های وسترن به نظر می رسد ،از این منظر فیلم کتاب الی از زوایه فضاسازی های آخر الزمانی ضعف های اساسی دارد.

 

تماشاگرهمیشه از دیدن این فیلم ها وحشتی لذت بخش را یدک می کشد چون از طرفی باور چنین رویدادهایی بسیار دشوار است و از سوی دیگر بیننده ایرانی همیشه چنین تصویری را نمی تواند با دنیای ایرانی خود منطبق سازد .« کتاب الی» را می توان سفری آخرالزمانی ، رنگین پوستانه و مذهبی خواند، البته استفاده از این کلمه مذهب یقیینا به همان شیوه ای است که با کدهای مشخص در فیلم توضیح داده شد ،یعنی پیامبری که کتاب مسیحیان را دوباره از نو به نگارش درمی آورد از تاکیدات موثر فیلم است . «کتاب الی » در این مسیر دینی آخر الزمانی بر خلاف سایرهمتایانش یعنی مکس دیوانه : ،روز قیامت ،سایبرگ ، ارباب مگس ها ،آگاهی ،«من افسانه هستم» دیگر خبری از جهان های مختلف، چشم اندازی از رنگ و تنوع و تاریخ و فرهنگ، مد، و دیوانگی ... نیست و ترکیبی مضمونی ازمجموعه این فیلمها به حساب می آِید.«کتاب الی » برخلاف آثار ذکر شده تصاویر رایانه ای آنچنانی ندارد و مثل فیلم «جاده » جهان ماورایی- آخر الزمانی اش رادر دنیایی ساده روایت می کند ، رنگ و لعاب اثر روتوش شده است وتک رنگ به نظر می رسد و بهترین لانگ شات فیلم نمایی کسل کننده از سولارا و الی در یک جاده بی انتهاست.


در کلیه آثار آخر الزمانی یک «بدمن»- ارباب پانکی های نیهلیسم گرا - اساسی وجود دارد که میزان غلظت تیره بودن این کاراکترمی تواند در این ژانر تاثیر گذاری بسزایی داشته باشد .در« کتاب الی» بدمن ترین بازیگر دهه نود که با درخشش در«لئون » لوک بسون درخشید و چندی بعد محو شد –گری اولدمن - این نقش را بر عهده دارد . ونقش فرمانده شبه فاشیست های جهان قرون وسطائی کتاب الی را ایفا می کند .


فیلم کتاب الی همچون همتایان خود جهان را خالی و عاری از سکنه نشان می دهد است و این جهان خالی از سکنه کاملا باتفکر گلوبالیزه شده جهانی و تکثیر لیبرال دموکراسی –آمریکایی کاملا در تضاد است. در تمامی فیلم های آخرالزمانی عنصری که جهان را به نابودی می کشاند نوعی ویروس ،حمله اتمی و یا هجوم بی محابای طبیعت به زندگی انسانی است اما تمامی این رویدادها نوعی نماد است برای ویروسی کشنده تر بنام نام «دموکراسی غربی» ،یک بیماری جهانی در حال شیوع است .حال با توصیفاتی که در کتاب الی صورت می پذیرد لیبرال دموکراسی در مقابل آموزه های دینی ایستاده است – الی به سولارا درفصل سکون فیلم در غاری اشاره می کند - وهر کجا مردمان کشوری در مقابل این بیماری سیاسی جهانی ایستادگی می کنند عمو سام گزینه حمله را برمی گزند ،اما واقعیت این است که فردیت گرایی قدرت به صورت متمرکز در ایالات متحده نهایتا به نابودی جهان و آخرالزمان منجر خواهد شد .سوژه فیلم و حتی برخی صحنه ها و شخصیت های فیلم «کتاب الی » تکراری به نظر می رسد و رسما این برداشت ها سبب می شود ذهن تماشاگر به همان آثار ساخته شده قبلی نقب بزند و لزوما به چند فیلم مشخص اشاره شده می کند ، امااصالت فیلم در لحظاتی دیده می شود که به شخصیت «الی» رجوع می کند در واقع تمام سعی فیلم درشت نمایی این شخصیت است که برای چنین فیلمی بیشتر پرداختن به مسئله منجی گرایی به سیاق هالیوود کمی غیر متعارف است .

 

از جمله فیلم های الهامبخش فیلم «فرار از نیویورک» است که همچون «مکس دیوانه» خط سیر مشخص داستان بر اساس تئوری های آخرالزمانی «هگل» و «فوکویاما» ساخته شده است.آخرالزمان نه تنها در سری فیلمهای هالیوودی در تمامی مذاهب و مسئله اصلی بسیاری از فلاسفه پیش از این بود .فوکویاما مسئله آخرالزمان را بعد از سقوط کمونیسم پیش بینی کرده بود همین موضوع سبب شد در دهه هشتاد تا سقوط کمونیست- لزوما اتحاد جماهیر شوروی- فیلم های بسیاری ساخته شود ، اما هگل معتقد بود که آخر الزمان پس از شکست اندیشه های معارض دموکراسی لیبرال رخ می دهد ،11 سپتامبر در واقع فروریختن پایه های استعمار جهانی و سست شدن پایه های لیبرال دموکراسی آمریکایی بود ،از این رو موج تازه آخر الزمانی بعد از یکدوره رکورد بعد از دهه نود جانی تازه پیدا کرد . واقعیت این است بعد از 11 سپتامبر بوش صحبت از جنگهای صلیبی نو کرد که خود این موضوع کمی قابل تامل است برای همین است که که فیلمی همچون «کتاب الی» و یا فیلم جاده ، آگاهی ،2012 ، روزی پس از فردا ماحصل فصل هایی از اندیشه های دینی به سیاق خود غرب هستند .«کتاب الی» در مقایسه با فیلمهایی که پیش از این در ژآنر آخر الزمان ساخته شده اند فاقد ابتکار و خلاقیت است، .فیلمهای کلیدی مثل سری «مکس دیوانه»( جرج میلر)یا فیلم «قیامت»(راب مارشال) تا حدودی از فرهنگ و چهار چوب آخر الزمانی تبعیت می کنند و از منظر فضا سازی، لباسها، دکورها، و حتی شخصیت ها، و هم از نظر داستان... به نوعی فیلمهای مولف به حساب می آِیند آثاری نظیر «کتاب الی »، با رجوع به آن فضاها، عملکرد مولف تری می توانند داشته باشند و به جای تعریف یک موقعیت یا فضا، می توانند با استفاده از پیامهای بصری مفاهیم عمیق تری را به تماشاگر منتقل کنند. به تعبیری دیگر می توان گفت برادران هوگس در فیلم «کتاب الی»، قطعات تکه پاره ای را به یکدیگر وصله پینه کرده اند و با افزدون تمی مذهبی این فیلم آخر الزمانی را از یک روال مترقی خارج ساخته اند .به همین دلیل است در این فیلم هیچ تفسیری و توضیحی در مورد شخصیت ها ارائه نمی شود .در این طول این سالیان بقدری آثار موجه ای در این گونه ساخته شده که اگر امروز کارگردانی بخواهد اثری در این ژانر ارائه کند به دنبال یک مقدمه چینی برای قصه اش نیست .و مینی مالیسم شخصیت ها در همین اثر کاملا عیان است . و نیازی به توضیحات روایی مبسوط نیست چرا که نقش منجی و ابر موجود شرور کاملا روشن است.


برادران هوگس نشان می دهند که صحنه گردانان خارق العاده ای برای نشان دادن هرج و مرج ، وحشیگری کمیک و ساختن دنیاهای تازه هستند. فیلمهای آینده نگر(آخرالزمانی-futurist )در گذشته اغلب افسانه های علمی همچون نوشته های ایزاک آسیموف به حساب می آمدند ،اما امروز فیلم های آخر الزمانی معمولا حاوی پیام های اجتماعی – سیاسی و گاها مذهبی هستند.آخر الزمان معمولا با تصویر کردن جهان و رجوع به دنیای قرون وسطائی همراه است و معمولا فرهنگ فئودالی- کاپیتالیستی را با گرایشهای فاشیستی که ماحصل دموکراسی غربی است را نشان می دهد . در دنیای آدمهای شرور آخر الزمان نوعی فرهنگ فاشیستی حکمفرماست، که برتری طلب است، در تمام این روایتها همان دشمنی با جهان بیرون همچنان دارد و در واقع این فیلمهای بروی یک موضوع تاکید بیشتری دارند که این جهانی بیرونی دنیای بیرون ایالات متحده است و پانکی های آخر الزمانی یک پیام را به جهان بیرون در این سری فیلم ها ترویج می کنند که یا جهان باید به سبک و سیاق ما اداره شود ویا هرج مرج طلبی در آن رواج داشته باشد و اگر خارج از این قاعده عمل کنند به آنها تصویر سیاه و تلخی از آینده نشان می دهند. آخر الزمانی که در هالیوود ترویج می شود وحشیگری بی هدف آدمخوارها... یا نظام قرون وسطائی فئودالی است و یا دنیای فاشیستی، مبتنی بر تکنولوژی امروزرا ترویج می کند .

 

یادداشتی از علی ستاریان

پایان پیام/

کد خبر 122417

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha