مواجهه قرآن با مرگ از نوع معنابخشی است

مواجهه قرآن با مرگ از نوع معنابخشی است. یعنی مرگی که می‌تواند کانون بی‌معنایی یا تخریب معنای زندگی باشد، قران کریم به ‌گونه‌ای با آن مواجه می‌شود که معنا را دوباره به زندگی انسان بازگرداند.

به گزارش خبرگزاری شبستان، آیت‌الله «سید ابوالحسن مهدوی» در قسمت 23 از ویژه‌برنامه «سوره» و ادامه سخنان خود در قسمت‌های قبل، پیرامون «آداب باطنی تلاوت قرآن» گفت: به کیفیت انجام هر عمل، ادب آن عمل می‌گویند. هیچ عملی بدون ادب نیست. مرحوم فیض کاشانی در کتاب «محجۀ البیضاء» کامل‌تر از دیگران درباره آداب خواندن قرآن صحبت کرده‌اند. این کتاب ترجمه هم شده است. در این کتاب 10 ادب ظاهری و 10 ادب باطنی را بیان می‌کند.

این مفسر قرآن افزود: آداب ظاهری به رفتار ظاهری برمی‌گردد که با چشم دیده می‌شود. آداب باطنی با بصیرت دیده می‌شود. یعنی با چشم دیده نمی‌شود اما با عقل درک می‌شود. در سوره واقعه درباره آداب تلاوت قرآن می‌فرماید: «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». ادب ظاهری این طهارت این است که با وضو قرآن را تلاوت کنیم. اما درباره آداب باطنی مثلاً خضوع و خشوع مطرح است. دل باید نرم و خاضع باشد. خشوع به تواضع درونی گفته می‌شود که به این معناست که با چیزی تقابل نکنیم بلکه در مقابل آن افتاده باشیم. خضوع و خشوع حالت تأثیرپذیری و پذیرش اثر است.

 

عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: بحث گریه در هنگام تلاوت قرآن هم توصیه شده که با چشم دیده می‌شود اما آن اثر شکستن دل و انکسار قلب با چشم دیده نمی‌شود. البته تباکی و خود را به گریه انداختن به معنای ریاکاری نیست. ریا در هر چیزی بیاید کار را خراب می‌کند. تباکی مقدمه بکاء و گریه واقعی است. یعنی آن حس و حال گریه را در خود ایجاد کنیم. در روایت داریم که تباکی کنید تا مقدمه رقت دل‌تان بشود. دل فرد ریاکار نرم نمی‌شود. گریه واقعی به خاطر معرفت به قرآن حاصل می‌شود.

وی اضافه کرد: گفته شده وقتی آیات «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» را می‌خوانید به دنبال آن یک لبیک بگویید. منظور قرار دادن لبیک جزء قرآن نیست بلکه خود را مخاطب قرآن قرار دهید و در آن مسیر جلو بروید. گویی قرآن دارد با شما حرف می‌زند. این‌ها آداب باطنی است که مقدمه عمل به قرآن است. هر چه بیشتر به قرآن نزدیک شویم هم لذت بیشتری می‌بریم و عشق بیشتری به قرآن پیدا می‌کنیم. همان عشقی که به دیدار امام زمان داریم را باید به قرآن داشته باشیم. چون این‌ها یکی هستند. طبق آیه 121 سوره بقره اولوالالباب حق تلاوت قرآن را ادا می‌کنند. حق تلاوت قرآن را ادا کردن، ما را عوض می‌کند و تربیت می‌کند و انسان خوبی می‌شویم که هدف خلقت ماست.

در بخش دیگری از ‌این برنامه گفتگوی مسعود دیانی با مهراب صادق‌نیا و وحید سهرابی‌فر درخصوص «قرآن و مسئله مرگ» پخش شد.

مهراب صادق‌نیا در این گفتگو گفت: ترس از مرگ بیشتر ریشه فرهنگی دارد. در برخی کشورها مراسم تشییع‌جنازه با جشن و شادی همراه است و در برخی کشورها با عزاداری. مواجهه قرآن کریم با مرگ به‌ گونه‌ای است که هراس از مرگ را کنار بگذارد. گاهی نیز از مرگ استفاده اخلاقی می‌کند و یک نظام اخلاقی را بر مرگ پایه‌ریزی می‌کند و معمولاً یک نظام ارزشی از مرگ استخراج می‌شود.

این پژوهش‌گر جامعه‌شناسی دین افزود: در مجموع مواجهه قرآن با مرگ از نوع معنابخشی است. یعنی مرگی که می‌تواند کانون بی‌معنایی یا تخریب معنای زندگی باشد، قران کریم به ‌گونه‌ای با آن مواجه می‌شود که معنا را دوباره به زندگی انسان بازگرداند. گاهی حتی ترس از مرگ را در افرادی که سلامت اخلاقی دارند هم می‌بینیم. همین‌که فکر کنیم مرگ پایان زندگی است ترس‌آور است و انسان تصور می‌کند مرگ پایان همه داشته‌های اوست. اما اگر مرگ را پایان زندگی یا نقطه مقابل زندگی تعریف نکنیم نگاه ما متفاوت می‌شود.

وی سپس گفت: قرآن به این مسئله هم پرداخته اما ثقل بحث را به معنای زندگی می‌دهد. امیرالمؤمنین در اوصاف متقین می‌فرماید اگر اجل محتومی نبود مشتاق به دیدن خداوند بودند. این جمله اشاره به معناداری مرگ برای زندگی دارد. انسان‌ها ذاتاً دوست دارند زندگی‌شان بامعنا باشد و از بی‌معنایی رنج می‌برند. مراد از معنا ارزش کمی و کیفی، رویه، هدف، غایت و فرجام است. اما وقتی نگاه ما مانند تولستوی باشد که می‌گوید هیچ معنایی در زندگی نیست مگر آن‌که توسط مرگ گریزناپذیر از بین می‌رود، که نگاهی منفی و بد به مرگ است، باعث می‌شود که از مرگ بترسیم.

مهراب صادق‌نیا همچنین اظهار داشت: قرآن کریم دقیقاً در همین‌جا وارد عمل می‌شود و طوری مسئله را توضیح می‌دهد که این تهدیدکنندگی از بین می‌رود. مثلاً می‌گوید مرگ ملاقات با خداست یا در جایی دیگر مرگ را مرحله‌ای از مراحل زیستی انسان عنوان می‌کند که مرحله آخر آن نزد خداوند رفتن است. در نگاه قرآن ترس از مرگ کافی نیست و فایده‌ای ندارد و موجب اضطراب، افسردگی و رنج می‌شود. بلکه زندگی باید تابع مرگ باشد.

 

وحید سهرابی‌فر در ادامه گفت: ترس از مرگ نشان‌دهنده این است که ما زندگی را آن‌گونه که باید پیش نبرده‌ایم. این ممکن است به این دلیل باشد که معنا و فلسفه‌ای که برای زندگی انتخاب کرده‌ایم نمی‌تواند به پرسش مرگ پاسخ بدهد. اما فلسفه حیاتی که قرآن ارائه می‌دهد می‌تواند به پرسش مرگ پاسخ دهد. قرآن از تعبیر توفی استفاده می‌کند و می‌فرماید: «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا». توفی یعنی گویی خداوند روح ما را می‌گیرد و به جایی می‌برد با این تعبیر قرآن به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا مرگ یعنی پایان زندگی است و ما دیگر نیست می‌شویم؟

این دین‌پژوه افزود: در نگاه قرآن خداوند ما را برای یک زندگی دیگر می‌برد و قرآن اضطراب مرگ را از ما دور می‌کند. یکی از دلایلی که انسان‌ها به ادیان روی می‌آورند پاسخ پرسش‌شان به مرگ است که در اندیشه‌های غیردینی پاسخ‌شان را نمی‌یابند. به‌هرحال این یک سؤال اساسی است که ما در زندگی مراحل دشوار زیادی را طی می‌کنیم و زحمات زیادی می‌کشیم که در آخر به کجا برسیم؟ بمیریم و همه چیز تمام شود؟ این پرسش اساسی می‌تواند کل زندگی را برای انسان بی‌معنا کند.

 

در این برنامه همچنین یوسفعلی میرشکاک به قصه‌خوانی قرآنی از روی بخشی از کتاب «روض الجنان و روح الجنان» پرداخت. بررسی کارنامه قرآن‌پژوهی ابوالحسن شعرانی نیز بخش دیگری از قسمت 23 برنامه «سوره» بود.

 

برنامه تلویزیونی «سوره» که به موضوع قرآن اختصاص دارد، در شب‌های ماه مبارک رمضان هر شب ساعت 22:45 دقیقه از شبکه چهار سیما پخش می‌شود. تکرار این برنامه نیز ساعت 17 می‌باشد. 

 

کد خبر 929719

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha