کرونا و آثار آن

ابتلا یکی از موهبت های الهی است. انسانها از اول خلقت تاکنون به انواع بلاها دچار بوده اند. خداوند برای سنجش بشر از این نوع امتحان استفاده می کند تا عیار انسان شناخته شود. گرچه بلا انسان را دچار مشکل و سختی می کند یا نعمتی را ولو در مدتی ازانسان سلب...

به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، ابتلا یکی از موهبتهای الهی است. انسانها از اول خلقت تا کنون به انواع بلاها دچار بوده اند. خداوند برای سنجش بشر از این نوع امتحان استفاده می کند تا عیار انسان شناخته شود. گرچه بلا انسان را دچار مشکل و سختی می کند یا نعمتی را ولو در مدتی ازانسان سلب می نماید ولی دارای مزیت هایی نیز هست. همیشه نباید نیمه خالی لیوان را دید و زبان به گلایه گشود برخی مواقع باید نیمه پر را نیز نظاره کرد که این سختی چه فرصتهایی را ایجاد کرد. در این زمان که ویروس منحوس کرونا جهان را در بر گرفته برخی لب به شکایت گشوده و ابراز ناراحتی کرده اند. این بلا مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده، سلامتی را از برخی سلب کرده و برخی را به کام مرگ فرو برده و برخی را در عزای عزیزانشان داغدار نموده ولی اگر از عینک خوش بینی استفاده کنند درخواهند یافت که جنبه های مثبت را هم در زندگی مردم ایجاد کرده است. از مهمترین ویزگیها، یاد مرگ را در مردم زنده کرد. برخی را از خواب غفلت بیدار نمود و سبب شد که افرادی دست از غرور و خودخواهی بردارند. مهمترین ویزگیهایی که این ویروس داشت عبارتند از:

 

1.یاد خدا(دعا و ذکر)

ذکر، یاد کردن و بر زبان راندن، به معنای یاد، آوازه، حدیث، ثناء، دعا، ورد و جمع آن اذکار است.[1] «ذکر» به عنوان حلقه ارتباطی عبد و خداوند، جایگاه بسزایی در تربیت انسان داشته تا انسان به واسطه این گذرگاه روحانی، از عالم جسمانی پلی به عالم بالا زده و با ارتباط معنوی با حضرت حق از این راه زمینه تربیت و تزکیه ربانی خویش را فراهم آورده، به محضر محبوب بار اید.[2] ثمرات ياد خدا خود سازى،[3] زنده شدن دلها،[4] روشنايى دلها،[5] كليد انس با خدا[6] و ايمنى از نفاق است.[7] ‏

 

با توجه به آموزه های دینی یاد خداوند یکی از اصول تربیتی است و از انحراف و غفلت جلوگیری می کند و اهل بیت علیهم السلام عامل به این روش بوده اند. «ذکر» به عنوان پل ارتباطی عبد و پروردگار نقش بسزایی در تربیت جامعه انسانی دارد، آنگاه که ذکر را فراتر از ذکر لسانی و لفظی تلقی کنیم، و ذکر قلبی را زمینه ساز ذکر عملی و سازندگی معنوی انسان قرار دهیم آنگاه ذاکر به ذکر الله خود را همواره در محضر محبوب حاضر می بیند و با یادکرد پروردگار در مواجهه با اندیشه ها و رفتارهای گوناگون تلاش در پرهیز از محارم و معاصی داشته و همواره با انجام آنچه خداوند به عنوان صاحب مطلق خواستار آن است، مربای به تربیت الهی گردیده و به مقام قرب پروردگار نائل می گردد.[8] امام صادق عليه السلام فرمود: إذا رأيتَ الرَّجُلَ قدِ ابْتُلِي و أنْعَمَ اللّهُ علَيكَ فقُلْ: اللّهُمَّ إنّي لا أسْخَرُ و لا أفْخَرُ، و لكنْ أحمَدُكَ على عَظيمِ نَعْمائكَ علَيَّ. في عِلاجِ دائِهِ. هرگاه ديدى مردى به بلايى دچار است و خداوند به تو نعمت ارزانى داشته، بگو: خدايا! مسخره نمى‏كنم و به خود نمى‏بالم امّا تو را به سبب نعمتهاى بزرگى كه به من داده‏اى سپاس مى‏گويم.

 دعا و ذکر در بحران­ها نقش کلیدی دارد. به یاد خدا بودن سبب نجات در میدان­های سخت است.[9] پروردگار در دعا را وسیله براوردن حاجت قرار داده و می فرماید: وَ قالَ رَبُّكُمُ ادعُونِي أَستَجِبْ لَكُمْ إنَّ الَّذِينَ يَسْتَكبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ»؛[10] «پروردگارتان گفت: بخوانيد مرا، تا شما را پاسخ گويم. آنهايى كه از عبادت من سركشى مى‏كنند زودا كه با خوارى به جهنم درآيند». خداوند در قران مردم را در برابر سستی در دعا کردن مورد نکوش قرار داده و می فرماید: قُل ما يَعْبَأُ بِكُم رَبِّي لَولا دُعاؤُكُم‏ فَقَد كَذَّبتُم فَسَوفَ يَكونُ لِزاماً»؛[11] «بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى‏كند، در حقيقت شما به تكذيب پرداخته‏ايد و به زودى [عذاب با شما] قرين خواهد بود».  

رسول اکرم صلی الله عیله و آله و سلم در این باره فرموده­اند: «أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى سِلَاحٍ يُنْجِيكُمْ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ يُدِرُّ أَرْزَاقَكُمْ‏ قَالُوا بَلَى قَالَ تَدْعُونَ رَبَّكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ؛[12] پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آيا شما را به سلاحى راهنمائى نكنم كه شما را از دشمنان رهائى دهد و روزى شماها را فراوان سازد؟ عرض كردند: بله، فرمود: پروردگارتان را در شب و روز بخوانيد زيرا سلاح مؤمن دعا است. خداوند در قرآن دعا را یک از ویژگیهای مومن نام برده و می فرماید: الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إلَيْهِ رَاجِعُونَ؛[13]  آنان كه چون مصيبتى به ايشان در رسد گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او باز مى‏رويم». خداوند به موسى عليه السلام وحی کرد اى موسى! اتَّخِذْني جُنّةً للشَّدائدِ و حِصْنا لِمُلِمّاتِ الامورِ.[14] مرا در برابر سختيها سپر كن و در مقابل بلاها و مصيبتها دژ خود قرار ده. امام علی علیه السلام فرمود: ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ بِالدُّعَاءِ قَبْلَ وُرُودِ الْبَلَاءِ فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَلْبَلَاءُ أَسْرَعُ إِلَى الْمُؤْمِنِ مِنِ انْحِدَارِ السَّيْلِ مِنْ أَعْلَى التُّلْعَةِ إِلَى أَسْفَلِهَا وَ مِنْ رَكْضِ الْبَرَاذِينِ سَلُوا اللَّهَ الْعَافِيَةَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ فَإِنَّ جَهْدَ الْبَلَاءِ ذَهَابُ الدِّين‏[15] پيش از ورود بلا، امواج بلا را با دعا از خود دور سازيد، كه سوگند به آن كه دانه را شكافته و مردم را آفريده! بلا به مؤمن سريع‏تر از ريزش سيل از بالاى تپه به پايين آن و از دويدن استرها مى‏رسد. از خداوند از سختى بلا، عافيت بخواهيد كه بلاى سخت دين را از بين مى‏برد. خداوند بلا را بر انسان نازل می کند تا انسان توجهش را معطوف به او نموده و در برابرش دست به دعا بردارد. امام باقر عليه السلام فرمود :إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی إذا أحَبَّ عَبداً غَتَّهُ بِالبَلاءِ غَتّاً وَ ثَجَّهُ بِالبَلاءِ ثَجّاً فإذا دَعاهُ قالَ لَبَّیکَ عَبدی؛[16] خداوند تبارک و تعالی چون بنده ای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که این بنده خدا را بخواند فرماید : لبیک بنده‌ی من !

 

در برابر برخی بیماریها از طرف معصومین علیهم السلام ادکار و دعاهایی وارد شده است. امام رضا علیه السلام می فرماید: اگر در محل یا شهری بیماری واگیر شایع شد سه مرتبه دعای زیر را بخوانید ان شاالله خداوند ریشه آن بیماری را از آن محل دور می­کند. "بسم الله الرحمن الرحیم یاالله یارَبَّ الاَربابِ وَ یا سَیِّدَ الساداتِ یا الهَ اِلْالِهَةِ ویا مَلِکَ المُلوک و یا جَباّرَ السَّمواتِ و الْاَرْضِ اِشْـفِنی و عافِنی مِن دائی هذا فَاَّنی عَبدُکَ وَابْنُ عَبدِکَ  اَنْقَلِبَ فی قَبضَتِکَ و ناصِیَتی بِیَدِکَ"[17] امام على عليه السلام نیز فرمود: قُلْ عندَ كلِّ شِدّةٍ: «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلّا باللّهِ العليِّ العظيمِ» تُكْفَها؛[18] هنگام هر سختى و مشكلى بگو: «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه العلىّ العظيم»، تو را كفايت مى‏كند. امام رضا عليه السلام می فرماید: پدرم را در خواب ديدم فرمود: يا بُنَيَّ، إذا كُنتَ في شِدّةٍ فأكْثِرْ أنْ تقولَ: «يا رؤوفُ يا رحيمُ»، و الّذي تَراهُ في المَنامِ كما تَراهُ في اليَقَظةِ؛[19]: پسرم! هرگاه در سختى و گرفتارى بودى جمله «يا رؤوف يا رحيم» را فراوان بگو و آنچه در خواب مى‏بينى چنان است كه در بيدارى مى‏بينى.

 

2.رسیدگی و کمک به خانواده

خانواده نمونه و قوی خانواده ایست که در آن زن و شوهر لحظات در کنار هم بودن خود را بهترین لحظات زندگی خود بدانند و از کنار هم بودن لذت ببرند و احساس آرامش کنند. برای رسیدن به این منظور باید عوامل تحکیم خانواده را بشناسند و طبق آن عمل کنند.

همیاری از عوامل مهم در ایجاد استحکام پیوند خانواده و ایجاد انس و الفت در زندگی است. ایجاد الفت و نشاط  عامل پذیرش و محبوبیت، صفا و صمیمیت و ساماندهی یک زندگی بدون کشمکش است. نرمش و نزدیکی افراد به‌خصوص بین زوجین نقش اصلی و کلیدی در ایجاد محیطی آرام و امن را ایفا می‌کند و زمینه را برای ایجاد یک خانواده‌ی متعادل فراهم می‌آورد. رسول اکرم صلی الله علیه و اله در همه کارها به اهل خانه کمک می‌کرد و نیز لوازم خانه و زندگانی را بر پشت حمل می‌کرد و از بازار به خانه می‌برد. گاه اتفاق می‌افتاد که آن حضرت خانه خویش را نظافت می‌کرد و جارو می‌کشید و خود بارها در این باره می‌فرمود: خِدْمَتُكَ زَوْجَتَكَ صَدَقَةٌ؛ کمک به همسر و کارهای منزل، صدقه و احسان در راه خدا محسوب می‌شود.[20] کمک مرد به همسر خود در انجام کارهای خانه، نشان دهنده‌ی صمیمیت و احترام به شریک زندگی است. زن و مرد در خانواده برای ایجاد محیطی آرامش‌بخش، بر اساس تحمل و همکاری با هم رفتار کنند. این نحوه برخورد بر اساس همیاری و درک همسر سبب می‌شود که همسران علاوه بر غلبه بر مشکلات، رغبت بیشتری برای همکاری و یاری رساندن به یکدیگر داشته و تلاش بیشتری در این راه انجام می‌دهند. زوجین برای ایجاد فضای صمیمیت و همدلی در بین اعضای خانواده نیاز به همکاری و همیاری یکدیگر دارند. البته همیاری و یاری رساندن به یکدیگر در خانواده، به معنای تزلزل در روابط و دخالت در کارهای همدیگر نیست بلکه زندگی زناشویی محلی برای همکاری و ایجاد صفا و صمیمیت بین افراد خانواده بخصوص زوجین است.

 

قرآن کریم به همکاری با افراد سفارش کرده و می­فرماید: تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ؛[21] (همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد! و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همكارى ننماييد! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است!

اقدامات مشترک برای دستیابی به هدف‌هایی که یک زوج برای خود در نظر می‌گیرد، همکاری است. در خانواده چون اصل بر زندگی مشترک بنا نهاده شده است، مسئولیت‌ها هم بین افراد در خانواده تقسیم شده است تا با انجام وظایف، خانواده بتواند به هدف خود برسد.

 

مشارکت پدران در خانواده و تربیت فرزندان، نه تنها ناعادلانه نیست، بلکه وقتی هر دو والد به طور مشترک قبول مسوولیت می کنند، رابطه بین آنها بهتر می‌شود، سلامت و رفاه افزایش می‌یابد و فرزندان نیز از بهبود کیفیت رابطه والد- کودک، متنفع می‌شوند.[22] مساعدت در امور منزل از طرف هر کدام از زن و مرد، محبت و علاقه را بین آنها افزایش می­دهد. اولیای دین هم زوجین را به همکاری در امور زندگی تشویق می­کند. کمک مالی، حمایت عاطفی و همکاری، سه عامل مهم رضایت در زندگی خانوادگی است.[23] سازگاری در زندگی، همکاری زن و شوهر و همچنین مهرورزی هر کدام از زوجین به یکدیگر در تحکیم خانواده موثر است. سازگاری در زندگی این است که طرفین با کم و زیاد هم بسازند، با رفاقت و همدلی کمبودهای یکدیگر را برطرف نمایند همچنین درک متقابل از یکدیگر و استفاده بهینه از داشته‌ها، خانه را به محیطی امن تبدیل می‌کند.

کمک کردن مرد به همسر خود در امو خانه‌داری نشانه‌ی صفا و صمیمیت و احترام بین آنان است و داشتن زندگی خوب و سالم همراه با آسایش، آرامش و امنیت نیاز به سازش، توافق و همکاری متقابل بین زن و شوهر دارد و آنان نباید خود را جدا و مستقل از دیگری بدانند.

از عللی که سبب می‌شود زوجین زندگی مناسبی نداشته باشند، عدم همکاری آنان در کارهای خانه و خانواده است. اگر هر کدام کار خود را خوب انجام دهد ولی به طرف مقابل کمک نرساند باعث اختلال در امور زندگی می‌شود همچنین همکاری و خدمت به اهل خانه دارای اجر و پاداش می‌باشد. هر يك از زنان با اشتغال در خانه خويش ثواب مجاهدان در راه خدا را خواهد يافت.[24]

زن و مرد در زندگی به همدیگر نیازمندند و باید در تامین نیازهای یکدیگر کوشا باشند. همکاری مرد و زن در امور زندگی نوعی احترام و تکریم به یکدیگر بوده و از سوی دیگر احترام متقابل زوجین در محیط خانواده از اصول اخلاقی و مهم است که نقش اساسی در سعادت خانواده دارد و در روایات آمده که زوجین باید به همدیگر احترام بگذارند. امام باقرعلیه­السلام به مردان چنين سفارش كرده است: مَنِ اتَّخَذَ امْرَاءَةً فَلْيُكْرِمْها؛ هر كس زن گرفت، بايد او را گرامى دارد.[25]

زن به خاطر احساس و عاطفه، تأثير پذيرى، رقّت قلب، نياز بیشتری به همکاری، محبت و مهرورزى دارد و باید از احترام شايسته شوهر در محيط خانه و خانواده برخوردار باشد. بی احترامی به زن باعث تضعیف شخصیت او شده و موجب رنجش وی می‌شود، نشا ط و شکوفایی خود را از دست داده، چنین زنی نمی‌تواند از عهده مسئولیت تربیت کودک و اداره امور خانه به شایستگی بر آید. پيامبر گرامى صلی الله علیه و آله فرمود: اِسْتَوْصَوْا بِالنِّساءِ خَيْراً فَاِنَّهُنَّ عَوانٌ عِنْدَكُمْ؛ با زنان خوشرفتارى كنيد، اينان در دست شما امانت هستند.[26]

 

همکاری حضرت علی علیه‌السلام به همسرش حضرت زهراسلام الله علیها الگوی خوبی برای زوجین در زمینه همکاری است. امام صادق عليه‌السلام درباره همکاری حضرت علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها می‌فرماید: ‏امير مؤمنان عليه‌السلام خود هيزم تهيّه مى‏كرد و آب از چاه مى‏كشيد و جاروب مى‏كرد و حضرت‏ فاطمه عليها السّلام آسياب مى‏كرد و خمير مى‏نمود و نان مى‏پخت.[27]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله سفارشاتی به حضرت علی علیه‌السلام در مورد همکاری مرد همسرش دارد. از امير المؤمنين عليه‌السلام روايت است كه فرمود: پيامبر خدا به خانه ما آمد، در حالى كه فاطمه عليهاالسلام كنار ديگ نشسته بود و من، عدس پاك مى‏كردم. فرمود: «اى ابو الحسن!». گفتم: بلى، اى پيامبر خدا! فرمود: بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم می‌گویم! هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند ، مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد و خداوند به او ثوابی می‌بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم‌السلام بخشیده باشد. 

 

ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می‌کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می‌دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می‌دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می‌نماید.

ای علی! یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه‌ای که برای رضای خداوند رحمان سیر گردد و هزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست و چنین مرد خدمتکار به همسر از دنیا بیرون نمی‌رود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند. ای علی! کسی که در خدمت به همسرش روگردانی و تکبر نکند بدون حساب وارد بهشت می‌شود. ای علی! خدمت به همسر کفاره ( پاک کننده) گناهان کبیره و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداق ازدواج با حور العین است و این خدمت موجب زیادی خوبی‌ها و علو مقام است.[28]

تعاون و همیاری بهترین وسیله برای تحقق همیاری و تعاون می­باشد. از وظايف اخلاقي مشترك زوجين كه در تحكيم بنيان خانواده،‌ نقش اساسي دارد، ياري رساندن آنان به يكديگر در اداره امور زندگي است.[29]  در حديثي از پيامبراعظم صلی الله علیه و آله خطاب به امام علي علیه‌السلام آمده است: اي علي به خانواده خود خدمت نمي­كند مگر انسان راستگو يا شهيد يا مردي كه خداوند خير دنيا و آخرت را براي او بخواهد.[30] نقل شده است که کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَحْلُبُ عَنْزَ أَهْلِه؛ پيامبر صلی الله علیه و آله خودشان گوسفند خانه را مى‏دوشيدند.[31]

 

همياري امام علي علیه‌السلام و سرور زنان جهان فاطمه سلام الله علیها الگوي خوبي در اين زمينه براي جامعه اسلامي است. از امام باقر علیه‌السلام روايت شده است كه مي­فرمايد: علي علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیها براي داوري درباره تقسيم كارهاي خود،‌ نزد پيامبر صلی الله علیه و آله رفتند. پیامبر صلی الله علیه واله اين­گونه قضاوت كرد كه كارهاي داخل خانه را فاطمه انجام ­دهد و كارهاي بيرون از خانه را علي علیه السلام. فاطمه سلام الله علیها فرمود: از اين كه پيامبر صلی الله علیه و آله مرا از برعهده گرفتن مسئوليت­هاي مردان،‌ معاف ساخت، ‌فقط خداي مي­داند كه چقدر خوشحال شدم.[32]

همکاری زن و مرد در خانواده نشانه‌ی احترام و صمیمیت بین آنان بوده و فضایی از یکدلی را در خانواده ایجاد می‌کند. این کار در آرامش زندگی و روابط بین انها موثر است. در ایام دیگر شاید کار زن در خانه به چشم نیاید و کم ارزش جلوه کند یا مردان به دلیل مشغله های زیاد نتوانند در کارهای منزل به همسر خد کمک کند. در این ایام که برای جلوگیری از شیوع ویروس مردان در خانه می مانند این همکاری می تواند نمود بیشتری داشته و همیاری به همسر را بیشتر کند.

 

3.صله رحم

«الأرحام» جمع «رَحِم» است و «رحم» عضوی در بدن زن است که نطفه را نگه می‌دارد تا جنین شود و رشد کند و به صورت بچه به دنیا بیاید؛ و چون «خویشاوندی نسبی» نهایتا به «رَحِمِ واحد» منتهی می‌شود، از این خویشاوندی به «رحم» تعبیر می‌شود و به خویشاوندان (کسی که دارای پیوند خویشاوندی است) أولي الأرحام (صاحبان رحم‌ها، برخورداران از خویشاوندی) گفته می‌شود.[33] اموزه های دینی بر ارتباط با بستگان تاکید و سفارش کرده است. ارتباط با خویشان در آیات و روایات با واژه صله رحم بیان شده است.  صله­ی رحم از دو واژه صله و رحم تشکیل شده است که معنای لغوی صله از ماده "وصل" به معنای پیوستن بوده و پیوند کردن دو چیز را می­ گویند.[34]

معنای لغوی رحم، زهدان به معنی جای کودک در شکم مادر را گویند.[35] وصل: وَصْلًا و صِلَةً و صُلَةً الشی‏ءَ بالشی‏ءِ: آن دو چیز را با هم پیوند داد، هُ بِالْف دینار: هزار دینار به او بخشید- وَصْلًا وَ صِلَةً رَحِمَهُ: صله رحم كرد و به خویشاوندان خود رسید، فلاناً: به فلانى رسید و نزد او ماند، به او كمك و بخشش نمود.[36] «صله» از «وصل» به معنای اتصال و پیوستگی است و در مقولات معنوی «به عمل و رفتاری که قرابت و پیوند میان افراد ایجاد می‌کند یا تحکیم می‌بخشد، اطلاق می‌شود»[37] راغب می نویسد: وصل: اتِّصَال‏ بهم پيوستگى و اتحاد اشياء است كه مانند طرفين و محيط دائره بهم نقطه‏هايش بهم پيوسته باشد يا اجزاى هر چيز واحد. نقطه مقابل آن انفصال است واژه‏ وَصْل‏- هم براى اجسام و هم براى معانى به­كار مي­رود.[38]  در قاموس آمده است که وصل به معنای متصل كردن جمع كردن «وَصَلَ‏ الشّى‏ء» بالشّى‏ء وَصْلًا و صِلَةً:جمعه». وَ الَّذِينَ‏ يَصِلُونَ‏  ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ‏ يُوصَلَ‏ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ‏؛[39] و كسانيكه خدا آنچه را به پيوستن آن فرمان داده پيوسته ميدارند و از خدايشان ميترسند. وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ‏ يُوصَلَ‏ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ؛[40]‏ و قطع ميكنند رشته‏ايرا كه خدا فرمان بپيوستن آن داده و در زمين فساد ميكنند.معنى هر دو آيه على الظاهر عامّ است و صله ارحام از مصاديق آن ميباشد.[41]  واژه رحم، در صله رحم استعاره برای قرابت و خویشاوندی است؛ چراکه آن‌ها از یک رحم متولد شده‌اند و مراد از رحم یعنی نسبت شناخته شده بین آن دو وجود داشته باشد؛ هر چند نسبت دوری با هم داشته باشند.[42] اهمیت صله رحم در اسلام به حدی است که می توان گفت جزء اولویت های بزرگ اسلامی است. هیچ راه نجاتی برای قاطع رحم وجود ندارد و برای صله کننده، مژده فراوانست. اسلام صله رحم را وسیله فزونی رزق و روزی، عامل بسیار موثر در افزایش عمر، پاک کننده اعمال و رفتار، آسان کننده سختی های مرگ، و موجب پاداشهای فراوان آخرتی و … می داند. درباره صله رحم، هم در قرآن و هم در روایات سخن فراوانست. در قرآن می فرماید: وَالَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ؛[43] و كسانی كه خدا آنچه را به پیوستن آن فرمان داده پیوسته می دارند و از خدایشان می ترسند.

 

شخصی به رسول خدا عرض کرد: «من اقوامی دارم که به آنها احسان می‌کنم ولی آنها مرا اذیّت می‌کنند. می‌خواهم دیگر کاری به آنها نداشته باشم امام فرمود: در این صورت خداوند همه شما را رها می کند عرض کرد: پس چه کنم؟ امام فرمود: به آن کس که تو را محروم ساخته بخشش کن و با آن کس که از تو قطع کرده بپیوند و آن را که به تو ظلم کرده، ببخش. و اگر چنین کنی خداوند پشتیبان تو خواهد بود.[44]

امام صادق علیه السلام می­فرمایند: «همانا صله رحم و نیکی کردن، حساب را آسان ساخته از گناه نگاه می‌دارد. پس صله رحم کرده، به برادرانتان نیکی کنید، اگرچه به سلامی نیکو و جواب سلام دادن باشد».[45] امام علی ( علیه السلام) فرمود: و اکرم عشیرتک فانهم جناحک الذی به تطیر و اصلک الذی الیه تصیر و یدک الذی بها تصول؛[46] خویشاوندانت را گرامی بدار، چون آنها بال تو هستند که توسط آنها پرواز می کنی و ریشه تو هستند که به آن بر می گردی و دست تو هستند که بواسطه او دفاع می کنی. با توجه به آیات و روایات ذکر شده معلوم گشت که صله رحم از دیدگاه اسلام بسیار مهم و ارزشمند است،‌ لذا هر چیزی که در رسیدن به این هدف کمک و یاری نماید با ارزش می‌گردد و یکی از راه‌های رسیدن به آن آگاهی و دانستن رابط خویشاوندی است و به همین جهت بر مسلمان لازم و ضروری است از شجره نسب خویش کسب آگاهی نماید، تا بتواند هر چه بهتر با اقوام و خویشاوندان دور و نزدیک خود حسب دستور خدا و رسول رابطه برقرار کند و از ثمرات و فوائد ارزشمند دنیوی و ثواب اخروی بهره مند گردد. صله رحم از صفاتی است که از بعد مادی تاثیر مهمی روی اصلاح و آرامش خانواده و جامعه دارد.عمل به این سنت حسنه داراي ثمرات دنيايي فراوانی است:

 

صله رحم باعث محبوبیت فرد می شود. انسان‌ها به طور فطری نرم­خویان را دوست دارند. اگر این رفتار نرم، در مواقع حساس، به شکل حساب­شده بروز کند، شخصیتی خاص برای فرد می‌سازد و مخاطبان وی ناخودآگاه از او تبعیت کرده و سخنش را می‌پذیرد. در حقیقت صله رحم دارای بهره­ای دوجانبه است. از یک طرف موجب محبوبیت دیدار کننده و پذیرش سخن او می­شود و از طرف دیگر زمینه هوشیاری مخاطب و رشد وی را فراهم می­کند. درک نیاز دیگران و پاسخ عاطفی و منطقی به آن، می­تواند الگویی برای رفتار دیگران نیز باشد و فضا را محبّت­آمیز کند. انسان تشنه دوستي و محبت است. محبت، انگيزه­ی­ بسياري از تلاش­ها و زحمت­هاي طاقت­ فرسای زندگي است محبوبیت به این است که بر اساس احترام متقابل نسبت به هم رفتار کنند و به شخصيت يكديگر ارج نهند، و از درگیری و لجاجت که باعث کاهش ‌ارزش انسان می‌شود و بذر کینه و دشمنی را در دلها می­افشاند، خودداری کنند.[47]

هر كدام از زن و شوهر بايد به اقوام و بستگان همسر خود احترام بگذارند تا زندگي شيرين­تر و كانون خانوادگي گرم­تر شود. وقتي كه مرد مي­بيند كه زن به اقوام و بستگان او احترام مي­گذارد يا زن مي­بيند كه مرد احترام خويشان او را دارد انس و محبت آنها به يكديگر بيشتر مي­شود و آرامش و سكون در خانواده پايدارتر مي‌گردد. هركدام از زن و مرد بايد بستگان همسر خود را جزئي از اقوام خود بدانند و با نهايت احترام با آنها برخورد كنند. يكي از مشكلات و ناراحتي­هايي كه در خانه بوجود مي­آيد منشأ آن همين احترام نكردن زن و شوهر به اقوام و بستگان همسر خود است. روات می­گوید از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: ان صلة الرحم مثراة فی المال و محبة فی الاهل و منسأة فی الاجل؛[48] صله رحم موجب ازدیاد مال و محبوبیت در میان خویشاوندان و تأخیر در مرگ می شود. مقداري از اختلافات خانوادگي و مشاجرات از مسئله فاميل و بستگان ناشي می شود يعني مرد بستگان همسر را و زن بستگان شوهر را نمي­توانسته است تحمل كند. البته همه اين­ها بايد در حد اعتدال رعايت شود. صله رحم عمر را طولانی[49] کرده حساب روز قیامت را اسان می کند. [50]

دین مقدس اسلام دایره صله رحم را خیلی وسیع­تر و ساده­تر از این ها به ما بیان کرده است. مخصوصاً امروزه که با یک تلفن کردن یا فرستادن پیامک از حال همدیگر می­توانیم آگاه شویم. در این ایام نیز مردم برای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا صله رحم با تلفن و پیامک انجام می شود. مخصوصا کسانی که عزیزانشان در شهرهای مختلف هستند برای اگاهی از سلامت انان. کرونا باعث شده مردم بیشتر از احوال یکدیگر اگاه شوند.

 

4.یاد مرگ و قیامت

قیامت واقعه عظیمی[51] است که انسان باید همیشه  از ان بترسد ویاد آن را در ذهن  فراموش نکند. قران درباره ی قیامت می فرماید: (يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ‏ مِنْهَا وَ يَعْلَمُونَ‏ أَنَّهَا الْحَقُ‏ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ).[52] «كسانى كه به آن (آخرت) ايمان ندارند شتاب‏زده آن را مى‏خواهند و كسانى كه ايمان آورده‏اند از آن هراسناكند و مى‏دانند كه آن حق است. بدان كه آنان كه در مورد قيامت ترديد مى‏ورزند، قطعا در گمراهى دور و درازى هستند». شدت و سختی روز قیامت طوری است که انسان حتی از اقربا و نزدیکانش هم می‌گریزد. یوم یفر المرء من اخیه؛ يوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ* وأُمِّهِ وَأَبِيهِ * وصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ؛[53]ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺁﺩﻣﻰ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﻰ  ﻛﻨﺪ ، ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﭘﺪﺭﺵ  ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ.

شدت روز قیامت به گونه ای است که انسان از نزدیکان و اقربای خود که روزی طاقت دوری یک لحظه از انان را نداشت و انان را همکار و بازوی خود می پنداشت از همه خویشان گریزان است. شدت این روز چنان  انان را احاطه کرده که افراد را یاد اوری دیگران غافل می کند. بلا و مصیبت  هم زمانی که بزرگ و شدید باشد و بر آدمی غالب شود آن چنان انسان را به خود جذب می کند  که او را از هر فکر و تلاشی منصرف  می کند. قران در ادامه می فرماید: لکل امرئ منهم یومئذ شان یغنیه؛[54] یعنی برای هر فردی از ایشان، به قدر کفایت که نگذارد به چیز دیگری بیندیشد گرفتاری هست.

ویروس کرونا پدیده­ای است تا خداوند قیامت را، که مردم فراموشش کردند، یاد آوری کند،  خداوند عاقبت  انسانها را در قیامت چنین متصور شده و فرموده: يوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ* وأُمِّهِ وَأَبِيهِ * وصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ؛[55] ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺁﺩﻣﻰ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﻰ  ﻛﻨﺪ ، ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﭘﺪﺭﺵ  ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ.

 

 در این ایامی که ویروس کرونا در جامعه در حال انتشار هست، احوال مردم نیز شبیه روز قیامت شده است. مردم برای جلوگیری از انتشار ویروس و حفظ سلامتی و از ترس جان خود، از یکدیگر فرار می کنند، با بهترین رفقای خود روبوسی و دست نمی دهند، مادر فرزندش را بغل نمی کند یا با اکراه این کار را انجام می‌دهد، با اینکه ثواب زیادی برای صله رحم و دید و بازدید بیان شده ولی به دیدن یکدیگر نمی روند، حتی اگر عزیزترین ما از دنیا برود جنازه‌اش  تحویل صاحبان عزا نداده و غریبانه دفنش می کنند. حتی جلسات را ممنوع اعلام کرده و اعمال عبادی جمعی را به تعطیلی کشانده حتی نماز جمعه و جماعت را که این همه برایش ثواب بیان شده تعطیل شده است. در این زمان هر کسی به فکر خودش هست تا از بیماری نجات یابد.

خداوند می فرماید: يوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ؛[56] ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻣﺮﺩم [ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﻴﻤﮕﻲ ] ﭼﻮﻥ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺍﻧﺪ. امام سجاد علیه‌السلام در دعای خود در مورد قیامت فرمود: أَبْکِی لِخُرُوجِ نَفْسِی أَبْکِی لِظُلْمَةِ قَبْرِی أَبْکِی لِضِیقِ لَحْدِی أَبْکِی لِسُؤَالِ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ إِیَّایَ أَبْکِی لِخُرُوجِی عَنْ قَبْرِی عُرْیَاناً ذَلِیلًا حَامِلًا ثِقْلِی عَلَی ظَهْرِی أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یَمِینِی وَ أُخْرَی عَنْ شِمَالِی إِذِ الْخَلَائِقُ فِی شَأْنٍ غَیْرِ شَأْنِی لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْ‌ها غَبَرَةٌ تَرْهَقُ‌ها قَتَرةٌ...»[57] برای جان دادنم گریه می‌کنم، برای تاریکی قبرم می‌گریم، برای تنگی لحدم گریه کنم، برای سوال نکیر و منکر از من گریه می‌کنم، برای بیرون آمدن از قبرم می‌گریم درحالیکه لخت و عریان و خوار و بار گناه را بر پشت می‌کشم یکبار به راستم بنگرم و یکبار به چپم زمانی که مردم در کاری غیر از کار من باشند برای هر کسی در آن روز کار خاصی است که او را به خود مشغول ساخته است. در آن روز چهره‌هایی باز و خندان و شادمان و چهره‌هایی که بر آن‌ها غبار [غم] نشسته و تیرگی و سیاهی و خواری آن‌ها را پوشانده است.

 

5.اگاهی از ضعف انسان و دوری ازغرور

انسان مخلوقی عجیب، گستاخ و طغیانگر است. انقدر عجول هست که هنوز به توانگری نرسیده یاغی و طاغی می شود. انسان ناسپاس است. خداوند در قران می فرماید: كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‌ * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى؛[58]‌ بى‌گمان آدمى طغيان مى‌كند. چون خود را بى‌نياز مى‌بيند. انسانی که افریده خداست و هر چه دارد از گنجینه پروردگار است امّا در برابر او طغيان مى‌كند. در صورتی که خداوند طغیان و سرکشی به زیان انسان بر می شمرد و می فرماید: يَا أَيُّها النّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ‏ عَلَى‏ أَنْفُسِكُمْ‏ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)؛[59] اى مردم! سركشى شما تنها به زيان خودتان است، [شما] بهره زندگى دنيا [را مى‏طلبيد]. تمتّعى است در اين زندگى دنيوى. سپس بازگشت شما به سوى ما خواهد بود و از كارهايى كه مى‏كرده‏ايد آگاهتان مى‏سازيم».  البته شاید بلایی یا بیماری و گرفتاری انسان را متنبه کند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: لَولا ثلاثةٌ في ابنِ آدمَ ما طَأْطَأ رأسَهُ شَي‏ءٌ: المَرضُ، و المَوتُ، و الفَقرُ، و كلُّهنَّ فيهِ، و إنّه لَمَعهُنَّ لَوثّابٌ![60] اگر سه [نقطه ضعف‏] در آدمى نبود، چيزى سر او را فرود نمى‏آورد: بيمارى، مرگ و فقر. اين هر سه را دارد و با اين حال چموشى مى‏كند!

سالها انسانها بر پیشرفت علم خود مغرور شده و دین الهی را در برابر دانش خود ناچیز و تمسخر می کردند که دین برای سالهای قبل بوده که مردم پیشرفت چندانی نداشته اند  و الان علم پیشرفت کرده است و با این کار دین را به سخریه می گرفتند. انان انقدر بر طبل علم ناچیز خود کوبیدند و بر ان دچار غرور شدند که در اخرالزمان خداوند با یک ویروس ریز انان را چنان به چالش کشید که همه زانوی ضعف و ناتوانی در مقابل خداوند زدند  طوری که جرات خروج از منزل را نداشته یا با احتیاط و ترس اندک مدتی برای کارهای ضروری خارج و سریع به مکان خلوت می خزند. این انسانی که به ضعف خود پی برده به جای اطاعت و استغفار به دامن کبریایی خداوند ، باز به تمسخر دین می پردازد حرمت دین خدارا نقض می کند می گوید: اسلام که دشمن الکل بود! پس چرا تمام مساجد و اماکن متبرکه اسلامی بوی الکل گرفته؟!! اگر این طغیان ادامه دار باشد شاید خداوند بلایی بر ساکنان زمین ایجاد کند که استغفار و انابه هم کارساز نباشد. انسانها دست از سرکشی بر دارند و به اطاعت از معبود بپردازند. بدترين نوع كبر و غرور، آن است كه  انسان در برابر پروردگار كريم و هستى بخش مغرور  شود. خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ؛[61]ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! براى شكستن غرور، بايد نعمت‌هاى الهى را پى‌درپى گوشزد كرد.  یکی از نعمتهایی که همواره مجهول و مغفول مانده سلامتی است. مردم قدر ان را نمی دانند. رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود: نعمتان مجهولتان الأمن و العافیة؛[62] دو نعمتند که قدرشان مجهول است: صحت، امنیت.

 

انسان زمانی ارزش چیزی را می داند که ان را از دست بدهد. حال که مردم ‏دچار ویروس منحوس کرونا شده و سلامت خد را در خطر می بینند قدر سلامتی و امنیت خود را بیشتر درک می کنند. امنیت جانی انان به خطر افتاده، سلامتی به مخاطره افتاده است. این دو نعمت در اسایش و ارامش روانی جامعه نقش موثری دارد. همچنین می‌فرماید: النعیم فی الدنیا الامن و صحه الجسم؛[63] برخورداری و بهره مندی در دنیا، امنیت و تندرستی است.  از سوی دیگر مردم شکر این نعمت را بجای نمی اورند. نعمتان مکفورتان الامن و العافیه؛[64] دو نعمت امنیت و عافیت است که شکرشان به‌جا آورده نمی‌شود. همچنین فرمود: الْعَافِيَةُ نِعْمَةٌ خَفِيَّةٌ إِذَا وُجِدَتْ‏ نُسِيَتْ وَ إِذَا فُقِدَتْ ذُكِرَتْ [65] الْعَافِيَةُ نِعْمَةٌ يَعْجِزُ الشُّكْرُ عَنْهَا؛[66] سلامت نعمتى پنهان است كه چون موجود باشد، از ياد مي‌رود، و چون مفقود مى‏شود بياد مى‏آيد و عافيت نعمتى است كه شكر آن نتوان كرد.

بیماری ارامش و اسایش را از انسان سلب می کند.  کرونا زنگ هشداری است در برابر جهل، غرور و خودخواهی. کرونا  سلامت جسمی و روانی را از جامعه گرفت تا این نعمت به مردم یاداوری شود و مردم شکر معبود را بجای اورند.  هشدار داد که یا ایها الانسان  با همه تکبر و غرور در برابر معبود کسی نیستی که گردنکشی و طغیان کنی. انسان را اگاهی داد که اگر به مال و اموال می‌نازی در برخی مواقع به کارت نمی اید به پست و مقام می نازی، پست و مقام همیشگی نیست، به زیبایی خود بها می دادی و با ارایش و ... در خیابان ظاهر می شدی، این زیبایی فریبنده دوام ندارد.

6.ایجاد روحیه همکاری و جلوگیری از انزوا

یکی از عوامل جلوگیری از افسردگی و انزوا، ارتباط با هم‌نوعان است. معمولا افرادی که با دیگران ارتباط صمیمی‌تری داشته و دوستان متعددی دارند از افسردگی و گوشه‌گیری در امان می‌مانند. امام على عليه‌السلام این مطلب را به عنوان یک قاعده‌ی کلی چنین بیان فرموده است: حُسنُ الخلاقِ يونِسَ الرِّفاقَ؛[67] خوش اخلاقى ميان دوستان انس و الفت پديد مى‌آورد. آن حضرت در کلامی دیگر فرمود: مَن حَسُنَ خُلُقُهُ كَثُرَ مُحِبُّوهُ، وأنِسَتِ النُّفوسُ بِهِ؛[68] کسی که نرم‌خو باشد؛ محبت او در دلها جای می‌گیرد. از طرف دیگر سرزنش دیگران و عدم مدارا دلها را کینه‌ور کرده و دوستان را پراکنده می‌سازد.[69] پیامبر اکرم صلّی الله عليه و آله فرمود: من سَعى لِمَريضٍ في حاجَةٍ قَضاها أولَم يَقضِها خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ كَيَومٍ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ؛[70] هر كس براى بر آوردن نياز بيمارى بكوشد، چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، مانند روزى كه از مادرش زاده شد، از گناهانش پاك مى شود. از راههای تحقق اهداف، همکاری و تعاون و ایجاد روحیه نوع دوستی است. این امر سبب می‌شود تحمل مشکلات و سختی‌ها آسان گردد. از مصداق­های کمک، همکاری و یاری رساندن زن و شوهر و افراد خانواده در امور مربوط به زندگی است. اصل همکاری بین زوجین دارای جایگاه مهمی بوده و مورد تاکید اسلام است.[71] صمیمیت و محبت از ویژگی‌های یک ارتباط سالم و سازنده در زندگی اجتماعی است. محبت یک نوع دلسوزی و علاقه در بین افراد است. کسانی که از این امکان ارتباطی برخوردارند از سلامت روان بیشتری برخوردارند و میزان خود کنترلی آنان در کلیه امور با عقلانیت سازگار است.

اسلام نيز معتقد است كه نشاط و شادكامى انسانها با نوع ارتباطی که فرد با دوستان و خويشاوندان و روابط اجتماعى، که دارند به دست می‌آید، آنچه اين اثر را در روابط اشخاص با دیگران بوجود می‌آورد؛ نحوه برخورد افراد با يكديگر است.

 

امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: هر مسلمانى به مسلمانى برخورَد و او را شاد كند خداى عزو جل او را شاد مى‏كند.[72]  آن حضرت در کلام دیگری گوارایی زندگی را خوش‌خلقی می‌داند. لا عَيْشَ اَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ.[73] امام على عليه‌السلام هم در کلامی خوش خلقی را عامل خرمی می داند. بِحُسْنِ الخلقِ يَطِيبُ الْعَيْشُ؛[74] با اخلاق خوش است كه زندگى خوش و خرّم مى‏شود و بدخلقی را عامل تلخی زندگی معرفی کرده اخلاق در تلخی یا شادی زندگی موثراست. السَّيِّئُ الخُلقِ كثيرُ الطَّيْشِ، مُنَغَّصُ العَيْش‏؛[75] آدم بد خوى بسيار خطا كند و زندگيش تلخ شود. بنابراین اخلاق نیکو جایگاه مهمی در شادکامی و نشاط افراد دارد به‌گونه‌ای که وقتی از أمير المؤمنين در مورد غمگین ترین افراد سوال می‌شود؛ حضرت در پاسخ بداخلاق ترین را معرفی می‌کند.[76] امام على عليه السلام فرمود: مَن كنتَ سَببا لَهُ في بلائِهِ وَجَبَ علَيكَ التَّلطُّفُ في عِلاجِ دائِهِ. آن كس را كه تو سبب گرفتارى و بلايش شده‏اى، بايد براى درمان دردش دلسوزى كنى. درایام کرونایی برخی  در پرتو تعالیم مترقی اسلام با فعالیت جهادی با هدف کمک به همنوعان خود سبب شادی و رضایت بیماران شده و زمینه‌ساز ارامش روانی در جامعه شدند. زندگی اجتماعی طوری است که  انسانها به طور طبیعی به یکدیگر محتاج هستند و در ایام سختی و مشکل این نیاز بیشتر می شود. دین اسلام که کاملترین دین است به این نیاز انسان توجه دارد و مردم را به گره گشایی و رفع نیاز همنوعان خود تاکید دارد. پيامبر صلی الله علیه و اله فرمود: الْخَلْقُ‏ كُلُّهُمْ‏ عِيَالُ‏ اللَّهِ‏، وَ أَحَبُّهُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْفَعُهُمْ لِعِيَالِهِ؛[77] آفريدگان همه عيال و نانخور خدايند، پس محبوبترين آنان در نزد خدا كسى است كه براى عيال خدا (خلق خدا) سودمندتر باشد. امام صادق علیه السلام فرمود: قال اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْخَلْقُ عِيَالِي فَأَحَبُّهُمْ‏ إِلَيَ‏ أَلْطَفُهُمْ‏ بِهِمْ‏ وَ أَسْعَاهُمْ فِي حَوَائِجِهِمْ؛[78]  خداى بزرگ گفته است: آفريدگان عيال من هستند، پس محبوبترين آنان در نزد من كسى است كه به آفريدگان مهربانتر و در رفع نيازمندى ايشان كوشاتر باشد. این نیاز به کمک در این زمان که در اوج اضطراب و استرس و مشکل است، بیشتر نمود دارد. دلداری به بیمار، سعی در قضای حاجت و کمک به درمان انان و ... از مصادیق کمک به همنوعان است. مردم و باخصوص جوانان در این مدت کمک شایانی به جامعه پزشکی کردند و دستاورد زیادی از این فعالیت­ها نصیب جامعه شد.

 

7.ازمایش و اگاهی

ازمایش یک سنت الهی و از اهداف افرینش است. از دعا هایی که قابل استجابت نیست ان است که از خداوند در خواست کنیم که خدایا مارا امتحان نکند در صورتی که خداوند انسانها را وعده به ازمایش[79] داده است.  بلکه درخواست از خداوند این باشد که خدایا ما را با چیزی که در ان نمره قبولی نمی گیریم امتحان نکن. انسانها همواره در معرض ازمایش هستند ولی مواد امتحانی افراد با یکدیگر فرق دارد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: إنّ اللّهَ لَيَتعَهّدُ عبدَهُ المؤمنَ بأنواعِ البلاءِ كما يَتَعهّدُ أهلَ البيتِ سَيِّدُهم بِطُرَفِ الطَّعام؛[80] همچنان كه مرد خانه با خوراكى‏هاى نوبر، خانواده خود را مى‏نوازد خداوند نيز بنده مؤمن خود را با انواع بلاها مى‏نوازد. امام علی علیه السلام فرمود: لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ‏  الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ‏ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ الْمَكَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْكَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِي نُفُوسِهِمْ وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً  إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِهِ‏.[81] ليكن خدا بندگانش را به گونه گون سختيها مى‏آزمايد، و با مجاهدتها به بندگى‏شان وادار مى‏نمايد، و به ناخوشايندها آزمايششان مى‏كند تا خود پسندى را از دلهاشان بزدايد، و خوارى و فروتنى را در جانهاشان جايگزين فرمايد، و آن را درهايى سازد گشاده به بخشش او، و وسيلتهايى آماده براى آمرزش او. امام على عليه السلام: در مورد بلایی که بر مردم نازل می شود فرمود: إنّ البلاءَ لِلظّالمِ أدَبٌ، و للمؤمنِ امْتِحانٌ، و للأنبياءِ دَرَجةٌ؛[82] بلا براى ستمگر تأديب است و براى مؤمن امتحان و براى پيامبران درجه.

بلا علاوه بر اینکه ازمایش الهی است ؛ نوعی تنبه و اگاهی بخشی است چنانچه خداوند می فرماید: وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ؛[83] «قوم فرعون را به قحط و نقصان محصول مبتلا كرده بوديم تا شايد متنبّه شوند». همچنین فرمود: أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ؛[84] «آيا نمى‏بينند كه در هر سال يك يا دوبار آزمايش مى‏شوند؟ ولى نه توبه مى‏كنند و نه متنبّه مى‏شوند».

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: لَولا ثلاثةٌ في ابنِ آدمَ ما طَأْطَأ رأسَهُ شَي‏ءٌ: المَرضُ، و المَوتُ، و الفَقرُ، و كلُّهنَّ فيهِ، و إنّه لَمَعهُنَّ لَوثّابٌ![85] اگر سه [نقطه ضعف‏] در آدمى نبود، چيزى سر او را فرود نمى‏آورد: بيمارى، مرگ و فقر. اين هر سه را دارد و با اين حال چموشى مى‏كند!

سوال اینکه چرا خداوند انسانها را امتحان می کند مگر از باطن انان اگاه نیست؟ علی علیه السلام در جواب این سوال می فرماید: إِنْ كَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ لَكِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِي بِهَا يُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَاب؛‏[86] گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه تر است، ولی آنها را امتحان می کند تا کارهای خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد.  یعنی صفات درونی انسان به تنهایی نمی تواند معیاری برای ثواب و عقاب گردد، مگر آن زمانی که در لابلای اعمال انسان خودنمایی کند، خداوند بندگان را می آزماید تا آن چه در درون دارند در عمل آشکار کنند، استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر او گردند. اگر آزمایش الهی نبود، این استعدادها شکوفا نمی شد و درخت وجود انسان میوه های اعمال بر شاخسارش نمایان نمی گشت و این است فلسفة آزمایش الهی در منطق اسلام.[87]

در این ایام که بلا بر جامعه نازل شده زمینه را برای امتحان بشر اماده شده است. برخی مانند جهاد گران عرصه سلامت سربلند و برخی در این امتحان مردود شدند. برخی از مال خود گذاشتند. جان خود را ایثار کردند تا سلامتی دیگران را نجات دهند ولی برخی با احتکار وسایل بهداشتی مردم را از امکانات سلامتی محروم کردند تا متاع ناچیز دنیایی را بدست اورند. برخی از اجاره بهای مغازه یا مسکن خود گذشتند تا برای انان دغدغه مالی کمتری باشد.

 

[1] . ذکر و نقش آن در تربیت اخلاقی،  آبان 1388 - شماره 70.

[2] . ذکر و نقش آن در تربیت اخلاقی، محمد جواد فلاح.

[3] . في الحديثِ القُدسيِّ: أيُّما عَبدٍ اطَّلَعتُ عَلى قَلبِهِ فَرَأيتُ الغالِبَ علَيهِ التَّمَسُّكَ بِذِكرِي تَوَلِّيتُ سياسَتَهُ، و كنتُ جَلِيسَهُ و مُحادِثَهُ و أنِيسَهُ؛ در حديث قدسى آمده است: هر گاه به دل بنده‏اى سر زنم و ببينم كه ياد من بر آن چيره گشته است، تربيت او را خود به عهده گيرم و همنشين و همسخن و همدم او شوم. عده الداعی، ص269. امام على عليه السلام فرمود: أصلُ صلاحِ القلبِ اشتِغالُهُ بذِكرِ اللّهِ؛ ريشه صلاح و پاكى دل، مشغول داشتن آن به ذكر خداست. غررالحکم، 269.

[4] . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: بِذِكرِ اللّهِ تَحيا القُلوبُ، و بِنِسيانِهِ مَوتُها؛ با ياد خدا، دلها زنده مى‏شوند و با فراموش كردن او، مى‏ميرند. مجموعه ورام، ج2، ص120. امام على عليه السلام فرمود: في الذِّكرِ حياةُ القُلوبِ؛ حيات دلها در ياد خداست. غررالحکم، ص476. و مَن ذَكَرَ اللّهَ سبحانَهُ أحيا اللّهُ قَلبَهُ و نَوَّرَ عَقلَهُ و لُبَّهُ؛ هر كه به ياد خداى سبحان باشد، خداوند دلش را زنده و انديشه و خردش را روشن گرداند. غررالحکم، ص189.

[5] . امام على عليه السلام فرمود: عَليكَ بِذِكرِ اللّهِ، فإنّهُ نورُ القلوبِ؛ بر تو باد ذكر خدا كه آن روشنايى دلهاست. عیون الحکم و المواعظ، ص335 و الذِّكرُ يُؤنِسُ اللُبَّ و يُنيرُ القَلبَ و يَستَنزِلُ الرَّحمَةَ؛ ياد خدا خرد را آرامش مى‏دهد، دل را روشن مى‏كند و رحمت [خدا] را فرود مى‏آورد. غررالحکم، ص101.

[6] . امام على عليه السلام فرمود: ذِكرُ اللّهِ يُنيرُ البَصائرَ و يُؤنِسُ الضَّمائرَ؛ ياد خدا، روشنى بخش ديده بصيرت است و مونس جانها. غررالحکم، ص369 و الذِّكرُ مِفتاحُ الانْسِ. ياد خدا، كليد انس است. عیون الحکم و المواعظ، ص40.

[7] . امام على عليه السلامفرمود : أفِيضُوا في ذِكرِ اللّهِ جلّ ذِكرُهُ، فإنّهُ أحسَنُ الذِّكرِ، و هُو أمانٌ مِنَ‏ النِّفاقِ، و براءَةٌ مِنَ النارِ، و تَذكيرٌ لِصاحِبِهِ عندَ كلِّ خَيرٍ يَقسِمُهُ اللّهُ جلّ و عزّ، و لَهُ دَوِيٌّ تَحتَ العَرشِ؛ خداوند عزّ و جلّ را بسيار ياد كنيد، كه آن بهترين ياد است و از نفاق‏ مصون و از آتش نگه مى‏دارد و ياد كننده را، به ياد [انجام‏] هر خوبى و خيرى كه خدا قسمت [بندگانش‏] مى‏كند، مى‏اندازد و آوا و همهمه‏اش در زير عرش شنيده مى‏شود. تحف العقول، ص149.

[8] . مقاله ذکر و نقش آن در تربیت اخلاقی، محمد جواد فلاح.

[9] . أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُ‏ القُلُوبُ‏؛ آگاه باشيد كه دلها به ياد خدا آرامش مى‏يابد. سوره رعد ، ایه28.

[10] . سوره غافر، ایه 60.

[11] . سوره فرقان، ایه 77.

[12] . کلینی، 1407ق ، ج‏2 ، ص468.

[13] . سوره بقره، ایه 156.

[14] . الکافی، ج8، ص46.

[15] . الخصال ، ج‏2 ، ص621.

[16] . الکافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ، ص 253.

[17] . اقبال الاعمال، ج2، ص620.

[18] . تحف العقول، ص174.

[19] . مهج الدعوات، ص333.

[20] . بحارالانوار، ج 16، ص 227.

[21]. سوره مائده، آیه 2.

[22]. رشد انسان.

[23]. روانشناسی شادی، ص141.

[24]. مِهْنَةُ إِحْدَاكُنَ‏ فِي بَيْتِهَا تُدْرِكَ عَمَلَ الْمُجَاهِدِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏2، ص373.

[25]. قرب الاسناد، ص70، ح223.

[26]. شرح فارسی شهاب الاخبار، ص317، ح498.

[27]. كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَحْتَطِبُ وَ يَسْتَقِي وَ يَكْنُسُ وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ ع تَطْحَنُ وَ تَعْجِنُ وَ تَخْبِز . الکافی، ج5، ص86، ح1.

[28]. جامع الاخبار، ص102.

[29]. ر.ک: تحكيم خانواده از نگاه قرآن و حديث، ص 394.

[30]. يَا عَلِيُّ لَا يَخْدُمُ الْعِيَالَ إِلَّا صَدِّيقٌ أَوْ شَهِيدٌ أَوْ رَجُلٌ يُرِيدُ اللَّهُ بِهِ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. جامع الاخبار، ص103.

[31]. الکافی، ج5، ص86، ح2.

.[32] تَقَاضَى عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الْخِدْمَةِ فَقَضَى عَلَى فَاطِمَةَ بِخِدْمَةِ مَا دُونَ الْبَابِ وَ قَضَى عَلَى عَلِيٍّ بِمَا خَلْفَهُ قَالَ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ فَلَا يَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِي مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِكْفَائِي رَسُولُ اللَّهِ ص تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ. قرب الاسناد، ص52، ح170.

[33] . المیزان، ج۱۶، ص۲۷۷.

[34] . لغت نامه دهخدا،  ج7، ص10519.

[35] . همان، ج14، ص20572

[36] . فرهنگ ابجدی، ص10.

[37] . تحلیلی اجتماعی از صله رحم، ص27.

[38] . مفردات ألفاظ القرآن، ص 873   

[39] . سوره رعد، آیه21

[40] . سوره بقره، آیه27.

[41] . قاموس قرآن، ج‏7، ص 222   

[42] . مستدرک سفینه البحار، ج۴، ص۱۱۲.  

[43] . سوره رعد، ایه 21

[44] . بحارالانوار، ج 74، باب 3، ص89.

[45] . کافی، ج3، ص340.

[46] . تحف العقول، ص87؛ نهج البلاغه، ص405.

[47]. فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك‏؛ از لطف و رحمت الهي به تو اين بود كه نرم­خو و مهربان بودي. اگر بد اخلاق و تندخو بودي، مردم از اطراف تو پراكنده مي شدند. سوره آل عمران، آیه159

[48] . نهج البلاغه، ص752.

[49] . از انس روایت است رسول الله ص فرمودند: مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُبْسَطَ لَهُ فِی رِزْقِهِ وَیُنْسَأَ لَهُ فِی أَثَرِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ. (مُتَّفَقٌ علیهِ)؛ هر کس می‌خواهد رزق و روزی‌اش افزون گردد و عمرش طولانی شود با خویشاوندان خود بپیوندد. الخصال، ج1، ص32. امام صادق عليه السلام فرمود: مَا نَعْلَمُ شَيْئاً يَزِيدُ فِي الْعُمُرِ إِلَّا صِلَةَ الرَّحِمِ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ‏ يَكُونُ أَجَلُهُ ثَلَاثَ سِنِينَ فَيَكُونُ وَصُولًا لِلرَّحِمِ فَيَزِيدُ اللَّهُ فِي عُمُرِهِ ثَلَاثِينَ سَنَةً فَيَجْعَلُهَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ يَكُونُ أَجَلُهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً فَيَكُونُ قَاطِعاً لِلرَّحِمِ فَيَنْقُصُهُ اللَّهُ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ يَجْعَلُ أَجَلَهُ إِلَى ثَلَاثِ سِنِينَ؛ ما چیزی را جز «صله ی رحم‏» سراغ نداریم که [ به طور مستقیم ] عمررا زیاد کند ، تا آنجا که گاهی تا زمان مرگ یک نفر، سه سال مانده است، ولی او اهل‏ صله رحم می‏شود. آنگاه خداوند، سی سال بر عمرش می‏افزاید و سی و سه سال‏دیگر زنده می‏ماند. و گاهی اجل کسی سی و سه سال است، به خاطر قطع رحم وگسستن رابطه‏های خویشاوندی، کاهش می‏یابد و اجلش سر سه سال فرامی‏رسد. الكافي، ج‏2، ص152. امام صادق عليه السلام‏ به ميسّر فرمود: يا مُيسّرُ، قد حَضَرَ أجَلُكَ غَيرَ مَرَّةٍ كُلَّ ذلكَ يُؤَخِّرُكَ اللّهُ بِصِلَتِكَ رَحِمَكَ، و بِرِّكَ قَرابَتَكَ؛ اى‏ ميسّر! بارها اجل تو سر رسيد، امّا هر بار، خداوند به سبب صله رحم و نيكى به خويشانت آن را از تو دور كرد. الزهد، ص41.

[50] . از امام صادق ( علیه السلام) نقل شده که فرمود: صِلَةُ الرَّحِمِ‏ تُهَوِّنُ‏ الْحِسَابَ‏ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ ‏؛معاشرت و رفت و آمد با خویشاوندان، حساب روز قیامت را بر انسان آسان می کند. نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 119. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: صلةُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الحِسابَ و تَقِي مِيتَةَ السَّوءِ؛ صله رحم، حساب‏[قيامت‏] را آسان مى‏كند و از مرگِ بد نگه مى‏دارد. الأمالي للطوسي، ص 481.

[51] . يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ  إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ . ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، بی تردید زلزله قیامت، واقعه ای بزرگ است. سوره حج، ایه1.

[52] . سوره شورى، ایه18.

[53] . سوره عبس، ایات 34 تا 36.

[54] . سوره عبس، ایه37.

[55] . سوره عبس، ایات 34 تا 36.

[56] . سوره القارعه، ایه4.

[57] . مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص ۵۹۰.

[58] . سوره علق، ایات 6 و 7.

[59] . سوره يونس، ایه 23.

[60] . دعوات راوندی، ص171.

[61] . سوره انفطار، ایه60.

[62] . روضةالواعظین، ج2 ، ص472

[63] . معانی الاخبار، ص408.

[64] . الخصال، ج1، ص34.

[65] . من لا يحضره الفقيه ، ج‏4 ، ص376.

[66] . امالی صدوق، ص229.

[67]. عیون الحکم و المواعظ، ص228.

[68]. غررالحکم، ص663. و مَن لانَت عَريكَتُهُ وَجَبَت مَحَبَّتُهُ. هرکس نرم‌خو باشد دوستی او ثابت مانده و محبت او در دل دیگران می ماند. عیون الحکم و المواعظ، ص443.

[69]. امام على عليه‏السلام فرمود: كَثرَةُ التَّقريعِ توغِرُ القُلوبَ‏، و توحِشُ الأَصحاب‏؛ سرزنش بسيار، دل‏ها را كينه‏ور مى‌كند و ياران را مى‏پراكند. عیون الحکم و المواعظ، ص390.

[70] . من لایحضره الفقیه، ج4، ص16.

[71]. ر.ک: خانواده قرآنی، ص77.

[72]. الکافی، ج2، ص192.

[73]. علل الشرایع، ج2، ص560.

[74]. معدن‌الجواهر، ص72.

[75]. غررالحکم، ص86.

[76]. من أدوم الناس غما قال أسوؤهم خلقا. جامع‌الاخبار، ص106.

[77] . قرب الإسناد (ط - الحديثة) ، النص ، ص120 ؛ الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى) ، ص644 .

[78] . الكافي (ط - الإسلامية) ، ج‏2 ، ص196.

[79] . أحَسِبَ النَّاسُ أنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ‏ لا يُفْتَنُونَ‏* وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ؛ آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند؟ به يقين كسانى را كه پيش از ايشان بودند، آزموديم تا خدا آنان را كه راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد. سوره عنكبوت، ایه 2.

[80] . التمحیص، ص33؛ بحارالانوار، ج64، ص241.

[81] . نهج البلاغة (للصبحي صالح) ، ص292.

[82] . بحارالانوار، ج64، ص235.

[83] . سوره أعراف، آیه130.

[84] . سوره توبه، ایه126.

[85] . الخصال، ج1، ص133.

[86] . نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص484.

[87] . تفسیر نمونه، ج 1، ص528.

 

حجت الاسلام والمسلمین علی توحیدی نژاد/محقق و پژوهشگر

کد خبر 955847

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha