به گزارش خبرگزاری شبستان، حجتالاسلام والمسلمین «محسن مهاجرنیا» استاد و پژوهشگر مسائل سیاسی، در دومین نشست کرسیهای آزاداندیشی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم که با موضوع «جریانشناسی سیاسی در قرآن» در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد، گفت: قرآن مبنای جریانشناسی است و جریانهایی که در جامعه درست شدند، اینها در واقع از ناحیه قرآن درست شدهاند یا نسبتی با قرآن دارند یا منکرند یا مؤیدند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به آیه دوم بقره «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»، افزود: گروههای مختلف، جریانهای سیاسی، مؤمنین، منافقین، کافرین و مشرکین و همه کسانی که در قرآن مطرح میشوند بر مدار این کتاب است؛ یعنی کسی که کتاب را قبول دارد میشود متقین، کسی که نفاق دارد میشود منافقین، کسی که انکارش میکند میشود کافرین، به هر حال همه بر مدار این کتاب است.
مهاجرنیا با اشاره به برخی از ویژگیهای قرآن و طرح این سؤال که چرا کتاب این قدر مهم است؟ افزود: یکی از ویژگیهای قرآن این است که ناظر به واقعیتهای موجود جامعه است. دقیقاً آیاتی که آمده یا به لحاظ ذهنی یا به لحاظ عملیات خارجی واقعیتهای جامعه، ناظر به یک موضوعی بوده، منتها خداوند وقتی آن آیه را فرستاده انحصار در آن مصداق ندارد، یعنی فقط منحصر در شأن نزولش نیست، بلکه آیه یک واقعیت کلی و یک حقیقت کلی را بیان میکند به طوری که اصطلاحاً میگویند به نحو قضیه حقیقیه است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: این کتاب مبنای زندگی است، قرآن آمده سبک زندگی جامعه را اسلامی کند و از وحی الهی برای اداره زندگی مؤمنانه استفاده کند، میزان و معیار همه رفتارها و سبک زندگی اسلامی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است، قانون اساسی اسلام، میزان و ترازو و سنجه همه رفتارها، همه افکار، رفتار دولت، ملت، احزاب و گروهها است، یعنی این قرآن با کمک پیامبر(ص) تعیینکننده خطمشی، اهداف، سیاستها، وظایف، مواجهه هر مشکل و هر نوع رفتار جدیدی است و در واقع شاخص حق و باطل، درستی و نادرستی، کمیّتها، کیفیّتها، اعمال، رفتار، افکار و همه چیز هست.
مهاجرنیا تصریح کرد: قرآن مقوّم حیات اجتماعی است، یعنی پایه و اساس زندگی اجتماعی است، برای اینکه بعضیها در جامعه طغیان نکنند، ظلم نشود، استبداد نشود، دیکتاتوری و انواع بیعدالتیها در جامعه انجام نشود. یکی از ویژگیهای دیگر کتاب این است که نرمافزار زندگی است، قرآن باکمک روایات، قانون زندگی است، یعنی باید حکم و دستور و برنامه و سیاست زندگی را از قرآن بگیری؛ پس نرمافزار و برنامه و دستور العمل زندگی مسلمانان، بنا بر قرآن بوده و هست.
مهاجرنیا بیان کرد: ویژگی دیگر قرآن این است که انتظامبخش است. معمولاً در جامعه هرج و مرج پیش میآید و ما نیاز به یک قانونی داریم که جلوی این بینظمیها، هرجومرجها و ظلمها را بگیرد، کتابهای قانون اساسی در دنیا همین نقش را دارد، قرآن هم به عنوان قانون اساسی اسلام همین نقش را دارد، انتظامبخش و ساماندهنده زندگی انسانها و مخصوصاً زندگی اجتماعی سیاسی است.
مهاجرنیا افزود: نقش بعدی قرآن این است که رهاییبخش است؛ میگوید زیر بار ظلم و ستم و خرافات و موهومات و انواع آیینهای باطل نروید، آزاده باشید. ای انسانها رابطهتان را با خدا درست کنید تا آزاده شوید. امروز اگر زندگی با منطق دین اداره بشود، یک زندگی معنوی و الهی خواهد بود ولو دائم در حال جنگ و جهاد و مبارزه باشیم یک زندگی مؤمنانه شاداب و متناسب با دین و اراده الهی است.
هدایتگری قرآن
وی افزود: ویژگی بعدی این کتاب این است که هدایتگر است. فرق قرآن با قانون اساسی کشورها این است که قانون اساسی عادی در واقع یک تفاهم اجتماعی است یک میثاق ملی است، ولی نقش هدایتگری به معنای واقعی ندارد و فقط نقش انتظامبخشیدن به زندگی را دارد؛ اما قرآن ویژگیاش این است چون نور است، زندگی را نظام میدهد و اگر به آن عمل شود، به سمت غایات و اهداف متعالیه هدایت میکند، قوانین دیگر کاری به آخرت ندارند، ولی قانون اساسی اسلام حتی در بدو کار میگوید: «ذلک الکتاب لا ریب فیه»، و میگوید «الذین یومنون بالغیب» و قیامت را از ابتدا مطرح میکند، چرا؟ چون نظام بخشیدن به زندگی مؤمنانه با آن اهداف متعالی ارتباط دارد.
مهاجرنیا با بیان اینکه یکی از عناصر جدی جامعه بحث عدالت است و این کتاب به ما میگوید: «لیقوم الناس بالقسط» همه جامعه باید قیام به قسط کنند، گفت: ممکن است در یک دورهای در یک کشوری کودتا میکنند، انقلاب میکنند بعد اینها میروند مینشینند قانونی مینویسند، مبنای قانونشان دین نیست، مبنای قانونشان حتی طبیعت نیست، مبنای قانون فکر خودشان است، بعد این را به رأی انسانها میگذارند، اگر رأی آورد این میشود قانون زندگیشان، یعنی قانون در این نوع تفکر یک امر قراردادی اجتماعی، تفاهمی است که هیچ ریشهای در فطرت، در وحی و در طبیعت ندارد، ساخت بشر است همین چیزی که امروز در همه دنیا میبینید.
وی افزود: اما یک قانون الهی هم داریم که بر اساس فطرت هست یعنی وحی این را آورده برای اداره زندگی انسانها در واقع یک سبک زندگی از ناحیه خدا برای بشر آورده، گفته: ای بشر شما انسانید، شما مقهور طبیعت نیستید، شما نمیتوانید همه قوانین خودتان را بفهمید، یعنی امکان ندارد که همه نیازها، سرنوشت و هر آنچه نیاز دارید را خودتان بفهمید، بنابراین از ناحیه خداوند یک قانونی به اسم وحی، به اسم کتاب فرستاده که زندگی بشر بر اساس آن تنظیم شود.
وی تأکید کرد: ویژگی این قانون این است که به طبیعت هم نظر دارد، یعنی نظم کیهانی را نفی نمیکند به آن هم توجه دارد، به قوانین بشری هم توجه دارد یعنی این جور نیست که بگوید بشر تو حق نداری قانونگذاری بکنی. میگوید که میتوانی قانونگذاری کنی، اما بر اساس فطرت، بر اساس وحی، بر اساس کتاب خدا میتوانی قانونگذاری کنی، همین اتفاقی که در جمهوری اسلامی افتاد.
مهاجرنیا اظهار کرد: ویژگی برجسته جمهوری اسلامی این بود که وحی، کتاب خدا و فقاهت را در عرصه و بستر زندگی اجتماعی آورد. قرار ما این بود که کتاب خدا تبدیل شود به قانون اساسی، مردم دقیقاً متناسب با شرایط موجود جامعه بتوانند قرآن را بفهمند و بر اساس آن زندگی کنند، حالا اینکه چقدر موفق شدیم، جای بحث دارد.
وی افزود: در قانون اساسی جمهوری اسلامی سکان قانونگذاری به قوه مقننه داده شد. در بخش اولیهاش قانون اساسی را نوشتند و در ادامهاش کسانی که با کتاب خدا، مباحث فطرت و نظم کیهانی آشنا باشند، باید قوانین عادی را متناسب با دین بنویسند و گفتند قانون باید مطابق با شرع باشد، لااقل نباید مخالف شرع باشد؛ لذا گفتند مجلس این کار را باید بکند.
استاد حوزه ادامه داد: احتیاطاً گفتند بالای سرش فقهایی بگذاریم، به اسم شورای نگهبان که اگر یک وقتی اینها قانون را اسلامی ننوشتند، شورای نگهبان آنجا کنترل کند، حراست کند. شورای نگهبان کارش قانونگذاری نیست، نگهبانی از قانون است؛ یعنی کنترل میکند اگر قانون اسلامی نبود اصلاح شود و اسلامی شود.
آشنایی با قرآن؛ ضرورت اجتنابناپذیر برای نمایندگان مجلس
استاد حوزه افزود: یکی از خطرها و اشتباهات تاریخی ما در جمهوری اسلامی این است که نمایندگی مجلس از شأن نزولش تفکیک شده، کسانی میروند آنجا که این کاره نیستند، یعنی حتماً شورای نگهبان باید بالای سرشان باشد، اینها را دائماً اصلاح کند؛ درست است که تخصصهای مختلف برای مجلس نیاز است، اما در کنار همه تخصصها آشنایی با قرآن، وحی و کتاب کاملاً لازم و ضروری است و خود قانون اساسی تصریح کرده، هیچ قانونی در جمهوری اسلامی نباید تصویب شود که مخالف شرع باشد.
مهاجرنیا در پایان افزود: قرآن کلید حل مشکل است، منطق زندگی است، متأسفانه الان قرآن از زندگی اجتماعی ما فاصله میگیرد، این همه مفاسد، این همه گناه، این همه کمبود، این همه مشکل، اینها نشان میدهد، ما از منطق زندگی دینی فاصله گرفتهایم و این خسارتهای سنگینی را برای ما به دنبال خواهد داشت.
نظر شما