خبرگزاری شبستان: 13 صفر 1193روزیست که کریمخان زند دراز دنیا رفت، و در این مقاله آخرین قسمت (مروری بر وضعیت شیعه و علمای شیعی در دوران فترت) را از نظر می گذارنیم:
دوره زندیه(1163-1193ق)
پس از کشته شدن نادر، دوران پر تشنجى بر ایران گذشت، دورانى بود که هیچکس بر جان، مال، و ناموس خود ایمنى نداشت. دستخوش هرج و مرج و دگرگونى اوضاع شده و آتش فتنه و آشوب در همه جا شعلهور گردیده بود.مردم زمان صفویه که به راحتى و خوشى زندگى میکردند در این دوره با حوادث و اتفاقات گوناگون روبرو شده بودند، هر لحظه منتظر لشکرى بودند، هر لحظه انتظار میکشیدند تا زندگیشان از بین برود یا مالشان تاراج شود.
کریمخان زند به نیروى شجاعت فطرى که توأم با دوراندیشى و فرزانگى بود، توانست بر همه مدعیان (غیر از شاهرخ افشار که حکومت خراسان را داشت) غلبه نماید، بنابر نقل سرجان ملکم وی بیست و شش سال به صورت مستقل بر ایران حکومت کرد که در بیست سال از آن، منازع و مخالفی در حکومت خود نداشت.
وی برخلاف نادر شاه در صدد براندازی مذهب شیعه بر نیامد، بلکه خود شیعه بود و بنا به سنت با سکه زدن به اسم امام غایب (صاحب الزمان) (عج ) و ساختن مساجد و بقاع و توجه به نمازهاى جماعت (گرچه در این راه اجبارى در کار نبود) به تقویت مذهب شیعه پرداخت .
وی انسانی معتقد بود و بنابر نقلی که شده است اهل نماز و روزه بود و گفته بود عبادت آن است که انسان،خداوند را بیش از آنچه که واجب است بپرستد و نقل شده است که وی برای بست حضرت عبدالعظیم احترام بسیاری قایل بود و هر مقصری که در حضرت عبدالعظیم بست می نشست، تا روزی که آنجا بود ، مصونیت داشت و کریم خان او را از بست بیرون نمی کشید و حتی از رساندن آذوقه به وی ممانعت هم نمی نمود و بار ها گفته بود که عبدالعظیم بنده بزرگ خدا بوده است.
حامد الگار، در کتاب دین و دولت در ایران مینویسد:شیخ الاسلام شیراز که مستقیما توسط حاکم به کار گمارده شده بود بار دیگر اداره محاکم شرع را که به ظاهر قلمرو آن از محاکم عرف خیلی محدودتر شده بود، به عهده گرفت.
قضاوتهای شخصی که توسط حاکم اعمال میشد در هر حالی عمومیت داشت، اما ماهیت شیعی حکومت زند مشخص بود معتقد بودند که هر یک از دوازده امام، سرپرستی یکی از دوازده محلهی شیراز را به عهده دارند. کریم خان بقعه امام زاده میرحمزه را ساختمان کرد، مدرسهای بنا و آن را وقف کرد که پس از مرگش، مدرسه خان نامیده شد.
اما وی به علمای شیعه چندان توجهی نداشت و بنابر نقل محمد هاشم آصف، گفته بود:
طریقه عقل این است که همه خلایق از چهار صنف بیرون نباید باشند؛یا اهل زراعت، یا اهل بیع و شری، یا اعل حرفه و کسب یا اهل ملازمت باید باشند و هر کس که از این جهار صنف بیرون است، رویش ندیدنی است.
همو نقل می کند که:امنای دولتش خواستند که به جهت طلبه علوم، وظایف قرار بدهند؛قبول نفرمود و فرمود:ما وکیل دولت ایرانیم از خود اموالی نداریم که به ملا ها و طلبه علوم بدهیم و از مالیات دیوانی که انفاذ خزانه عامره باید بشود، جهت لشکرآرایی و مرزبانی و ایران مداری چیزی به کسی نخواهیم داد.هر کس خدمت به دولت ایران می نماید او را راتبه و مواجب مستمری خواهیم داد.
بنابر همین سیاست وی برای امام جمعه و قاضی و شیخ الاسلام و امثال ایشان که به نوعی از کارمندان دولت محسوب می شدند، حقوق مقرر نمود.
کریمخان در 13 صفر 1193 دارفانی را وداع گفت ، نقل شده است که وی به هنگام وفات درخواست کرد آقا محمد هاشم درویش (از بزرگان عرفای شیعه که کریمخان به او ارادت می ورزید)، بر بالینش حضور یابد، صاحب میزان الصواب می نویسد:
آقایان شیخ مفید و آقای آقا محمد هاشم تشریف آوردند. [کریم خان] پس از سلام و تحیت عرض کرد که ...هشتاد هزار تومان پس از زحمتهای زیاد و رعایت رعایا...موجود دارم...حالا حساب ما در این تنخواه بقیه مانده صاف کنید [تا] پاک حساب باشیم. جناب آقای درویش [آقا محمد هاشم] فرمودند که حکم تنخواه را جناب شیخ شریعت به شما می فرمایند... و اما تکلیف طریقتی فقیر به شما آن است که تا جان به ترقوه وکیل می رسد یا علیّ بگوید و السلام.
آن مرحوم دست در جیب کرده تسبیح مروارید را بیرون کشیده مشغول به گفتن یا علیّ بود تا بی خود گردیده تسلیم نمود...
پس از مرگ کریمخان در 1193 تا 1209ق یعنی سالی که آخرین شاه زندیه یعنی لطفعلی خان کشته شد، در مجموع هشت نفر به حکومت رسیدند و در نهایت کشمکش ها آقا محمد خان قاجار پس از شانزده سال تلاش و با راندن سیاستی خشن و بی رحمانه در برابر دشمنان، توانست بر رقیبان خود پیروز گردد و در 1210ق در تهران تاجگذاری نماید.
محمد هادی توکلی طرقی
منابع
تاریخ ایران از سرجان ملکم،ج2، ص55
تاریخ ایران بین سالهای 1747ـ1779،ص313
خواجه تاجدار، صص267-266
دین و دولت در ایران، ص 64
رستم التواریخ، ص309
مقدمه مناهل التحقیق ( از آثار آقا محمد هاشم)
پایان پیام/
نظر شما