به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، از جمله عبرت های عاشورا که می تواند در همه زمان ها و مکان ها به عنوان درسی حیاتی برای شیعیان و مسلمانان تلقی شود، امام شناسی است و می بینیم که بسیاری از سرگردانی ها در حیات مسلمانان به واسطه این است که امام خود را نشناختند. بخش دوم گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین رسول غفارپور پژوهشگر پژوهشگاه باقرالعلوم (ع) اشاره به منابع روایی در تصربح به امامت امام سجاد علیه السلام است.
آن طور که از روایات به دست می آید و شما در بخش پیشین گفتگو هم اشاره کردید امام حسین علیهالسلام به امامت فرزندش زینالعابدین علیهالسلام تصریح نموده و عهد امامت را بعد از خود به او سپرد؟
بله، زهری این واقعه را چنین روایت کرده است: در خدمت حضرت حسین بن علی علیهماالسلام بودم ناگاه علی بن حسین، خردسال وارد شد، امام حسین علیه السلام او را طلبید و به سینه چسبانید و پیشانیش را بوسید، زهری رو به امام حسین کرد و عرض کرد: یابن رسول اللّه! پناه به خدا اگر دستمان به تو نرسید، به چه کسی مراجعه کنیم؟ ... امام حسین (علیهالسلام) فرمود: «إلی علی ابنی هذا، هو الإمام و ابوالأئمة...» به این پسرم مراجعه کنید که او امام و پدر دیگر امامان است.[1] - [2]
دیگران هم به این حدیث اشاره کرده اند؟
بله، نظیر این حدیت را عبداللّه بن عتبه نقل کرده [3] و راویان شیعه می گویند: امام حسین علیهالسلام وقتی که آهنگ سفر عراق نمود، مواریثی را که از برادرش امام حسن علیهالسلام دریافت کرده بود به ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم تسلیم کرد و به او فرمود تا پس از شهادت وی به زینالعابدین علیهالسلام بدهد. [4]
امام حسین علیه السلام قبل از حرکت به سمت کربلا چه وصیت هایی درباره امامت امام سجاد علیه السلام داشته اند؟
حضرت باقر علیهالسلام فرمودهاند: چون که امام حسین علیهالسلام متوجه عراق شدند تمام وصیت و کتب و غیر آن را به ام سلمه همسر پیامبر، دادند و به او فرمودند: چون که بزرگترین فرزند من به سراغ تو آمد، آنچه به تو دادم به او برگردان پس چونکه حسین کشته شد، علی بن حسین علیه السلام به سراغ ام سلمه آمدند و آنچه را حسین علیهالسلام به او داده بودند به حضرت برگرداند.[5]-[6]
و طبق نقل اثبات الهداه حضرت امام حسین علیهالسلام به هنگام شهادتش در کربلا علی بن حسین علیه السلام را حاضر نمود و ایشان مریض بود. پس اسم اعظم و مواریث انبیاء علیهمالسّلام را به ایشان وصیت نمود و به ایشان فهماند که علوم و مصحفها و سلاح را نزد امسلمه گذاشته و به او امر کرده است که همه اینها را به حضرت برگرداند.[7]
مسعودی نیز مینویسد: امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا حضرت علی بن حسین علیهالسلام را که مریض بود احضار کرد و راجع به اسم اعظم خدا و میراث های انبیاء به آن حضرت وصیت نمود و فرمود علوم الهی و قرآن و شمشیر نزد امسلمه است، به امسلمه دستور داده بود که آنها را به علی بن حسین تقدیم نماید و روایت شده است که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا دختر بزرگ خود فاطمه را خواست و نامه به هم پیچیدهای را به او داد و او را مامور کرد که آن را به برادرش علی بن حسین تسلیم نماید.[8]
درباره شهادت حجرالاسود درباره امامت امام سجاد علیه السلام چه می دانیم؟
ثقهالاسلام کلینی رضوان الله تعالی علیه در اصول کافی و شیخ طبرسی در الاحتجاج نقل نمودهاند که از امام ابوجعفر الباقر علیهالسلام روایت شده است که فرمود: چونکه حسین بن علی علیهالسلام کشته شد، محمد بن حنفیه به سراغ حضرت علی بن حسین علیهالسلام فرستاد و با او خلوت کرد. سپس گفت: ای پسر برادرم شما میدانید که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم وصایت و امامت را پس از خود برای علی بن ابیطالب علیهالسلام قرار داده و بعد برای امام حسن علیهالسلام و سپس برای امام حسین علیهالسلام و پدر تو کشته شد، خدا از او راضی باشد و درود خدا بر او، ولی او به کسی وصیت نکرده است و من عموی تو هستم و برادر تنی پدر تو و من به خاطر سنم و قدمتم، نسبت به این امر، شایستهترم از تو که هنوز جوان هستی. پس با من در مورد وصایت و امامت منازعه مکن، و با من به مخالفت برمخیز.
در این هنگام حضرت علی بن حسین علیهالسلام به او فرمود: عمو جان! تقوای الهی پیشه کن و آنچه برای تو حق نیست، ادعا مکن. من تو را موعظه میکنم تا از جاهلین و گمراهان مباشی. ای عمو! پدرم صلوات الله علیه قبل از اینکه متوجه به سوی عراق شود به من وصیت نمود. و در همین مورد ساعتی قبل از شهادتش با من عهد بست و این سلاح رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم است که نزد من است پس متعرض این امر مشو که برای تو از نقص عمر و دگرگونی حال بیمناکم. هر آینه خداوند تبارک و تعالی سوگند یاد کرده و به عهد گرفته است که وصیت و امامت را قرار ندهد مگر در عقب و نواده حسین علیهالسلام، پس اگر میخواهی بدانی بیا با هم به کنار حجرالاسود برویم تا او را حکم بین خودمان قرار دهیم و از او در این مورد سؤال کنیم. امام باقر علیه السلام فرمودند: زمانی که این سخن بین آن دو رد و بدل میشد آن دو در مکه بودند. پس با هم حرکت کردند و رفتند تا به حجرالاسود رسیدند. پس حضرت علی بن حسین علیه السلام به محمد فرمودند: آغاز کن و به سوی خداوند ابتهال نما و گریه و زاری کن و از او بخواه تا حجر را برای تو به نطق در آورد و بعد از آن بپرس. محمد نیز دعایی با ابتهال خواند و از خداوند سؤال نمود و سپس از حجر بپرسید، ولی به او جواب نداد. علی بن حسین علیهالسلام فرمودند: ای عمو جان تو اگر وصی و امام بودی حتما حجر به تو جواب میداد. محمد به آن حضرت عرض کرد: پس تو ای پسر برادرم دعا کن و از او سؤال نما. پس علی بن حسین علیهالسلام آنچه اراده فرموده بود دعا کرد و سپس فرمود: تو را میخوانم ای چیزی که میثاق همه انبیاء و میثاق اوصیاء و میثاق همه مردم در تو قرار داده شده است که ما را به زبان عربی آشکار خبر دهی که وصی و امام بعد از حسین بن علی کیست؟ پس حجر تکانی خورد که نزدیک بود از موضعش بیفتد، سپس خداوند آن را به زبان عربی آشکار گویا نمود و گفت: اللهم بار پروردگارا! هر آینه وصیت و امام بعد از حسین بن علی علیه السلام به علی بن حسین ابن علی بن ابیطالب و ابن فاطمه دختر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم سپرده شده است. در این حال محمد بن حنفیه برگشت در حالی که از موالیان و معتقدان به امامت حضرت علی بن حسین علیهالسلام بود. این روایت شریف را مختصر بصائر الدرجات و اعلام الوری و مناقب نیز نقل نمودهاند.
9 موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنّات، ص۲۴۷- ۲۴۸.
10 الخزاز القمی، علی بن محمد، تحقیق سید عبداللطیف الحسنی کوهکمری خوئی، انتشارات بیدار ۱۴۰۱ق.
11 حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، ج۴، ص۶۰.
12 کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱،ص۳۰۴، ح۳.
13 مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۸، ح۳، به نقل از غیبة الطوسی.
14طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۱۹۵.
15 حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۴، ص۶۰.
16 مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۱۶۷.
نظر شما