خبرگزاری شبستان _ اهواز، علی سهری: حق آزادانه حیات و استفاده کامل و آزاد از منابع طبیعی و خدادادی اولین حق هر انسان در این کره خاکی است و بهرهمندی از آب، ثمرات درختان و زمین نیز از جمله این حقوق بهشمار میآیند.
در یکماه اخیر موضوع آبرسانی به بخش غیزانیه بزرگترین بخش کلانشهر اهواز با جمعیتی بالغ بر 125 هزار نفر و بیش از 80 روستا، حواشی و جنجالهای فراوانی را به همراه داشت؛ نبود آب و خشک شدن زمینهای کشاورزی منجر به اعتراض ساکنان این بخش شد که مهمترین مطالبه روستانشینان بخش غیزانیه آبرسانی صحیح و منظم است.
در فاصله 20 کیلومتری کلانشهر اهواز به سمت شهرستان هفتکل تابلوهای بخش غیزانیه به چشم میخورد هر چند که بلندی شعلههای نفت و دکلهای حفاری از کیلومترها دورتر دیده میشود؛ شبه بیابانی بودن همراه با پراکندگی غیرمنظم درختان بیثمر در کنار بوتههای پراکنده معرف بخش غیزانیه است.
محرومیت و کمبرخوردار بودن اهالی این منطقه را از همان نگاه اول که به خانههای ساخته شده از کاه و گل میاندازیم مشخص میشود، تنها راه امرار معاش این مردم کشاورزی و دامپروری است؛ به گفته ساکنان این روستا بهدلیل محرومیتهای فراوانی بسیاری از ساکنان این روستاها به کشاورزی و دامداری خود را تعطیل کرده و به شهرهای اطراف مهاجرت کردهاند این موضوع را میتوان از مخروبههای اطراف روستاها بهخوبی مشاهده کرد.
در مسیر بازدید از این بخش متاسفانه موفق به تماس با بخشدار غیزانیه به منظور بررسی بیشتر اوضاع نشدیم اما در در هنگام بازدید «حیدر سنجری» دهیار یکی از روستاها با ما همراه بود و اطلاعاتی را در این زمینه در اختیار ما قرار داد.
وی با بیان اینکه این بخش در گذشته دارای بیش از 90 روستا و با ظرفیت بسیار بالای کشاورزی و دامداری بوده است میگوید: در چند سال اخیر نبود آب، محرومیت، نبود امکانات و ... منجر به مهاجرت بسیاری از روستائیان شد و امروز بسیاری از روستاها به مخروبه و ویرانههایی تبدیل شدهاند.
سنجری با اشاره به اینکه مطالبه بهحق ساکنان بخش غیزانیه از مراجع قانونی و کاملا مستند بوده است میافزاید: متاسفانه برخی افراد سودجو مشکلاتی برای مردم بهوجود آوردند که همین امر سبب بروز تنشهایی در سطح بخش شد هر چند که شیوع ویروس کرونا و اهمیت رعایت بهداشت و در کنار آن نبود آب مشکلات عدیدهای را بهوجود آورد.
وی با بیان اینکه این بخش در جنگ تحمیلی 35 شهید را تقدیم انقلاب اسلامی کرده است تصریح میکند: حق مردم ولایتمدار این بخش بسیار بیشتر از این بوده که برای آب که حق اولیه حیات است مطالبه کنند؛ وعدههای مختلفی مبنی به رساندن آب از سوی مسئولان داده شده اما تاکنون عملی نشدهاند و به صورت متناوت تانکرهای حمل آب هر سه روز یکبار به مناطق آبرسانی میکنند.
عنوان اینکه یک تانکر 40 هزار لیتری آنهم سه روز یکبار آیا کفاف جمعیت این بخش با جمعیتی بالای 120 هزار نفر و وجود بیش از 50 هزار راس دام را میدهد پرسش مهمی است که باید هر چه سریعتر به آن پاسخ داده شود اما سوال مهم این است که چه زمانی تاسیسات زیرساختی که اکنون بیش از 90 درصد آن به پایان رسیده قطرات آب در آنها جریان پیدا میکند تا مردم ساکنان این روستا با آرامش بیشتری زندگی خود را ادامه دهند.
روستای عینالزمان یکی از 80 روستای بخش غیزانیه بوده که 12 خانوار را در خود جای داده است، عبدالله یکی از اهالی این روستا در گفتوگو با خبرنگار شبستان اظهار میکند: هر 45 روز یکبار برای ما آب میآورند هر چند که این میزان تنها کفاف 15 روز ما را میدهد و پس از آن باید با خواهش و التماس و گرفتن حوالههای مختلف منتظر آمدن مجدد تانکر آب شویم.
وی ادامه میدهد: یکی دیگر از مشکلات ما این است که هنگامی که دخیره آب به پایان میرسد با مشکلات مختلفی برای استحمام و ... مواجه میشویم؛ از ناچاری مجبور میشویم از حوضچهای که سگان و حیوانات هر روز در آن آبتنی میکنند برای تهیه آب استفاده کنیم؛ تنها مطالبه ما نبود آب است، روزهای سختی را میگذارنیم، متاسفانه وعدههای فراوانی را شنیدیم که هیچکدام تاکنون عملی نشده است.
گرمی هوا، سوزش آفتاب و بیابانی بودن این سرزمین مشکلات خود را دارد، مردم این روستاها برای تامین آب احشام و ... مجبور هستند چاههایی را که بعضا تا عمق 12 متر میرسد را حفر کنند اما این چاهها نیز دیگر آبی در خود ندارند و با نگاهی به آنها گویی هیچگاه آب به خود ندیدهاند.
حمیره و ایحیشه روستای دیگری در این بخش است که 30 خانوار دارد، به گفته ابوسلطان یکی از ریشسفیدان این روستا از سال 92 لولهکشی آب به منازل انجام شده اما تاکنون حتی یک قطره آب در آن جاری نشده است؛ آب برای شستن صورتمان نداریم، دامهای ما از نبود آب در حال تلف شدن هستند چه کسی به داد ما باید برسد؟
فاخر از جوانان این روستا است که مشغول دامپروری است، او مجبور است برای تامین آب جهت دام خود روزانه 50 کیلومتر را با کامیون خود برود و از رودخانه جراحی آب بیاورد، وی میگوید: برای خرید این دام به سختی وام تهیه کردم، اگر یک روز آب به آنها نرسد چه میشود؟ اگر در مسیر ۱۰۰ کیلومتری که هر روز برای تامین آب میروم اتفاقی برای من بیفتد چه کسی جوابگوی دخترانم خواهد بود.
جملات فاخر با آن لحن بغضآلود خود که همراه با لرزش صدای ناشی از عصبانیت بود واقعیت و درد این مردم را بیش از بیش نشان میدهد، گویی اینجا آخر خط است اما این مردم محروم این بار برای اشتغال فرزندان خود مطالبه نمیکنند آنها برای اولین حق که همان آب حیات است، تلاش میکنند.
روستای عوده از دیگر توابع بخش غیزانیه است، محرومیت و فقر را یکجا در این روستا میتوان دید، روستایی که دور تا دور آن را حلقههای چاه نفت و دکلهای حفاری محاصره کردهاند اما فقر این روستا را در نوردیده است؛ زیر گرمای سوزان آفتاب، شعلههای دکلهای نفتی و خانههای ساخته شده از کاه و گل گویای همه چیز است.
سالم جوانی همانند بسیاری از جوانان بخش غیزانیه است که از بیکاری رنج میبرند و برخی اوقات برای همسایگانش چوپانی میکند، او تاکنون پنج متر از زمین را حفر کرده تا به آب برسد به گفته سالم حداقل باید 12 متر حفر کند تا به آب برسد و هیچکس در این کار او را کمک نمیکند.
این جوانی که سوزش آفتاب را در چهره او بهخوبی میتوان مشاهده کرد از فوت دامادشان ناراحت است و میگوید: سال گذشته بر اثر حفر یک چاه برای تامین آب دامادمان فوت شد اکنون من تنها سرپرست پنج فرزند کوچک او هستم؛ غیر ممکن نیست که برای من هم اینچنین اتفاقی بیفتد اما برای تامین آب ناچارم.
دردآور است در منطقهای که چندمتر آنطرفتر دکلهای بلندبالای حفاری مشغول استخراج نفت هستند یک نفر زیر ظل آفتاب بدون کمک و تنها با یک بیل ساده مشغول حفاری برای رسیدن به آب است درست در منطقهای که شاید قبل از آب به نفت برسند.
غیزانیه منطقهای در قلب طلای سیاه مشکل آب شرب ندارد، آنها نیز همانند سایر هماستانیهای خود که از مشکل آب شرب رنج میبرند روزانه آب تسویه شده خود را خریداری میکنند، مهمترین مطالبه آنها نبود آب برای مصرف عمومی و احشام خود و مصارف بهداشتی است که این موضوع درد آنها را بیشتر میکند.
در روزهایی که ویروس منحوس کرونا همه مردم را تهدید میکند این مردم آب برای شستن دست و صورتشان ندارند، بنابراین لازم است که هر چه سریعتر مسئولان مربوطه اقدامات عملی را انجام دهند.
نظر شما