به گزارش خبرگزاری شبستان، آیا دین محمد (ص) آخرین فرستاده خدا می تواند ترمز یا سدی برای پیشرفت ملت هایی باشد که در انقلاب های 2011 آن را انتخاب کرده اند یا بالعکس باعث حرکت سریع آنها به سمت آرمانهای دیرینه است و آیا درجا زدن انقلاب ها در سال های نخست برخاسته از ماهیت ذاتی تغییر است یا اینکه اسلام آن را سبب می شود.
این مبحث، مدخل گفتگوی تلویزیونی ای بود که شبکه فرانس 2 آن را با حضور آنتوان سفیر، خبرنگار،استاد دانشگاه لبنان و کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب و قالب بن شیخ، دکترای علوم و از نمایندگان اصلاح طلب اسلام گرای عربستان سعودی به صورت زنده پخش کرد.
یکی مسیحی و دیگری مسلمان، آنچه که بر پا کنندگان این برنامه با انتخاب آن می خواستند نظر دو دین مسیحیت و اسلام را درباره انقلاب های عربی بدانند.
آنتوان سفیر: خط ترمز؟ در برخی دوره ها پیشرفت و توسعه در کشورها با کندی و در برخی دوره های دیگری با سرعت پیش می رود.باید خاطر نشان که تولد اسلام در هر کشوری به معنای واقعی کلمه انقلاب به شمار می رود.
انقلابی در همه عرصه به طور مثال حتی در مسئله ارث بردن زنان که اسلام به آن توجه کرده است اما اینکه اسلام مانع این پیشرفت می شود باید عادلانه قضاوت کرد که نه چرا که هر انقلابی ذاتا ماهیت نگه داشتن کشور را در شرایط ثابت طی سالهایی چند دارد تا دولت جدید بتواند جایگاه خود را پیدا کند.
قالب بن شیخ: و کاملا برعکس اسلام سرعت پیشرفت را همچون کاتالیزور تسریع می کند به طور مثال در طول تاریخ اسلام همواره محرکی بوده است که علوم توسعه یابند. محاسبات علمی و بازگشت به تاریخ اسلام این ادعا را ثابت می کند.
فاکتور دوم مسئله اقتصادی است پادشاهی ها و سلطنت ها همواره نشان داده اند که حکومت و شیوه اقتصادی آنها همچون گرفتن مالیات های زیاد ملت ها را فلج کرده است که به موازات آن تنش ها و در نهایت سرنگونی این امپراطوری ها از راه می رسد.
بالاخره نباید فاکتور فرهنگ را نیز فراموش کرد. اختراع گوتنبرگ که از علاقه سلطان به خوشنویسی نسبت به چاپ سیی شد صنعت چاپ و کتاب را به همراه داشت که اسلام را یک به ده در زمان خود بالا برد.
آنتوان سفیر: رد چاپ از سوی اسلام محاسن دیگری داشت در اینجا نسخه های دست نویس خوشنویسی دانشمندان اسلامی حاکی از اعتبار آنها بود که دانش آنها را اثبات می کرد و اعتبار اثر را سندی محکم بود.
قالب بن شیخ: از همین رو اثار اسلامی نیازی به واسطه هایی برای ترجمه و تفسیر نداشت تا فهمی نادرست از آن ها استخراج شود.
آنتوان سفیر: بعد ها وقتی استعمارگری ها اغاز شددولت های لائیکی چون فرانسه کشورهای اسلامی را به استعمار کشیدند اسلام در جامعه کنار گذاشته شد و نخبگان لائیک ارجح شدند.
جالب است که همین دوری از ارزش های اسلام در سال 1920 باعث شد تا زنان عرب در حالی بتوانند در انتخابات رای بدهند که اعتقادات لائیکی فرانسه زنان را از صحنه اجتماعی تا سال 1945 دور نگه داشت.
زنان در عربستان به واسطه اسلام در سال 1920 در رای گیری حاضر می شدند اما زنان فرانسه از این حضور محروم بودند.
بعد از جنگ جهانی دوم عربستان در میان دو نظر متفاوت قرار داشت،ام العربیه از سوی ناصر جمهوری خواه و ام الاسلامیه ، فرانسوی ها و انگلیسی ها ترجیح می دانند اسلام را آنچه بدانند که از قرآن و عمل به آن فاصله گرفته است.
قالب بن شیخ: من به نوبه خود تصور می کنم که استعمارگری انجماد فکری بشریت را سبب شد و فراموش نکنیم استعمارگری برق و لامپ را اختراع کرد و این لامپ ها روشن می شد در حالی که این تفکر را تحمیل می کرد که الاهیت و خدایی مخصوص باور ساده لوحانی است قادر به انجام کاری نیستند.
در حالی که از سوی دیگر علمای دینی در حال پیشرفت و توسعه بودن و علم خود را وسعت می بخشیدند.
و باور داشت این استعمارگری در خدمت جدایی دین از سیاست است و هدف اصلی آن گرفتن هویت اصلی اسلام و مخدوش کردن آن بود.
باید خاطر نشان کرد که عبدالحمید بن بادیس، رییس علمای الجزایر از مسببان اصلی تصویب قانون 1905 بود و در مقابل مخالفان در فرانسه در جمهوری فرانسه پیروز شدند.
در جایی که عرب های مسلمان باور کردند جدایی دین از سیاست تحمیلی و سیاست غرب است.
و دو مشکل بزرگ در اینجا ظاهر شد، در جماعت مسلمان مترجمی برای ترجمه قوانین لائیک وجود نداشت و بربرها با باورهای خود آنها را برمی گرداندند.
و دوم جدایی اسلام و دولت ها بود که همواره این باور غلط را جا می انداخت که اسلام علیه پیشرفت در حرکت است.
نظر شما