«زوار کِشی» در شب‌‌های گرم تابستان/ ایجاد بازارهای شبانه در حیاط «بقعه آسیدبر»

از ابتدای تیر تا نیمه مرداد و قبل از برداشت برنج، بازارهای شبانه در حیاط بقعه آسیدبر روستای ناصرکیا لاهیجان برپا می شد. زوار هم برای زیارت می رفتند و هم از بازار بقعه خرید می کردند، به این سنت دیرینه زوارکشی می گفتند.

خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ شب‌های گرم تابستان، شرجی دم کرده هوا و کشاورزی که چشم به خوشه‌های برنج می‌دوزد. ترجیح می‌دهد همچنان هوا تب کرده بماند تا در ماه موسوم به برنج پزان، خوشه‌های شالیزارش به بار بنشیند. روزهای داغ که نمی‌توان پا از خانه بیرون گذاشت بنابراین شب‌های تابستان فرصت خوبی برای بازارگردی است. اما روستاهای گیلان فاقد بازارهایی همچون شهرهای بزرگ هستند. بنابراین ایجاد بازارهای فصلی و موردی، در حیاط بقعه‌ها و مکان‌های زیارتی یکی از ابتکاراتی بود که مردم گیلان ایجاد کرده بودند. ایجاد اینگونه بازارها، به‌ویژه در بقعه‌های شرق گیلان -که پیشینه‌ای مذهبی از دوره سلاطین کیائی داشت- در میان اهالی معروف به «زوارکشی» بود.

 

زوار کشی یا زوار گردشی، هم زیارت بود و هم سیاحت. در دیگر نقاط ایران، بازارهای فصلی بعد از برداشت محصول برپا می‌شد و به نوعی جشن برداشت خرمن و محصول کشاورزی بود. ولی بازار فصلی همراه با زیارت، آن هم پیش از برداشت محصول برنج، خاص شرق گیلان بود. این زیارت همراه با داد و ستد شبانه، تنها مخصوص شب‌های جمعه تابستان بود. اگرچه این سنت دیرینه کمرنگ شده است، اما برخی از منابع نوشته‌اند که مراسم زوار کشی در بقعه‌های شاخص شهرستان رشت نیز تا سال های ۱۳۶۰ تداوم داشته است.

 

 

«احترام حسین پور» ۷۵ سال سن دارد. وی اهل روستای پهمدان لاهیجان است و درباره پیشینه زوارکشی می‌گوید: ما می‌گفتیم زوار گردشی. همین موقع‌ها در شب‌های گرم تابستان برگزار می‌شد. من وقتی دختر جوانی بودم، چندبار با دخترهای همسایه و فامیل دسته جمعی رفتیم بقعه «آسیدبر». یک بار هم رفتیم بقعه «شیشال». زوارگردشی همه ساله قبل از برنج بینی بود. در حیاط بقعه روستای ناصرکیاده لاهیجان، بساط می‌زدند، بازار بود، روسری، لباس، خوراکی و... هرچیزی می‌خواستی در بازار بود. دسته سینه زنی هم می‌آوردند. جوان‌ها می‌آمدند و در این زیارت و گردش شبانه، دلبستگی‌هایی هم بین مجردها شکل می‌گرفت و منجر به ازدواج می‌شد.

 

«سید علی نقی ایمانی پارسا» نیز دوره کهولت سن خود را می‌گذراند. وی اهل روستای گاویه لاهیجان است و می‌گوید: زوارکشی در محله ما در روستای «شیرجوپشت » برگزار می‌شد. تابستان‌ها، شب‌های جمعه، زوارکشی بود. در حیاط بقعه همه جمع می‌شدند، گروه تعزیه‌خوانی هم می‌آمد. هرکسی وسیله‌ای برای فروش داشت، در حیاط بقعه بساط می‌زدند. مال سر می‌بریدند، گاو، گوسفند. ولی بیشتر گاو بود. همانجا هم کباب می‌کردند و هرکسی می‌خواست، می‌خرید.

 

یک پژوهشگر درباره بازارهای شبانه در شرق گیلان، اینگونه توضیح می‌دهد: بازار موسمی هفت‌گانه روستای ناصرکیاده شهرستان لاهیجان، در نوع خود بی‌سابقه و بی‌همتاست. برخلاف دیگر بازارها که داد و ستدها و درآمدهای پولی در آنها نقش اساسی دارند، بازار هفت‌گانه ناصرکیاده بر اساس یک رفتار فرهنگی و آیینی بر پا می‌شود و معاملات پولی در حاشیه قرار می‌گیرد. بازارهای موسمی معمولا در مناطق کشاورزی و پس از موسم برداشت محصول برپا می‌شوند. کشاورزان هم فرصت کافی برای این کار دارند و نیازمند شرایطی هستند تا مازاد محصول خود را بفروشند اما بازار هفت‌گانه تحت همین شرایط رایج نیز برپا نمی‌شود.

 

 

«علی خوش تراش» با اشاره به برپایی این بازارها پیش از برداشت برنج می‌گوید: شالیکاران منطقه همین‌که از کار نشاء و وجین شالیزارهایشان فارغ می‌شوند، این بازارها را برپا می‌دارند. این بازار تا زمان برداشت و درو برنج ادامه دارد. زمان برداشت که فرا می‌رسد، بازار برچیده می‌شود. از زمان برپایی و تا زمان برچیدن بازار، کشاورزان حدود ۵۰ روز فرصت دارند و معمولا در این مدت معین و محدود هفت بار این بازار را در حیاط وسیع بقعه سیدرضی‌کیا ناصرکیاده لاهیجان برپا می‌کنند. مردم منطقه، چه بومی و چه آنهایی که به دلایل مختلف ترک منطقه کردند، سعی می‌کنند بنا به سنت دیرینه لااقل در یکی از این بازارها شرکت کنند. مانند همه بازارهای محلی، در این بازار هم همه جور کالا فروخته می‌شود و متولیان بقعه محل بنا به رسم گذشته، بخشی از حیاط وسیع بقعه را به بازاریان اختصاص می‌دهند تا بتوانند کالا‌های خود را بساط کنند. اما آنچه به این بازار اهمیت ویژه می‌دهد، برپایی آن در شب است. بازارها، فقط در شب‌های جمعه و با اقامه اذان مغرب شروع و تا پاسی از نیمه شب ادامه دارد.

 

خوش تراش، برپایی دکه‌های قصابی را از دیگر ویژگی‌های منحصر به فرد این بازارهای شبانه عنوان و اضافه می‌کند: دکه‌های قصابی، تقریبا پردرآمد‌ترین بساط‌ بازار هستند. در هر دکه‌ای یک یا دو گاو سلاخی شده، آویزان است و در کنار دکه مجمرهای بزرگ آتش نیز قرار دارد. تمام کسانی‌که در این بازارها شرکت می‌کنند، در واقع زائر بقعه و آستان سیدرضی کیا هستند، به همین جهت تمام رفتار و کردارهایشان در آن زمان و مکان خاص نوعی مناسک به حساب می‌آید. بیشترین بخش حیاط بقعه، اختصاص به خانواده‌ها دارد و هر خانواده‌ای بنا به میزان جمعیت خود در حیاط برای خوردن شام، فرش و سفره پهن می‌کند. معمولا برنج را در خانه طبخ و باقی غذای شام را از دکه‌های قصابی تهیه می‌کنند. بعد از خوردن شام هر کس به کاری مشغول می‌شود، برخی به زیارت آستانه می‌روند و با خواندن دعا و قرآن شب را سپری می‌کنند و برخی هم مشغول خرید کالا می‌شوند.

 

این پژوهشگر به کارکردهای دیگر این بازارها اشاره دارد و می‌افزاید: در بازار هر خانواده یا شخصی کالایی را به جهت تبرک و تیمن خریداری می‌کند. معمولا پیش از خرید هر چیزی، نیت می‌کند. مثلا مادری پیش از تولد نوزادش لباس یا عروسکی می‌خرد یا برای پسران و دختران مجرد به نیت عروسی چیزی خریداری می‌کنند و... . از دیگر نکته‌های گفتنی این بازارهای هفت‌گانه، بخت‌گشایی و نشان کردن فرزندان برای ازدواج و زندگی تازه است. اغلب مادران، پسران و دختران رسیده و دم‌بخت را در این فرصت آیینی به یکدیگر نشان می‌دهند که پس از قبول طرفین معمولا پس از برچیدن بازار و برداشت محصول سوروسات عروسی را برپا می‌دارند.

 

بازارهای هفت‌گانه بقعه آقاسیدرضی ناصر کیاده که به «آسد بر» مشهور است، تقریبا از روزهای آغازین ماه تیر شروع و تا نیمه مرداد، فقط در شب‌های جمعه ادامه دارد و در هر بازاری چیزی بالغ بر چندین هزار نفر شرکت می‌کنند. سوای این بازار، بازارهای دیگری مشابه آن در روستاهای همجوار مانند «شیرجو پشت» و «شیشال» برپا می‌شد که در سال‌های اخیر به خاطر ایجاد ارتباطات جاده‌ای و رونق بیشتر بازار ناصر کیاده، تقریبا از رونق افتاده‌اند. اگرچه این بازارهای محلی به اقتصاد منطقه هم کمک می‌کرد، ولی با گسترده شدن راه های ارتباطی و دسترسی آسان به بازارهای بزرگ از یک سو و کوچک تر شدن و کاهش ترکیب جمعیتی روستاها، کارکرد اینگونه بازارهای شبانه از بین رفته است. اما احیای این سنت دیرینه می تواند از مقوله گردشگری مورد بازبینی و احیا قرار گیرد.

کد خبر 1196501

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha