به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان در کرمانشاه،آیت الله مجتبی حاج آخوند کرمانشاهی درجمادی الثانی سال ۱۳۴۵ هجری قمری (۱۳۰۸ ه.ش) درخانواده ای ازسلسله روحانیت دیده به جهان گشود پدرش آیت الله حاج شیخ حسن حاج آخوند ازعلمای آن زمان کرمانشاه وجدش آیت الله ملاحسین حاج آخوند از عالمان بنام این دیار بود .
آیت الله حاج آخوند تحصیلات کلاسیک خود را در سال ۱۳۲۳ ه.ش به پایان رساند و به خاطرعلاقه مفرتی که به علوم حوزوی داشت وارد حوزه علمیه کرمانشاه شد وی درمحضر اساتید آن زمان از جمله آیت الله حسن علامی و آیت الله سید محمد جواد حسینی نجومی کسب فیض کرد و پس از سپری کردن دوره مقدمات در سال ۱۳۳۲ ه.ش برای کسب مراتب عالی علوم اسلامی به حوزه علمیه قم رفت و در مدرسه حجتیه سکونت گزید ایشان درقوی ترین درس های خارج اصول، فقه و فلسفه شرکت کرد واز محضر آیات اعظام: امام خمینی(ره) ، آیت الله بروجردی ، آیت الله اراکی ، آیت الله محقق داماد، علامه
طباطبایی و… بهره برد وبا توجه به الطاف خداوند متعال وتوسل به اهل بیت علیهم السلام و استعداد فراوان خود به درجه عالی اجتهاد رسید و در اکثر علوم اسلامی صاحب نظرگشت.
آیت الله حاج آخوند در سال ۱۳۳۸ ه.ش با صبیه آیت الله مسجد جامعی ازمجتهدان حوزه علمیه قم ازدواج کرده و خطبه عقد ایشان به وسیله امام راحل خوانده شده است.
پیشینه مبارزات سیاسی آیت الله حاج آخوند به قبل ازسال۱۳۴۲ه.ش در جریان افشاگری امام خمینی (ره)درمورد مسئله انجمن های ایالتی و ولایتیبرمیگردد وی درجریان مذکور وسایر حرکت های سیاسی امام علیه دستگاه پهلوی درقم و درکنار امام شرکت چشم گیرداشت ایشان در خاطرا تش می گوید روزی همراه مقام معظم رهبری به محضر امام خمینی (ره) رسیدیم ایشان به امام عرض کرد:آقا ما توپ و تانک و اسلحه نداریم چطورمی توانیممبارزه کنیم امام فرمود : ما اگر مبارزه نکنیم باید بنشینیم و استخاره کنیم ما بیان داریم و بیان ما قدرت ماست واقعا هم همین طور بود وقتی امام صحبت می کردند به دل های مومنین قوت ودر دل دشمن رعب ایجاد می کردند و این جز به خاطر اخلاص امام نبود آیت الله حاج آخوند درسال ۱۳۴۲ه.ش به فرمان امام خمینی (ره) برای تقویت بنیه علمی طلاب و همچنین رهبری سیاسی مردم کرمانشاه به زادگاهش بازگشت ، وی در بدو ورود به کرمانشاه مسجد حاج شهبازخان را مرکز حرکت های سیاسی و مبارزه با دستگاه پهلوی قرار داد این مسجد و مدرسه علمیه واقع در آن به مرور و به علت گسترش ساخت و سازشهر کرمانشاه در مرکزشهر قرارگرفت و موقعیت مناسبی برای ارتباط با مردم پیدا کرد . آیت الله حاج آخوند از این موقعیت استفاده نیکو برد و علاوه بر اقامه نماز جماعت و فعالیت های مذهبی و اداره مدرسه علمیه مبارزات وفعالیتهای سیاسی را نیز در این مکان متمرکز کرد.
ریشه این علاقه به اولین برخورد وی با امام خمینی(ره) در قم برمیگردد وی میگوید : دراوایل طلبگی که تازه به لباس روحانیت ملبس شده بودم،روزی قصد زیارت امام کردم دیدم جلوتراز من ، یکی ازشخصیت های مهم مملکتی دستگاه حاکم طاغوتی به قصد ملاقات با امام، وارد بر امامشد امام با حالت عادی با وی برخورد کرد و جلوی پای او بلند نشد و من در حالی که این عمل امامنظارگر بودم ، به محضرشان رفتم ، دیدم امام با کمال تواضع جلوی پای بنده بلند شد و دستی برسرم کشید واظهارمحبت وشفقت کرد.درآنجا آنچنان صحبت امام در دلم نشست که مرا تا ابد شیفته خود نمود چه اینکه من را که طلبه ای بیش نبودم ، بر بالاترین مقام های دنیوی ترجیح داد. ایشان بارها می گفت من در تمام ابعاد امام فانی بودم وی همچنین درخاطراتش گفته است به اتهام طرفداری ازخمینی (ره) ساواک کرمانشاه مرا دستگیر و مورد بازجویی قرار داد.
رئیس ساواک وقت کرمانشاه به من گفت : بیا نه کار با خمینی داشته باش و نه با شاه ما هم با تو کاری نداریم گفتم برو یک چاقوی تیز بیاور گفت برای چه ؟ گفتم برای آنکه عملا به تو بفهمانم چقدر به خمینی علاقه مندم.گفت: به فرض چاقو را آوردم چگونه اثبات می کنی ؟ گفتم می خواهم شاهرگم را بزنم تا
ببینی در تک تک گلبول هایم عشق به خمینی است وقطره های خون من همه شهادت به عشق زیاد من به خمینی می دهند. از این رو من نمی توانماز او دست بردارم. رئیس ساواک با تعجب بسیار به من نظاره می کرد و بعد از مدتی دستور داد مرا آزاد کنند.
آیت الله حاج آخوند با آگاهی و ایمان به هدف مقدس خود، هرروز بیش از پیش با توکل برخداوند متعال بر فعالیت ها و اقدامات روشنگرانه خود بر ضد نظام ستم شاهی افزود ، تا جایی که تاب تحمل ساواک مرکز تهران نیزبه پایان رسید و به قصد خاموش کردن نوای آگاهی بخش وانقلابی او، دستوربازرسی منزل و دستگیری وی را به ساواک کرمانشاه ابلاغ کرد . بالاخره وی در سال۱۳۵۲ به دستورساواک مرکز دستگیر و بعد از سه روز بازداشت در کرمانشاه محاکمه و به سه سال زندان محکوم شد وبه کمیته ضد خرابکاری ساواک تهران تحویل و به زندان اوین تحویل داده شد و بارها مورد شکنجه قرار گرفت .
آیت الله حاج آخوند ازسوی رهبرکبیرانقلاب،ارگانها ومردم مناصب سیاسی، فرهنگی واجتماعی مختلفی را بعد ازانقلاب برعهده داشتند که از جمله آن میتوان به این موارداشاره کرد: فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی شهرکرمانشاه ازطرف شورای مرکزی کمیته انقلاب اسلامی،نماینده امام در جهاد سازندگی ، نماینده مجلس خبرگان رهبری در دو دوره ، نماینده امام دردانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه مسئول اداره عقیدتی سیاسی ارتش درغرب کشور، نماینده امام دربنیاد مسکن ، نماینده امام در امورحسبیه ، سرپرستی حوزه علمیه کرمانشاه را میتوان نام برد.
سرانجام آیت الله حاج آخوند بعد ازسالها مجاهدت و تلاش در راه ترویج دین و تحقق آرمان های انقلاب اسلامی بالاخره درشامگاه روز یکشنبه ۱۵ مهر سال ۱۳۸۰ ه.ش (۱۹رجب سال ۱۴۲۲ ه.ق ) درسن۷۲ سالگی شمع وجودش خاموش شد و استان کرمانشاه درغم واندوه جانکاهی فرو رفت و پیکرایشان بعد از تشییع در شهر کرمانشاه به شهر قم منتقل شد و درحرم مطهرحضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد .
حجت الاسلام صادق ایرانی مدیر حوزه علمیه کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در کرمانشاه گفت: آیت اللّه حاج شیخ مجتبی حاج آخوند، از روحانیون متقی و متنفذ غرب کشوربود که در سال ۱۳۰۸ شمسی در کرمانشاه در خاندانی بزرگ و منتسب به سلسله جلیله روحانیت دیده به جهان کشود. پدر ایشان مرحوم آیت اللّه شیخ حسن حاج آخوند و جدش مرحوم، آیت اللّه حاج حسین اصفهانی، از عالمان برجسته و خدمت گزار در تاریخ کرمانشاه به شمار می روند.
وی باشاره به ویژگی های شخصیتی این عالم انقلابی، خاطر نشان کرد: از ویژگی های بارز ایشان رفتار اجتماعی، مردم داری، ارتباط با اقشار مختلف جامعه و رساندن پیام اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی بود.
مدیر حوزه علمیه کرمانشاه اظهار کرد: آیت اللّه حاج آخوند در بدو ورود به کرمانشاه، مسجد و مدرسه حاج شهبازخان را که از مساجد مهم بود، پایگاه فعالیت های فرهنگی خود قرار داد و بعدها با تعمیر و توسعه آن، به تبلیغ و ارشاد مردم و تدریس طلاب علوم دینی پرداخت. این پایگاه فرهنگی که با مدیریت هوشمندانه ایشان اداره می شد، در فصل تابستان پذیرای روحانیونی بود که از دیگر حوزه های علمیه به قصد ارشاد و هدایت مردم به آن منطقه هجرت می کردند.
وی افزود: آیت الله حاج آخوند(ره) عالمی بصیر بود که در مبارزات انقلابی علیه طاغوت پهلوی، تکیه گاه مدافعان ارزش های نظام و ناصح و خیرخواه طلاب و فضلای استان بود که دست از هیچ تلاشی برای مقابله با دشمنان کور دل این خاک و نظام بر نداشت.
حجت الاسلام ایرانی در پایان گفت: این روحانی وارسته، در بیان حق و دفاع از آن، بسیار شجاع بود و حق را بیان می داشت حتی اگر به ضررش بود.
نظر شما