خبرگزاری شبستان، گروه قرآن و معارف، حجتالاسلام والمسلمین « محمد قمی» طی نامهای به مطالبه بیش از ۳۰۰ تشکل طلبگی و دانشجویی برای ایجاد قرارگاه مقابله با جنگ نرم کرونایی پاسخ داد و ضمن بیان این مطلب که به میدان آوردن آحاد مردم، تشکیل هستههای تخصصی و وحدت فرماندهی؛ آرایش جدید جنگی سازمان تبلیغات اسلامی است عنوان داشت: نیروی مردمی اما «سازمان رزم» میخواهد؛ سازمان رزمی که یک سازمان جدید ذیل نظم بروکراتیک رسمی حاکمیتی نیست؛ بلکه بر اساس روح بیانیهٔ گام دوم، همان ظرفیت «جوانان مؤمن انقلابی» و مخصوصاً عناصر تشکلیافتهٔ آنان است که بهعنوان «حلقههای میانی» از خود مردم، میتواند موتور محرک آن نیرو و ارادهٔ مردمی باشد و به آن تعین بخشد و آن را جهتدهی و سازماندهی کند. این، همان حقیقت «بسیج دانشجو و طلبه» است که امام راحل در آخرین ماههای حیات خویش، برای تبیین حقایق اسلام ناب و راهبری هستههای مقاومت در سراسر جهان فرمان تشکیل آن را صادر کردند.
متن نامه مذکور به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
برادران و خواهران دانشجو و طلبهٔ من
با مطالعهٔ چندبارهٔ نامهٔ برآمده از دردمندی و مسؤلیتشناسی و حاکی از دغدغههای قدسی الهی و انقلابی شما خطاب به بندهٔ کمترین و مضامین آن – که به جانم نشست – خداوند را شکر گفتم.
غیر از همراهی صددرصد با این رویکردتان که فهم ما از مسائل عالم و به طور خاص، از پدیدهٔ امروزی عالم «کرونا» نباید در چارچوب جهانبینیهای معوج مادی صورت گیرد، بلکه بهسان تمام رخدادهای ریز و درشت دیگر، این حادثه را نیز باید در دستگاه معرفتی الهی خویش تحلیل کرد، قاعدتاً چارهاندیشی، موضعگیری و طراحی و عملکرد ما در قبال مسائل پیچیده را نیز باید بر این اساس تنظیم کنیم که: «ما أصاب من مصیبة إلا بإذن الله وَ مَنْ یؤْمِنْ بِاللَّهِ یهْدِ قَلْبَه» (تغابن/۱۱)
پس از آنکه ملت با ارادهٔ ایران، با هدایت الهی حضرت روح الله (ره) و به برکت بیداری و قیام خویش توانست از زیر سایهٔ نحس حکومت طاغوت بیرون آید، طبق وعدهٔ الهی: «وَ لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» (بقره ۱۵۵) با انواع آزمونهای امنیتی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی روبهرو شد که هر یک بهتنهایی برای زمینگیر کردن بزرگترین نهضتها کافی بود؛ اما به یُمن ایمان راسخ، حضور مستمر و پیوند وثیق میان آحاد امت با یکدیگر و با امامشان، در هر برهه، مشمول نصرت ویژهٔ الهی شدند و این موانع و گردنههای پر فراز و نشیب را یکبهیک پشت سر گذاشتند؛ تا آنجا که پس از یک چلهٔ پرافتخار، انقلاب اسلامی ایران به درختی تنومند با ریشههایی در هزاران فرسنگ فراتر از مرزهای جغرافیایی خویش تبدیل شده است که شعلهٔ امید را در دل همهٔ مستضعفان و حقطلبان زنده نگاه میدارد و حیات جبههٔ جهانی حق، مرهون وجود پربرکت آن است.
بزرگترین شاهد بر صحت این تحلیل، ترور ناجوانمردانه و شهادت مظلومانه سردار دلها به دست أشقی الأشقیای عصر حاضر و قیامتی است که تودهٔ دهها میلیونی ملت صبار شکور ایران، در پی آن برپا کرد؛ حوادثی که نشان داد دستان سران استکبار جهانی در مواجهه با این شجرهٔ طیبه، خالیتر از هر زمان دیگری است.
با این وجود، پرواضح است که شیطان اکبر با همهٔ ضعف و افولش، هنوز از غلبه بر ما مأیوس نشده است و تا قوی شدن ما در همهٔ ابعاد، جنگ با تمام وجود ادامه دارد. از همین روست که کرونا برای ایران، صرفاً یک بیماری همهگیر نیست؛ بلکه به میدان کمسابقهای برای تاختوتاز گسترده به ریشهدارترین سرمایهها و باورهای دینی و انقلابی تبدیل شده است تا شاید از این رهگذار، ارادهٔ پولادین آحاد ملت ترک بردارد و راه برای پیشروی دوبارهٔ بدخواهانِ نیمهجان باز شود. همچنان که به درستی اشاره کرده بودید، یکی از مهمترین عواملی که سبب شده در این مقطع، کورسوی امیدی در دل دشمنان روشن شود، این است که در میدان رزم تبلیغی و رسانهای، متأسفانه هنوز نتوانستهایم به ترازی متناسب با گام دوم انقلاب نائل شویم.
کرونا را – با وجود همهٔ مصیبتها و دردسرهایش – از این منظر، مایهٔ خیر میدانیم: «فَعَسی أَنْ تَکرَهُوا شَیئاً وَ یجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیراً کثیراً» (نساء: ۱۹) چراکه اقشار مختلف مردم را در یک میدان عجیب، به بوتهٔ آزمون گذاشت: «وَ لِیبْتَلِی اللَّهُ ما فی صُدُورِکمْ» (آل عمران/۱۵۴) و نقاط ضعف و قوتمان را به خوبی پیش چشممان آورد. مقابله با این ویروس منحوس، سرمایهٔ عظیم نیروهای پراکندهٔ مردمی را در سراسر کشور به خط کرد تا جلوههای بینظیری از مجاهدت خالصانه و برادری و خدمت بیمنت را هم به خودآگاه خویش بیاورند و آن را دستمایهٔ امیدافزایی و تعمیق ایمان و توشهای برای تقویت خود در ادامهٔ مسیر سازند: «قُلْ لَنْ یصیبَنا إِلاَّ ما کتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکل الْمُؤْمِنُونَ» (توبه/۵۱) و هم این منش و روش خود را بهعنوان الگو، به رخ جهانیان بکشند: «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاس» (بقره: ۱۴۳) کمااینکه دیگر خدمت بزرگ کرونا به ما این بود که شفافتر از همیشه نشانمان داد که اگر به خود نیاییم، ضعف تبلیغی-رسانهای میتواند به چشم اسفندیارمان در نبرد سهمگین ارادهها تبدیل شود و همهٔ دستآوردها و داراییمان را به نیستی بکشاند.
همسنگران عزیزم! فرمایش شما را کاملاً تصدیق میکنم که اگر از حیث توانمندیهای تبلیغی، امروز به جایگاهی که باید، رسیده بودیم، بیشک میتوانستیم حصر و حصارهای برساختهٔ امپراتوری رسانهای دشمن را بشکنیم و از همهگیری جهانی «کرونا» – بهعنوان مصداقی از «یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِب» (طلاق/۳) – به خوبی برای اثبات حقانیت و کارآمدی قابل دفاع نظام اسلامی و ارائهٔ عظمت وجودی انسانهای تربیتیافتهٔ نهضت اسلامی به افکار عمومی تشنهٔ جهان بهرهبرداری کنیم. همچنانکه در مقام مقایسه، بازتاب مناسب نحوهٔ مواجهه و مقابلهٔ ملتها و دولتهای غربی با کرونا، میتواند افشاکنندهٔ واقعیت نظامات دستساز و انسانهای پروردهٔ تمدن غرب و ضربهای حیثیتی به کارآمدی و ابهت و یکپارچگی ظاهری آنان که صلای «أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلی» (نازعات/۲۴) سرمیدهند باشد، آن هم از جایی که فکرش را نمیکردند: «وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیثُ لَمْ یحْتَسِبُوا» (حشر: ۲)؛ چراکه بازتاب چند قرن قتل و غارت طبیعت و بشریت، امروز به شکل یک ویروس ناشناخته، همهٔ نظم و نظام نوین اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بهداشتی این تمدن مستکبر را به چالش کشیده است، تا بلکه در این تنگنا به خود آیند و دست از استعلا بردارند: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ» (روم/۴۱). افزون بر اینکه ضربهٔ کاری به تفکر غربزده و خودکمبین و تحقیرکنندهٔ توان خودی در داخل نیز به موازات تزلزل تمدن غربی، میتواند از فرصتهای بینظیر این مرحله از درگیری تاریخی حق و باطل باشد. اما این همه، مشروط به قوی شدن همجانبهٔ ما: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (انفال/۶۰) و آمادگی میلیونی آحاد مردم برای دفاع و حملهٔ متقابل است و این، همان خواستهٔ صریح سکاندار حکیم انقلاب در سالیان اخیر وبهویژه پس از «ایام الله سلیمانی» است.
حقیر و همسنگرانم در سازمان تبلیغات اسلامی، بهعنوان برادران شما و خادمان ملت، عزم خود را جزم کردهایم تا این نهاد انقلابی را به معنای واقعی کلمه، به قرارگاه مرکزی نهضت در امر تبلیغات اسلام ناب و گفتمانسازی مکتب امام (ره) تبدیل کنیم؛ همچنانکه در مقابله با بیماری کرونا نیز، توانِ خود را به میدان آوردهایم و با اقداماتی نظیر بازآرایی سازمان و درانداختن طرحهای نوی تبلیغی – آنگونه که متناسب با شرایط جدید است – تا سودهی پویشها و خیزشهای خدمترسانی و مواسات – که انعکاس و گزارش مجاهدتهای همرزمانتان به شما و همهٔ مردم در مجال مناسبتری باید بهعنوان بدهی ما منظور شود – این مواجهه را بهسان آوردگاهی برای ورزیدگی در مسیر تحقق آرمانهایمان دیدهایم؛ اگرچه به خوبی میدانید گسترهٔ میدان رزم و حجم کارهای زمینمانده، به مراتب بیشتر از وسع ماست و بدون وصل شدن توانهای پراکنده و رو شدن ظرفیتهای ناشناختهٔ مردمی و در نهایت شکلدهی قدرتمند و ملّی " ستاد تبلیغات جنگ تمدنی" این بار سنگین به منزل نخواهد رسید و ما در این مسیر از تمهیداتی از همافزایی ظرفیت رسانهای تبلیغاتیِ انقلاب تا مذاکرات جدی در بههمرسانی دستگاههای ذینفوذ حاکمیتی تا دهها مورد دیگر آغاز کردهایم. (گزارشهایی از گامهایی که تا کنون طیشده، در جلسهٔ حضوری با نمایندگان شما عزیزان قابل عرضه است.)
به یاری خداوند در آیندهٔ نزدیک از روی زمین آمدن این ضرورت اجتنابناپذیر، به اتفاق رونمایی خواهیم کرد.
لاجرم رسیدن دستگاه تبلیغی-رسانهای ما به ترازی متناسب با شرایط و آرایش جنگی، به سه سطح تغییر نیاز دارد:
۱. تَوَحُّد فرماندهی در بین دستگاههای حاکمیتی متمرکز بر این عرصه، ذیل نگاه و فرامین رهبری، به گونهای که توان فعالسازی و بهکارگیری توانهای متراکم و البته پراکندهٔ مردمی را داشته باشد و عناصر پیشران نیز تحت حمایت کامل آن قرار گیرد.
۲. شکلگیری هستههای تخصصی از جوانان خوشفکر، توانمند و مجرب در فضای جنگ رسانهای در پیوند وثیق با گرهگشایی از مردم
۳. به میدان آمدن آحاد میلیونی مردم در این عرصه؛ یقیناً خلأ کلیدی و آنچه به شکل تعینی و حقیقی میتواند این قرارگاه را رقم بزند و پیروزی انقلاب را در این مرحله نیز تضمین کند، همین عامل است. چراکه نیروی مردم، بهعنوان دست قدرت الهی، همیشه گرهگشای انقلاب در مقاطع مختلف بوده و از جنگ تحمیلی تا جنگ سیاسی، امنیتی و علمی معادله را به نفع انقلاب تغییر داده است.
نیروی مردمی اما «سازمان رزم» میخواهد؛ سازمان رزمی که یک سازمان جدید ذیل نظم بروکراتیک رسمی حاکمیتی نیست؛ بلکه بر اساس روح بیانیهٔ گام دوم، همان ظرفیت «جوانان مؤمن انقلابی» و مخصوصاً عناصر تشکلیافتهٔ آنان است که بهعنوان «حلقههای میانی» از خود مردم، میتواند موتور محرک آن نیرو و ارادهٔ مردمی باشد و به آن تعین بخشد و آن را جهتدهی و سازماندهی کند. این، همان حقیقت «بسیج دانشجو و طلبه» است که امام راحل در آخرین ماههای حیات خویش، برای تبیین حقایق اسلام ناب و راهبری هستههای مقاومت در سراسر جهان فرمان تشکیل آن را صادر کردند.
آمادگی و جدیت برای ایفای نقش و تدارک دو بخش اول، با دعوت از شما عزیزان چه بهعنوان حامی و پشتیبان، چه از منظر وظایف ذاتی سازمان که در مطالبهٔ شما به حق مطرح شده، با حضور و جدیت شما تکمیل خواهد شد. قطعاً شرط مهم تغییر این صحنه بر روی زمین، البته در عرض چند قرارگاه مهم ملی دیگر، به میدان آوردن یک قرارگاه حقیقی وسیع دانشجویی-طلبگی توسط خودتان و با حمایت حاکمیت است. بنده به بنیادِ نهضت، بنیاد تبلیغ نوین، مرکز رسانهای و معاونت فرهنگی سازمان، دستوراتی در راستای کمک مؤثر به تحقق این امر مهم صادر کردهام.
حقیر دست یکایک عزیزان را فشرده و برای هر آنچه در بسترسازی و پیشبرد این امر لازم است، اعلام آمادگی میکنم و بیصبرانه مشتاق گفتگوی با شما برای حرکت عملی در جهت شکلگیری چنین قرارگاهی هستم.
انشاءالله به دعای خیر حضرت ولیعصر (ارواحنافداه) – که در ایام میلاد متبرک و معطرشان نفس تازه میکنیم – گذر از این برهه را نیز تبدیل به پلهای برای صعود به قلل رفیعتر قیام لله و تسریع در ظهور ذخیرهٔ امم (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) خواهیم نمود.
دعا و توجه خاص حضرتش قرین راهتان...
محمد قمی
ایام نیمهٔ شعبان ۱۴۴۱
نظر شما