به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، مقام معظم رهبری در سخنرانی تلویزیونی در نیمه شعبان فرمودند: «انتظار فرج غیر از بیصبری و مدّت معیّن کردن است که انسان یک زمانی را در نظر بگیرد که در فلان تاریخ مثلاً بایستی این حادثه تمام بشود یا این شدّت به پایان برسد یا حضرت(عج) ظهور کنند که انسان بیصبری کند، پا به زمین بکوبد؛ انتظار فرج این نیست».
به منظور بررسی این مسئله و آسیب هایی که این قسم از تعجیل ها می تواند به انتظار و مهدویت بزند با حجت الاسلام والمسلمین «جواد جعفری»، کارشناس و مولف مهدوی و مدیر حوزه علمیه زنجان گفتگویی داشته ایم که در ادامه بخش نخست آن تقدیم حضورتان می شود:
مقام معظم رهبری در سخنرانی روز نیمه شعبان بر عدم بی صبری در انتظار فرج تاکید کردند، این تاکید و تعبیر از بی صبری ها به چیزی جز انتظار، از چه باب است؟
وقتی رهبری معظم انقلاب سخن از صبر و عجله نکردن به میان آوردند و این که هر چیزی وقت معینی دارد و خداوند به خاطر عجله مردم، عجله نمیکند؛ برای برخی این پرسش یا شبهه پیش آمد که این سخن چگونه با امر به دعا برای تعجیل فرج قابل جمع است؟ اگر عجله مردم بی تأثیر است چرا امام عصر عجل الله فرجه فرمودند: «وَأَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ» (شیخ صدوق، کمال الدین ج 2 ص 485) برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید؟
برای روشن شدن بیانات حضرت آقا، به حدیثی از امام جواد علیه السلام باید توجه کرد. امام(ع) میفرمایند: «مخلصان در انتظار قيامش هستند و شکاکان انكارش میكنند و منكران يادش را مسخره میكنند و تعيينكنندگان وقت در آن دوران دروغ میگويند و شتاب کنندگان در دوران غيبت هلاك میشوند و تسلیم شوندگان در آن زمان نجات میيابند». (شیخ صدوق، کمالالدین، ج2، ص378)
این حدیث حضرت جوادالائمه(ع) چگونه ضرورت عدم بی صبری در انتظار را در عصر غیبت و در جامعه منتظران، تبیین می کند؟
امام جواد(ع) در این حدیث مردم دوران غیبت را گونه شناسی و به شش گروه، تقسیم می کنند. گروه اول منتظران، گروه دوم منکران، گروه سوم مسخرهگران، گروه چهارم دروغپردازان، گروه پنجم هلاک شدگان و گروه ششم نجات یافتگان.
آنچه در کلام رهبر معظم انقلاب بدان اشاره رفته است سه گروه آخر هستند.
منظور از دروغپردازان چه کسانی است و اینها چه آسیب هایی را به مهدویت و انتظار تحمیل می کنند؟
گروهی در دوران غیبت بهجای پرداختن به درک وظایف خویش و عمل کردن به آنها، سراغ توقیت (تعیین وقت) میروند که آسیب جدی در جامعه ایجاد میکند. نزدیک به 30 روایت «توقیت» را مورد نهی قرار دادهاند. این روایات در کتابهای معتبر حدیثی شیعه مانند کتاب کافی، غیبت نعمانی، کمال الدین، غیبت شیخ طوسی آمده است و حدود نیمی از این روایات دارای اسنادی معتبر و قوی هستند. دانشمندان شیعه از همان ابتدا و در دوران غیبت صغرا حکم به حرمت توقیت دادهاند.
توقیت بهاندازهی آسیبزا است که امامان(ع) فرمودهاند: تعیین وقت کننده هر کس باشد و به هر مقدار (دقیق یا حدودی) تعیین وقت کند باید تکذیب گردد (الغيبة طوسي، ص426) حتی اگر سخن خود را به امام معصوم منسوب کند. (الغيبة نعماني، ص289، ح3) اینکه امامان بسیار محکم در مقابل توقیت ایستادهاند و آن را از همه اهلبیت(ع) نفی کردهاند (الغيبة نعماني، ص 290، ح 6) شدت آسیبزا بودن این امر را میرساند. برای آنکه معلوم گردد چنین پیشگوییهایی درست نیست و نمیتواند با واقعیت تطابق داشته باشد در روایت معتبری آمده است که خداوند حتماً به خلاف وقتیکه این و آن تعیین میکنند، عمل میکند؛ (الغيبة نعماني، ص294، ح12) یعنی دروغ بودن ادعای آنها را به همه نشان میدهد.
امامان(ع) نیز به برخی از آسیبهای تعیین وقت ظهور اشاره کردهاند. در روایات متعدد و معتبری به انحراف بنیاسرائیل به دلیل دیر آمدن حضرت موسی از مناجات کوه طور از وقت مقرر، اشاره شده است؛ (الكافي، ج1، ص368، ح5) یعنی امامان اشاره کردهاند که اگر وقتی برای ظهور تعیین شود و ظهور در آن زمان اتفاق نیفتد موجب شک بلکه ارتداد (کافر شدن) مردم میشود. مسلمانان به اصل دین بدبین میشوند و یا امید خویش را از دست میدهند (الكافي، ج1، ص369، ح6).
برای مقابله با تعیین کنندگان وقت باید به پیروی از کلام اهلبیت(ع) در برابر کسانی که به بهانههای واهی میخواهند برخی از انواع توقیت را جایز بدانند و ترویج نمایند با قاطعیت ایستاد. باید جامعه را آگاه کرد که هر کس سخنی از نزدیکی یا دوری زمان ظهور به زبان آورد، نشان دروغگویی او است.
هلاکشدگانی که امام جواد(ع) در روایت مذکور به آنها اشاره کرده اند، چه کسانی هستند و تفکر و رفتار آنها چه آسیب هایی به مهدویت می زند؟
پنجمین گروه در روایت حضرت(ع)، آنهایی هستند که در دوران غیبت به هلاکت میرسند. هلاکت یا با مرگ و مردن است یا با فساد و دگرگونى بنابراین هلاکت تنها به مرگ اطلاق نمیشود بلکه به کسی هم که در اثر انحراف، اعمال ناشایست انجام داده است و مستوجب عذاب الهی شده است، هلاک شده گفته میشود.
امام جواد(ع) عامل هلاکت این گروه را «استعجال» بیان میکند. استعجال به معنای خواستن عجله و دعوت و هدایت و برانگیختن به عجله است. ریشه این کلمه نیز به معنای سرعت دادن است. در مقابل آهسته و آرام عمل کردن. تفاوت عجله با سرعت این است که سرعت پیش افتادن در چیزی است که در آن پیش افتادن شایسته است. سرعت پسندیده است و خلافش که کُند بودن است، سرزنش آور است؛ اما عجله پیش افتادن در چیزی است که در آن پیش افتادن شایسته نیست و موجب سرزنش است و مقابلش که تأخیر کردن است، پسندیده است.
روایات ما را از استعجال در ظهور نهی و در مقابل به تعجیل در فرج، امر کرده اند. (تفسير العياشي؛ ج2؛ ص154)
مصداق «تعجیل» اقداماتی معقول، منطقی، مؤثر و به اصطلاح کارشناسی شده است. در مقابل مصداق «استعجال» اقداماتی سلیقهای و غیرکارشناسی شده است که یا بیتأثیر است یا در بیشتر موارد مخرب و آسیبزا است.
آیا در روایات ائمه هدی(ع) توصیه به تعجیل و مصداق های این تعجیل در امر فرج وجود دارد؟
برخی از اقدامات برگرفته از روایت و راهنماییهای خود معصومین(ع) و عمل به آنها موجب تسریع در امر ظهور میشود و «مصداقهای تعجیل» است.
به برخی از این موارد اشاره می شود؛ نخست: دعای فردی: امام عصر(عج) فرمودند: «وَأَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ؛ برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید» (شیخ صدوق، کمال الدین ج 2 ص 485) از این سخن روشن میشود دعا مؤثر در تسریع است پس کسی که عجله دارد باید اهل دعا باشد.
دوم: دعای جمعی؛ امام صادق(ع) فرمودند: «هنگامی که عذاب (سختی و گرفتاری) بر بنی اسرائیل طولانی شد چهل صبح به درگاه الهی زاری و گریه کردند... خداوند صد و هفتاد سال را درگذشت و امام فرمود: شما نیز این چنین هستید اگر انجام میدادید خدا [سختیها را] از ما رفع میکرد» (علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۴۰) این حدیث تاکید دارد دعای جمعی موجب تسریع در امر فرج است.
چه اقدامات دیگری از منتظران به تصریح روایات می تواند در زمره تعجیل در امر فرج قرار بگیرد و ما را به سوی آن دولت موعود و جهانی رهنمون شود؟
سومین توصیه روایات در این باره همدلی در وفای به تعهدات دینی است؛ امام عصر(عج) در این باره فرمودند: «و اگر شيعيان ما-خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد- در وفاى به عهدی که بر گردنشان است همدل مىشدند مبارکی دیدار ما هرگز از آنها به تأخير نمىافتاد و خوشبختی مشاهدۀ ما برای آنها سرعت مىیافت» (شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۸). از این حدیث مشخص میشود که تلاش در جهت همدل کردن آحاد جامعه برای عمل به آموزه های دینی و ایجاد جامعه دینی از مصادیق تعجیل است.
چهارمین راهکار سربلندی در میدان آزمایش است؛ امام صادق(ع) در تأویل آیه 155 سوره مبارکه بقره فرمودند: «کمی پیش از قائم(عج) نشانههایی از خداوند برای مؤمنان خواهد بود... و آن سخن خداوند است: و شما را امتحان میکنیم یعنی مؤمنان را پیش از خروج قائم به چیزی از ترس، گرسنگی و کمبودی از اموال و جانها و میوهها... و مژده ده شکیبایان را در آن هنگام به سرعت یافتن خروج قائم» (كمال الدين، ج۲، ص۶۴۹). از این کلام امام نیز روشن میشود سربلند بیرون آمدن از امتحان ها نشان تعجیل خواهد بود پس کسانی که عجله دارند باید سعی کنند تا در امتحانهای سخت زندگی روسفید شوند.
ادامه دارد ...
نظر شما