رسانه ملی به موسیقی گالشی بها نمی دهد/ افت  موسیقی دیلمان  بعد از زلزله منجیل

موسیقی گالشی، یکی از موسیقی های محلی منطقه دیلمان است که بعد از زلزله سال ۶۹ منجیل به دلیل فوت بزرگان این حوزه افت زیادی کرد اما در سال های اخیر با فعالیت هنرمندان جوان، رو به رشد است.

خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ نوای قدیم «آوای دیلمان»، «سیا ابران»، «زردملیجه»، «گوسفند دوخان» با صدای «محمد امیدی ملومه» در دشت های دیلمان می‌پیچد. همراه با کمانچه‌نوازی، امیدی هم ترانه «سیا ابرنای / باد و بورانای / ستاره دنّه ای آسمانا/ترسم ورگ دکّه / می کولا مانای / وای می بوزانای می گوسندان»، را برایم می‌خواند و صدایش در کوه‌های دیلمان طنین‌انداز می‌شود.

 

گروه هنری «دیلمون» و گروه «دیلمان دادو» در سال‌های اخیر برای ثبت و ضبط آواها و نواهای گالشی تلاش زیادی کردند، اما «صدا و سیما به موسیقی گالشی کم لطفی می‌کند.»، این را خواننده جوانی می‌گوید که برای حفظ آواها و ترانه‌های گالشی منطقه دیلمان تلاش می‌کند.

پس از اجرای چندین ترانه گالشی توسط «محمد امیدی ملومه» و پسرش «آرش امیدی» در روستای «ملومه»، فرصتی شد تا در مورد موسیقی گالشی و پیشکسوتان این موسیقی بومی و روستاهای دیلمان که در این رشته هنری فعال بودند، گفت وگویی داشته باشیم.

 

«محمد امیدی ملومه» گفت وگویش را اینگونه آغاز کرد: از زمانیکه انسان متولد شد، موسیقی هم آفریده شد، خداوند بعد از کلام موسیقی را آفرید. به تصریح باستان شناسان، سرزمین دیلمان یکی از قدیمی‌ترین سکونتگاه‌های بشر است و از زندگی غارنشینی تاکنون تمدن غنی داشته است، اما با وجود تاریخ پرفراز و نشیب، مظلوم واقع شده است.

 

* روستاهای «عین شیخ» و «ملومه» دیلمان یکی از خاستگاه های مهم موسیقی گالشی است.در این زمینه توضیح دهید؟

  روستای «عین شیخ» در نزدیکی «ملومه»، پیشکسوتان بزرگی در عرصه موسیقی داشت. معروف‌ترین روستای دیلمان که موسیقی کار می‌کرد، «عین شیخ» است، محله زنده یاد «ابرار خان خوش خوان» که «سرنا» می‌نواخت. البته تعداد نوازنده‌ها در «عین شیخ» بیشتر بود ولی به دلیل همجواری، تبادل هنری بین این دو روستا زیاد بود. مثلا در اجراها یکی ضرب می‌زد و یکی دایره و سرنا. «نصراله شاه نوری عین شیخ»، «عزیز خوشخوان عین شیخ»،« عزیز نوازنده عشقی دیلمانی» از پیشکسوتان موسیقی منطقه هستند.

 

*هنرمندان پیشکسوت روستای ملومه چه کسانی بودند؟

معروف‌ترین آنها در روستای ملومه استاد «خیراله سازنده» است. آدم خوش‌ذوق و فعالی که یک بار در جوانی به کرمانشاه سفر می‌کند و از آنجا یک «کمانچه» به او هدیه می‌دهند و او از روی همان کمانچه عینا یکی می‌سازد. خیراله سرنا نواز خوبی بود و پسر او هم زنده یاد «نادر سازنده » نقاره و دایره می‌نواخت.

البته بزرگان دیگری هم در منطقه بودند که باهم در عرصه هنری همکاری داشتند مثل «سیروس سازنده سطله سر»، «ابراهیم اخوان»، «میرزا احمد بابایی»، «عزیز خوشحال پیش بیجار»، «محمد گیلان محسنی»، «حجت اله مراد شیعه» و «صمد روح افزا شیعه.»

 

*گفته‌اند زنده یاد « صبا»، برای موسیقی دیلمان تلاش زیادی کرده است؟

کسی که به موسیقی دیلمان لطف زیادی کرد، زنده یاد «ابوالحسن صبا» بود که سالیان دور سفری به دیلمان داشت. استاد صبا از تهران به دیلمان آمد برای به نت درآوردن موسیقی این منطقه و در سفر دوم زنده یاد «فریدون پوررضا» همراهش بود.

صبا خودش در آهنگسازی خلاق بود و در مسیر راه از آواز گنجشک‌ها و صدای خش خش برگ‌ها و کار و تلاش مردم، چیزی در موسیقی دیلمان می‌بیند که آن را در ردیف موسیقی دشتی و آوایی موسیقی دیلمان تنظیم می‌کند. نخستین اثر ضبط‌ شده صبا، قطعه «زرد ملیجه» با ویولن بود که در میان دو بند سرود «زردملیجه»، یکی از آهنگ‌های معروف اوست که در دستگاه دشتی خواند و به نوعی غم‌انگیز است.

گویا همسر صبا، اهل رشت بود و صبا در سال ۱۳۰۶ آکادمیک موسیقی در رشت راه‌اندازی کرد و طی اقامت ۲ساله‌اش در این شهر، به مناطق مختلف گیلان و مازندران سفر کرد و در این سفرها توانست آهنگ‌های دیلمان را ثبت و ضبط کند.

 

* مهمترین ویژگی موسیقی گالشی از نظر شما چیست؟

خیلی‌ها می‌گویند موسیقی گالشی بکر مانده و زیبایی خود را از دست نداده است. به گفته بزرگان، موسیقی دیلمان شیرین‌ترین و سخت‌ترین موسیقی است، «شجریان» هم گفته سخت‌ترین آوازی که خواندم در دیلمان بود. همه اساتید مطرح موسیقی همچون «ایرج بسطامی» از دیلمان خوانده‌اند، ولی با تمام این پیشینه و قدرت، متاسفانه موسیقی دیلمان در رسانه ملی جایی ندارد. صدا و سیمای گیلان بیشتر به موسیقی غرب گیلان و موسیقی تالشی می‌پردازد و به موسیقی گالشی کمتر پرداخته می‌شود.

پیشینه موسیقی دیلمان را باید در ابزارهای آن هم جست. همه نوع آلات موسیقی اینجا ساخته می‌شود مثلا «گِل فیشته» یکی از معروف‌ترین سازهایی است که با گِل درست می‌شد. این اولین ساز دیلمان است مانند یک قوری بود که لوله ای داشت و با دهان نواخته می‌شد و بعد از آن سرنای چوبی ساخته شد.

 

*از آواها و ترانه‌های منطقه دیلمان بیشتر بگویید.

از موسیقی‌های معروف دیلمان می‌توان به آواز «گوسفند دوخان» اشاره کرد که چوپانان منطقه می‌خواندند و موسیقی آن را هم اجرا می‌کردند. موسیقی گالشی، با فرهنگ کار و معیشت این منطقه عجین است و بسیاری از آواها و ترانه های فولکوریک در حین کار و تلاش مردم خوانده شده است.

از دیگر ترانه‌های گالشی «رقص چوبی» و «زردملیجه» است که استاد صبا خودش آن را به نت درآورده بود. شادوران «فریدون پوررضا» هم برای جمع‌آوری ترانه‌های فولکوریک تلاش زیادی کرد و «حسن قاسمی» از اهالی «نوروز محله» با او همکاری داشت. قاسمی نی‌نواز قهاری بود و بسیار زیبا و سوزناک نی می‌زد و در یکی از آلبوم های پوررضا هم با او همکاری داشت.

* شما از چه زمانی به موسیقی و به‌ویژه خوانندگی روی آوردید؟

همانطور که گفتم، موسیقی در منطقه «ملومه» و «عین شیخ» به نوعی در خون مردم است. زلزله تابستان سال ۶۹ منجیل که آمد، به منطقه خسارت زیادی وارد شد. آن زمان کلاس دوم ابتدایی بودم، بعد از زلزله به ناچار به لاهیجان مهاجرت کردیم و نزد «جهانگیر خان برزین» که شاگرد صبا بود و در لاهیجان سکونت داشت، مدتی ضرب کار کردم. جهانگیر خان به من گفت تو اهل کوه و جنگل هستی و صدای وسیعی داری، بهتر است بخوانی تا ساز بزنی. من هم چندین سال در عرصه خوانندگی تلاش کردم.

 

*در مورد آهنگ‌های خودتان بگویید. آلبوم‌هایی هم داشته‌اید؟

سه آلبوم دارم یکی با «هاشم سردابی» و یکی با «رضا یوسفیان» و یکی هم آهنگسازی، ترانه و نوزاندگی همه کار خودم است. البته شعرهایی هم به گیلکی و یا به گالشی می‌سرایم و سعی می‌کنم اجرای کارها از خودم باشد. موضوع ترانه‌ها و آهنگ‌هایم فرهنگ، زندگی و معیشت منطقه است نظیر؛ بازار دیلمان، سختی کوچ گالش‌ها، سبک زندگی، از دیدنی‌ها و طبیعت منطقه هم شعر گفته ام.

برای سالمندان، برای یادبود نوازندگانی که در این منطقه زندگی کرده و از دنیا رفته‌اند. چندین بار هم در جشنواره مختلفی که در تهران (تالار اندیشه) و انزلی برگزار شده، برنامه اجرا کردم.

 

* متن اشعاری که می خوانید، چه ارتباطی با فرهنگ منطقه دارد؟

موسیقی با کار و زندگی دیلمان عجین بوده و هست. موقع دروی گندم، وقتی به گله‌ها رسیدگی می‌کردند، در زندگی روزمره همینطور موسیقی هم تولید می‌شد. بیشتر موسیقیِ کار است، اما نکته جالب این است که موسیقی دیلمان در ظاهر شاد است ولی غمگین هم هست یعنی در عین شعف نوعی غم و اندوه در آن نهفته است.

قدیم می‌گفتند موسیقی باید هفت روز و هفت شب باشد مثلا وقتی یک نفر جشن عروسی داشت، هفت شبانه روز مراسم مختلف می‌گرفتند و موسیقی می‌نواختند و عقیده داشتند شاید اخلاق مثلا من گالش با یک تالش یا کُرد جور درنیاید و موسیقی کمک می‌کند دل همه را به‌دست بیاوریم و به ایجاد همدلی بین اقوام کمک می‌کند.

قبل از برگزاری جشن عروسی، ۱۰برنامه اجرا می شد نظیر، بله بران، هیمه بری (آوردن هیزم برای مراسم) که حتما باید اجرا می‌شد. مراسم شَطّی که بزرگترهای فامیل مایحتاج خوراک یک زوج را هدیه می‌بردند، کله قند، حبوبات، و محصولات تولید این منطقه را در مجمع‌های بزرگ مسی روی سر می‌گذاشتند و بدون نگه داشتن دست به خانه تازه عروس می‌بردند و یا چراغ روشن روی سر می‌گذاشتند این شیوه در عین آنکه نماد قدرت و برکت بود، به همبستگی و هماهنگی اهالی کمک می‌کرد.

ازدواج‌های خارج محله کم بود، آن هم به خاطر عدم ارتباط‌ها. ازدواج‌های برون محله زمانی بود که آشنایی‌ها در موقع دروی محصول و یاوری گرفتن از دیگر محله ها یا اقوام صورت می‌گرفت و یا بازارهای هفتگی و یا آیین‌های علم واچینی فرصتی برای آشنایی‌ها بود.

روستای بابا ولی که در نزدیکی ملومه است، بین گالش‌ها حرمت خاصی داشت. در کوچ گالش ها وقتی دام را از نواحی معتدل به کوهستان می‌آوردند، یکی دو روز دور بقعه بابا ولی نگه می‌داشتند و یک روز شیر می‌دوشیدند و خیرات می‌کردند تا کوچ آنها بی‌خطر باشد. حالا اگر به محتوای اشعار و ترانه‌های فولکوریک توجه کنید، همگی برگرفته از همین زندگی روزمره بود، مثلا، «آی جان گلنارِ، سه شنبه بازارِ تی خو دست و یگیری تی کار و بارهِ/آی جان گلنار تو بیا به بازار/ فصل بهارِ، وقت گِلکارِ ...» یا در مورد سالمندان از زبان پدر به پسر« تی گل پسر بیا می ور می ناز دانه، آخ چقدر موپیرم خسته و تنها اسیرم...»

 

*گرایش مردم به موسیقی محلی چگونه است؟

بعد از زلزله منجیل، موسیقی منطقه افت زیادی کرد. زلزله ۶۹ از یک سوم جمعیت منطقه کاست، حتی در روستای کوچک ما ۱۴ نفر فوت کردند. آن زمان ملومه ۱۲۰خانوار داشت. هرچند مهاجرت فصلی در کل منطقه دیلمان از قدیم بوده، ولی بعد از زلزله با مهاجرت و فوت بسیاری از بزرگان، در موسیقی خلل زیادی به‌وجود آمد و آواها و ترانه‌های قدیمی- که در دست بزرگان بود- با خودشان به گور بردند.

در یک دهه اخیر که از نو اسم دیلمان به‌خاطر گردشگرپذیر بودن و مرکز تولید گیاهان دارویی بر سر زبان‌ها آمد، موسیقی گالشی هم دوباره رشد کرد. غیر از خانواده من و به‌ویژه برادرم مازیار، خانواده بالایی که ۳ برادر هستند، در این عرصه تلاش زیادی کردند. پدر بزرگشان نیز هنرمند بود و در عرصه تئاترهایی مثل شکلک و پانتومیم فعالیت داشت. پسرش در کمانچه و ویالون فعال است و با گروه دیلمان به سرپرستی فرضی نژاد کمانچه می‌نوازد. فرضی نژاد با گروه استاد فرامرز دعایی هم همکاری دارد.

برادرم مازیار نیز در سال‌های اخیر برای موسیقی گالشی و همینطور شناساندن آئین «نوروز بل» تلاش زیادی کرد. هرسال جشنواره نوروزبل در ملومه، نزدیک خانه ما اجرا می‌شد. ولی در اثر بی‌مهری‌های پیش آمده می بینید که سن اجرای برنامه‌ها را دارند جمع می کنند.

آرش پسرم به ضرب و تیمپو بیشتر علاقمند است، اما دخترم نازیلا – که  ۸سال دارد- از من هم بیشتر به موسیقی علاقه دارد و هر سازی را تجربه می‌کند؛ دایره زنگی فلوت، ویالون.

کد خبر 934429

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha