خبرگزاری شبستان، گروه اجتماعی، معصومه بدخشان: کودکان به دلیل سن پایین و معصومیتی که در ذات آن ها نهاده شده است همچون یک گل حساس هستند هر چقدر به این گل رسیدگی نشود پرپر و پژمرده می شود. از این لحاظ نیاز به مراقبت های زیادی دارند اما متاسفانه برخی از کودکان مورد خشونت آگاهانه یا غیرآگاهانه توسط دیگران قرار می گیرند. این خشونت ممکن است از سمت خانواده، دوست، غریبه ها و حتی نظام آموزشی کشور باشد.
دعوای والدین با یکدیگر و تاثیر روانی آن بر کودک، کتک زدن و تحقیر کردن کودک توسط والدین، دوستان و غریبه ها، استفاده ابزاری از کودک برای انجام کارهای سخت همانند کودکان کارو فضای خشک و خشن مدارس از مصادیقی است که می توان برای خشونت علیه کودکان به کار برد.
خشونت علیه کودکان اگر فیزیکی باشد، گاهی نتایج غم انگیزی قتل یا ناقص شدن کودک را در پی دارد و اگر روحی وروانی باشد، در آینده کودکان تاثیر زیادی خواهد گذاشت تا آن ها زندگی نرمالی نداشته باشند. واکاویی ها نشان می دهد خیلی از افرادی که در دوران زندگی خود مشکلات شخصیتی و اخلاقی دارند به دوران کودکیشان باز می گردد.
در همین ارتباط با کارشناسان، جامعه شناسان و روانشناسان به گفتگو پرداختیم که در ادامه می خوانید.
ما انسان ها قوی نمای ضعیف کش هستیم
در همین باره، «امان الله قرایی مقدم» جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است که خشونت ذاتی نیست و اکتسابی است، نقص قانون، فرهنگ و ارزش های نادرست، تربیت و ناآگاهی و سطح سواد از عواملی است که خشونت را تشدید می کند. صحبت های این جامعه شناس را در ادامه می خوانید:
خشونت پدیده ای اجتماعی است، ذاتی و غریزی نیست. تحقیقات متعدد به وسیله مردم شناسان و جامعه شناسان دنیا در چند منطقه صورت گرفته که نشان داده است تربیت از لحظه تولد بر نوزاد تاثیر می گذارد.
اما ما انسان ها قوی نمای ضعیف کش هستیم یعنی در مقابل بالادستان کرنش نشان می دهیم و به افرادی که ضعیف تر از خودمان هستند، زور می گوییم؛ گویی جزیی از فرهنگ ما شده است. بنابراین از لحظه تولد تا شیر دادن آنچه که والدین انجام می دهند بر نوزاد تاثیرگذار است. به هیچ عنوان خشونت فطری، ذاتی و وارثی نیست و اکتسابی است. همان گونه که پیامبر اسلام گفته است، «مومن آینه مومن است». یعنی افراد بر یکدیگر تاثیر می گذارند.
این جامعه است که شما را خشن بار می آورد. هنگامی که مادر در دوران بارداری در رفاه باشد و استرس و مشکلی نداشته باشد، فرزند سالمی را تربیت می کند.
در جامعه ما از در و دیوار خشونت می بارد. تلویزیون، اخبار، سریال ها، گفت و گوی راننده با مردم ، گفتگو ارباب رجوع ها همه خشن است. شما قتل رومینا اشرفی را ببینید، چگونه یک پدر می تواند سر فرزندش را ببرد، این ریشه در تعصبات ما دارد و اخباری همچون این قتل ها مردم را خشن می کند چون آنها از خود می پرسند چرا باید این اتفاق بیفتد و فکرشان درگیر می شود. پدر رومینا به دلیل فشار باورها و سنت ها این کار را انجام داده است.
عوامل موثر در کاهش خشونت
مهمترین عامل فرهنگ سازی است. آموزش و پرورش ما باید در کتاب های درسی به حقوق کودکان بپردازد. افزایش سطح تحصیلات عامل دیگری است که می تواند درک و فهم افراد را نسبت به مسایل بیشتر کند. صدا و سیما نیز نقش زیادی دارد، می تواند با ساخت سریال ها و فیلم ها در کاهش خشونت از سوی بزرگسالان تاثیر بگذارد. مهمترین عامل نیز قانون است اما برخی از قوانین در مجلس مانده و مورد توجه قرار نمی گیرد.
آزار و اذیت کودکان جرم به حساب می آید؛ بنابراین باید فرزندان ما از حقوق خود مطلع باشند و این اطلاع رسانی باید توسط نظام آموزشی و رسانه ها صورت گیرد. قتل رومینا جامعه را آگاه تر کرد و زنگ خطری شد تا بیشتر به فکر برویم. باید جامعه شناسان و صاحب نظران به ویژه رسانه ها به این موضوعات که چه عواملی موجب می شود تا این اتفاقات تلخ و ناگوار رخ دهد، بپردازند. باید روزنامه نگاران و خبرنگاران پیگیر مسایل باشند و اجازه ندهند فراموش شود.
باید قوانین بازدارنده در رابطه با این گونه قتل ها و آزار و اذیت کودکان تدوین شود و این مسایل را باید بزرگ نمایی کنیم و اجازه ندهیم فراموش شود.
نقش آموزش و پرورش در کاهش و افزایش خشونت
در گذشته هر مدرسه یک مشاور تحصیلی داشت که مسئولیت آن آگاهی بخشی به دانش آموزان و به آن ها مشاور می داد اما امروزه مشاوره در مدرسه کاهش یافته و کار او را بیکاری تلقی می کنند، ضرورت دارد که هر مدرسه یک مشاوره داشته باشد، باید دانش آموزان را نسبت به حقوق و وظایف شان آگاه باشند.
مهمترین خشونتهای نادیده گرفته شده «ساختاری» است
برای واکاویی خشونت علیه کودکان با یک حقوق دان هم به گفتگو پرداختیم، «محسن حسنوند» معتقد است که یکی از مهمترین خشونتهای نادیده گرفته شده «ساختاری» است و مصادیق مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد. در ادامه حاصل گفتوگو با محسن حسنوند دکترای حقوق، عضو هیات علمی دانشگاه و وکیل دادگستری را میخوانید:
کودک آزاری در علم حقوق
سال 1381 قانون حمایت از کودکان تصویب شده است. طبق ماده دو این قانون، هر رفتاری که به سلامت جسمی، روانی و اخلاقی کودک آسیب بزند، کودک آزاری محسوب می شود.
این تعریف که بیشتر ناظر بر آزار و اذیت کودک توسط اعضای خانواده است این تعریف خوب است اما کافی نیست. باید توجه داشته باشیم که اذیت و آزار کودکان و آنچه که در عرف جامعه بیشتر مد نظر است، تنبیه بدنی کودکان درون خانواده است.
اما یک نوع دیگری از آزار و اذیت کودکان وجود دارد که اصطلاحا آزار «ساختاری» گفته می شود و بسیار مهمتر از آزار در درون نهاد خانواده است. مهمترین جنبه نیز اقتصادی و اجتماعی است و از لحاظ ساختارهای اقتصادی اگر ناکارآمد باشند، باعث می شود تا کودک کار کند و بدتر از آن از تحصیل باز ماند یا در مناطق محرومتر زود ازدواج کنند.
مصداق دیگر کودک آزاری در حوزه ساختاری، ساختار اجتماعی و فرهنگی است.
نقش نظام تعلیم و تربیت در افزایش خشونت
متاسفانه نظام آموزشی ما نمی تواند دقیق روی توانایی های کودک در زمینه مختلف همانند ورزشی و هنری کار کند تنها تمرکز آن بر این است که آموزش مبتنی بر حافظه باشد. نتیجه آن رقابت بر سر نمره است.
باعث می شود تا بسیاری از کودکان دچار افسردگی شدید شوند و استعداد های آن ها کور شود. فضاهای نامناسب آموزشی و وجود مدارس کلنگی، تخربی، شیفت های بعد از ظهر که کودک کسل است نیز از مواردی که به کودک صدمه می زند. آزار و اذیت کودکان در حوزه های ساختاری بسیار بیشتر از دیگر از آزار و اذیت کودکان در نهاد خانواده است که در قانون به این موضوع خیلی توجه نشده است.
راه های مهم پیشگیری از کودک آزاری
مهمترین راهکاری که وجود دارد این است که زیر ساخت های جامعه باید در همه زمینه ها تقویت شود. فضاهای آموزشی، ورزشی و تفریحی استاندارد و کافی در همه مناطق اعم از شهرها و روستاها وجود داشته باشد.
زیر ساخت های اقتصادی نیز دارای اهمیت است که ضرورت دارد فضای اشتغال ایجاد شود. باید دستمزدها استاندارد باشد. نمی شود.باید سازمان های حمایتی همانند بهزیستی که در زمینه حمایت از کودکان فعال هستند، تقویت شوند.
باید سازمان های مردم نهاد که در زمینه حقوق کودکان فعالیت می کنند، تقویت شود و در اجرای فعالیت هایشان آزادی عمل داشته باشند. خیلی موانع برای آن ها ایجاد نشود. در تمام دنیا سازمان های مردم نهاد وغیردولتی می توانند موثر واقع شوند. اطلاع رسانی در زمینه حقوق کودکان صورت گیرد که این موارد را می توان مهمترین راه های پیشگری دانست.
افراد آموزش های لازم و مهارت های زندگی و کنترل خشم را فرا نگرفته اند
«محمد رضا ایمانی» روانشناس نیز معتقد است، افراد آموزش های لازم و مهارت های زندگی و کنترل خشم را فرا نگرفته اند در نظام آموزشی ما این آموزش برای ک هیچ جایی ندارد. افراد مراودات اجتماعی و حد و مرزهای ارتباطی را یاد نگرفته اند. وقتی مهارت نداشته باشند مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز بر آن ها تاثیر می گذارد.
برای نمونه خشونت مردی علیه همسرش، به گونه ای که یک سیخ را به سمت او پرتاب می کند و فکر نمی کند که ممکن است همسر جوانش کور شود. چون یاد نگرفته است، زن او جزو اموالش نیست و او صاحبش نیست. جای او نباید فکر کند و تصمیم بگیرد. باید همسرش دارای حق انتخاب، کار و تحصیل باشد.
نقش اجتماع در بروز خشونت
تبعیض ها و نابرابری های اجتماعی خشم را در افراد تشدید می کند، آرامش و آسایش فرد را می گیرد. آنقدر فرد به این تبعیض ها و سهمی که از آن او نشده است، فکر می کند تا سیستم عصبی او به هم ریزد. برای مثال در ترافیک با کوچکترین اتفاق، قفل فرمان را بر می دارد و به سمت راننده دیگر هجوم می برد یا به صورت ممتد در ترافیک بوق می زند.مردم در ایران رفتارهای هیجانی دارند و میزان بروز هیجانات در آنها بالا است.
باید الگوهای تربیتی سازگاری با اجتماع را فرا گیریم. نگاه فردی به موضوعات نداشته باشیم. باید با افراد و مسایل جامعه سازگار باشیم و آن ها را بپذیریم. برخی از مواقع نیز از جهل و ناآگاهی مردم استفاده می شود و آنچه درست است را اشتباه بیان می کنند و اجازه داده نمی شود، الگوی درستی تبیین شود.
به نظرم باید برای آگاهی جامعه سمینار و برنامه های آموزشی با موضوعات خودشناسی، خودآگاهی و مهارت های زندگی را برگزار و ترویج دهیم تا مردم نسبت یکدیگر سوگیری نداشته باشند. هر حرف ساده ای را پیچیده نکنند. به یکدیگر اعتماد داشته باشند.
به هر روی؛ همانگونه که صاحب نظران در این گزارش تاکید داشتند عوامل متعددی در بروز خشونت علیه کودکان وجود دارد که نیاز است تا آگاهی های لازم به خانواده ها داده شود چون بسیاری از کودکانی که آزار می بینند در آینده آزار می رسانند، ساختارهای جامعه که عاملی برای بروز خشونت است بررسی و مشکلات آن حل شود.
ادامه دارد...
نظر شما