به گزارش خبرگزاری شبستان ، اقدام آمریکا برای اسقرار سوپر موشکی در اروپا که روسیه را هدف قرار داده است به جای اینکه پاسخگوی برخی سوالات باشد پرسش های زیادی را در اذهان عمومی متبادر کرده است.
روابط روسیه و آمریکا از زمان فروپاشی شوروی سابق درسال 1991 میلادی برای هر دو طرف بسیار پیچیده بوده است که از جمله این پیچیدگی ها می توان به رویارویی روسیه با وظیفه سنگین تلاش برای توقف فعالیت های آمریکا به منظور جلب توجه کشورهای عضو پیمان ورشو و پیوستن آنها به ناتو اشاره کرد.
با وجود همه این تلاش ها روسیه موفق به جلوگیری از تحقق هدف آمریکا نشد و در نهایت مسکو پیوستن اقمار سابق شوروی به ناتو و اتحادیه اروپا را به اجبار پذیرفته تا جایی که اکنون همه اعضای پیمان ورشو در خارج از اتحادیه جماهیر شوروی اکنون عضو پیمان ناتو هستند.
در ابتدا هنگامی که لهستان ، رومانی و دیگر متحدان شوروی سابق تحت پیمان ورشو خواستار عضویت در ناتو شدند ناتو به مخالفت با این اقدام پرداخت اما متاسفانه در این مبارزه شکست خورد.
اما مخالفت و جنگ روسیه با ناتو در سال جاری خود را بیش از پیش نمایان کرد ، زمانی که آمریکا و متحدانش در ناتو از طرح چندین میلیارد دلاری برای استقرار رادارها و هواپیماهای رهگیر در نقاط مختلف اروپا در یک دهه آینده پرده برداشت.
استقرار سپردفاع موشکی یک تهدید جدی برای روسها محسوب میشود.نگرانی اصلی روسها از استقرار سیستم موشکی آمریکا در اروپـا دستیابی واشنگتن به هدف خود یعنی یکجانبه گرایی هستهای است و تسلط بر جها ن میباشد.
از آنجا که در حال حاضر روسیه و چین رقیب بالفعل نظامی آمریکا به شمار می روند، استقرار سپر دفاع موشکی بیش از هر کشور دیگری، منافع و امنیت این دو کشور را مورد تهدید قرار خواهد داد، زیرا با اجرای این پروژه در شرق اروپا، روس ها به خوبی از این موضوع آگاهی یافته اند که آمریکا خواهان جدایی کامل اروپا از روسیه و حفظ برتری نظامی و راهبردی خود دراین قاره می باشد.
در ارتباط با تاثیرات این پروژه بر سیاست های دفاعی و نظامی چین نیز می توان گفت که اگرچه در حال حاضر پروژه دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا تهدید نظامی مستقیمی علیه این کشور به شمار نمی رود، ولی چینی ها نیز با آگاهی از نیات واقعی آمریکایی ها یعنی گسترش سپر دفاع موشکی به همه مناطق راهبردی جهان و استفاده از قدرت نظامی در ترسیم و تنظیم نظم جهانی مورد نظر در قرن بیست و یکم نگرانند تا بلافاصله بعد از اتمام این پروژه، جنوب شرق آسیا هدف بعدی اجرای چنین برنامه هایی باشد.
از همین رو، پکن نیز این اقدام آمریکا را عاملی برای مسابقه تسلیحاتی قلمداد کرده است.یکی از نگرانی های عمده چین در این باره این است که چتر حمایتی دفاع موشکی آمریکا تا مرزهای تایوان کشیده شود که این مسئله از نظر پکن غیر قابل تحمل خواهد بود. زیرا در اینصورت چین مجبور خواهد بود برای دفاع از منافع و امنیت ملی خود در شرق آسیا آن را شامل می برخلاف روند کنونی بر شمارموشک های هسته ای و نیروهای نظامی متعارف خود بیافزاید.
لهستان و رومانی دو کشور از اعضای سابق پیمان ورشو هستند که اکنون از جمل مکان های در نظر گرفته شده برای اسقرار سپرهای موشکی هستند.
در حالی که روسیه اعتراض شدید خود را نسبت اسقرار سپر موشکی در اروپا اعلام کرده مقامات آمریکایی مدعی شده اند که این سیستم برای هدف قرار دادن اهداف روسیه نسیت بلکه برای حفاظت از آمریکا و متحدانش در برابر به گفته آنها " کشورهای خشن " مانند ایران است.
کشمکش ناتو و روسیه در نتیجه اجرای پروژه موشکی ناتو در اروپا این سوال را در ذهن متبادر می کند که آیا آمریکا و ناتو قدرت نظامی روسیه را تا این حد پایین تصور کرده اند که به خود جرات می دهند تا در برابر ابرقدرت سابق بایستند و خشم آن را برانگیزند؟
پایگاه اطلاع رسانی"گلوبال ریسرچ" چندی پیش در مقالهای به بررسی ماهیت طرح سپر موشکی آمریکا و اروپا پرداخت و به نقل از "زبیگنیو برژینسکی" نوشت: ارتباط آمریکا با ناتو و اتحادیه اروپا یکی از مهمترین روابط جهانی آمریکا به حساب میآید و به عبارتی سکوی پرتاب آمریکا برای حضور و شرکت در عرصه جهانی محسوب میشود و آمریکا را برای ایفای نقش سرنوشتساز میانجیگری در امور اورسیا، مرکز قدرت جهان، توانمند میسازند و ائتلافی را به وجود میآورند که از تمام ابعاد کلیدی به لحاظ قدرت و نفوذ، درعرصه جهانی برجسته است.
بر اساس این مقاله، مواضع فرعی آمریکا در اورسیا عبارت از ژاپن و کره جنوبی ،شبه جزیره عربستان و نیروهای نظامی ناتو و آمریکا در سرزمینهای اشغالی عراق و افغانستان هستند.
به همین دلیل تبدیل سامانه سپر موشکی آمریکا از یک پروژه آمریکایی به پروژه ناتو جای تعجب ندارد زیرا جهانیسازی ناتو بخشی از این پروسه محسوب میشود. پروژه سامانه سپر موشکی آمریکا تحت هدایت ناتو تقریبا در سال 1990 میلادی مورد بحث قرار گرفت و در حقیقت اظهاراتی مبنی بر اینکه ناتو این پروژه را در سال 2010 میلادی مصوب کرده است، تماما دروغ و کذب است.
بر اساس این مقاله، گزارشات مربوط به تولید و تکثیر فعال سامانه موشکی ناتو به سال 2006 میلادی و طرح دفاع بالستیک بر میگردد.
در حالیکه رژیم صهیونیستی، هند، استرالیا، تایوان، ژاپن و اوکراین با دولت سابق خود، همگی شریک یکدیگر بودهاند، ناتو، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند، لهستان و جمهوری چک سالهاست که برای تاسیس یک سامانه موشکی با یکدیگر همکاری میکنند.
حتی ناتو همزمان با حمله نظامیان آمریکایی و انگلیسی به عراق در سال 2003 میلادی، پیشنویس مربوط به سیاست هماهنگی موشکی را تهیه کرده بود.
این پیشنویس در سال 2004 میلادی به تصویب ناتو رسید. در حالیکه هلند، آلمان و آمریکا به طور مشترک سامانههای موشکی جنگی و هوایی گسترده و منسجم مربوط به پروژه "آسیاب بادی اپتیک " را گسترش میدانند، فرانسه نیز بر روی سامانه موشکی بالستیک خود کار میکرد.
پروژه سپر موشکی در واقع مجموعه ای از سه سپر موشکی است که سامانه سپر موشکی جهانی را در اطراف اورسیا تشکیل میدهد. این سه بخش از سامانه سپر موشکی در اروپا، خاورمیانه و آسیای شرقی، شامل آسیای شمال شرق و آسیای جنوب شرق، مستقر هستند.
آمریکای شمالی به عنوان مرکز استرتژیک این سامانه تسلیحاتی عمل میکند و در واقع مرکز فرماندهی این سامانه محسوب میشود.
این سامانه از طریق آمریکا، کانادا، گرینلند با سامانه دفاعی موشکی آمریکای شمالی مرتبط میشود. علاوه بر این، آمریکای شمالی در راستا تحکیم و افزایش سامانههای موشکی در آسیای شرقی و اروپا فعالیت خواهد داشت.
بر اساس این مقاله، در حالیکه ایران دلیل و بهانه استقرار سپر موشکی در اروپا عنوان شده است، اما محل استقرار تجهیزات نظامی در گرینلند مطلب دیگری را میرساند. به لحاظ جغرافیایی، موقعیت گرینلند برای کنترل تهدیدات احتمالی سامانههای موشکی کره شمالی و یا ایران مناسب نیست. در واقع استقرار تجهیزات نظامی در گرینلند با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، با هدف کنترل سامانههای موشکی روسیه، که مدار شمالگان، را به عنوان منطقیترین مسیر طی خواهد کرد، طراحی شده است.
بخش خاورمیانه ای پروژه موشکی ناتو و آمریکا در اسرائیل و خلیج فارس به مجریگری کشورهایی مانند عربستان سعودی قرار دارد و هدف آن ایران و سوریه است.
به طور کلی استقرار سپر موشکی ناتو در اروپا و همچنین در ترکیه بر هم زننده نظم و صلح جهانی است و آمریکا برای فهم عوارض جانبی که می تواند از بحران موشکی ناشی شود باید بحران موشکی کوبا در سال 1962 را به یاد آورد.
آنچه آمریکا سعی میکند به نام ناتو انجام دهد کپی برداری از بحران موشکی کوبا است که منجر به اولین جنگ هسته ای جهانی شد.
در قرن 20 رقابت تسلیحاتی به گونهایی فزاینده میان دو کشور شوروی و آمریکا وجود داشت و هر دو برای افزایش قدرت هسته ای خود و کنترل رقیب تلاش وافری داشتند. در آغاز موشک های بالستیک با برد متوسط در اروپا مستقر شدند. شوروی نیز برای استقرار این موشک¬ها در کوبا تلاش کرد که منجر به بحران سال 1962 شد.
تهاجمات مستقیم و غیرمستقیم آمریکا به کوبای تازه استقلال یافته از زمینههای اصلی بحران موشکی کوبا میباشد؛ نمونه مهم این تهاجمات در حمله غافلگیرانه نظامی آمریکا به کوبا مشاهده میشود.
در 17 آوریل 1961 نیروهای مهاجم آمریکایی در منطقه ایی به نام خلیج خوک ها در کشور کوبا پیاده شدند اگرچه نتیجه این حمله دفاع شدید نیروهای کاسترو و تلفات سنگین نیروهای آمریکا و عدم طرفداری مردم کوبا از آمریکا بود اما کاسترو برای دفاع از تهدیدات احتمالی دیگر این کشور، به قطب دیگر رقابت هسته ای یعنی شوروی روی¬آورد.
علاوه بر رقابت دو قدرت برای به دست آوردن نفوذ سیاسی و نظامی در کشورهای تازه استقلال-یافته، هجوم موسوم به خلیج خوک ها و حملات نافرجام متعددی که در این دوران به قصد جان کاسترو توسط آمریکا صورت می گرفت، زمینه های بیشتری را برای نزدیکی دو کشور کوبا و شوروی به یکدیگر را فراهم نمود.
بهطور کلی تخمین زده اند که دست کم 33 طرح مختلف در این راستا و به این منظور انجام شد و البته تمام آنها هم ناموفق بود. از طرفی تحریم های اقتصادی آمریکا و ادامه آن خودبخود این کشور را به قطب دیگر قدرت در جهان یعنی شوروی برای دوام حیات اقتصادی کوبا متوجه می نمود. اینها مقدماتی بود برای پیدایش بحران موشکی کوبا که در آن سه کشور آمریکا، شوروی و کوبا نقش اصلی را ایفا می نمودند.
اکنون برای پاسخ دادن به طمع وافر آمریکا برای تفوق امپریالیستی بر اروپا ، دیمیتری مدودف ، رییس جمهوری روسیه به آمریکا و متحدانش هشدار داد که روسیه مکان های دفاعی موشکی پیشنهاد شده را به طور دقیق هدف قرار خواهد داد.
بر اساس گفته های مدودف ، روسیه موشک های کوتاه برد اسکندر را در ساحل دریای بالتیک در مرز لهستان – روسیه مستقر می کند .
رئیسجمهوری روسیه اعلام کرد که تصمیماتی در رابطه با به حداقل رساندن تهدیدات ناشی از ایجاد این سپر موشکی برای امنیت کشور اتخاذ شده است.
وی گفت: اولا به دستور من وزارت دفاع روسیه سریعا ایستگاههای رادار مربوط به هشدار در خصوص حملات موشکی در منطقه کالینینگراد را به حالت آماده باش رزمی در میآورد. دوم اینکه در چارچوب ایجاد سامانه دفاع هوایی-فضایی روسیه در وهله نخست پوشش حفاظتی کامل تاسیسات مربوط به نیروهای هستهای راهبردی کشور تقویت خواهد شد.
مدودف افزود: در مرحله سوم موشکهای بالستیک راهبردی روسیه که به نیروهای ویژه موشکی و استراتژیکی ناوگان دریایی ارتش تحویل داده میشوند، از این به بعد مجهز به سیستمهای مدرن و فناوریهای جدید دارای کارآیی بسیار موثر خواهند شد که تانوایی فایق آمدن بر تهدیدات احتمالی ناشی از سپر موشکی اروپایی را داشته باشند.
رئیسجمهوری روسیه یادآور شد: و چهارم اینکه نیروهای مسلح کشور موظف خواهند شد تا اقداماتی در جهت تامین وسایل اطلاعاتی-ارتباطاتی و هدایتی مورد نیاز سامانه دفاع ضد موشکی انجام دهند که این اقدامات مناسب، موثر و در عین حال کم هزینه هستند.
به گفته مدودف، علاوه بر این اقدامات دیگری هم در صورت لزوم به منظور مقابله با استقرار سامانههای دفاع ضد موشکی آمریکایی در خاک اروپا در نظر گرفته خواهد شد.
به گفته تحلیلگران سیاسی استقرار سپر موشکی ناتو در اروپا نه تنها تهدیدی برای روسیه بلکه تهدیدی برای صلح جهانی محسوب می شود زیرا به طور قطع مسکو حاضر نیست تا در برابر این اقدام خودکامانه آمریکا سکوت کند و واشنگتن و متحدان اروپایی اش باید قبل از انجام این پروژه موشکی به خوبی درباره پیامدهای آن فکر کنند.
آنها باید این موضوع را مورد توجه قرار دهند که روسیه هرگز به گونه ای که پنتاگون و بروکسل می خواهند رفتار نخواهد کرد ، روسیه مانند لیبی ، افغانستان یا عراق هدف ساده ای نسیت که به راحتی تسلیم خواسته های آمریکا شود و یا اجازه مداخله در امور خود را به این کشور بدهد.
نظر شما