به گزارش خبرگزاری شبستان، فابریک بلانش، استاد دانشگاه لیون فرانسه و مدیر گروه تحقیقات و مطالعات مدیترانه و خاورمیانه در مصاحبه با آتلانتیکو در خصوص مسایل اخیر عراق در پاسخ به این سؤال که با خروج آخرین نیروهای آمریکایی عراق را ترک کردهاند چگونه کشور میتواند بر اتحاد ملی برسد، گفت: اولین روزهای خروج نیروهای آمریکایی، عراق شاهد یک سری سوء قصدهای تروریستی در بغداد و بحران سیاسی داخلی میان نوری المالکی، نخستوزیر دولت و طارقالهاشمی، معاون رییس جمهور عراق بوده است. با بالا گرفتن اختلافات شیعه و سنی زمینه را برای مداخله قدرتهای خارجی فراهم میشود.
عراق سرزمین چند فرهنگی، چند نژادی و چند امتی است، کشوری که به واسطه جنگ آمریکا هرگز شاهد مداخله سیاسی همه احزاب نبوده است و موقعیت استفاده از نظر همگان را نداشته است.
بعد سقوط ایدئولوژیهای غالب بعث و مبارزه علیه دیکتاتوری صدام حسین این باور بر غرب تحمیل شد که مخالفان بر اساس اصول مدرن سیاسی عمل نمیکنند و در فضای دموکراسی نفس نمیکشند، بنابراین اثبات توانایی مردم به دستیابی دموکراسی بسیار مهم است.
اساس وحدت ملی چیست؟
بلانش: مبارزه با اشغالگری آمریکا بهانهای است که اتحاد را در میان امتهای عراق به وجود آورده است و ارزشهای سنتی را احیا کرده است اما امروز با خروج نیروهای اشغالگر عامل اتحاد چه چیزی میتواند باشد؟
عامل اصلی اتحاد ملی در عراق تکیه بر داشتهها و منابع طبیعی چون نفت است که میتواند همه قدرتها و نیروها را در یک جا متمرکز کند.
به خاطر همین دلیل فراموش شده احزاب شیعه و سنی گردهم میآیند و اقلیتها به پذیرش قوانین اکثریت سرخم فرود میآورند. در کشوری که مدفن امام حسین (ع) و بسیاری از رهبران دینی شیعه و سنی است میتوان ارزشهای مشترک بیشماری را پیدا کرد. مراسم عاشورای حسینی هر ساله در عراق باشکوهتر از سال پیش برگزار میشود و خبر از احیای ارزشها میدهد.
در این باره نباید از حرکت یکجانبه و تعصبگرایانه شش کشور سلطنتی عضو اتحادیه عرب غافل شد و جناح آن را در برابر عراق آزاد شده دستکم گرفت و از سویی از اتحاد ایران، حزبالله و حماس به عنوان سه قدرت شیعی و تأثیرگذار ناامید گشت.
باخت آمریکا در یک شرط بندی
جرج دبلیو بوش جنگ امروز آمریکا در عراق پیشبینی کرده بود که جنگ عراق میتواند عامل اختلافات و تفرقه میان شیعه و سنی در منطقه باشد اما این شرطبندی به باخت رسید و همه آنچه آمریکا انتظارش را نداشت، رخ داد. آمریکا تصور میکرد بعد از سقوط صدام حسین سیاستی شبیه آلمان و ژاپن 1945 تکرار میشود اما تئوری با واقعیت متفاوت بود و سابقه تاریخی و فرهنگی و ارزشهای عراق دولت شیعه را به قدرت رساند.
بنا بر این گزارش، اکثریت جمعیت عراق، اعراب مسلمانی هستند که 20 درصد آنها سنی 55 درصد شیعه، 20 درصد کرد و سه درصد ترکمن هستند.
هویت و قدرت کردهای عراق
هویت و قدرت کردهای عراق نه چندان قابل توجه بوده و در محدوده همان قبایل سنتی محدود شده است.
از سویی یهودیان در دهه 1950 کاملا کشور را ترک کردهاند سه چهارم مسیحیان از بعد از سال 2003 به واسطه جنگ از کشور گریختند و کمتر از یک درصد جمعیت عراق را تشکیل میدهند و یکدستی جامعه عراق بعد از 2003 بیشتر به سمت شیعیان کشیده شد.
مذهب تنها عامل برجستهای است که نه تنها موجب اتحاد بلکه باعث امنیت و جلوگیری از نفاق در عراق شده است.
اعمال تروریستی، انفجارها و سوء قصدها در عراق حاصل تفکرات افراطی کسانی است که یا از رژیم بعث باقی ماندهاند یا خواستههای نابهجایشان محقق شده است.
این دوره بیشتر شبیه دوره اختلافهای داخلی لبنان است. کشوری که بیشترین اختلافات درونی را در خاورمیانه تجربه کرده است و اکنون به بازسازی حقیقی ملی به واسطه جدایی از ارزشهای غربی رسیده و همانگونه که خاویار پلنهول در کتاب امتهای پیامبر توضیح داده است: لبنان بزرگتر از آن است که اختلافهای امتهای داخلی بتواند آن را ببلعد.
نوری المالکی امیدوار است در خصوص مسئله سیاسی بتواند اتحاد را برقرار کند و در اینباره حامیان خوبی در منطقه دارد.
مسایل و اختلافات داخلی عراق هرگز به گذشته باز نمیگردد چون عراق دیگر بستر این دست وقایع نیست، بنابراین دستگاه یا وسیلهای به نام نژادگرایی در عراق بیمفهوم است.
پایان پیام/
نظر شما