کسی چه می داند، شاید این هم فصلی بود برای نوشتن مشق عشق

کسی چه می داند، شاید این هم فصلی بود برای نوشتن مشق عشق که خود تکرار ذکر « لااله الا الله» است، آن زمان که یک ویروس متغلب دنیا را آبستنی از درد و رنج می سازد.

خبرگزاری شبستان - البرز: کسی چه می داند؛ شاید همه این ها آزمونی بود برای سنجیدن « عشق به مسجد»، همان جایگاه سجده به درگاه رفیع الهی. آن زمان که باید برحسب تکلیف معین شده دیگر به مسجد نروی و نتوانی جان خویش را در بزم ملائک آن مکان الهی، التیام بخشی.

آری، باید از دور به مناره مسجد بنگری و نقش محراب را در  دل نقش بندی و این برای تو که سرشار از نیاز به درگاه خدا هستی به اینکه دمی بنشینی و تنها با معبودی سخن بگویی که خوب می دانی تنها شنوای حقیقی است، سخت است.

اما چاره چیست؟! هوای حرم امام علی بن موسی الرضا(ع) که به سرت می زند، مانند آن کبوترانی می شوی که دل خوشی شان پرواز بر فراز گنبد و گلدسته است. دلت بی قرار حرم عمه سادات که می شود به طرف قم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها خیالت پر می کشد و زیر لب می گویی، این نیز بگذرد. 

کسی چه می داند؛ شاید این هم فصلی بود برای نوشتن مشق عشق که خود تکرار همان « ذکر لااله الا الله» است، آن زمان که یک ویروس متغلب دنیا را آبستنی از درد و رنج می سازد. دنیایی که مردمانش به خود آمده اند. از سیاه و سفید گرفته تا فقیر و غنی، همگان دست به دعا برداشته اند، آنچنان که در کاخ سفید نیز آیات قرآن و دیگر کتاب مقدس الهی قرائت می شود. گویا دژ وسیع لااله الا الله را همگان یافته اند. 

کسی چه می داند؛ شاید همه این ها برای ظهور صحنه های دوباره « دوران دفاع مقدس»  است، مانند آن صحنه ای که طلبه جوانی به همراه همسرش آماده تغسیل فوت شدگان کرونا می شوند و یا آن سپیدجامگان شرافت که پرستاران و پزشکانی هستند و در صف اول مقابله با کرونا ویروس ماه ها در فراق خانواده صبورانه جهاد کردند. 

یا آن نوجوانان و جوانان تربیت شده مسجدی که این مرتبه پرشورتر از همیشه پا در رکاب معرفت و آگاهی برای خدمت به همنوعان خود لباس رزم پوشیده اند، اینجا است که یاد آن شهید بسیجی ۱۸ ساله، مصطفی پیران را به خاطر می آوری که در ایام نوروز در مسیر مدافعان سلامت به مقام شهادت رسید. 

کسی چه می داند؛ شاید در دهکوره وانفسای عالم یک ویروس تراز محک « جایگاه ملّتی» می شود که در بحران مشترک دنیا دستپاچه نشد و با متانتی لطیف صبورانه ایستاد. ملتی که مصدر تمام نگاه های دیگر مردمان عالم است. ملت ایران همانانی که سال ها در مقابل تحریم های ظالمانه ایستادند.

چه کسی می تواند بگوید که ملت نجیب ایران، خاص ترین ملت ها نیست. این حقیقت در رزمایش مواسات و کمک مومنانه هم اینک نیز قابل گواهی و اثبات است. مردمی که روزهای ماه رمضان، عزم خود را جزم کرده اند برای دستگیری از یکدیگر. 

کسی چه می داند؛ شاید همه ی این رنج شیرین و سختی انسان ساز آزمونی بود برای نشان دادن دوباره « جایگاه مادر» که به عنوان سکون خانه و خانواده، مهربانانه نشست و چتر محبت آمیخته به معرفتش را باز کرد تا بگوید قرنطینه خانگی کمترین چیزی است که او از آن برای خانواده بهره می جوید و بار دیگر با ظرافت های درونی و ذاتی اش عطر نجابت خانواده ایرانی را ورد زبان ها می سازد.

زن ایرانی با باور به جایگاه خویش سکاندار آرامش خانواده در دوران خانه نشینی به علت شیوع بیماری کرونا بود، حفظ آرامش خانواده در شرائطی که مرد خانواده دچار آسیب مالی از ظهور ویروس کرونا است و گاه فضای کوچک آپارتمانی خانه برای همه اعضاء خانواده طاقت فرسا می شود کار آسانی نبود، ولی مادر ایرانی توانست با مدیریت خود بر تمام مشکلات غلبه کند. 

کسی چه می داند؛ شاید همه این ها برای تورق دوباره بشر به « جایگاه دعا » است، آنچنان که عطر خوش دعای هفتم صحیفه سجادیه ذکر هر شبانه روز ملت ایران می شود و در دیگر سرزمین ها نیز مجلس دعا و نیایش و توبه باردیگر قوت می گیرد.

    دلا بسوز که سوز تو کارهای بکند

                          نیاز نیم شبی دفع صد بلا کند

   ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند 

                          هر آنکه خدمت جام جهان نما بکند

   طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک

                           چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

 

کسی چه می داند، شاید همین جمعه حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) بیاید. شاید ... 

 

یادداشت: مهدیه دانایی

 

کد خبر 927196

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha