به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ مِعراج ماجرای عروج پیامبر اسلام(ص) از مسجد الاقصی به آسمانها است. طبق گزارش منابع اسلامی پیامبر(ص) در شبی، از مکه به مسجدالاَقصی انتقال یافت و از آنجا به آسمان عروج کرد. او در شب معراج، با برخی از ملائکه دیدار و گفتگو نمود و اهل بهشت و اهل جهنم را مشاهده کرد. بر طبق احادیث، پیامبر در شب معراج، با برخی از پیامبران نیز دیدار کرد و گفتگویی هم میان او و خداوند، صورت گرفت که به حدیث معراج شهرت یافته است. داستان معراج در احادیث شیعه و اهل سنت، به صورت متواتر آمده است؛ البته درباره جزئیات آن مانند زمان، مکان، تعداد، چگونگی و جسمانی یا روحانیبودن آن، اختلاف نظر وجود دارد. قرآن نیز در دو سوره اِسراء و نجم به داستان معراج پرداخته است.
به منظور بررسی این مسئله و بررسی ابعاد آن گفت و گویی با حجت الاسلام و المسلمین «امیر علی حسنلو» استاد حوزه علمیه قم ومدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه داشته ایم که در ادامه می خوانید:
معراج به چه معناست و آیا معراج پیامبر اسلام با سایر انبیاء یا انسان های دیگر فرق دارد؟
معراج يعني سير در عوالم هستي و برخورد با اسرار، و اطلاع و احاطه كامل بر حقايق عوالم امكانيه. گاه معراج فقط در بعد روحانی واقع می شود، اينگونه از معراج ها منحصر به پيامبر نيست و برای انسانهای پاک طينت و ساير انبياء الهی هم واقع شده است؛ اما معراجی که برای پيامبر اسلام به قدرت خداوند در مکه اتفاق افتاد به دلالت آيات مبارکه سوره مباركه نجم، از نوع جسماني بوده است ؛ از اينرو در آن زمان مورد انکار و مخالفت مشرکان قريش قرار گرفت.
این روی داد درتاریخ اسلام مهم است؛ از این روی کتابها زیادی درباره معراج نوشته شده است ومباحث مفصل درباره معراج وکیفیت آن درمیان دانشمندان اسلامی واقع شده است؛ درباره زمان اين معراج اختلافاتی ميان مورخان وجود دارد. هاشم معروف الحسيني مينويسد: معراج نبوي شب شنبه 17 ماه رمضان سال 13 بعثت واقع شده اگر چه اختلاف زيادي در كيفيت وقوع و تاريخ آن بين مسلمين وجود دارد. درنتيجه بايد گفت كه معراج در سال هاي آخر از دوره مکی واقع شده است.
براین اساس علما ودانشمندان برآنند که معراج درزندگی پیامبر (صلی الله علیه وآله)چندین مرتبه روی داده است. در مسئله معراج نبوي آن چه بسيار مهم است، اعتقاد به معراج است چنان كه امام صادق ـ عليه السلام ـ منکر معراج را از شيعه نمي داند و امام رضا ـ عليه السلام ـ منکران معراج را انکار کنندگان پيامبر (صلی الله علیه وآله)دانسته است.
کیفیت معراج پیامبر(ص) چگونه بوده است، جسمانی بوده یا روحانی؟
درباره کیفیت معراج بحث زیاد شده است که معراج حضرت جسمانی بوده یا روحانی وسیر معنوی وملکوتی. آنچه بين علماء شيعه مطرح است معراج رسولالله ـ صلي الله عليه و آله ـ معراج جسماني و روحاني در تمام مراحل بوده و قرائن زيادي بر صحت آن گواهي ميدهد از جلمه؛ لفظ «عبد» در آية اسراء بعضيها معراج را رؤيا يا روحاني محض ميدانند كه قابل نقد است.
آنچه در مورد معراج است اين است كه اصل معراج جسماني و روحاني با ادلة وشواهد متعدد ثابت است؛ نص صريح آية اول سورة مباركه اسراء و آياتي كه در سورة نجم وجود دارد، شواهد تاريخي؛ اخبار پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از وقايع شب معراج وروایات اهل بیت (علیهم السلام) اجماع شيعه و سني
مشهور در ميان دانشمندان شيعه جسمانی وروحانی بودن است و قرائن ذيل بر صحت آن گواهي ميدهد این است که معراج جسمانی وروحانی بوده است براساس شواهد قرآن ونصوص این نظر مسلم است .
مفهوم واژه «عبد» در آيه، همان شخصيت خارجي است كه از تن و روان (بدن با روح) تركيب يافته است و هرگاه معراج وي تنها به صورت روحاني بود، لازم بود بفرمايد: «بروحه»، آياتي كه اشاره به لفظ «عبد» شده عبارتند از: «أرايت الذي ينهي عبداً اذا صلّي؛ آيا ديدي كسي را كه نهي ميكرد، بندهاي را وقتي نماز گزارد.»( سورة علق، آية 9ـ10.)
«و انّه لما قام عبد الله يدعوه؛)سورة جن، آية 19. (و چون بندة خدا برخاست تا او را بخواند» و همچنين است در آيات ديگر، آري در يك آيه، لفظ «عبد» در معناي وسيعي به كار رفته بلكه موجودات مجرّد از ماده و پيراسته از جسم را نيز در برميگيرد، چنانكه ميفرمايد: «ان كل من في السموات و الارض الاّ اتي الرّحمن عبداً؛ (سورة مريم، آية 93.) تمام كساني كه در آسمان و زمين قرار دارند، به صورت بنده نزد خدا حاضر ميشوند.»
در سورة نجم، از شهود و دل و رؤيت ديده سخن ميگويد و ميفرمايد: «ما كذب الفؤاد ما رأي؛ دل آنچه را كه ديده ديد، تكذيب نكرد.» و اگر اين بخش از معراج روحاني بوده، در اين صورت بحث از تكذيب دل، رؤيت ديده را بيمعنا بود. جمله «ما زاغ البصر و ما طغي؛ چشم نلغزيد و طغيان نكرد.»
اين تصریحات وشواهد قرآنی به اتفاق علماي اسلام گواه بر اين است كه اين سير ملكوتي با همين بدن عنصري انجام گرفت و تفاوتي در آغاز و پايان آن نبوده است.
در چه آیاتی از قرآن کریم بر معراج اشاره شده است؟
درقرآن کریم از معراج انبیای دیگر نیز سخن گفته شده است «نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِين» از معراج پیامبر در سوره اسرا ونجم به صراحت ذکر شده است .
معني «اسراء»: السّري: سير اليلل (سير در شب) كلمه اسراء و سري كه ثلاثي مجرد آن است به معناي سير در شب است وقتي گفته ميشود «سري و اسري» معنايش اين است كه فلاني در شب راه پيمود.( علامه طباطبايي، الميزان (انتشارات اسلامي) ترجمه سيدمحمدباقر موسوي همداني، ج13، ص6.)
آيا معراج پیامبر(ص)يك مرتبه واقع شده يا بيشتر از يك مرتبه؟
از احاديث معتبره ظاهر ميشود كه معراج رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ چندين مرتبه واقع شده چنانکه از حضرت صادق( عليه السّلام )روايت شده است كه حق تعالي حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ را صد و بيست مرتبه به آسمان برد و در هر مرتبه آن حضرت را در باب ولايت و امامت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ و ساير ائمه طاهرين ـ عليهم السّلام ـ بيشتر از ساير فرائض تأكيد و توصيه فرمود. كه در ميان اين دفعات معراج معروفترين و مشهورترين آنها معراجي است كه در قرآن كريم به آن تصريح شده و به نام «ليلة الاسراء» (شب اسراء) شهرت دارد.
اصل معراجي كه به ليلة الاسراء معروف است از آيات كريمه و احاديث متواتره ثابت شده است بدين صورت كه حق تعالي حضرت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ را در يك شب از مكه معظمه تا مسجدالاقصي و از آنجا به آسمانها تا سدرة المنتهي و عرش اعلاء سير داد و عجائب خلق سماوات را به آن حضرت نشان داد و رازهاي نهاني و معارف نامتناهي به آن حضرت القاء فرمود و آن حضرت در بيت المعمور و تحت عرش به عبادت حق تعالي قيام نمود و با انبياء ملاقات كرد.
و در مورد مكان وقوع اين معراج، قرآن آنرا از مسجدالحرام به مسجد الاقصی واز آنجا به آسمانها دانسته که حضرت سیر داده شده است؛ آيه شريفه سورة اسراء آن را اثبات ميكند ابتدايش مسجدالحرام است.
آیاتی که بر معراج اشاره نموده اند کدام ها هستند؟
اما آياتي كه بر معراج فوق دلالت دارند: اين آيات سه دسته اند. دسته اول آياتي است كه دلالت بر بخش اول (سير زميني) معراج دارند و دسته دوم آياتي هستند كه دلالت بر بخش دوم معراج (سير آسماني) دارند و دسته سوم آيهاي است كه دلالت بر ملاقات حضرت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ با ساير انبياء دارد.
اما آيهاي كه دلالت بر سير زميني معراج يعني از مكه و مسجدالحرام به مسجد الاقصي و بيتالمقدس دارد، آيه اول سورة اسراء است.[1] كه به اعتبار همين آيه است كه اين سوره به نام اسراء ناميده شده است. اين آيه چنين بيان ميدارد: «پاك و منزه است خدايي كه بندهاش را در يك شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصي ـ كه گرداگردش را پربركت ساختهايم ـ برد تا برخي از آيات خود را به او نشان دهيم، چرا كه او شنوا و بيناست.»
كلمه ليلاً در كلام اين معنا را افاده ميكند كه اين سير در شب انجام گرفته است هم رفت و هم برگشت.
اما آياتي كه دلالت بر سير آسماني معراج دارد ، آيات 13 تا 18 سورة النجم است كه ميفرمايد: «و بار ديگر او را مشاهده كرد. نزد سدرة المنتهي كه جنت المأوي در آنجاست، در آن هنگام كه چيزي (نور خيره كنندهاي) سدرة المنتهي را پوشانده بود، چشم او هرگز منحرف نشد و طغيان نكرده (آنچه ديد واقعيت بود)، او پارهاي از آيات و نشانههاي بزرگ پروردگارش را ديد.» [2]
مرحوم علامه طباطبائی دربارة آيه فوق بعد از معنا كردن مفردات و برگرداندن ضمائر چنين ميفرمايند: مفاد آيه چنين ميشود كه: رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ يكبار ديگر نزد سدرة المنتهي نازل شد و اين وقتي بود كه به معراج ميرفت، وآنچه باید می دید دید.
و اما آيهاي كه دلالت بر ملاقات حضرت رسول ( صلي الله عليه و آله) با ساير انبياء در شب معراج ميكند، آيه 45 سورة زخرف است كه ميفرمايد: «از رسولاني كه پيش از تو فرستاديم بپرس آيا غير از خداوند رحمان معبوداني براي پرستش قرار داديم.» «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ» (زخرف/45)
بعضي گفتهاند آيه شريفه از آياتي است كه در شب معراج خطاب به رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) شده تا آن جناب از ارواح انبياء( عليهم السّلام ) اين سؤال را نماید،روايات زيادي هم از ائمه اهل بيت ( عليهم السّلام) بر طبق اين تفسير رسيده است از جمله در احتجاج از اميرمؤمنان (عليه السّلام ) روايت شده است كه در حديثي طولاني فرمود: و اما آيه «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ» خود يكي از براهين نبوت رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) است كه خداي تعالي به او ارزاني داشته و بدينوسيله حجت را بر ساير خلايق تمام كرده براي اينكه بعد از آنكه نبوت را به وسيله آن حضرت خائمه داد و او را به عنوان پيامبر براي تمام امتها قرار داد اين امتياز را به او داد كه به آسمان عروجش داد و همه انبياء را برايش جمع كرد، و رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) از نبوت همه آگاه شد و آنها چيزهايي از عزائم خدا و آيات و براهين برايش به عنوان ارمغان بيان كردند.[3]
مدت معراج پیامبر(ص) چقدر بوده است؟
در مورد مدت معراج آمده است: عروج رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله ) از مكه به بيتالمقدس و سپس از آنجا به آسمان در يك شب بود،[4] گفته شده كه آيه اول سوره اسراء دربارة معراج پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) نازل گرديده كه اين معراج و اسراء در مكه واقع شده، حضرت بعد از آنكه نماز مغربش را در مسجدالحرام گذاردند او را شبانه به معراج بردند سپس برگشت نماز صبح را در مسجدالحرام خواند.[5]
بنابراين طبق كليه تفاسير معراج در يك شب بوده ولي آيا كل شب بود يا قسمتي همانطوري كه از گفتار فوق كه از مجمعالبيان مرحوم طبرسي نقل گرديد روشن ميشود حضرت بعد از نماز مغرب به معراج برده شد و قبل از نماز صبح برگشته است.
در پایان در خصوص فلسفه وحکمت های معراج بفرمایید؟
اولین فلسفه وقوع معراج تجسم بشارتهای قرآن برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود، پیامبر با معراج از تمام وقایع وروی دادها وانذارهای قرآن وبشارتها واز وقایع برزخ ودوزخ وسرنوشت انسان وسرانجام انسان مومن و غیر مومن وهمه وقایع در این سفر بزرگ وسیر آسمانی آگاهی یافت وهمه را مشاهده نمود به چشم ؛ بهشت ودوزخ را بعیان دید، اوصافی که در قرآن درباره بهشت ودوزخ بود همه را مشاهده کرد؛ فلسفه وعلت وقوع دیگر آن معرفت آیات بزرگ الهی است همه نشانه های پروردگار وعظمت آفرینش ونادیدنیها را به چشم دید ؛ در مراحل بعد در این سفر معنوی وملکوتی که سفری بسیار خاص است وبا سرنوشت وسعادت انسان ها کلید خورده است ؛ تبیین احكام و بسياري از موضوعات ديني است که قبل از معراج واضح و روشن نيست مثل نمازهای پنجگانه وامامت ولایت امیر مومنان واولاد او وامامت امام زمان (عج)؛ در باره درک عمق حکمت ها ی دیگر معراج جز برای رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله ) و اهل بيت معصومين (عليهم السّلام ) براي كسي دست يافتن به همه جوانب آنها ممكن نيست، تنها از طريق كتاب و سنت به گوشههايي از حكمتهاي اين سفر بزرگ می توان دست یافت ؛ نكاتي دیگر از حكمتهاي به معراج رفتن حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) می توان اینگونه بر شمرد:
1. ديدن عظمت خداوند در پهنه آسمانها با همين چشم ظاهري، كه قرآن ميفرمايد: لنريه من آياتنا (تا برخي از آيات خود را به او نشان دهيم).
2. رسيدن پيامبر به شهود باطني 3. دستيابي روح بزرگ پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) به درك و ديد تازهاي براي هدايت و رهبري انسانها، حضرت به مسائل زياد و مهمي از فرشتگان و بهشتيان و دوزخيان و ارواح انبياء آگاهي يافت كه در طول عمر مبارك خود الهامبخش او در تعليم و تربيت خلق خدا بود 4. احترام به فرشتگان و ساكنان آسمانها به واسطه قدوم مبارك حضرت. در اين زمينه از امام صادق(عليه السّلام ) نقل شده است كه فرمودند: خداوند هرگز مكاني ندارد و زمان بر او جريان نميگيرد و لكن او ميخواست فرشتگان و ساكنان آسمانش را با قدم گذاشتن پيامبر(صلی الله علیه وآله) در ميان آنها احترام كند و نيز از شگفتيهاي عظمتش به پيامبرش نشان دهد تا پس از بازگشت براي مردم بازگو كند.[6]
5. یکی از حکمتهای دیگر معراج نشان داده شدن جایگاه و عظمت رسول الله به فرشتگان و پیامبران و کائنات است ؛
6. «انّه هو السميع العليم» بيان علت سير دادن او به منظور نشان دادن آيات است يعني خدا چون شنوا به گفتههاي بندگان و بيناي به افعال ايشان است و تقاضاي حال رسول خود را ديد كه چنين اكرامي را اقتضاء ميكند او را براي نشان دادن پارهاي از آيات و نشانههايش شبانه سير داد.[7]
7. دیگر حکمت این است که معراج بزرگ وبی مانند از شئون پیامبر خاتم (صلی الله علیه وآله)بود برای هدایت انسان وتاثیر داشت در هدایت انسان لذا خداوند برای هدایت انسان با معراج پیامبر خاتم (صلی الله علیه وآله)حجت را تمام کرد .
نظر شما