به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، بسیاری از روحانیونی که در سطح مساجد استان قم مشغول به فعالیت هستند در کنار اقامه نماز اول وقت و سخنرانی در مناسبت های مذهبی به انجام فعالیت های فرهنگی به خصوص در رابطه با نسل جدید اهتمام دارند.
یکی از این روحانیون جوان، حجت الاسلام «سید مصطفی ترابی»، امام جماعت مسجد رسول اکرم(ص) میدان تره بار و امام جماعت مسجد امام حسن مجتبی (ع) و مسئول کانون فرهنگی مسجد انصارالحسین(ع) است که چندین سال است همچنین از سوی نهادها و ارگان هایی چون دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به برنامه های فرهنگی و پرورشی در سطح برخی مدارس اشتغال دارد.با این روحانی فعال و تلاشگر در عرصه فرهنگی و آموزشی، گپ و گفتی داشته ایم که مشروح آن در ادامه می آید؛
ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، برای شروع بحث می خواستم بدانم از نگاه شما به عنوان کسی که سال ها فعالیت فرهنگی و پرورشی داشته و دارید، راز و رمز موفقیت در کارهای فرهنگی و تربیتی آن هم در ارتباط با نسل جدید چیست؟!
ببینید بنده معتقدم چه مسئولان فرهنگی و چه کارشناسان و مربیان در بحث مواجهه با نوجوان و جوان امروزی، قبل از هر چیز دیگری باید نوع ارتباطشان مناسب و اخلاقی باشد، چرا که در سایه حُسن خلق و ارتباط صمیمانه است که زمینه شکل گیری بسیاری از موفقیت ها در عرصه های فرهنگی و تربیتی و آموزشی حاصل می شود.
متاسفانه خیلی اوقات چون برخوردها ، نامناسب و گاه چکشی است، به مشکل برمی خوریم و به این وسیله نمی توانیم نسل جدید را جذب کنیم.بنابر این برخورد مناسب و اخلاقی یک اصل بسیار مهم است که به ویژه در سیره و کلام نبی اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز بسیار مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است.
واقعیت آن است که الآن دیگر، دوره و زمانه ی اکتفا به سخنرانی در انجام فعالیت های فرهنگی به پایان رسیده ، چه آن که مخاطب و در این جا منظورمان بچه ها، بیش و پیش از هر چیز دیگری نگاه به شخص می کنند و از او متأثر می شوند؛ به عنوان مثال وقتی یک مربی یا کارشناس فرهنگی به کودک و نوجوان می گوید که به پدر و مادر خود احترام بگذارید و یا این که تأکید می کند نماز اول وقت بخوانید ، خودش باید اهل عمل باشد تا بچه ها از او یاد بگیرند.
برای تحقق این رفتار اخلاقی و ارتباط صمیمانه با نسل جدید، یکی از راه هایش طبعاً نشستن پای صحبت ها و درد دل های آنان است. در این خصوص به نظر شما چگونه باید عمل کرد؟
بله، حرف کاملاً درستی است. ما باید به حرف نوجوان و جوان جامعه مان در وهله نخست خوب گوش بدهیم.در این زمینه به نظر می رسد که ما گوش شنوا، کم داریم و حال آن که خداوند یک زبان به ما داده و دو گوش و این نشان می دهد که بیش از آن که حرف بزنیم باید اهل شنیدن باشیم و حال آن که معمولاً برعکس است!
همان طور که شما هم فرمودید یکی از وظایف ما در امور فرهنگی و برنامه های تربیتی این است که در فضای صمیمانه و به دور از برخوردهای چکشی، پای صحبت ها و درد دل های نوجوانان و جوانان عزیزمان بنشینیم.
خیلی اوقات در مقام پاسخ به سوالات و شبهات بچه ها، چه در سطح مدارس و چه در سطح مساجد می توانیم به شکل گیری این فضای صمیمانه کمک کرد یا این که در برخی مسایل که بچه ها رویشان نمی شود در جمع مطرح کنند، از طریق نوشتن درخواست ها و یا جلسات خصوصی مشاوره به این نیاز پاسخ داد.
من معتقدم که در حال حاضر هم نوجوان ها و هم جوان های جامعه ما با کمبود محبت و کمبود یا نبود همین فضای صحبت کردن با دیگران مواجه هستند. بنده گاهی با برخی از بچه ها مواجه می شوم که به من می گویند حاج آقا در طول شبانه روز به ندرت پدرم را می بینم و خُب یک پسر نیاز دارد که گاهی با پدرش حرف بزند و درد دل کند و حال آن که به جهت سبک زندگی نوین و اشتغالات شدید والدین، این مساله چندان محقق نمی شود و از همین جا بسیاری از مشکلات و آسیب ها، بروز و ظهور پیدا می کند.
از سویی گاه در مدرسه نیز با تحکم و امر و نهی با فرد صحبت می شود و طبعاً این رویه ، دانش آموز را جذب نمی کند. بنابر این برای تأثیرگذاری و موفقیت در ارتباط با نسل جدید، نیاز به محبت و رفتار توأم با اخلاق و مهروزی داریم.
در زمینه اصل مخاطب شناسی ، نگاه و رویکرد شما در فعالیت های تربیتی و فرهنگی چگونه است؟
نه تنها در این قبیل فعالیت ها بلکه در هر کاری، یکی از رموز مهم موفقیت، مخاطب شناسی است که در کنار اصل زمان شناسی کمک می کند تا اهداف مورد نظر به شکل حداکثری در برنامه ها و طرح ها محقق گردد.
برای فعالیت مؤثر و مفید هم در سطح مساجد و هم مدارس، شناخت مخاطب بسیار مهم است ، چه آن که هم از حیث شناخت روحیات، نیازها و دغدغهها و هم از منظر شناخت و اشراف به فرصتها و تهدیدات کارهای تربیتی و فرهنگی باید، مخاطب شناسی صورت گیرد.
از سویی در خصوص هر طیف سنی و در هر محیط جغرافیایی ، نوع برنامه ها و فعالیت ها باید متفاوت باشد چرا که نمی توان برای همه افراد آن هم در هر منطقه و محله ای، یک نسخه را در نظر گرفت و به آن عمل کرد.
همچنین باید توجه داشت که یکی از اصول مهم تربیتی این است که بتوانیم هر چه بیشتر و بهتر، مخاطب را با خود همراه کنیم؛ یعنی مثلاً هنگامی که میخواهیم مطالبی را به فرد آموزش دهیم، تنها به بیان مطلب اکتفا نکنیم، بلکه می بایست اسباب و وسایل پذیرش آن مطالب را برای طرف فراهم نماییم و بی شک لازمه موفقیت در این زمینه، رعایت اصل مخاطب شناسی و توجه به نیازها و اقتضائات اوست.
در این سال ها به جهت شرایط اقتصادی کشور، بسیاری از فعالان فرهنگی و نیز نهادها و مؤسسات نسبت به کاهش بودجه ها و حمایت های مالی، گلایه هایی داشته اند. نظر شما در این خصوص چیست؟
این که بودجه ها و حمایت ها کاهش یافته ، چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد، منتهای مراتب بنده در عین تأکید بر لزوم حمایت هدفمند و درست از فعالیت های فرهنگی معتقدم که خود ما هم باید اعتقاد بر استفاده از پول سالم و درست داشته باشیم.
گاهی اوقات که بحث کمک های مالی پیش می آید، شاید خیلی ها چندان اهل دقت و حساسیت نباشند اما من به شخصه اعتقاد دارم نباید از هر جایی و به هر بهانه ای، پول دریافت کرد، چرا که یکی از شروط تأثیرگذاری در فعالیت های فرهنگی آن است که از پول سالم و پاک به این منظور استفاده کنیم.
متاسفانه برخی از افراد و مؤسسات، از پول های شبهه ناک که معلوم نیست از سوی چه کسانی و با چه نیاتی به آن ها داده می شود، استفاده می کنند که من معتقدم این قبیل پول ها، نه تنها روی بچه ها تأثیر مطلوب فرهنگی و تربیتی نمی گذارد بلکه چه بسا تأثیر منفی هم بر جای بگذارد و لذا ما باید نسبت به این امور، حساس و دغدغه مند باشیم.
نظر شما