به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری شبستان ، پس از تعطیلی اجباری مدارس از اسفندماه سال 1398 به دلیل شیوع ویروس کرونا، آموزش ها در فضای مجازی و رسانه ملی جریان یافت.
اخیرا نیز وزارت آموزش و پرورش شبکه اختصاصی خود را با عنوان «شاد» راه اندازی کرده است. اصل آموزش مجازی اتفاق خوبی است که در نظام تعلیم و تربیت شکل گرفته است اما این فرآیند به دلیل نبود زیرساخت ها مشکلات زیادی رو به رو است. از سوی دیگر خانواده ها و دانش آموزان را نیز با چالش جدید و جدی رو به رو کرده است. بسیاری از خانواده ها توانایی خرید گوشی هوشمند ندارند. توانایی خرید بسته های اینترنتی برای آموزش مجازی را ندارند. این موضوع می تواند، تاثیرات روانی زیادی بر روی والدین و دانش آموزان بگذارد.احساس شرمندگی به سرپرست خانواده و احساس سرخوردگی به فرزندان را تحمیل می کند.
«مهدی ملک محمد» روانشناس کودک و نوجوان نیز معتقد است اصل آموزش مجازی درست است اما این آموزش ها به دلیل نبود زیرساخت ها، تنها بودن و کمبود بودجه وزارت آموزش و پرورش در این عرصه و وضعیت نامناسب اقتصادی خانواده ها دارای اشکالاتی است. از سوی دیگر تاثیرات روانشناختی عمیقی می تواند بر قشر ضعیف بگذارد و کاربرد آن بیشتر برای خانواده ها مرفه و متوسط به بالا است.
مشروح این گفتگو را در زیر می خوانید:
ویروس کرونا از نظر روانشناختی چه تاثیری بر وزارت آموزش و پرورش و جامعه هدف گذاشته است؟
آموزش و پرورش با بحرانی مواجه شد که آمادگی نداشت. ویروس کرونا شوکی بود که به صنعت، تولید و خدمات وارد شد و آموزش و پرورش هم مستثنی نبود.
وزارت آموزش و پرورش مخاطبان زیادی دارد که از این رو این شوک گسترده تر می شود. تعداد14 میلیون دانش آموز و یک میلیون فرهنگی ارتباط مستقیم با وزارت آموزش و پرورش دارند، این 14 میلیون دانش آموز اگر فرض کنیم در یک خانواده 4 نفری زندگی می کنند، یعنی تعداد 60 میلیون از جامعه 80 میلیونی کشور تحت تاثیر مسایل این وزارت خانه هستند.از این جنبه متاسفانه آمادگی وجود نداشت.
در این بین این وزارت خانه با آموزش مجازی فعالیت خود را ادامه داد این آموزش ها را چکونه ارزیابی می کنید؟
طبیعتا زیرساختی وجود نداشت. وزارت ارتباطات، صدا و سیما در عرضه گسترده و سرعت اینترنت بخشی از ماجرا هستند. همه تقریبا و بسیاری از دست اندرکاران در اسفندماه 1398 گمان می کردند تا پایان تعطیلات نوروز تمام شود و دانش آموزان به مدرسه باز می گردند. همانگونه که نمکی وزیر بهداشت در انتهای اسفند92 اعلام کرد، «ما فقط دو هفته زمان می خواهیم» این سخن نشان می داد دورنمای تا 15 فروردین 1399 بوده است. طبیعی است که برنامه ریزی مدون صورت نگیرد.
آموزش مجازی مدت هاست در آموزش و پرورش مطرح می شود اما با اولویت بالا تلقی نمی شود. در حال حاضر احتمال بازگشایی مدارس حداقل در شهرهای بزرگ پایین است. از سوی دیگر نگرانی بسیار بزرگ در خانواده ها در زمینه تحصیل از وجود دارد که چه وضعیتی برای فرزندانشان به وجود خواهد آمد. در اسفند98 و فروردین ماه 99با همت معلمان گروه های مجازی ایجاد شد و شبکه آموزش نیز بخشی از آموزش ها را پوشش داد.
این آموزش ها چون آموزش هایی نبودند که اجباری باشد، چون تکالیف و عرضه آموزش غیراصولی بود، انگیزه بالایی ایجاد نکرد.
آموزش و پرورش شبکه «شاد» به صورت اختصاصی راه اندازی کرد. از سوی آموزش و پرورش اعلام شده است، از 14 میلیون نفر بیش از یک میلیون دانش آموز دسترسی به این شبکه ندارند. آیا این عدد واقعی است؟ اطلاعی ندارم.
نکته ای که وجود دارد به هر حال بر اساس گفته های مسئولان تا پایان بهمن ماه سال 1398 از کتب درسی 70 درصد آموزش داده شده است. در طول دوماه تعطیلی نیز 10 درصد محتوا آموزش داده شده است همچنین شورای عالی آموزش و پرورش طی جلسه ای که برگزار کرد مقرر شد باید محتوای کتب درسی کامل تمام شود، از سوی دیگر این مطالبه نیز وجود دارد که آموزش و پرورش سال تحصیلی را تمام کند.
حالا برای ادامه آموزش، اپلیکشن ها و بازگشایی مدارس مطرح است، به نظر می رسد با توجه به روند نامناسب شیوع ویروس کرونا، احتمال بازگشایی مدارس پایین است.
شبکه شاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
برای این شبکه زیرساخت ها از سوی وزارت ارتباطات تامین نشده است. در حالی که دنیا هم آموزش ها را مجازی کرده است. کشور سوئد مردم را قرنطینه نکرد و فاصله اجتماعی را مطرح کرد اما مدارس را تعطیل کرد و مدارس با آموزش مجازی فعالیت می کنند. پس آموزش مجازی چیز غریبی نیست.
اصل قضیه آموزش مجازی درست است اما در زیرساخت دچار مشکل هستیم. اینترنت به صرفه با هزینه پایین نیست و سرعت قابل توجه هم نداریم.
وزارت ارتباطات دلایل خود را می تواند بیاورد اما این چیزی که هست که می بینیم، سرعت پایین است. همچنین سرعت متوازنی در سراسر کشور وجود ندارد. تهران با مناطق دیگر فرق دارد. خیلی از مناطق کشور اصلا اینترنت آنتن نمی دهد. این توزیع نامتوازن هم یک مشکل است.
خیلی از مردم کشور در شرایط اقتصادی مناسبی نیستند که بخواهند برای فرزندانشان بسته اینترنتی و گوشی تلفن همراه خریداری کنند، این مسئله به نوعی شرمندگی و احساس سرخوردگی را با خود همراه می سازد، تاثیرات این موضوع را از لحاظ رواشناختی چگونه ارزیابی می کند؟
به هر حال در وضعیتی هم قرار داریم هر اتفاقی در کشور همانند دومینو حوزه دیگر را هم تحت تاثیر قرار می دهد. وضعیت کشوربه دلیل تعطیلی که با آن مواجه شد، در حوزه های اقتصادی خوب نیست. با فرض اینکه سرعت اینترنت بالا باشد، یک پدر با این وضعیت چگونه می تواند هزینه بسته اینترنتی بدهد یا گوشی تلفن همراه بخرد.
طبیعی که فرآیند دچار مشکل می شود، در بسیاری مناطق کشور این طرح با اشکال رو به رو می شود که آماده برای این فرایند نیست. این آمادگی موضوعی خارج از آموزش و پرورش است.
وزارت ارتباطات اعلام کرد، تمدید اینترنت خانگی رایگان توسط ستاد کرونا رای نیاورد، این ستاد باید به این موضوع توجه می کرد که مردم باید این هزینه را از کجا تامین کنند با آن استرسی که این ویروس در خانه ها افزایش داده است. آموزش و پرورش نمی تواند این شبکه شاد را بدون همکاری چند بخشی انجام دهد، باید با همکاری وزارت اقتصاد و وزارت ارتباطات پیش ببرد. به تنهایی نمی تواند اینکار را در اجرا پیش ببرد. چون بودجه ندارد در عمل به نظرم اجرا می شود اما برای طبقه مرفه و متوسط به بالا اجرا می شود.
پایین بودن سرعت اینترنت برای اقشار مرفه و متوسط به بالا خیلی تاثیر روانشناختی عمیق نمی گذارد چون عامل بیرونی است. برای مثال وقتی می خواهید بروید سفر ماشین شما خراب یا نامناسب است وضعیت روانی بهم می ریزد، خود را سرزنش می کنید اما وقتی که ماشین شاسی خوبی دارید، تردد مممنوع است، چون این دلیل شخصی نیست، ممنوعیت عامل بیرونی دارد، تا ثیرات روانشناختی عمیقی نخواهد داشت. حالا مسئله کسانی که گوشی یا اینترنت ندارند با کسانی که مسئله آنان تنها سرعت پایین اینترنت است که یک عامل بیرونی است متفاوت است.
کسانی که به دلیل نداشتن اینترنت و گوشی تلفن نمی توانند به فضای مجازی دسترسی داشته باشند، دچار مشکل روانشناختی عمیقی می شوند.
چه باید کرد؟
در این ماجرا افرادی که بنیه اقتصادی ضعیف دارند متاثر می شوند باید نهادی ها دیگر به مدد آموزش و پرورش بیایند و نگویند این فرایند به خود آموزش و پرورش مربوط است. ممکن است این ویروس در پاییز بازگردد. باید فکر ماندگار و پایدار کرد. اکثر کشور های اروپایی آموزش مجازی برای شهرواندان به صورت یکسان برگزار می کنند.
از سوی دیگر گوشی تلفن همراه حریم خصوصی هر کسی است. افراد از دانش آموز تا معلم می توانند بگویند گوشی را صرف این کار نمی کنیم. بهترین روش این است که از سوی وزارت ارتباطات فکر می شد که تسهیلاتی برای خرید تبلت دانش آموزی برای معلم ها و دانش آموزان ارایه دهد و وسیله ای تهیه می شد که تنها برای آموزش مجازی استفاده می شد.
در حرف آموزش و پرورش مهم است اما درعمل مهم نیست. بودجه مناسبی ندارد تنها جلسات درباره این اپلکیشن محدود و در آموزش و پرورش برگزار شد.
در حالی که این موضوع اقتصادی است این وزارت خانه هم اقتصادی نیست. اینجا اقتصاد آموزش مطرح می شود که سال هاست در کشور های مختلف حل شده است اما در کشور ما حل نشد چون دارای اهمیت نیست.
فضای مجازی متاثر از فضا ی آموزش حضوری است، شاهد بودیم که سال گذشته دانش آموزان سمپاد، نمونه دولتی و غیردولتی در کنکور قبول شدند و دولتی ها سهمی نداشتند که این هم به همان بحث اقتصاد آموزش مربوط است. توازن در آموزش مجازی هم همین گونه است.
نظر شما