به گزارش خبرگزاری شبستان، دراگو شتامبوک از باتجربه ترین دیپلمات های کرواسی، شاعر و پزشک متخصص است. وی نویسنده کتابهای متعددی با جایزه های جهانی است. از جمله نویسنده کتاب «فرمول طلایی زبان کرواتی چا-کای- اشتوو» که چندی قبل به عنوان میراث فرهنگی معرفی شد، همچنین کتاب شعری به زبان فارسی و بنام «دماوند از آن سوی دریا» که زمستان گذشته در تهران رونمایی شد.
به گزارش سفارت ایران در زاگرب، گزیدهای از مصاحبه سفیر کرواسی در تهران به شرح زیر است:
سوال- سفیر کرواسی در ایران بودن چگونه است؟
پاسخ: بدلیل بیماری کرونا شرایط پرچالش است. اما فوق العاده خوبم زیرا براساس برخی شواهد تاریخی در مرکزیت تاریخی ریشه کرواتها قرار دارم و این افتخار نصیب من شده که شاهد این پیام تاریخی باشم.
مرحوم آقای رادوسلاو کاتیچیچ معلم، دوست خوب و روشنفکر برجسته کرواسی نوشته که از تمامی تئوریهای مربوط به ریشه کرواتها، قابل قبول ترین تئوری، همان تئوری تعلق ریشه کرواتها از ایران است. این ارزیابی او از ریشه و سرنوشت ما، بخشی از غذای روحی من است و این زیبایی شگفت انگیز تعلق تاریخی است.
البته باید بگویم که وظیفه و ماموریت دیپلماتیک من در تهران بسیار بزرگتر از انتظارات فوق من است و آن تقویت روابط دو جانبه کرواسی – ایران و تشویق و حمایت و درک متقابل و تلاش برای ترویج سیاست های صلح آمیز از جمله از طریق اتحادیه اروپاست. ویژگی و خصوصیت فعالیت من در شش ماهه نخست سال جاری میلادی در این است که کرواسی ریاست ادواری شورای اتحادیه اروپا را هم به عهده دارد.
سوال – آیا ایران با موفقیت در مبارزه با پاندمی ویروس کرونا غالب خواهد شد؟
پاسخ: در مجموع ایران به خوبی با پاندمی ویروس کرونا مبارزه کرده است، هرچند در آغاز سردرگمی در برخی عملکرد ها مشاهده شد. ایران دارای پزشکان خوب و سیستم قوی بهداشتی و درمانی است و از پایان ماه فوریه تا به امروز، با موفقیت با نمودار رو به پایین و نتایج خوبی در مبارزه با ایپدمی مواجه شده است. اکنون تدابیر محدود کننده کاهش یافته، بخشی بدلیل نیازهای اقتصادی مردم و بخشی بدلیل مقابله با تحریمهای آمریکا بود که می تواند برای هر سیستم اقتصادی تهدید کننده باشد.
البته با توجه به تمایل شدید ایرانی ها به کاهش تدابیر و علاقه وافر آنها به ارتباطات اجتماعی، شاید با کمی افزایش مبتلایان مواجه شده باشند. ولی در واقع شرایطی که در تمام جهان در زمان کاهش تدابیر محدود کننده مشاهده شده، در ایران هم مشاهده می شود. این ویروس در میان جامعه دیپلماتها هم گسترش یافته و ما دیپلماتها به همین دلیل تحت فشار بیشتر قرار گرفتیم و بهمین دلیل ما از طریق آنلاین فعالیت خود را دنبال می کنیم.
«کرونا دیپلماسی» در حال توسعه است. در چارچوب آن گفتگوی تلفنی روسای جمهوری و وزرای خارجه دو کشور انجام شد.
ایران در حال مذاکرات و فعالیتهایی برای کاهش تحریم هایی است که تلاشهای انسان دوستانه ایران برای مبارزه با ویروس کرونا را تضعیف می کند. باید بفهمیم کرونا همه ما را در یک کشتی قرار داده است.
سوال – تاثیرات و عواقب جهانی این پاندمی چگونه است؟
پاسخ: به نظر من تاکنون تمام دستاوردها و پیشرفتی که داشتیم و تمامی تلاشهایی که بشریت انجام داد، همه برعکس و وارونه شد. گویی جهانی که داشتیم یک شبه از بین رفت. گرمی به سردی تبدیل شد. فکر نمی کردیم روزی تماس های فردی را به «با لباس فضا نوردی» باید انجام دهیم.
گرایش به سودزایی، فرش ثبات از زیر پایمان کشید، طمع قلب ها را تسخیر کرده و میل به رشد به سرطانی، تمام ظرفیتهای علم را در خود متمرکز کرده است. در مقابل ما جهان هراسیده و مردم وحشت زده در جستجوی آرامش و سلامتی هستند. الان باید دید چگونه می توان این چرخه سرعت گرفته را متوقف ساخت که دست و پایمان صدمه نبینند.
ویروس (کرونا) از سیاهی پدید آمده و علامتی از اشتهای اشباع نشده بشریت برای غلبه بر طبیعت است. آیا این احساس را نمی کنیم که به پایان نزدیک می شویم؟ ماری که دم خود را می خورد، همانند سمبلی از تمدن غیرمنظم ماست. الان باید دوباره توازن با طبعیت را برقرار کنیم و نظارت بر سرنوشت خود را به عهده بگیریم. دوری از انسانیت که به نام پیشرفت صورت می گیرد آغاز پایان انسانیت (معرفت) بشری است. جهان را انباشته از زباله کرده ایم به اندازه قاره استرالیا مواد پلاستیکی در اقیانوس ها شناور است، سلاح های اتمی همچنان انبار می شوند، جنگ ها گسترش می یابد و دمای کره زمین هم رو به فزونی است؛ و بدین ترتیب کرامت انسانی زیر پا گذاشته می شود.
سوال - پس شاید فردا به شکل دیگری باشد؟
پاسخ: شاید فردا بهتر بشود در صورتیکه عقل درایت و نیات خوب غالب شود و خوبی ها در نظم جهانی حاکم شود. آنوقت، قدرت تعیین کننده نخواهد بود؛ بلکه انسانیت و عدالت به عنوان قدرت حاکم می شود. کرونا فرصتی است برای تغییر خشک اندیشی در رفتار جهانی و انگیزه ای برای شعور و وجدان است. ارزشهای انسانی و عمومی را باید بالاتر از امیال وحشیانه قرار دهیم. اگر می خواهیم زندگی کنیم باید قلبها را باز کنیم و به همدیگر عشق بورزیم. اگر خود را در رویاها غرق نکنیم و به واقعیت ها بپردازیم، این آخرین لحظه و فرصت عملی برای پرداختن به روابط انسانی و بین المللی است. در پایان در این دوران فاجعه آمیز باید راست از دروغ و خوبی از بدی را جداکرده و با قاطعیت برای خوبی تلاش کنیم.
سوال – شما چگونه مردم و ایران را درک و احساس می کنید؟
پاسخ: ایران فوق العاده پیچیده و چند قومی و با تاریخ و تمدن باستانی است. با ویژگی های تمدنی خود. اگر نقشه های جغرافیایی را با گذشته مقایسه کنیم و اگر تاریخ گذشته و معماری و هنر و فرهنگ متنوع ایرانی را بررسی کنیم؛ آن به ایرانی ها یک احساس آرامش وامنیت خاطر و یا به عبارتی احساس برتری می دهد و به همین دلیل هرگز نباید در گفتگو و مذاکرات سیاسی با ایرانیان با تکبر و از موضع بالا سخن گفت.
ایرانی ها احساساتی هستند و روحیه همدردی و همدلی را ارزش می دهند. خواهان احترام متقابل هستند و فوق العاده به مهربانی اهمیت می دهند. در ایران بارها از برخورد دوستانه آنها متعجب خواهید شد. ایران سرزمین شعرا، باغها، گل و بلبل و سنگ فیروزه و اماکن فوق العاده و شهرسازی زیبا است. شهرهای اصفهان، شیراز، یزد، تبریز، قزوین و دیگر شهرها، مرواریدی هستند که هر مسافری باید از آن بازدید کند.
سوال – شما کتابی را هم به زبان فارسی منتشر کردید؟
پاسخ: در پایان سال گذشته کتاب من به نام «دماوند از آن سوی دریا» با ترجمه دکتر ابتهاج نوایی منتشر شد. دماوند کوه آتشفشانی خاموشی است که درمنطقه البرز در مرز شمالی تهران واقع شده است. یکی از زیباترین قله های آسیاست که می توان با قله فوجی ژاپن آنرا مقایسه کرد. یک قله افسانه ای که پرنده افسانه ای سیمرغ در آن آشیانه داشت و در حول وحوش دشت های پیرامون آن شاهنامه کتابی در خصوص شاهان ایرانی نوشته شده است. شاهنامه فردوسی منبع اساسی برای شناخت زبان فارسی است. مراسم رونمایی کتاب من با همکاری انتشارات بخارا در تهران خاطره ای به یادماندنی است. این مراسم در شب یلدا طولانی ترین شب سال که در ایران به خواندن شعر می پردازند، برگزار شد و نکته جالب توجه این است که نام کتاب ماهها در شبکه های مجازی مورد توجه و معرفی قرار گرفت.
سوال – شما این تئوری که ریشه کرواتها ایرانی است را چگونه ارزیابی می کنید؟
پاسخ: براساس شواهد بسیاری از منابع گوناگون براین باورم که ریشه کرواتها از ایران به عنوان سرزمین اجدادی کرواتها بوده است. نام آن هاراخواتی (هَرَوْوَتیش یا هند سفید) بود. امروزه در همسایگی جنوب غربی افغانستان واقع شده است که در نقشه جغرافیایی در جوار قندهار و رودخانه هیرمند و دریاچه هامون در جنوب شرقی ایران واقع شده است. پارسی زبانان در دوران زرتشتی سلسله هخامنشیان، متحد داریوش بزرگ دراین سرزمین حاکم بودندکه به داریوش برای غلبه بر دشمنان کمک کردند. در آپادانا در نقش برجسته های سنگی پرسپولیس متحدین کروات داریوش مشاهده می شود و همچنین در بیستون در منطقه کرمانشاه به خط میخی به هارخرواتی اشاره کرده است. در آثار زرتشتی هم چندین بار به خروات ها اشاره شده است. کلمه بان در زبان کرواتی که به معنی حاکم است در زبان فارسی به عنوان نگهبان یاد شده است. در شهر کاشان در نزدیکی تهران هم به «سه پادشاه» اشاره می شود که یکی از این سه پادشاه گاشپار بود که از منطقه خاراخواتی بود.
در دانشگاه تهران بر روی سازماندهی سمپوزیوم مشترکات فرهنگی ایران و کرواسی کار می شود. چیزی که مرا به وجد می آورد تشابهات زبانی به لهجه چاکوسکی و زبان قدیمی فارسی است. وقتی که در نزدیکی کاشان بودم در باغی به من یک آلوی زرد تعارف کردند که مرا به یاد جزیره براچ (محلی تولدم) انداخت، ما هم این میوه را زردآلو می گویم. متاسفانه اپیدمی ویروس کرونا موجب تعویق برگزاری این سمپوزیوم شد، همانطوریکه موجب عدم برگزاری برخی پروژه ها ی برنامه ریزی شده در دوره ریاست کرواسی در شورای اروپا شد. و همانند تعویق برخی نمایشگاه ها از جمله نمایشگاه آثار میشترویچ و برخی آثار هنرمندان کروات از جمله فیلیپ بیوسان و باربارا ویانویچ که قرار بود در برج آزادی تهران یکی از آثار معماری مدرن ایران برگزار شود.
همچنین اجرای کنسرت گیتاریست پیتر چولیچ و گروه موسیقی ایرانی که قرار بود موسیقی سنتی کرواسی را اجرا کند به تعویق افتاد.
سوال – چندروز قبل زلزله قوی تهران را به لرزه درآورد؟
پاسخ: زلزله ای با قدرت پنج ممیز یک ریشتر تهران را لرزاند. مرکز این زلزله در دماوند بود. دو نفر در زلزله کشته شدند واین زلزله خساراتی به همراه داشت. تهران در منطقه زلزله خیز واقع شده است اما در این منطقه ساختمانهای که در مقابل زلزله مقاوم هستند، ساخته می شود. هرچند زلزله از نظر قدرت مثل زلزله زاگرب بود ولی بدلیل ساختمانهای مستحکم تهران، خسارات به اندازه زاگرب نبود. در ایران هم مانند زاگرب همزمان با ویروس کرونا و زلزله مواجه شدند. شاید در این نکته هم رمزی بین دو پایتخت نهفته است. این پیوند ها دو ملت را به هم نزدیکتر می کند. هم اکنون در دورانی زندگی می کنیم که در خواب و رویا هایمان بیدار هستیم. این خواب و رویا به ما پاسخ را نشان می دهد، فقط نیاز هست آنقدر هوشیار باشیم که آنرا بشناسیم./
نظر شما