به گزارش خبرنگار شبستان، اولین مراسم اهدای جایزه سینمایی گفتمان انقلاب اسلامی دیشبب در سینما فلسطین تهران با مجریگری سیدجواد هاشمی برگزار شد.
روحالله رجبی قائم مقام مرکز راهبردی جبهه فکری انقلاب اسلامی اولین سخنران این مراسم بود که در مقام اهدا کننده این جایزه گفت: اهالی تفکر یک نگاه خاص و بیشتر آسمانی دارند که بعضا مفید حال امروز ما نیست و از طرف دیگر کارهای هنری و فرهنگی کارهای متشتتی است.ما به دنبال آن هستیم که تفکر انقلابی را با اهالی فرهنگ و سینما همراه کرده و پیوندی بین فضای تکفری انقلاب و سینما برقرار کنیم.
رجبی با بیان اینکه نقدها یا فرمالیسم یا ژورنالیسم است، تاکید کرد: سعی ما این است که این حرکت سطحی را عمق ببخشیم و این تجربه اول ماست.با استفاده از نقد مانند یک پل،می خواهیم فیلمسازان قبل از ساخت فیلم به مسائل کلان بیاندیشند.همچنین به دنبال دغدغهمند کردن متفکران انقلاب نسبت سینما هستیم.
وی با اشاره به اهداف این جایزه گفت: ایجاد ادبیات جدید نقد سینمایی و ایجاد شیوه های جدید، پهلوزدن به تفکر هژمونی جریان روشنفکری در سینمای ایران و قدردانی از سینماگران معتقد به گفتمان انقلاب اسلامی از جمله این اهداف است.
قائم مقام مرکز راهبردی جبهه فکری انقلاب اسلامی همچنین درباره نحوه داوری برای این جایزه نیز اظهار داشت: 150 استاد در رشتههای مختلف فیلمها را دیدهاند و شاخصهای بیرون آمده و سنجش شده است .یک نشست تخصصی درباره فیلمها و همچنین نقد کیفی و مکتوب داشتیم و نهایتا در یک فرآیند کیفی به برندهها رسیدیم.
روح الله رجبی همچنین در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به جشنواره سیام فجر، گفت: جشنواره امسال جشنواره بدی بود ولی با جوایز خوب.متاسفانه غلبه با جریان روشنفکری است و این جریان 10 – 11 فیلم درباره خیانت داشت و تحریف دفاع مقدس و بیمعنا نمودن خانواده در ایران و تمسخر سنتهای ایرانی از دیگر موارد است.
در ادامه این مراسم ضمن برگزاری نشستی کوتاه با حضور ناصر هاشمزاده فیلمنامهنویس، سعید مستغاثی منتقد سینما و وحید جلیلی کارشناس فرهنگی ،در پاسخ به یک سوال درباره علت غلبه جریان روشنفکری بر سینمای ایران ، مستغاثی گفت: داشتن طرح گفتمانی و مطالبه گفتمانی از سینمای ایران یک امر منطقی است.این در همه دنیا و حتی آمریکا هم رواج دارد و سینما در آنجا بازتاب نگاه جامعه و بهویژه بازتاب صاحبان پول و کمپانیها و سرمایههاست.
مستغاثی با اشاره به ادعای دموکراسی در جشنوارههای غربی گفت: این ادعا در حالی مطرح است که هیچ فیلمی در مخالفت با آنها در این جشنوارهها دیده نمیشود و سال گذشته شاهد بودیم که یک شوخی توسط یک کارگردان نام آشنا درباره اسرائیل در کن موجب اخراج وی شد و این درحالی است که در جشنواره فجر به راحتی به باورهای ما توهین میشود و اتفاقی نمیافتد.
وی یا تاکید بر لزوم هماهنگی میان آثار سینمایی و اعتقادات مردم،گفت:: جشنواره فجر از پول این ملت است اما در آن فیلمهای مغایر با باورهای ملت دیده میشود و این نیازی به پروپاگاندا ندارد هر جا که پول میدهد دوست دارد اعتقاداتش را ارائه دهد نه دغدغه گروهی خاص.
ناصر هاشمزاده فیلمنامه نویس با سابقه نیز در این نشست با بیان اینکه سینمای ایران با فرهنگ اسلامی همگام نیست، گفت: گامهای سینمای ایران به سوی سواحل دیگری در حرکت است اما سوال این است که چرا این سینما پس از سی سال همچنان رام نشده است؟ آیا فرهنگ دینی نتوانسته است و یا در جذابیت آن خللی هست؟آیا مدیران انفعالی عمل کردهاند و سینماگر هم راه خودش را رفته است و شما سینماگران خود را پرورش ندادهاید؛ سوال اینجا است که به چه کسانی مجال فعالیت در سینما را دادهاید؟
این فیلمنامهنویس سینمای ایران با بیان اینکه سینمای امروز ایران شبه مسئله را به مسئله تبدیل کرده، تاکید کرد: متاسفانه سینمای ایران خیانت را برای جامعه عمده کرده است.
وحید جلیلی کارشناس فرهنگی نیز در این نشست، دلیل غلبه جریان روشنفکری بر سینمای ایران را نبود جریانهای اجتماعی حساس به سینما دانست و گفت: آن روز که آوینی شمشیر میزد، آنها که امروز منتقد سینما هستند، کجا بودند؟البته آن روز نیز با آن مدیریت میشد سینمای گفتمان انقلاب داشت.اما نبود پشتوانه اجتماعی، حمایت از آوینی را دریغ کرد و من آنها را دشمنشناسان دوستفراموش میخوانم یعنی کسانی که داشتهها را نمیبینند و فقط به سیاهیها میپردازند.
جلیلی با اشاره به اندیشههای نوین آوینی در عرصه سینما، تصریح کرد: آوینی تنها کارش ارائه نقد و اندیشه نبود بلکه بخشی از کارش پر و بال دادن به جوانان سینمای ایران بود و آوینی آنها را با قلم و بیان و آبروی خود حمایت میکرد.اگر در ارزشها حساس هستیم باید در برابر ضدارزش به هنگام و به اندازه واکنش نشان دهیم و اگر لکه نورانی ایجاد شد باید سرشوق بیاییم و تشویق کنیم. اما در کدام نماز جمعه از یک فیلم خوب حمایت شده و مردم به دیدن آن توصیه شدهاند؟
جلیلی با بیان اینکه دشمنان را بیشتر از دوستان میشناسیم، افزود: بهزاد بهزادپور 30 سال است در سینماست و 9 سال پیش آخرین فیلم خود با نام «خداحافظ رفیق» را ساخته است اما آیا کسی پرسیده که وی کجاست؟
وی با بیان اینکه تنها روحانی مبرز که از هنرمندان و شاعران و نویسندگان حمایت کرده و نام برده، مقام معظم رهبری است،تصریح کرد: راه حل نقد هر دوطرف یعنی نقد مدیران واداده و منفعل و همچنین نقد افرادی است که حاضر نیستند اقدامی برای حمایت از سینمای ارزشی بکنند.
در ادامه این مراسم با حضور سهیلا صادقی، شهلا باقری، عادل پیغامی، محمدصادق کوشکی، حجتالاسلام علی ذوعلم، محمدحسین رجبی و دکتر زاهدی وفا از اساتید دانشگاه و داوران این جایزه، جوایز به برندگان اهدا شد.
در این مراسم 9 جایزه فرعی را به ترتیب محمدعلی باشهآهنگر برای فیلم «ملکه»، علی قویتن برای فیلم «پرواز بادبادکها»، جواد اردکانی برای فیلم «شور شیرین»، پرویز شیخطادی برای فیلم «روزهای زندگی»، حسن فتحی برای فیلم «یک روز دیگر»، وحید جلیلی برای «پایهگذاری جشنواره مردمی عمار»، یعقوب توکلی برای «نقد جامع سینمای ایران»، ناصر هاشمزاده برای «حفاظت از گفتمان انقلاب اسلامی در فیلمنامهنویسی»، سعید مستغاثی برای «سالها نقد عالمانه و دلسوزانه سینمای ایران»دریافت کردند.
همچنین جایزه «اثر برگزیده سینمایی گفتمان انقلاب اسلامی» مشترکا به محمد خزاعی و ابوالقاسم طالبی تهیهکننده و کارگردان فیلم «قلادههای طلا» رسید.
ابوالقاسم طالبی پس از دریافت این جایزه با اشاره به نبودن فیلمش در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر، گفت: من مطمئنم هیچ وقت پارتی به من نیامده چون فکر میکردم خب الان خزاعی پارتی بازی میکند و ما چند تا «تیبا» میبریم اما نشد.
وی افزود: در اختتامیه هم شیخطادی دلش برای من سوخت و سیمرغ خودش را به من داد و بعد وزیر دلش برای شیخطادی سوخت و گفت که به من یک جایزه خواهد داد و چند روز پیش از وزارت فرهنگ زنگ زدند که مدل تیبایی که میخواهی را بگو.من هم به وزارت فرهنگ اعلام کردم تیبای مشکی متالیک من به فرزند شهید احمدیروشن اهدا شود.
طالبی تا این لحظه همه را خندانده بود و سخنان آخر او موجب تشویق ممتد حضار شد. با حضور خانواده شهید احمدی روشن بر روی سن از این خانواده تجلیل به عمل آمد و طالبی در حالی فرزند شهید احمدی روشن را در بغل داشت فریاد زد: به کوری چشم اسرائیل.
محمد خزاعی تهیهکننده فیلم قلادههای طلا نیز گفت: این فیلم با سختیهای فراوانی ساخته شد و تنها دو سال فیلمنامه آن طول کشید. بسیاری از بازیگرانی که از آنها خواسته شد که بازی کنند حاضر به بازی در این فیلم نبودند و حتی برخی قرارداد بستند و بعد قرارداد خود را بهم زدند تا فیلم زمین بخورد اما بازیگران آن چون آقای جلیلی و نورایی امروز در جبهه و در جنگ فرهنگی وارد شدهاند که جای تقدیر دارد.
پایان پیام/
نظر شما