«حسین دهقانی»، در گفتوگو با خبرنگار شبستان در همدان با موضوع بررسی جایگاه علم در قرآن گفت: آنچه در ابتدای سخن به ذهن میرسد این است که شرافت علم، نسبت به موضوعات دیگر در چیست!!
معلم و پیشکسوت قرآن افزود: شرافت انسان به علم اوست چرا که انسان بدون علم و عقل همانند یک حیوان ناطق است و علت برتری و فضیلت علما نسبت به انسانهای عادی نیز به دلیل همان علم آنان است.
وی با بیان اینکه خداوند نخستین مطلبی که به انسان آموخت، اسماء حسنی بود گفت: طبق آیه «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد...» (بقره/ آیه 31) خداوند علم اسما حسنی را به انسان آموخت.
دهقانی اضافه کرد: در آیه مذکور، نكات بسيار مهمي در زمينه جايگاه علم و علم آموزی و مقام معلم و متعلم وجود دارد که جای بسی توضیح مفصل دارد.
وی گفت: در آیه «...َقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا؛ دائم بگو: پروردگارا بر علم من بیفزا»(طه/ آیه 141)، خداوند از رسول اکرم که چیزی در علم و فضلیت کم نداشت از او میخواهد که از خالق خویش افزایش علمش (رسول) را درخواست کند.
این پیشکسوت قرآن ادامه داد:هدف رسول اکرم(ص) از خداوند در افزایش علمش با آن همه کمالات و عبودیت چیزی جر افزایش ظرف علم ایشان نیست، به عبارتی رسول اکرم(ص) از خداوند میخواهد تا ظرفیت وجودی اش را در کسب علم و دانش افزایش دهد.
وی گفت: طبق آیه « ...وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا؛ ... خدا به تو این کتاب و حکمت را عطا کرده و آنچه را که نمیدانستی به تو بیاموخت، و خدا را با تو لطف عظیم و عنایت بیاندازه است» (نسا/آیه 113) انسان هر آنچه آموخته از خدای خویش بوده به عبارتی خداوند اول استاد و معلم انسان است.
دهقانی با بیان اینکه فضیلت پیامبر اکرم(ص) نسبت به دیگر پیامبران به دلیل علم ایشان است گفت: آیه 282 سوره بقره نیز به این مهم اشاره دارد که اگر کسی تقوا پیش کند خداوند خود معلم و استاد او خواهد بود.
این معلم قرآن اشاره ای به جایگاه والای علم در نزد خداوند داشت و گفت: خداوند طبق آیات 1 تا 3 سوره الرحمن، «اَلرَّحْمنُ؛ عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنسَانَ؛ بنام خداوند الرحمن، که قرآن را تعلیم داد و انسان را خلق کرد»، علم را مقدم بر خلقت انسان عنوان میکند.
وی با اشاره به اینکه طبق آیات مذکور، قرآن افضل و برتر از انسان است گفت: اگر انسانی علم و عقل نداشته باشد نمیتوان او را انسان نامید بلکه او تنها یک حیوان ناطق است.
وی گفت: آیه «وَکَذَلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَیُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعَلى ءَالِ یَعْقُوبَ کَمَآ أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَیْکَ مِن قَبْلُ إِبْرَهِیمَ وَ إِسْحَقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ و اینگونه پرودگارت تو را برمى گزیند و از تعبیر خوابها به تو مىآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام مى کند همانگونه که پیش از این بر دو پدرت ابراهیم و اسحاق تمام کرد همانا پرودگارت داناى حکیم است» (یوسف/ آیه 6) نشان از علم تأویل خواب دارد که خداوند به پیامبر خود اعطا نموده است.
انبیاء، شاگردان بلاواسطه خداوند هستند
دهقانی با اشاره به اینکه انبیا، شاگردان بلاواسطه خداوند هستند گفت: علم تأویل خواب و همچنین خزانه داری(اقتصاد) از علومی است که خداوند خود بدون واسطه به حضرت یوسف اعطا کرده بود.
این چهره پیشکسوت قرآنی اشارهای به دیگر علوم پیامبران داشت و ادامه داد: طبق آیات قرآن، خداوند علم منطق الطیر یا سخن با پرندگان را به حصرت سلیمان آموخت، علم ساخت زره را نیز پروردگار خود به حضرت داود آموخت.
وی گفت: طبق آیه «وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ؛ و خدا به او تعلیم کتاب و حکمت کند و تورات و انجیل آموزد»(آل عمران/ آیه 48) خداوند سبحان معلّم، حضرت عیسی است که به او تورات موسی و انجیل را آموخت.
دهقانی با اشاره به اینکه شرافت انسان نسبت به دیگر موجودات به دلیل علم و عقل اوست گفت: آنچه از سخنان عنوان شده میتوان نتیجه گرفت آنکه پیامبران با تقوای خویش زمینه را برای آموزش و یادگیری علوم مختلف از سوی خدا فراهم نمودند و در نهایت بزرگ و ارجمند شدند، بنابراین فضیلت و بزرگی انبیا به دلیل علمی است که از سوی خداوند به آنان آموخته شده است.
این معلم قرآن گفت: خداوند در انجیل نیز، در آیهای در خصوص علم خطاب به حضرت عیسی میفرماید: به تعلیم علم، اهتمام بورز چرا که اگر انسان را به سعادت نرساند به شقاوت نیز نمیرساند و اگر شما را بالا نبرد، پایین نیز نمیآورد و اگر نفع ندهد ضرر نیز نمیرساند...بگویید امیدواریم بدانیم و عمل کنیم.
وی ابراز کرد: علم، عالم را در قیامت شفاعت میکند و در آن روز، علم عالم است که او را نجات میدهد، علمی که در قرآن از یاد شده است علمی که منجی انسان در دنیا و آخرت باشد.
دهقانی ابراز کرد: فیزیک، شیمی، زمین شناسی و ... همگی از علوم هستند اما سرآمد همه علوم؛ علومی است که توحیدی و متصل به سرچشمه لایزال الهی باشد و موجب نجات انسان در دنیا و آخرت شود.
این معلم قرآن گفت: علم فیزیک، ریاضی، شیمی و ... علومی است که در ظاهر می تواند برای این دنیای انسان مفید و مثمر به ثمر باشد و به عبارتی نجات دهنده انسان نیست، اما علم توحیدی، علمی که متثل به مبدا تمام علوم یعنی خداوند باشد علمی نجات دهنده و سعادت بخش برای انسان است.
وی با اشاره به اینکه علم خدایی و توحیدی منتهی به زندگی پاک خواهد شد گفت: عالمانی که به علم توحیدی دست یافتهاند در حقیقت، به زندگی و حیات طیبه دست یافتهاند به عبارتی علمی مفید و مثمر به ثمر خواهد بود که برای رضای خدا باشد.
دهقانی با اشاره به اینکه علم نباید قائم به شخص باشد عنوان کرد: علم باید برای رضای خدا و وصل به خداوند باشد و هرگاه علم و دانش در مسیر الله قرارگرفت، در دو نیا مثمر به ثمر خواهد بود.
خود شناسی راه رسیدن به علم توحیدی
وی گفت: راه دست یابی به علم توحیدی، معرفت شناسی است، انسان باید ابتدا خود را بشناسد تا بتواند در مرحله بعد، خالق خویش را شناخته و در نهایت به علم توحیدی دست یابد.
این پیشکسوت قرآنی ادامه داد: علم پایه و لایههایی دارد که نوع اول آن علم اکتسابی است، انسانهای عادی هر آنچه که آموختهاند از استاد خویش بوده است بنابراین اصل آن علم برای استاد و قبل از آن از آن خدا است.
وی گفت: اثر علم در فرد عالِم طبق فرمایش قرآن «خشیت» است، چنانچه میفرماید: «إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ ؛همانا از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او میترسند، خداوند عزیز و غفور است»(فاطر/ آیه 28).
دهقانی عنوان کرد: خشیت به عنوان یک لغت قرآنی از جنس ترس و جهل نیست بلکه از سر علمی است که به عظمت امری الهی حاصل میشود، به عبارتی این تواضع و خشیت فرد عالم، از سر معرفت اوست نه از سر ترس و جهل.
دهقانی با بیان اینکه انسان عالم در برابر استاد خویش همواره فروتن و خاشع است ادامه داد: طبق احادیثی از معصومین، اگر انسانی در برابر معلم و استاد خویش که او را علم آموخته، فروتن نباشد خداوند حافظه او را ضعفیف میکند.
جایگاه معلم در قرآن با داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع)
وی اشارهای به مقام معلم از منظر قرآن داشت و گفت: قرآن کریم داستان حضرت موسی(ع)و حضرت خضر(ع)را در سـوره کـهف بـیان کرده است، حضرت موسی(ع)با آنکه که یکی از پیامبران اولوالعزم بود، حتی پس از رسیدن به مقام نبوت، خداوند بـرای ارتـقاء مـقام علمی و معنوی او زمینه حضور در جوار استادی والا همچون شعیب و خضر را برایش فراهم میکند.
وی گفت: در رابطه با جایگاه علمی حضرت موسی(ع) باید این نکته را مد نظر داشت که طبق احادیث به جا مانده از معصومین، حضرت خضر(ع) خود یکی از گواهان مقام والای حضرت موسی(ع) است.
دهقانی ابراز کرد: در حدیث دیگری از امام صادق(ع)، حضرت خضر از دانشی بهرهمند بود که برای موسی مقدر نشده بود تا در الواح به وی داده شود؛ اما موسی گمان داشت هر آن چیزی که نیازش شود نزد اوست و در الواح ثبت شده است.
این معلم قرآن افزود: حضرت خضر(ع) به اذن پروردگار و به وسیله اطلاعات غیبی، به ابوابى از علوم احاطه داشته كه مربوط به اسرار باطن و عمق حوادث و پديدهها بود در حالى كه موسى(ع) نه به علم باطن احاطه و نه از آن آگاهى چندانى داشت.
وی گفت: به همین دلیل وقتی حضرت موسی(ع) رفتار حضرت خضر(ع) را که در آیات 65 تا 82 سوره کهف به آن اشاره شده است مشاهده میکند آن اعمال را خارج از ضوابط شرعی ظاهری میبیند و به همین جهت به حضرت خضر(ع) اعتراض میکند.
دهقانی ادامه داد: بنابراین باید چنین همراهی میان این دو پیامبر روی میداد تا که خداوند متعال موسی(ع) را به وسیله حضرت خضر(ع) که از حکمت و علم باطنی و غیبی برخوردار بود آگاه و زمینه بهره مندی از علوم این پیامبر عظیم الشأن را برای حضرت موسی(ع) فراهم میکرد.
نظر شما