خبرگزاری شبستان:9 صفرماه سالروز شهادت عمار یاسر از صحابی بزرگ پیامبر است.آن چه که در ادامه می آید اشاره به سخنان مقام معظم رهبری درباره این شخصیت بزرگ و نگاهی به حیات این یاور با بصیرت است.
از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با اقشار مختلف مردم، 26/ 1/ 1370
عمار یاسر در جنگ صفین ملتفت شد که در یک گوشه لشکر همهمه است. خودش را رساند، دید یک نفر آمده وسوسه کرده که شما با چه کسانى دارید مى جنگید؟ طرف مقابل شما مسلمانند و نماز مى خوانند و جماعت دارند! ....
... این وسوسه را چند بار در لشکر صفین به وجود آوردند و هر دفعه هم به گمانم عمار بود که خودش را رساند و فتنه را افشا کرد. عمار جمله اى با این مضمون گفت که: جنجال نکنید، حقیقت را بشناسید. این پرچمى که در مقابل شماست، من دیدم که به جنگ پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و زیر این پرچم، همان کسانى ایستاده بودند که الآن ایستاده اند، و پرچمى را دیدم - اشاره به پرچم امیرالمؤمنین علیه السلام که در مقابل آن پرچم بود - و زیر آن پیامبر صلی الله علیه و آله و همان کسانى که امروز ایستاده اند؛ یعنى امیرالمؤمنین علیه السلام بودند. چرا اشتباه مى کنید؟ چرا حقیقت را نمى شناسید؟
این، بصیرت عمار را نشان مى دهد. بصیرت چیز خیلى مهمى است. من در تاریخ هرچه نگاه کردم، این نقش را در عمار یاسر دیدم. مواردى را که عمار یاسر خودش را براى روشنگرى رسانده بود... خداى متعال، این مرد را از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله براى زمان امیرالمؤمنین علیه السلام ذخیره کرد، تا در این مدت به روشنگرى و بیان حقایق بپردازد.
محمد بن عمار از جدش عمار حدیث کند که گفت:
در برخى از غزوات رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله با آن حضرت بودم و على علیه السّلام علمداران لشکر دشمن را کشت و صف آنها را درید و هم چنین عمر و بن عبد اللَّه جمحى و شیبة بن نافع (دو تن از پهلوانان آنها را) کشت، من (در این هنگام) نزد رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله آمده عرض کردم: اى رسول خدا به راستى على در راه خدا حق جهاد را ادا کرد. فرمود: او از من است و من از اویم، و او وارث علم من و اداکننده دین من و وفاکننده وعده من و جانشین پس از من است؛ و اگر او نبود مؤمنین خالص پس از من شناخته نمىشدند، جنگش جنگ من و جنگ من جنگ خداست، و سازشش سازش من و سازش من سازش خداست؛ هر آینه او پدر دو سبط من است و امامان پس از من از صلب اویند،و خداى تعالى (از صلبش) امامان راشدین را بیرون آورد، و از ایشان است مهدى این امت.
عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت این مهدى کیست؟
فرمود: اى عمار به درستى که خداى تبارک و تعالى به من عهد فرموده که از صلب حسین امامان نهگانه را بیرون آورد، و نهمین فرزندش از دیدگان پنهان شود، و همین است گفتار خداى تعالى: «بگو اگر بامداد کند آبى که شما (از آن بهرهمند شوید) فرو رفته پس کیست که بیاورد شما را به آبى نمایان. سوره ملک، آیه 30» براى او غیبتى است طولانى که برگردند از آن جمعى و پایدار بمانند در آن دستهاى دیگر، چون آخر الزمان شود بیرون آید و دنیا را پر از عدل و داد کند، چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد، و بر تأویل جنگ کند چنانچه من بر تنزیل جنگ کردم، و او همنام من و شبیهترین مردمان به من است، اى عمار! پس از من فتنهاى بیاید و چون آمد از على و حزب او پیروى کن زیرا او با حق و حق با اوست، اى عمار بزودى تو با على در دو دسته جنگ کنى؛ (یکى) ناکثین (و کسانى چون طلحه و زبیر که بیعت با على را شکنند) و (دیگرى) قاسطین (و کسانى که از جاده حق منحرف شده و با على ستم کنند) سپس تو را دسته ستمکار بکشند. عرض کردم: اى رسول خدا آیا آن بر خشنودى خدا و خشنودى شما نیست؟ فرمود: بلى، بر خشنودى خدا و خشنودى من است، و آخرین بهره تو از دنیا شربتى از شیر است که بیاشامى.
هنگامى که (جنگ) صفین پیش آمد، عمار نزد امیر المؤمنین علیه السّلام آمده، به وى عرض کرد:
حضرتش فرمود: صبر کن، خدایت رحمت کند.
زمانی بعد، سخنش را باز گفت و همانا پاسخ را از مولایش شنید.
مرتبه سوم، کلام خود را تکرار کرد.
امیر المؤمنین علیه السلام گریست، عمار به حضرتش نگریست و گفت:
ای امیر المؤمنین! این است همان روزی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برایم وصف کرده بود؛
امیر المؤمنین علیه السلام از استر خود به زیر آمد، دست به گردن عمار انداخت و با او وداع کرد.سپس فرمود:
ای ابوالیقظان! خداوند از سوی پیغمبرش به تو جزای خیر دهد، برادر خوب و دوست خوبی بودی.
پس از آن امیر المؤمنین علیه السلام گریست، عمار نیز گریه کرد و گفت:
به خدا سوگند ای امیر المؤمنین! جز از روی بصیرت و پیروی از حضرتت نکردم، زیرا که شنیدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در روز خیبر فرمود:
ای عمار! به زودی بعد از من فتنه ای خواهد بود، چون آن فتنه پیش آید از علی و حزب او پیروی کن که او با حق و حق با اوست. و به زودی با ناکثین و قاسطین خواهی جنگید.
عمار افزود:
پس خداوند از اسلام جزایت دهاد، بهترین جزاء، که به راستی (حق را) ادا کردی و ابلاغ فرمودی و خیر خواستی.
سپس سوار شد (تا به میدان برود)، امیر المؤمنین علیه السلام نیز سوار شد.
عمار به سوی میدان نبرد رفت. بعد (از جنگ با مخالفان) طلب آب کرد به او گفتند: آبی نیست.
مردی از انصار به پا خواست و ظرفی از شیر به عمار داد و عمار آن را نوشید و گفت:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من فرمود که آخرین توشه ام از دنیا مقداری شیر خواهد بود.
سپس به دشمنان حمله بود و هجده نفر را به قتل رساند، بعد از آن دو نفر از اهل شام به جنگ با او آمدند، ضربتی بر او زدند و او را کشتند؛ رحمت خدا بر او باد....
با شهادت عمار پیشگویی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به تحقق پیوشت که فرموده بود:«قتلتک الفئة الباغیة» [گروه سرکش تو را می کشند]
شب هنگام که امیر المؤمنین علیه السلام در میان کشته شدگان می گشت، عمار را در میان آنها یافت، سر او را به دامن گرفت و گریست و این چند بیت را خواند:
اَلا أیّها الموتُ الذی لیس تارِکی
أرِحنی قد أفنیتَ کُلّ خَلیلِ
أراک مُضِّراً بالذین أحبَّهُم
کأنَّک تَنحو نَحوهم بِدلیل
- ای مرگ آگاه باش که سرانجام مرا ترک نمیکنی، پس زودتر مرا راحت کن که همه عزیزانم را از من گرفتی.
- میبینم تو را که به دوستان من چنان ضرر میرسانی که گویی کسی تو را به سویشان دلیل و راهنماست.
روزی که عمّار به شهادت رسید، علی علیهالسلام دربارهاش چنین فرمود:
خداوند رحمت کند عمّار را در روزی که مسلمان شد و روزی که به قتل رسید و روزی که باز مبعوث میشود در قیامت، همانا دیدم که هیچ گاه از اصحاب بزرگ پیامبر نامی به میان نمیآید مگر این که عمّار چهارمین یا پنجمین آنان باشد، و احدی از قدمای اصحاب پیامبر در این نکته شکی نداشتهاند که نه در یک جا و نه در دو جا بلکه در جاهای متعددی بهشت خدا برای او واجب شد، پس گوارا باد بر او بهشت خداوند.
مرحوم سید علیخان مدنی – صاحب ریاض السالکین در شرح صحیفه سجادیه- این سه بیت را از عمار نقل کرده است:
توخّ من الطرق اوساطها و عدّ عن الجانب المشتبه
و سمعک صن عن سماع القبیح کصون اللّسان عن اللّفظ به
فانّک عند استماع القبیح شریک لقائله فانتبه
ترجمه: [از میان راه ها راه وسط را بر گزین و از راه شبهه ناک و بیراه بپرهیز
و گوش خود را از شنیدن ناپسند باز دار، همانگونه که باید زبانت را از گفتن ناروا باز داری
زیرا هنگام گوش دادن به سخن زشت با گوینده آن شریکی؛ پس مراقب باش]
منابع
کفایة الاثر 124-120
اصحاب امام علی جلد دوم: سید اصغر ناظم زاده
الدرجات الرفیعه ، ص283
الإنصاف فى النص على الأئمة ع با ترجمه رسولى محلاتى، ترجمهفارسى، صص406- 404
عبدالحسین توکلی طرقی
پایان پیام/
نظر شما