خبرگزاری شبستان: سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران از دوم آبان سال جاری آغاز شد و به مدد پیگیری ها و تلاش ماموران آمارگیر در 22 آبان به پایان رسید و آمار اولیه این سرشماری اعلام شد.
عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران، نتایج اولیه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 را این چنین اعلام کرد: براساس نتایج اولیه سرشماری جمعیت کشور از 70 میلیون و 495 هزار و 782 نفر در سال 85 به 74 میلیون و 961 هزار و 702 نفر یعنی نزدیک 75 میلیون نفر رسیده است.
بسیاری از برنامه ریزی های دستگاه های دولتی بر اساس همین آمار جمعیتی انجام می پذیرد. برنامه ریزی هایی که اگر درست انجام شود می تواند بسیاری از مشکلات جامعه را مرتفع کند و از این طریق از بروز مشکلات اجتماعی در طول دوره های مختلف جلوگیری نماید.
هرچند آمار اعلام شده، جمعیت را به تفکیک سنین مختلف اعلام نکرده است، اما با استفاده از نتایج آمار سال 1385 می توان نتایج جالب توجهی را به دست آورد و زنگ خطر را از هم اکنون برای سال های آتی به صدا در آورد.
همان طور که در بالا اشاره شد و طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان آمار ایران، بر اساس سرشماری آبان 1385 جمعیت کشور 70 میلیون و 495 هزار نفر با رشد سالانه 6/1 درصد و 5/17 میلیون خانوار گزارش شده بود که 4/12 میلیون خانوار در شهرها و پنج میلیون خانوار در روستاها زندگی میکردند. همچنین طبق این آمار ترکیب جمعیتی به دست آمده از این آمار نشانگر آن است که تعداد افراد 11 تا 14 سال 5/5 میلیون نفر، 15 تا 24 سال 7/17 میلیون نفر، 25 تا 64 سال، 4/31 میلیون نفر هستند.
نگاهی به این آمار بیانگر این است که عددی در حدود یک سوم جمعیت ایران از 11 سال تا 30 سال سن دارند و در عین حال سنین یک دهه ای 15 تا 24 سال حدود 20 میلیون از جمعیت ایران را تشکیل می دهند.
این آمار نشان از آن دارد که در طول یک دهه کشور با پیک جمعیتی شدیدی مواجه است و انتقال این جمعیت به هر دوره ای باعث خواهد شد تا سیل جمعیت دلیل بروز مشکلاتی در آن محدوده شود. مشکلات این قسمت از دوره جمعیتی ایران در چند سال اخیر به خوبی قابل مشاهده است.
در طول سال های 1379 تا سال 1384 سیل جمعیتی ایران به سدی به نام کنکور برخورد کرد. تعداد داوطلبان در این سال ها همواره با رشد فزاینده ای همراه بود. جدال برای حضور در دانشگاه باعث شد تا رقابت ها شدت بگیرد، که این عامل خود دلیلی شد تا ناهنجاری ها و مشکلاتی برای جامعه به وقوع بپیوندد. البته تدبیر دولت در تاسیس دانشگاه ها و مراکز آموزشی غیر دولتی کمک کرد تا میزان شرکت کنندگان در طول سال های منتهی به 1390 کاهش یابد و از این طریق مقداری از مشکلات روحی و فکری جوانان در طول این سال ها کاسته شود.
پس از دوره کنکور، فارغ التحصیلان این مدت در حالی به سمت بازار کار رفتند، که میزان عرضه و تقاضا در این بازار همخوانی نداشت و مشکلات یکی پس از دیگری روی خود را نشان داد. دستگاه های متولی ایجاد اشتغال ناگهان با دریایی از متقاضیان کار در جامعه مواجه شدند، در حالی که میزان اشتغال زایی در کشور توان پاسخ گویی با این تعداد تقاضا را نداشت.
با توجه به این سونامی جمعیتی، هرم جمعیتی ایران آرام آرام به سمت پیر شدن در حال حرکت است. روزگار جوانی به سر می آید و دو دهه آینده سونامی پیری سراسر کشور را فرا خواهد گرفت. بحران زمان سالخوردگی و نیاز به مراقبت های ویژه سنین سالخوردگی از مهم ترین نیازمندی های سال های آتی کشور خواهد بود. آمارهای منتشر شده توسط سازمان ملل متحد حاکی از آن است که تا 38 سال آینده و در سال 2050 میلادی جمعیت سالمند ایران به بیش از 26 میلیون نفر می رسد. این آمار بیان می کند که تا 4 دهه آینده بیش از 20 درصد جامعه ایران را افراد بالای 60 سال تشکیل می دهند. این آمار از هم اکنون زنگ خطر را برای فردای کشور به صدا در می آورد تا مسئولان دولتی به گوش باشند و تمهیدات لازم را برای سال های آتی در نظر بگیرند تا سالمندان فردای ایران با مشکلات اجتماعی روبرو نشوند.
مشکل جمعیتی ایران در سال های آتی مشکل رشد جمعیت نخواهد بود، بلکه مشکل سالخوردگی در سال های آینده نمود پیدا می کند و اگر از هم اکنون چاره ای برای رفع آن اندیشیده نشود، موجبات بروز معضلات بسیاری در سال های آتی را فراهم خواهد آورد.
با توجه به نفوذ تفکر اشتباه در بین جامعه، که اندیشه عدم نگهداری از والدین در سنین پیری را در بین خانواده ها رواج می دهد، هر روز شکاف بین نسل های مختلف در بین خانواده ها در حال افزایش است. این شکاف طبقاتی در سنین پیری منجر به انزوا و گوشه گیری سالمندان در جامعه خواهد شد. با این وضعیت امروزه حتی بسیاری از خود سالمندان نیاز متقاضی زندگی در تنهایی و یا به صورت جمعی در خانه سالمندان را دارند. همان گونه که در طول سال های اخیر معضل عبور از کنکور و اشتغال و مسکن از دغدغه های روز جامعه به حساب می آید، مشکل خانه سالمندان و محیط های آرامش بخش برای سالمندان از مشکلات آتی پیش روی دستگاه های دولتی برای رفع نیازهای جوانان امروز و سالخوردگان فردا خواهد بود.
همچنین افزایش سن بازنشستگی می تواند راهکاری برای استفاده از پتانسیل های موجود در سالمندان باشد. افرادی که در سالمندی از مشاغل خود بازنشسته شده، با کاهش درآمد روبرو می شوند و در برخی موارد به سمت مشاغل کاذب روی می آورند. این مشاغل علاوه بر عدم حفظ شان سالخوردگان موجبات بروز ناهنجاری های اجتماعی دیگری را پدید می آورد.
در حالی که می توان با افزایش سن بازنشستگی از تجارب این افراد در مشاغل مختلف استفاده کرد و با استفاده از حضور سالمندان در مشاغل مختلف از انزوای آنها جلوگیری کرد.
در قوانین و معارف اسلامی و در آموزه های دینی احترام و اکرام سالمندان از مهم ترین آموزه های دینی به حساب می آید. جامعه ما نیز در آینده نیازمند سالمندانی است که علاوه بر سلامت جسمانی از سلامت روحی و روانی نیز برخوردار باشند و با حضور در عرصه های مختلف اجتماعی از انزوا و خودفرورفتگی بیرون بیایند.
بدون شک اگر از همین امروز فکری برای آینده جوانان امروز اندیشیده نشود، معضلات فردای جوانان بسیار بیشتر از مشکلات کنکور و اشتغال خواهد بود. اگر برنامه ریزی های لازم و تدابیری برای مرتفع نمودن مشکلات سالمندان ایران در 3 دهه آتی صورت نگیرید، از هم اکنون باید نظاره گر ایرانی سالخورده در آینده باشیم. کشورهای اروپایی چون سوئد در حال حاظر با مشکل رشد جمعیت سالمند مواجه هستند. با توجه به این نکات استفاده از تجارب سایر کشورها که چنین مورد مشابه ای را تجربه کرده اند می تواند چراغ راهی برای مسیر هرم جمعیتی ایران باشد.
بهتر است در حال حاضر فکر ایجاد سازمانی برای سالمندان باشیم، تا از بروز مشکلات و معضلات برای این قشر در سال های آتی پیشگیری شود. همان گونه که امام علی(ع) پیشوای متقیان فرموده اند: "پیشگیری بهتر از درمان است".
پایان پیام/
نظر شما