مرضیه وحدت/ به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، حاشیه نشینی از چالش های بزرگ دنیای امروز است.مقوله ای که در همه کشورها وجود دارد و به عنوان کانون آسیبهای اجتماعی به جای اثرگذاری مثبت در زندگی شهری، جرم خیز و هزینه زاست. در مشهد که دومین کلان شهر ایران است افزون بر1 میلیون نفر زندگی می کنند. این افراد در دو دسته مهاجران ایرانی وا فغانی به مرکز خراسان رضوی مهاجرت و سکنی گزیده اند. در سالهای اخیر برای ساماندهی این کانونهای جمعیتی حرفهایی زده شده است این که تا کجا عمل شده است موضوع مصاحبه خبرنگار خبرگزاری شبستان با «رمضانعلی فیضی» عضو شورای اسلامی شهر مشهد است، که تقدیم می شود.
مشهد با بیش از یک میلیون حاشیه نشین از حیث فرهنگی اجتماعی چه مشکلاتی دارد؟
مناطق حاشیه ای بسته ای از مشکلات است یعنی برخی از مشکلاتشان مربوط به فضا، فیریکی و کالبری است و برخی از مشکلات حاشیه شهر نیز که شاید ریشه در همان مشکلات فضایی، کالبری و فیزیکی دارد مشکلات آسیب های اجتماعی و برخی آسیب هایی است که در این مناطق شاهد هستیم.
مناطق حاشیه شهر در حالی که بیش از 5 دهه از ایجاد آنها می گذرد اما تنگناها و محدودیت های محیطی و زیستی دارند که مهمترین آنها ریزدانگی، نفوذناپذیری بافت و تراکم بالای جمعیتی و فقدان و کمبود شدید سرانه های مختلف خدماتی من جمله سرانه های فرهنگی و آموزشی است که اینها مشکلاتی را ایجاد می کند که زایده آن مشکلاتی است که بیان شد. به عنوان مثال این جمعیت انبوه در مناطق حاشیه شهر از حیث سرانه های آموزشی چه آموزش عمومی مانند دوره های متوسطه اول و دوم و چه آموزش عالی در رنج به سر می برند، در این مناطق هیچ مرکز آموزش عالی نه دولتی و نه غیر دولتی با وجود آنکه پهنه های وسیعی از اراضی در این مناطق داریم که کاربری آن آموزش عالی است، وجود ندارد. شاید به حیث محیطی و به حیث زیستی و فضایی که برآمده از مشکلات دسته اول است که در آن مناطق ایجاد شده دانشگاهها و آموزش عالی اعم از دولتی و غیر دولتی انگیزه ای برای سرمایه گذاری در مناطق کم برخوردار ندارند و ما یک موازنه بسیارمنفی و ناعادلانه ای از حیث پراکندگی مراکز آموزش عالی داریم.
از حیث آموزش عمومی نیز در این مناطق به مدرسه نیاز است، تعداد دانش آموزان در هر کلاس بسیار بالا است، طی دهه ها در این مناطق از حیث وجود مراکز آموزش فنی و حرفه ای و اماکن ورزشی و سایر مراکز فرهنگی و صرف نظر از مساجد و اماکن مذهبی که آنها نیز کارکردهای فرهنگی و مذهبی دارند که با مشارکت خود مردم ساخته شده، خانه های فرهنگ، دیگر زیرساختهای فرهنگی و یا دیگر زیرساخت هایی که کار مقابله با این آسیب ها را داشته باشد مراکز آموزش خانواده، مراکز آموزش های مهارتی، خانه های بهداشت مراکز درمانی اینها نیز سرانه های این مناطق از سرانه های سطح شهر پایین تر است.
ما می بینم این مشکلات در حاشیه شهر وجود دارد و هر دو با هم در ارتباط هستند و یکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند و در تشدید دسته دیگر نقش ایفا می کنند. این موضوع باعث شده یک سری آسیب هایی ایجاد شود، البته بخش هایی که مرتبط با مدیریت شهری است مانند سرانه های فضای سبز و حمل و نقل ریلی اقدماتی انجام شده است و تلاش می شود اما در همه زمینه به اینکه این مناطق به عدالت برخوردار باشند به امکانات زیست شهری فاصله دارند.
در سالهای اخیر چه گام هایی در مسیر کاهش معضلات این مناطق برداشته شده است؟
اکنون ستاد بازآفرینی شهری که سطوح ملی و استانی و شهرستانی دارد با ریاست فرمانداری راه اندازی شده است که 30 دستگاه در این ستاد عضو هستند و در این منطقه 30 دستگاه و اداره اعم از دولتی، عمومی و غیر ماموریت رسیدگی به آن را دارند همه اینها در حال تلاش هستند اما همواره همه این دستگاهها از موج جمعیتی و افزایش جمعیت در این مناطق عقب هستند، ضمن اینکه هم افزایی خوبی باید میان توسط دستگاهها انجام شود باید افت و خیزهای جمعیتی، مدل جمعیتی این مناطق و کل کشور را که منجر به مهاجرت می شود را مد نظر داشته باشند چرا که مسائل جمعیتی و مهاجرتی است که تعیین کننده است و جمعیت را بالا می برد و اگر دستگاهها مشارکت مردم را جلب کنند و یک هم افزایی به همراه برنامه هایی با نگاه به آینده داشته باشند مشکلات مناطق حاشیه شهر برطرف می شود.
همچنین این موضوع در سطح کلان باید تدبیر شود تا این همه اعتباراتی که هزینه می شود و تلاشی که صورت می گیرد و نتیجه و اثر خود را در این مناطق افزایش دهد. در اینجا سه موضوع مطرح است یکی اینکه مشکل حاشیه نشینی مشکل ملی است لذا عزم ملی می خواهد و دوم هم افزایی همه جانبه همه دستگاههای ذی دخیل صاحب ماموریت در این مناطق و مشارکت مردم را می خواهد و سوم نگاه به آینده و حرکت بر مبنای برنامه و برنامه مند حرکت کردن و توجه به سایر موارد است.
ترکیب جمعیتی حاشیه مشهد چگونه است و اعتیاد و فقر در این مناطق با چه روشی کنترل می شود؟
جمعیت هم به حیث به ابعاد کمی، کیفی و جابجایی جمعیت بررسی می شود، برآوردهایی که می شود خیلی دقیق نیست ولیکن سرشماری های که هر 5 سال انجام می شود آن محل اتکا است که در سال 95 آخرین سرشماری انجام شده است و لذا باید یک مدلی را که هم از نظر مسائل جمعیتی و حوادثی که طبیعی و غیر طبعی حادث در کشور می شود برای ترکیب جمعیتی بیابند. مشهد به عنوان دومین کلانشر کشور یک سری جذابیت هایی دارد بازار اشتغالی دارد و این خود انگیزه مهاجرت را به وجود می آورد اکنون اگر جمعیت مشهد 3 میلیون نفر است این جمعیت در اوایل انقلاب 800 هزار نفر بوده است.
اینها اگر مد نظر باشد و همکاریها تنگاتنگ انجام شود با نگاه به هرم سنی جمعیتی، هرم جنسی جمعیتی و وضعیت مشاغل، سمت و سوی مهاجرت ها و تحرکات جمعیتی، می توان یک برنامه ریزی دقیق تری راه انداخت.
در مورد اعتیاد متولیهای آن بهزیستی از حیث درمان و نگهداری هستند و فقر و نابرخورداریها نیز به مدلهای اقتصادی و سیاست های اقتصادی که دولت به حیث تخصیص بودجه، توزیع ثروت، ایجاد اشتغال و مجموعه تدابیری که انجام میدهد بر می گردد که متولی مستقیم آن دولت است، اگر چه بخش خصوصی نقش دارد ولی این بسیار متاثر از نقش عمومی و کلی دولت است. در این زمینه ها هم کارهایی انجام شده و اگر ما امروز ما می بینیم بیکاری و بعضی از آسیبهای دیگر استمرار دارد اینها از ناکارآمدی کافی و به عبارتی ناموثر بودن روش های اعمالی است.
حاشیه مشهد از نظر بودجه در چه وضعیتی قرار دارد و چه اولویت هایی برای زیست بهتر مردم باید مد نظر قرار گیرد؟
دو دسته اعتبارات در مدیریت شهری و شورای شهر است، برنامه های زیادی اجرا می شود و در ساحت های مختلف پروژه های متفاوت اجرا می شود و نگاه بر این است که جدای از این که بودجه ها از مراکز درآمدی ضعیف مدیریت شهری است لذا به آن نظر نداشته باشند و بیش از آنچه که آن مناطق درآمد دارد، به حیث تعادل بخشی و اجرای عدالت بودجه شهر متمرکز و یک پارچه شود و در آن مناطق بیشتر هزینه شود. یعنی بیش از منابع درآمدی خود آن مناطق در آن مناطق هزینه شود و این نگاه مدیریت شهری است که ما مستقیم کار می کنیم و سایر دستگاهها نیز حسب سیاست های کلان اجتماع اقتصادی کشور باید چنین رویکردی داشته باشند لکن دولت هم یک سری بودجه های ملی به دستگاههای تحت نظارت خودش اختصاص داده است و این بودجه های ملی در هر سال متفاوت است و یک بار مخصوص حاشیه شهر بوده و یک بار مختص شهرهای مذهبی بوده که در برخی سالها بسته به شرایط عمومی اقتصاد ملی کم و یا حذف شده است.
علاوه بر بودجه های ملی بخشی دیگر نیز مشارکتی است به عبارتی اگر دستگاهها 30 درصد از اعتبارات ملی خود را حسب قانون بازآفرینی در مناطق کم برخوردار هزینه کنند 70 درصد دیگر را دولت در پروژه ها و مواردی چون عمران هزینه خواهد کرد منتها در شرایط سخت سهم مشارکت دولت یا کمتر تحقق پیدا می کند و یا با تاخیر تحقق پیدا می کند که این موجب می شود آن گونه که باید مسائل این مناطق به موقع به برطرف نشود.
در دوران سخت کرونایی چقدر به این قشر توجه شد و چه کارهایی صورت گرفت؟
در این سه ماه اقدامات خوبی صورت گرفته است از راه اندازی کمپین ها و پویش ها و جمع آوری کمک ها، ضدعفونی معابر توزیع بسته های بهداشتی معیشتی همه و همه کمک کردند، کرونا آمده بود آسیبی به سلامت مردم بزند اما مردم از نظر مادی و معنوی پای کارآمدند و دستگاها نیز کمک کردند، در این مدت 300 هزار بسته با مشارکت آستان قدس رضوی، شهرداری و سپاه و خیرین در این مناطق توزیع شد، اما بسیاری از خانواده هایی کع در اسن مناطق زندگی می کردند که اقتصاد قوی نداشتند و سرپرست خانواده سه ما بیکار بودند لذا مشکلاتش با این بسته مرتفع نمی شود اما نیت های خوب و زیبا وجود داشته و یک مرحله کرونا که ویژه است را مردم کمک کردند.
ما انتظار داریم با دستگاهها، دولت و مردم برنامه ریزی و نگاه انسانی در دراز مدت و اعمال سیاست های خوب اقتصاد ملی، منطقه ای و شهری وضعیت این مناطق به صورت پایدار بهبود پیدا می کند.
نظر شما