«دهه کرامت»؛ گذار دختران از مهجوریت به افتخارآفرینی

«دختران ایرانی» در سال های گذشته جایگاه خود را در عرصه های مختلف اجتماعی تثبیت کرده اند؛ موضوعی که به آرامی در فیلم ها و سریال های ایرانی هم نمود پررنگ تری پیدا می کند.

خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم: در روزها و هفته های گذشته خبرهای تکان دهنده و ناگواری از برخورد پدران با دختران نوجوان و جوانشان در رسانه های کشور منتشر شده است؛ اخباری که بار دیگر پرسش های مهمی درباره نگرش جامعه ایران به دختران را پیش می کشد. وقتی پدری به بهانه حرف و حدیث های ناشی از رفتارهای دختر خود در جامعه، دست به قتل او می زند باید فرهنگ عمومی را با دقت بیشتری کاوید تا ریشه های این نگرش قدرتمند نمایان شود.

 

 

جامعه ایران از همان حدود 150 سال قبل که با مدرنیته روبرو شد تا به امروز، دوران گذاری را سپری می کند که عدم قطعیت جزء جدایی ناپذیر آن است. در این شرایط پرسش های بنیادین درباره جایگاه فردیت، خانواده و جامعه، پاسخ هایی متزلزل دریافت می کنند. به این معنا که جامعه برای تعیین رفتار خود نسبت به گروه های مختلف از جمله دختران با دو گانگی روبروست؛ از سویی نگرش سنت گرا قرار دارد که دختران را تنها در نقش دختر خانواده نسبی و زن خانواده سببی تعریف می کند و از سوی دیگر نگرش مدرن که فردیت را محترم می شمارد و آلترناتیوهایی پیش رو می گذارد.  

 

 

نکته جالب در این زمینه، عدم ارتباط آن چه گفته شد با نگرش مذهبی جامعه ایران است که موجب می شود در سطور بالا از عنوان «سنت گرا» به جای «مذهبی» استفاده کنیم. نگاهی گذرا به رفتارهای جامعه ایران در مواجهه با دختران خود به خوبی این نکته را نمایان می کند که «سنت» نقشی پررنگ تر از «مذهب» بازی می کند. پدران مذهبی و غیرمذهبی در مواجهه با دختران خود، معمولا رفتارهایی مشابه بروز می دهند و حدود مشترکی را لحاظ می کنند. از سوی دیگر با رفتار دوگانه جامعه و خانواده نسبت به پسران و دختران روبرو هستیم، به این معنا که پسران بسیاری از محدودیت های اخلاقی دختران را ندارند و مجازات خطای اخلاقی پسران با دختران قابل مقایسه نیست.

 

 

برای روشن شدن موضوع، اشاره به فیلم «خانه پدری» و مواجهه جامعه ایران با آن راهگشا خواهد بود. فیلمی که کیانوش عیاری سال ها قبل درباره خانواده ای ساخت که دختر خود را به دلایل ناموسی به قتل رسانده اند، اما تا چند دهه با تبعات این تصمیم دست و پنجه نرم می کنند. این فیلم اما از زمان ساخت تا سال های بعد امکان اکران نیافت و وقتی با ایستادگی سازمان سینمایی روی پرده رفت، مخالفت های فراوانی را تجربه کرد. آن چه «خانه پدری» نقد می کرد، «سنت» بود نه «مذهب» اما جامعه ما آن را تاب نیاورد و نادیده گرفت. عیاری پس از ماجرا قتل «رومینا اشرفی» گفت شاید اگر پدر رومینا، «خانه پدری» را دیده بود، دست به این اقدام نمی زد.

 

 

علاوه بر آن چه تحت عنوان «ناخودآگاه جامعه ایران» ذکر شد، جامعه ما با چالش های دیگری نیز مواجه است. مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و سوء مدیریت در صدر این چالش ها قرار دارد که روند طبیعی زندگی اجتماعی عموم جوان ها را به طور جدی مختل کرده است. امروز کم تر جوانی را می توان یافت که بدون حمایت حداکثری خانواده خود توانایی ازدواج و تامین مسکن و مایحتاج زندگی را داشته باشد. در این شرایط نمی توان به سادگی از ازدواج آسان سخن گفت و جوانان را به آینده ای مبهم رهنمون شد.

 

 

رشد آمارهای مربوط به اختلاف زن و شوهرهای جوان در سال های گذشته که طبعا بخشی از آن ناشی از مشکلات اقتصادی است، شاهدی بر این مدعاست که اقتصاد خانواده اگر خود عامل اصلی اختلاف نباشد، حداقل در این مسیر زمینه سازی می کند. اما در کنار اقتصاد، وضعیت فرهنگی جامعه نیز در چالش های نسل نوجوان و جوان به ویژه دختران، نقشی مهم بازی می کند. در این جا علاوه بر چالش دختران در ارتباط با خانواده های خود باید به دشواری های حضور اجتماعی آن ها نیز اشاره کرد. تا همین چند سال قبل کار زنان و دختران در بیرون از خانه با مقاومت هایی از سوی جامعه و صاحبان کار روبرو می شد. حتی اکنون که -خصوصا به خاطره مشکلات اقتصادی خانواده ها- کار زنان و دختران پذیرفته و به امری عادی بدل شده باز هم باید به فرهنگسازی بیشتر در این زمینه اندیشید.

 

 

در کنار همه آن چه گفته شد اما باید به ارتقا جایگاه دختران و گسترش روز افزون حضور اجتماعی آن ها در ایران اشاره کرد. در سال های پس از انقلاب با افزایش دانشگاه ها، تحصیلات تکمیلی دختران به امری بدیهی بدل شد و همین، زمینه فعالیت حرفه ای آن ها را بیش از پیش فراهم کرد. امروز بسیاری از کسب و کارها و استارت آپ های موفق کشور از سوی دختران ایرانی هدایت می شود. ورزش قهرمانی عرصه دیگر افتخارآفرینی دختران ایران در داخل و خارج از کشور است که محملی برای بروز استعداد فراوان این قشر است. 

 

 

سینما به عنوان آینه ای برای جامعه همواره تصاویر متنوعی از آن را بازنمایی کرده است؛ تصویر اقشار مختلف جامعه و فراز و فرودهای زندگی آن ها که در قالب داستان هایی دراماتیک به نمایش درمی آیند. در این میان سینمای ایران به عنوان یکی از مهمترین مولفه های فرهنگی جامعه ما، همواره نقشی تعیین کننده ایفا کرده است. در سال های پس از پیروزی انقلاب که سینما به لحاظ فکری مسئولیت های بیشتری را بر دوش گرفت و زبانی برای حرف ها و دغدغه های جدی تر شد، فیلم ها و سریال ها کوشیدند خوشی ها و ناخوشی های مردم را در ژانرهای مختلف به تصویر بکشند.

 

 

«دختران» ایران به عنوان یکی از گروه های مهم اجتماعی، از سال های ابتدای انقلاب به این طرف همواره در سینما و تلویزیون ایران حضوری روبه رشد داشته اند تا آن جا که امروز کاراکتر «دختر» به جزیی جدایی ناپذیر از فیلم ها و سریال ها بدل شده است. این تحول موجب شده چالش های زندگی دختران ایرانی نیز آرام آرام به آثار سینمایی و تلویزیونی راه پیدا کند تا بتوان تصویری نزدیک تر به واقع از دختران ایرانی را به تماشا نشست. البته باید به این نکته اشاره کرد که تصویر دختران در سینما و تلویزیون ایران بیشتر با چالش های زندگی خانوادگی و اجتماعی آن ها گره خورده تا امیدها و آرزوهایشان. اما در این میان باز هم می توان تصاویری امیدبخش از آینده دختران ایران یافت که در بخش دوم این گزارش به آن خواهیم پرداخت. 

کد خبر 940922

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha