از انتفاضه فلسطین تا انقلابهای عربی

انتفاضه مردم فلسطین به مرور زمان با سکوت حکام دیکتاتور عرب و جنایات صهیونیستی به فراموشی سپرده شد و حال باید مراقب انقلابهای عربی بود تا با دخالت خارجی ها به سرقت نرود.

خبرگزاری شبستان: 24 سال پیش در هشتم دسامبر 1987، جرقه انتفاضه مردم فلسطین به دنبال یک حادثه رانندگی که در آن یک کامیون نظامی سرائیل با گروهی از فلسطینی ها برخورد کرد و منجر به کشته شدن 4 نفر و مجروح شدن 7 نفر شد، زده شد.
این اقدام خشم مردم فلسطین را در بر داشت و مردم به پا خواستند و انتفاضه سنگ را شکل دادند، امری که نه برای دوست و نه باری دشمن قابل پیش بینی نبود و همچنان نیز ادامه دارد. این انتفاضه قلب ملت های عربی را پر کرد، هر چند حکام عرب نسبت به این امر بی اعتنایی کردند و بر انتفاضه توطئه کردند و دسیسه چیدند. آیا انقلابهای عربی لازم و ضروری نبود؟
مردم فلسطین با این وجود با سنگ، استخوانهای کسانی را که به دستور ژنرال رابین و با تانک و آپاچی به سمت مردم می آمدند، می شکستند و سنگ پرتاب می کردند. انتفاضه روح جدید بر مردم فلسطین دمید و در تقسیم کردن قرص نان گرفته تا روابط اجتماعی، کودکان احساس شادی می کردند و روزنامه های عرب و جهان حکایتهایی عجیبی را از اوضاع و احوال مردم در آن زمان نقل کردند.
در زمانی که انتفاضه نظمی به ملت فلسطین داد و انتفاضه خود به خودی شکل گرفت، رژیم صهیونیستی را به یأس و ناامیدی کشاند، زیرا ملت فلسطین به قبله جهانیان و ملت های مظلوم تبدیل شد و دروغ و ادعاهای صهیونیستها مشخص شد و انتفاضه پس از 4 سال با آغاز مذاکرات سازش مادرید به افول گرایید.
انتفاضه دوم زمانی که آرئیل شارون، رهبر حزب لیکود به همراه دو هزار سرباز وارد مسجد الاقصی شد، آغاز شد. توافقنامه های کمپ دیوید و اوسلو که به شکست انجامیده بود، زمینه انتفاضه دوم را فراهم کرد. این امر موجب جریحه‏دار شدن احساسات مسلمانان شد، زیرا بنابر گفته‏ ى یکى از فلسطینیان، شارون از مسجدالاقصى دیدار نکرد بلکه وى با ورود خود به این مکان مقدس، آنجا را نجس کرد. اعتراض شدید مسلمانان به این اقدام تحریک‏آمیز شارون به درگیرى‏هاى خونینى انجامید. کشتار مسلمانان در مسجدالاقصى دور جدید انتفاضه را رقم زد.
چندین سال از این وقایع گذشت و صهیونیست ها به کشتار مردم مظلوم فلسطین ادامه دادند و حکام دیکتاتور عرب سکوت کردند و رژیم صهیونیستی روز به روز جنایات خود را افزایش داد و انتفاضه به فراموشی سپرده شد و اما اکنون پس از سالها انقلابهای عربی با خود سوزی محمد بوعزیزی در تونس آغاز شد و نظام بن علی سقوط کرد، زیرا ملت تونس خواستار تغییر، آینده بهتر بودند. آنان می خواستند تا آینده دموکراتیک داشته باشند و عدالت، آزادی و کرامت انسانی در آنجا درجریان باشد. این انقلاب تسری پیدا کرد و مردم مصر، لیبی و یمن نیز برخاستند و با انقلاب خود نشان دادند که خواستار آزادی هستند و به نیروهای استعمارگران غرب، آمریکا و اروپا آری نمی گویند و این به نوعی نشان دهنده آن است که ثروت عرب متعلق به خودشان است و این امر پایان دهنده درگیری عربی و صهیونیستی خواهد بود و به آزادی فلسطین منجر خواهد شد، زیرا بدون فلسطین نه وحدت عربی محقق خواهد شد و بیداری عربی صورت می گرفت.
هم اکنون یکی از خطرهایی که انقلابهای عربی را تهدید می کند تن دادن به خواسته های دشمنان دیروز و امروز است که در این صورت، ملت ها را هم جدا می کند و بر راس آنها دوباره دیکتاتورهای دیگر حکومت می کنند و ثروت ها را به غارت می برند.
مگر نبود که گینگریچ، کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا که مدعی شده بود فلسطینی ها ملتی ساختگی هستند و رویارویی با فلسطینی ها به شیوه رژیم صهیونیستی بهترین شیوه برای مقابله با خواسته های فلسطینی هاست. این سخن یک آمریکایی است، حکام سابق دیکتاتور عرب همچون حسنی مبارک نیز طرف اسرائیل بود و مرز را بر روی مردم غزه بست و چه جنایاتی که مرتکب نشد.
حال سوال اینجاست که همانطور که انتفاضه اول و دوم فلسطین با درگیری مقامات و با ادامه جنایات اسرائیل و یهودی سازی قدس به فراموشی سپرده شد،آیا انقلابهای عربی هم ممکن است که ربوده شود و از مسیر اصلی خود خارج شود؟
رشاد ابوشاور، تحلیل گر و مقاله نویس در روزنامه القدس می گوید: زمانی یک انقلاب خراب می شود که از داخل متزلزل شود، زمانی که بین دوست و دشمن تبعیضی وجود نداشته باشد، البته می توان گفت که انقلابها با خلع یک رئیس و یا فرار یکرئیس دیگر به پیروزی نمی رسد و مهم این است که خوب نگهداری و از آن صیانت شود.
کسانی که همپیمان نفت شدند و برای غارت نفت کشوری همچون لیبی نقشه می کشند نمی توان انتظار داشت که انقلاب را نیز نربایند، باید مردم هوشیار باشند و اجاره ورود و دخالت خارجی و بیگانگان را به کشورشان ندهند.


پایان پیام/

کد خبر 92468

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha