به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان واقعه غدیرخم را باید سرنوشتسازترین اتفاق تاریخ بدانیم؛ روزی بزرگ که در آن دین به کمال رسید و پروردگار، راه بشریت را برای طی طریق در مسیر رستگاری، معلوم کرد. توقف کاروان هزاران نفری حجاج در منطقهای که عموماً برای بارانداز مورد استفاده قرار نمیگرفت و ایراد خطبهای با مفاهیم بلند الهی و در عین حال، ساده، روان و همه فهم، از سوی رسولخدا(ص) در تبیین مقام ولایت پس از خود، اهمیت جایگاه دینی و تاریخی این رویداد را بیش از پیش معلوم میکند. اتفاقی که در ۱۸ ذیالحجه سال دهم هجرت روی داد، نقطه عطفی در تاریخ بشریت است؛ بر فراز منبری که از جهاز شتران ساخته بودند، بهترین خلق، دست وصی خود را بلند کرد و او را جانشین بر حق خود نامید. اهمیت واقعه غدیر و پیامی که دارد باعث شد تا با آیت الله عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره مولفه های حکومت عدالت محور از نگاه و عمل امیرالمومنین (ع) به گفت و گو بنشینیم که در ادامه می خوانیم.
از دیدگاه جنابعالی مولفه های حکومت عدالت محور در اندیشه و سیره علوی چیست؟
حکومت امیرالمومنین علی این ابیطالب علیه السلام بر پایه فرمان حکومتی که به مالک اشتر می دهند و در آن نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه آمده است حکومت توحید، اخلاق، معنویت و عدالت است، حکومت بر پایه توجه به مصالح عمومی، مبارزه با مفاسد، استیفای حقوق مردم، تحقق نظم و امنیت و بالا بردن سطح رضایتمندی مردم بر اساس حق و عدل و انصاف و اصلاح اوضاع مردم است.
اگر به بایسته های حکمرانی در عهد امیرالمومنین (ع) نگاهی بیندازیم متوجه چند محور می شویم. محور اول، وجوب تزکیه نفس، تهذیب درون، خودسازی و تصحیح ارتباط با خداوند است. در عهد امیرالمومنین است که حضرت به مالک اشتر فرمان توجه به تقوا و حاکمیت خداوند و پرداختن به مبانی حقوق اسلامی را می دهند و به گونه ای تاکید می کنند که اجرای احکام شریعت، نه انکار و نه تضییع شود و از بین برود بنابراین یکی از شاخصه های مهم تقوا، تلاش برای اجرای شریعت اسلامی است. نکته دیگری که حضرت روی آن انگشت می گذارد تلاش برای نصرت دین الهی با قلب و زبان و جوارح است و این که انسان مومن باید با شهوات، نفس سرکش و نفس اماره مبارزه کند و توجه خود را به عمل صالح به عنوان ذخیره و ره توشه معطوف دارد. چنین انسانی در حقیقت به عظمت ملک خداوند چشم می دوزد و توجه به این عظمت بی مانند، حلوی استبدداد و خودکامگی و خیره سری حاکم را می گیرد.
در حقیقت از منظر امام علی علیه السلام کسی می تواند به عدالت در بیرون برسد که اول از همه به واسطه تحقق توحید در او، به عدل درونی برسد. درست است؟
بله، اگر کسی نتواند عظمت خداوند را به واسطه توحید بچشد و درک کند از عدالت هم بهره ای نخواهد برد چون چنین انسانی همه چیز را به خود نسبت خواهد داد و چاپلوس ها و متملق ها را دور خود جمع خواهد کرد و خیرخواهان را پراکنده خواهد کرد. این است که امیرالمومنین علیه السلام به مالک می گوید کارگزاران خود را از میان اهل صدق و راستی انتخاب کن و به آن ها آموزش بده که به دنبال چاپلوسی و تملق نروند و فریفته مقام و پست نشوند و می فرمایند اگر حاکم به موضوع و مسأله ای برمی خورد که حکم آن را نمی داند باید به قرآن و سنت مراجعه و حکم آن را از قرآن و سنت استخراج کند.
حضرت برای تحقق عدالت در رفتار توصیه می کنند که حاکم بهترین اوقات شبانه روزی خود را به عنوان ساعت ارتباط با خدا انتخاب کند. هرگز عصبانی نشود و با نرم خویی با مردم رفتار کند و در نهایت ارتباطش را با علما و حکما و دانشمندان برای مدیریت کشور و تحقق عدالت و مصالح عمومی جامعه و رضایتمندی مردم تحکیم ببخشد و در نهایت آرزوی شهادت در راه خدا و فداکاری و از جان گذشتگی در راه توحید و عدل را داشته باشد.
آیا وقتی امام علی (ع) در همین نامه میان عدل و توحید پیوند برقرار می کند صرفا قصد موعظه دارند یا نه اساسا تحقق عدالت راهی جز این ندارد؟
فرمان به تقوا در حکمرانی صرفا موعظه نیست بلکه یکی از شاخص های مهم حکمرانی برای تحقق عدالت است. اگر حاکم جامعه اسلامی یا مدیران آن جامعه تقوا پیشه نکنند عدالت را هم محقق نخواهند کرد.
رضایت مردم چه جایگاه و وزنی در مولفه های حکمرانی عادلانه امام علی علیه السلام دارد؟
دومین و یکی از مهم ترین محورهای حکمرانی نزد امیرالمومنین (ع) همین کسب رضایتمندی مردم و جلب مهر و عاطفه آن هاست. امروزی ها اصطلاحی دارند و می گویند: حکومت بر دل ها. آنچه امیرالمومنین از آن سخن می گوید در حقیقت حکومت بر دل هاست. این است که حضرت در نهج البلاغه توجه می دهند که قبل از شما حکومت هایی بر سر کار آمده بودند چه حکومت های عدل و چه حکومت های جور و ستم. همچنان که کردار و عملکرد آن حکومت ها در بوته نقد و قضاوت مردم قرار گرفته عملکرد شما هم نقد خواهد شد بنابراین از این فرصت نهایت استفاده را کنید و دل هایتان را لبریز از محبت به مردم کنید بنابراین حضرت به مالک اشتر توصیه می کنند که از خودکامگی بپرهیز و با مردم از سر لطف برخورد کن چون مردم دو دسته اند یا برادران دینی تو هستند یا در خلقت و آفرینش، نظیر و همانند تو هستند بنابراین حضرت می گوید اگرچه ممکن است مردم اشتباهاتی داشته باشند اما رفتار حاکم با مردم باید همراه با مدارا باشد و با عفو و گذشت و از موضع برآوردن حاجات مردم با آن ها رفتار و برای کسب رضایت مردم اقدام کند وگرنه باید خود را آماده و در معرض جنگ با خدا قرار دهد. این نگاه امیرالمومنین است که اگر حاکمان و مدیران جامعه اسلامی خود را در برابر مشکلات معیشتی مردم مسئول ندانند در حقیقت خود را در معرض جنگ با خداوند قرار داده اند.
نکته دیگری که حضرت بر روی آن تاکید می کنند این است که مدیران جامعه اسلامی هرگز نباید نسبت به عفو پشیمان شوند و از آن طرف فریفته مجازات گردند. نگویند من مامورم و معذور، چه رواج این سخنان باعث دل چرکینی مردم و تضعیف حاکمان می شود بلکه حاکمان باید با ابتکار و نوآوری خواسته های مشروع و قانونی مردم را عملیاتی کنند. امام در این باره مدیر جامعه اسلامی را به انصاف خرج دادن و تلاش برای تحقق عدل در میان عموم مردم و نه طبقه خاصی دعوت می کنند.
اتفاقا این نکته یکی از گره های تحقق عدالت در همه جوامع از جمله جامعه اسلامی است که گاه یک گروه و طبقه خاص از نزدیکان حکومت مانع تحقق عدالت می شوند. دیدگاه امام علی علیه السلام در این باره چیست؟
امام در این باره توصیه می کنند و در حقیقت توجه حاکمان اسلامی را به این نکته مهم جلب می کنند که خواص معمولا زیاده خواه هستند بنابراین اگر دنبال استقرار عدالت هستید این عدالت باید در میان عامه مردم باشد نه در میان خواص زیاده خواه، می فرمایند مردم ستون دین هستند و در حقیقت مردم، جمعیت و لشکر اسلام و پشتیبان حاکمان در برابر دشمنان هستند بنابراین میل حکومت و حاکمان اسلامی باید به سمت مردم و محرومان باشد نه طبقه خاص زیاده خواهی که دنبال امتیازخواهی و امتیازطلبی است.
نظر شما