حجت الاسلام «علیرضا موفق» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در قم، با اشاره به صحبت های اخیر مقام معظم رهبری در باب لزوم شکل رزمایش معنوی کمک به فقرا و نیازمندان در شرایط فعلی کشور اظهار داشت: صحبت های رهبر معظم انقلاب بسیار به موقع مطرح شد و هوشیاری و آگاهی ایشان به زمان در طرح چنین رزمایشی واقعاً تحسین برانگیز است.
استاد و پژوهشگر اخلاق اسلامی افزود: من در این باره دو گروه از آیات الهی اشاره می کنم که ضرورت کمک به محرومان در این موقعیت را به ما گوشزد میکند؛ اولین مورد، آیات مشهوری از سوره معارج است که میفرماید: «الذین فی اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم». در این آیات وظیفه افراد مؤمن و نمازگزار در باره انفاق و کمک به مستمندان گوشزد می شود که باید بخشی از اموال خود را به عنوان «حق» به نیازمندان ببخشند. برای تبیین دقیق بحث لازم است به آیات پیشین دقت کنیم.
وی با بیان این که آیات سوره معارج در مورد طبیعت و حقیقت انسان صحبت میکند، گفت: طبق این آیات، انسان طبیعتاً و به دلیل غرایزی که دارد، از حرص و طمع ذاتی برخوردار است. سخن آیات این است که این طمع در همه انسان ها هست مگر کسانی که اهل نماز و ارتباط با خداوند متعال هستند.
حجت الاسلام موفق تأکید کرد: نمازگزار حقیقی کسی است که با خداوند به عنوان یک محبوب راستین ارتباط برقرار می کند. او کسی است که می داند تنها محبوب و معشوق واقعی ذات مقدس اوست و او کسی است که می توان وجه قلب را به سوی او سپرد و دیگر افراد و امور عالم ارزش این محبت و عشق را ندارند، پس او لایق مناجات و راز و نیاز است.
این پژوهشگر اخلاق اسلامی ابراز داشت: جالب است بدانیم تمام حرکات نماز مانند رکوع، تکبیره الاحرام و به ویژه سجده و اذکاری که در آن ها خوانده می شود می خواهند همین عشق و محبت را به انسان منتقل کند؛ این ها نمادهایی است که وقتی فلسفه آن ها دیده شود انسان می فهمد که در مسیر این حرکات و حالات قرار است انسان بفهمد تنها کسی که ارزش عشق ورزی دارد، خدای عالم است نه شخص یا چیز دیگر.
وی خاطرنشان کرد: بر اساس آیات چنین حالات و مفاهیمی در نماز است که انسان طبیعت حریصش کنار گذاشته می شود یا دست کم از شدت آن کاسته می شود و انسان سعی می کند به جای آن که تنها به منافع و سودهای خود بیندیشد، بندگان خدا را در منافع خود سهیم کند، از این رو اشخاص دیگر در اموال او سهم دارند.
حجت الاسلام موفق با تأکید بر این که اشخاص به صورت شریک و سهامدار حقوق و درآمد انسان مؤمن نمازگزار محسوب می شوند، گفت: این مسأله با آیه «فی اموالهم حق معلوم» به دست می آید، بنابراین این اگر باشد دیگر چنین کسی بر غرایز و طبیعت حریص خود قدم برنداشته و حاکم زندگی او طبیعتش نیست بلکه فطرت و روح الهی وی هست. که البته این جا بحث های دیگری هم مطرح می شود که جای وسیعتری را می طلبد.
وی اضافه کرد: حال اگر این طور نشود و فرد نمازگزار در بخشی از اموالش دیگران را سهیم نکند، چه مسأله ای رخ می دهد؟ بنا به آیه شریفه می توان فهمید که او حقیقت نماز و ارتباط با حضرت حق و در سطحی بالاتر واقعیت دینداری و خدامداری در زندگی را درک نکرده است. چرا که هنوز طبیعت حریصش بر وی و زندگیش مسلط است. چنین فردی قدم اول تدین یعنی مهروزی به ذات حق و برقراری ارتباط با حق را برنمی دارد هر چند که روزتا شب نماز بخواند و روزه بگیرد.
نظر شما