به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «الهه روستایی» پژوهشگر هنر در نقدی بر «مجموعه فرشتگان» حجت امانی نوشته است: زمانی که انسان امروزي تصوري از فرشته ي درونش ندارد، چه درکی از بال و رهایی می ماند؟ این که فرشته چیست و کجاست و صدها چرایی دیگر در این باره همه و همه در خاطراتمان نهفته است که متأسفانه با قد کشیدنمان، قامت آمال و آرزوهاي کودکیمان خمیده تر می شود و این دلیلی جز زمینی شدن نیست. از گذشته ي خود فاصله گرفته ایم و غوطه ور در دلمشغولی هاي دنیاي معاصریم. مجموعه ي فرشتگان «حجت امانی» از جمله آثاري است که گذشته را با حال پیوند زده است. لوسی اسمیت هنرمند و منتقد انگلیسی در ارتباط با این آثار چنین می نویسد: حجت امانی آن چیزي را که معاصر می نامیم را بدان چیزي که بسیار کهن و باستانی نام داشته، گره زده است که ریشه در فرهنگ اسلامی دارد. امانی متولد 1357 در لرستان، هنرش را با خوشنویسی آغاز کرد و مراحل تکمیلی تر آن را نزد استاد شمس الدین ابوالوفا حسینی و پس از فارغ التحصیل شدن با درجه ي ممتاز نزد معین الکتاب اصفهانی دوره هایی را طی کرد. بعد از گذراندن دوره ي کارشناسی نقاشی در دانشگاه هنر اصفهان، مقطع کارشناسی ارشد رشته ي پژوهش هنر را در دانشگاه هنر تهران ادامه داد. مدتی در فرهنگستان هنر در بخش نقاشان نوگرا فعالیت داشت و بعد از دو سال تدریس در دانشگاه هاي هنر، تدریس را هم رها کرد و به طور جدي به نقاشی پرداخت. در سال 2008 در فرهنگستان هنر نمایشگاه طراحی و عکاسی برگزار کرد. در خارج از کشور پس از فستیوال بین المللی ویدئو آرت آتن فعالیت هنري خود را گسترش داد و ویدئو آرت و اینستالیشن او در سال 2010 در جشنواره ي هنر آتن موفق به دریافت جایزه شد.مجموعه ي فرشتگان را در سال 2010 در ژانت هنرهاي زیباي لندن به نمایش گذاشت وبعد از آن به عنوان نامزد دریافت جایزه هنرمندان معاصر ایران در لندن انتخاب شد.
امانی در آثارش از اندام جهانی فرشته براي یافتن نیمه ي (روشن، تاریک، جسمی، ذهنی یا هرگونه اي که در عالم واقع موجودیت ندارد) دوم خود استفاده می کند. شخص با تماشاي چگونگی شخصیت و شهریت بخشی امانی به فرشته ها متوجه می شود که وي فرشته را همچون امکانی براي تجدید وجود و گویی به مثابه ي نشانه اي براي هستیِ بنیادین می داند.
هنرمند معتقد است : کارهاي من داراي چند لایه است که شامل تعابیر ساده و در عین حال پیچیده ذهن من است. فصل مشترك تمام تصاویر این مجموعه (بال) و (فیگور انسان) است. بال تداعی کننده داستان فرشته است و پرواز. درباور آدمی همواره و همه جا موجودات بالدار غیر زمینی حضور دارند که نشان از آرزوي پرواز است. موجودات بالدار از مقام الوهیت برخوردارند. فرشته یا ملک موجودي است الهی، نامرئی، لطیف، روحانی و مظهر پاکی. فرشتگان در متون اسلامی، در لحظه خلقت انسان، زندگی و مرگش حضور دارند و گویی همراه همیشگی او هستند. در دنیاي جدید که ماشین ها انسان را احاطه کرده اند و سرعت اتفاقات سرسام آور شده است، شتاب و اضطرابی انسان را در بر گرفته که به افسردگی، دغدغه هاي روحی گوناگون و دلمشغولی هاي تو خالی منجر شده است. همه این ها او را وادار می کند که به دنبال مأمنی براي احساسش باشد. "همانگونه که باور به فرشتگان از اجزاي ایمان در اسلام است و مهم ترین تجلی آن جبرائیل است که قرآن را بر محمد می آورد... بنابراین جاي تعجب نیست که فرشتگان بارها در هنر ایرانی متجلی شوند به عنوان نمونه در نقاشی هاي دوره ي صفوي به خوبی قابل رویتند. آنچه که حجت امانی انجام می دهد حمایت از این باورها با تکنولوژي مدرن و جهانی امروزین است.
اما اولین جرقه ها براي خلق این آثار در ذهن هنرمند با دیدن تصاویري زده شده که تقریبا براي همه ما آشناست. در محدوده اماکن زیارتی( براي مثال مشهد مقدس) پوسترهاي از حرم وجود دارد که مردم در مقابل آن عکس یادگاري می گیرند و به عنوان سند یا خاطره اي از سفر معنویشان نگه می دارند و گویی این تمایل به فرشته بودن در این عکس ها خودنمایی می کند. اداي احترام،دست به سینه بودن یا پوشیدن لباس درویشانه و نگاهی معصوم و مبهوت به دوربین، بیانگر صداقت و سادگی آن هادر برابر پرده نقاشی شده است، که آن را تنها نشانه حرم قدسی می دانند. ایستادن در مقابل این دو بال حتی براي چند لحظه کوتاه ناخودآگاه ما را متوجه خویشتن خویش کرده و به آرزوي دیرینمان حالتی تجسمی می بخشد. همان گونه که اشاره شد، انتخاب بال براي ایجاد این حس، انتخابی ساده و رندانه است. بال در آرکی تایپ بشر امروز در سراسر جهان تقریباً معنایی ماورایی دارد؛ لذا هنرمند توانایی ارتباط با سایر ملل را نیز پیدا می کند. در حالی که اگر همان تصاویر حرم باشد صرفا براي مسلمان ها قابل درك است. در برخی آثار یک (سکو) هم دیده می شود که فیگورها می بایست روي آن بایستند و با این کار هنرمند قصد دارد که با فاصله گرفتن آنها از زمین، حس تعالی آن ها را تقویت می کند. در نهایت، این عکس ها لحظه ي فرشته گون زیستن و نوعی تجربه ي شهودي در عالم مادي را می آفرینند، لحظه ي چگونه تبدیل شدن به یک فرشته.
هنرمند معتقد است: با پرده اي منقوش به دو بال، متاثر از فرشتگان نگارگري ایرانی برگرفته از معراج نامه پیامبر اسلام به یاد پیران و نقالان سنتی فرهنگ کهن ایران زمین و در واقع همانند دراویش پرده کش و پرده دار اما با بیانی امروزي در جست و جوي آرزویی دیرین میان مردم مختلف سرزمینم رفته و از حالت ها و بازي آرزوهایشان که بی هیچ پیش فکري از خود نشان داده اند، به مدد عکاسی و دست نوشته ثبت و ضبط نموده ام." عامل خط(خوشنویسی) هم در کار دیده می شود که یک بافت ایرانی است. مساله خواندن در میان نیست و صرفاً یاد آورخاطره است. در این مجموعه شاهد دو مدل بال می باشیم: یک مدل که نقاشی شده و دیگري که کلاژي است از پوست پفک و دور ریختنی هاي دیگر که به آن (هنر بازیافت) می گویند که بیش از پیش بال ها را زمینی می کند. این پروژه که با تعامل مخاطب شکل می گیرد در بر دارنده ي بازخوردهاي گوناگونی است. مخاطب گاه خیلی تخیلی، گاه جدي و گاه با طنز با این بال ها مواجه شده و می توان گفت برخی در این بازي قبول و برخی هم مردود شده اند. اما این که از مردم عادي کوچه بازار درکار خود استفاده نموده و در خلق اثر آن ها را درگیر نموده جنبه ي روانکاوي دارد. هنرمند به آن ها اجازه داده است که خودشان باشند، به جاي آن ها حرف نزده و اجازه ي لحظه اي نفس کشیدن در حین خلق اثر را به آنان داده است. اگر تصور کنیم هنرمند فیگورها را حالت داده است، آثار صورت ناخوشایندي پیدا کرده و گاهی مفاهیم وارونه می شوند، اما وقتی بدانیم که خود آنها آزادانه ایستاده اند بر جذابیت موضوع افزوده می شود و به گفته ي لوسی اسمیت : این فضا و موقعیت هایی که حجت امانی برنامه ریزي می کند به سوژه هایش فرصت می دهد تا کاملاً خودشان باشند. آنها به مانند نشانه هاي کمال آرزوي نوع بشر باقی مانده اند ورهروانی اند براي حرکت به سمت کمال زندگی و حقیقت هستی.حال به بررسی دو نمونه از آثار می پردازم که صرفا نظر شخصی ام را راجع به آن ها می نویسم. سماع:در این اثر با عنوان سماع، شاهد زنی می باشیم با چادري گلدار که در جلوي بال ها درحال چرخیدن است. همان گونه که در سماع دست راست را به سمت آسمان و دست چپ را به سمت زمین می گرفتند؛ به این معنا که صوفی یا عارف واسطه فیض الهی است و از خدا گرفته و به خلق می رساند ، چرخش این زن که یک بار صورتش به سمت بال ها است و یک بار به سمت ما، با این مفهوم منطبق است .قسمت بالاي چادر زن ، روشن و قسمت پایین آن تیره است.
قبل از اینکه به تحلیل اثر آخر بپردازیم بایدبه این نکته واقف بود که این بال ها در زندگی ما چگونه تعریف شده و چه جایگاهی دارند؟ و آیا اگر کنارشان بایستیم لذت فرشته شدن را احساس می کنیم؟ و ده ها چرایی دیگر. به نظر من یکی از این شاه بال ها متعلق به انسان کامل است. انسانی که خویش را از تعلقات مادي رهانیده و قلبش را جایگاه معرفه الله کرده است. البته تا قرون پنج و شش هجري درك محضرشان ساده تر بود اما امروزه از آنجایی که ادراك عرفانی انسانها کم رنگ شده است، نمی توان آن ها را باز یافت، گویی دیگر نیست شده اند. اما بال هاي دیگري که دسترسی به آن ها خیلی راحت تر است بچه ها هستند. بارها و بارها جمله ي بچه ها فرشته اند را شنیده ایم. در این اثر هم این دختر بچه ، خود فرشته است. با سادگی و لبخندي بی نظیر در مقابل بالها ایستاده است. چشم هایش را بسته و دست هایش را به حالت پرواز باز کرده ، دست هایی که نماد بال هستند. از روسري اش به جاي بال استفاده کرده واعتنایی به تصویر پشت سرش ندارد چون در لحظه است. اهل تحلیل نیست و در پیچ و خم عقل و ذهن گیر نمی کند. حالت روسري با بال هاي منقوش پشت سرش عدم تقارنی ایجاد می کند . لبخندش رهاست و از تهی سرشار. در کنار بچه ها قرارگرفتن در این دنیاي پر از دود، آدمی را از مشغله هایش دور می کند و به فرشته بودن نزدیک. از آنجایی که به قول مولانا" بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست" این همان کودك درون ماست.
پی نوشت:
. 1 ایگناس کازاکویوچ، بروشور نمایشگاه حجت امانی در گالري شیرین، اردیبهشت 1392
. 2 ادوارد لوسی اسمیت، بروشور نمایشگاه حجت امانی در گالري شیرین، اردیبهشت 1392
-3 مصاحبه با ژوبین بخرد سردبیر مجله ري ارینت ، کانادا اردیبهشت 1392
نظر شما